خانه > گوی سیاست > اقتصاد > «فضای ناامیدی، از مهمترین مشکلات اقتصادی است» | |||
«فضای ناامیدی، از مهمترین مشکلات اقتصادی است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر بحثهای مرتبط با مشکلات اقتصادی، واژههای «رکود» و «تورم» از متداولترین اصطلاحات اقتصادی هستند. در مواردی نیز از «رکود تورمی» صحبت میشود. حالتی که گویا این روزها، اقتصاد ایران دچار آن است. در این حالت همچنان که از نام آن پیداست، در شرایط رکود اقتصادی و عدم رشد کافی اقتصاد، عامل تورم نیز کماکان اثرگذار است. برای این که نگاه مشخص و دقیقتری نسبت به این پدیده داشته باشیم، با دکتر پدرام سلطانی، کارشناس اقتصادی و عضو هیأت نمایندگی چندین اتاق بازرگانی در ایران و تهران، گفت و گو کردهام.
تازه پس از بحران جهانی اقتصاد که آثار و نتایج آن را در ایران هم مشاهده کردیم، الان دچار تورمی هستیم که از اعداد ۲۷ و ۲۸درصد بانک مرکزی، به حدود ۱۸ تا ۱۹درصد رسیده است. طبیعتا چنین تورمی در مقایسه با تورمهای کشورهای دیگر و یا متوسط تورم جهانی در سال گذشته و سه فصل اخیر سال ۲۰۰۹، بسیار بالا است. از سوی دیگر، رشد اقتصادی کشور ما به شدت افت پیدا کرده و این افت در فصول گذشته کماکان ادامه داشته، بیشتر شده و طبیعی است که اقتصاد ما را به رکود کشانده است. زمانی که رکود و تورم توأمان وجود داشته باشند، اصطلاحاً میگویند: «اقتصاد در رکود تورمی است». میتوان از توضیحات شما این برداشت را کرد که در شرایطی که رشد اقتصادی منفی و تورم بالا باشد، شاهد رکود تورمی هستیم؟ بله، این تعریف کلاسیک رکود تورمی است. واقعیت قضیه این است که رشد اقتصادی در ایران منفی نشده است. دلیل آن هم این است که بخشی از شاخص رشد اقتصادی در کشور ما وابسته به نفت است. تا زمانی که اثر نفت را در اقصاد داشته باشیم، در اعداد و آمار رکود واقعی را احساس نمیکنیم. اما در واقعیت، الان داریم آن را به شدت احساس میکنیم. بنابراین رشد اقتصادی در کشور ما، با کنار گذاشتن اثرات نفت، منفی است و تورم هم به میزانی که در بالا اشاره کردم، در جامعهی ما وجود دارد و فضای واقعی اقتصادی ما رکود تورمی است. در مطلبی هم که روز سهشنبه، ۲۸ مهر روی سایت سرمایه نوشته بودید، اشارهای به بالارفتن درصد چکهای برگشتی تا حدود ۱۰درصد، نسبت به سال گذشته، شده بود. ممکن است مکانیزم ارتباط این دو را با هم توضیح بدهید؟ این یکی از پدیدههای بسیار قابل انتظار در زمان رکود و به خصوص رکود تورمی است. یعنی نه فقط اقتصاد از رونق برخوردار نیست، بلکه به واسطهی افزایش قیمتها، افراد مجبور هستند بعضا وامهایی را با نرخهای سود بسیار بالا دریافت کنند. یعنی تعهدات خود را بیشتر بالا ببرند و همزمان هم بدهکار سیستم بانکی باشند و هم به واسطهی رکودی که وجود دارد، امکان گردش امور اقتصادی خود را نداشته باشند. این وضعیت در شرایطی است که در عین حال همواره گفته میشود نقدینگی در جامعهی ما بیش از حد بالا است. افزایش یا رشد نقدینگی میتواند با پدیدهی رکود تورمی توأم باشد یا بیارتباط با آن است؟ مشکلی که ما در سه سال گذشته داشتیم، میزان رشد نقدینگی بود که در مقایسه با حد کشش اقتصاد ما، میزان بالایی بود. اصولا رشد نقدینگی در زمانی که متناسب با رشد اقتصادی یک کشور باشد، لازم است و اشکالی برای اقتصاد بهوجود نمیآورد. اما زمانی که این رشد اقتصادی وجود نداشته باشد ولی رشد نقدینگی مانند چند سال گذشته، به میزان ۲۵ تا ۳۵درصد بالا برود، در قیاس با رشد اقتصادی چهار پنج درصدی، طبیعی است که باعث بروز تورمهای آنچنانی که شاهد آن بودهایم، در اقتصاد خواهد شد.
