تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
واکنش نمایندگان به دادگاه بازداشت‌شدگان

تابش: دادگاه، همه را بهت‌زده کرد

محمدرضا تابش، دبیرکل فراکسیون اقلیت در مجلس با انتقاد از نحوه برگزاری دادگاه بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات ایران، گفت که این روند «همه را بهت‌زده کرد.»

دادگاه افرادی که در جریان ناآرامی‌های اخیر اتهاماتی متوجه آن شده است، امروز شنبه در تهران برگزار شد.

در این دادگاه، کیفرخواستی برای ۱۰۰ نفر که برخی فعالان سیاسی نیز در میان آنها هستند، خوانده شد.


محمد عطریانفر در جلسه دادگاه

آقای تابش در واکنش به این کیفرخواست، به وب‌سایت‌ پارلمان‌نیوز گفت: «اراده‌ای فراتر از قانون و خواست مقام معظم رهبری نمی‌خواهد تا محاکمه دستگیرشدگان حوادث پس از انتخابات به صورت قانونی و با کمال عدل و انصاف برگزار شود.»

او افزود که اگر آقای خامنه‌ای از «وضعیت نامناسب زندان‌ها، نحوه برخورد با بازداشت‌شدگان و خانواده‌های آنان و عدم رعایت قانون در مواجه با آنها مطلع شوند... دستور رعایت عدل، انصاف و قانون در مورد محاکمه بازداشت‌شدگان حوادث اخیر و برخورد با ناقضان قانون در زندان‌ها را صادر خواهند کرد.»‌

«در شرایطی که کشور نیاز به آرامش و امنیت دارد، انتشار اعترافات خلاف اصل آرامش است و مسائل و کینه‌هایی ایجاد می‌کند که به نفع کشور نیست»

قدرت‌الله علیخانی دیگر نماینده مجلس و عضو کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان نیز ساعاتی پس از برگزاری این دادگاه گفت که این کمیته اطلاعی از دادگاهی شدن فعالان سیاسی نداشته است.

پیش‌تر دادستاتی تهران از محاکمه «عوامل آشوب‌های میدانی» در دادگاه امروز خبر داده بود.

داریوش قنبری عضو فرکسیون اقلیت مجلس هم در گفتگو با وب‌سایت فرارو گفت که «باید مشخص شود اعترافات در چه شرایطی بیان شده‌اند، اگر مشخص شود شکنجه صورت گرفته است، یقینا اعترافات هیچ ارزشی نخواهند داشت.»

آقای قنبری افزود: «در شرایطی که کشور نیاز به آرامش و امنیت دارد، انتشار اعترافات خلاف اصل آرامش است و مسائل و کینه‌هایی ایجاد می‌کند که به نفع کشور نیست.»

به گفته این نماینده مجلس «برگزاری این دادگاه، اقدامی نسنجیده بود و به نفع کشور و نظام هم نیست.»


محمدعلی ابطحی در دادگاه

وی اظهار داشت که فراکسیون اقلیت فردا (یکشنبه) در جلسه هفتگی خود قطعا به مسائل این دادگاه خواهد پرداخت و مسائل آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اظهارات ابطحی و عطریانفر
خبرگزاری فارس و ایرنا همچنین گزارش کرده‌اند که محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر پس از خواندن کیفرخواست در «دفاع» از خود، احتمال وقوع تقلب در انتخابات را «رد» کرده‌ و از مطرح شدن چنین موضوعی از سوی اصلاح‌طلبان انتقاد کرده‌اند.

بر اساس این گزارش‌ها، آقای ابطحی در «دفاع» از خود گفته است که «تقلب از زمانی اسم رمز یک نوع شورش شد که در آن فعال شدن نیروها و لشکر‌سازی برای تقلب و تمرین پهن شدن مردم در خیابان‌ها وجود داشت.»

ابطحی: «در جلسه‌ای مشترک هاشمی، موسوی و خاتمی هم‌قسم شدند که همدیگر را تنها نگذارد، معلوم نبود این هم‌قسمی برای چه بود، ولی قسم برای حمایت از موسوی نبود»

او اظهار داشته که «تقلب در ایران وجود نداشت. در انتخابات گذشته فاصله کروبی و احمدی‌نژاد کمتر از نیم میلیون رای بود، ولی خاتمی کلمه تقلب را نپذیرفت و عنوان تخلف را مطرح کرد، ولی تعجب می‌کنم الان بحث ‪ ۱۱‬میلیون تقلب مطرح می‌شود.»

ابطحی افزوده است: «در جلسه‌ای مشترک هاشمی، موسوی و خاتمی هم‌قسم شدند که همدیگر را تنها نگذارد، معلوم نبود این هم‌قسمی برای چه بود، ولی قسم برای حمایت از موسوی نبود.»

به گفته این عضو مجمع روحانیون مبارز، «هاشمی قصد انتقام از احمدی‌نژاد و رهبری را داشت که به نظر من هم‌قسم شده بود.»


بهزاد نبوی

این گزارش‌ها حاکی است که آقای عطریانفر نیز در «دفاعیات» خود گفته است: «اینجا آمده‌ام خود را بشکنم و بگویم عضو نظام هستم.»

او افزوده که «نظام آن قدر قدرت دارد که با تحرک چهار گروه سیاسی اتفاقی برایش نمی‌افتد.»

در کیفرخواستی که امروز شنبه از سوی نماینده دادستانی تهران خوانده شد، مبانی و چگونگی عملیات سه شاخه اصلی «کودتای مخملی» یعنی شاخه فکری، شاخه رسانه‌ای و شاخه اجرایی و مجموعه