در همین مقالهی شما، اشارهای هم به اقتصاد زمان جنگ در ارتباط با این پدیدهها شده بود. ممکن است در این مورد نیز توضیحی بدهید؟ در دوران جنگ ایران و عراق، ما تورم آنچنان بالایی نداشتیم و اقتصاد هم در دوران رکود بود. اما پس از پایان جنگ، تورم به تدریج رو به صعود گذاشت. اما همزمان دوران رشد و شکوفایی و رونق اقتصادی را هم داشتیم. رونقی که خواه ناخواه، معمولا بعد از هر جنگی رخ میدهد، در کشور ما هم بهوجود آمده بود. بنابراین، ما تورم در دوران رونق داشتیم. به همین جهت، فشار تورم خیلی بر شهروندان و همینطور بر صنایع، به مانند امروز، احساس نمیشد. ما امروز تورم را در حالت رکود داریم. آقای سلطانی، مطابق معمول میرسیم به راه برونرفت که شما در پایان مقالهی امروزتان با آن امیدوارانه برخورد نکردهاید. علیرغم این با توجه به این شرایط، به نظر شما، چه باید کرد؟ حقیقتاً، همانگونه که در مطلب عنوان کردهام، پاسخ خیلی صریح و مشخصی برای این سوال ندارم. به جهت این که این کلاف پیچیدهتر و گره خوردهتر از آن است که ما بتوانیم سر کلاف را پیدا کنیم و راهکار را مشخص کنیم. ما مشکلات متعددی داریم که برخی از آنها، حتی در تضاد با هم قرار دارند. امروز در رابطه با صادرات غیرنفتی، با توجه به این که «روز ملی صادرات» در پیش است، از من سوال شد: «اگر شما یک خواسته داشته باشید که خواهان عملی شدن آن برای رونق صادرات باشید، چه خواهد بود؟» من گفتم: رفع تحریمهای اقتصادی. علیرغم این که میدانم کمبود منابع بانکی، تثبیت نرخ ارز، مشکلاتی که تولید دچار آن است، تورم موجود، رکودی که به واسطهی مشکلات داخلی و مسایل بینالمللی وجود دارد، همهی اینها مشکلات بسیار مهم و اساسیای هستند. اما من فکر میکنم، راه برونرفت از بحران صادرات، ابتدا از مسیر بهبود روابط سیاسی و رفع تحریمهای اقتصادی میگذرد. به این ترتیب، اگر سرنخی برای آن کلاف پیچ در پیچ پیدا کرده باشید، همین لغو تحریمها است. اما این راه رفع مشکلات در کل اقتصاد است یا این که فقط بخش مشخصی منظور شما است؟ من در بخش صادرات، راحتتر راجع به این کلاف اظهار نظر کردم و راه برون رفت را رفع تحریمها میدانم. اما اطمینان ندارم برای خروج از رکود تورمی هم ممکن باشد به همین راحتی اظهار نظر کرد. گرچه کماکان معتقدم، یکی از مهمترین مشکلات اقتصاد ما در وضعیت فعلی، فضای ناامیدی است که در کشور وجود دارد؛ از این که نمیدانیم فردا چه اتفاق رخ میدهد؟ آیا تحریم جدیدی تحمیل خواهد شد؟ با تحریمهای فعلی باید چگونه کنار بیاییم؟ و راههایی که وجود دارند، یک به یک، تنگتر و بستهتر خواهند شد. بنابراین این مشکل واقعا بر اقتصاد ایران سایه افکنده است. ضمن این که مواردی را که برشمردم، همه وجود دارند. یعنی تا تورم کنترل نشود، وضعیت رکود تورمی فشار بیشتر و بیشتری روی صنایع و اقتصاد کشور خواهد آورد. به جز تحریمهای اقتصادی، عوامل مؤثر دیگر در وضعیت فعلی اقتصادی چه هستند؟ کمبود منابع بانکی و اصولا نرخ سود نسبتاً بالا که البته بخش عمدهی آن ناشی از تورم است، در شرایط رکودی، وضع صنعت ما را روز به روز بدتر میکند. به جهت این که در شرایط رکودی اصولا ما نیاز به سیاستهای انبساطی داریم، اما نه دولت توان این سیاستهای انبساطی را دارد و نه این امکان برای سیستم بانکی وجود دارد که با صنعت و تولید کشور بتواند همراهی کند و وضعیت اقتصادی را از این بنبست خارج کند. واقعا من پاسخ صریح و مشخصی به این سؤال ندارم. اما فکر میکنم، اصولا اگر با تدبیر بیشتری به اقتصاد کشورمان نگاه کرده شود، به هرحال در هریک از این بخشها، اقداماتی قابل انجام است که هرکدام اثرات خود را روی اقتصاد خواهند گذاشت. اما مهم این است که سرعت عمل چقدر باشد. با وضعیتی که من شاهد آن هستم، در آیندهی نزدیک چشمانداز خوبی را برای اقتصاد ترسیم نمیکنم. چون حرکتی را به آن صورت برای برونرفت از وضعیت فعلی، از سوی دولت مشاهده نمیکنم. چشماندازی نیز برای تعامل و هماهنگی بیشتر دولت با بخش خصوصی، در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی، نمیبینید؟ خیر، خیلی خوشبین نیستم. مدیران جدید هنوز حرکت عملیای را نشان ندادهاند که بخش خصوصی امیدوار و یا خوشبین بشود به این که رفتار دولت دهم با دولت نهم تفاوت خواهد داشت و اگر رفتار دولت دهم مشابه رفتار دولت نهم باشد، بدبینیای که من دارم، قطعیت پیدا میکند. اگر هم قرار باشد رفتار متفاوتی باشد، باید آثار آن از همین روزها مشهود شود. من هنوز آثاری را مشاهده نکردهام. در همین زمینه: • کارمندان، قربانیان اصلی هدفمند کردن یارانهها
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|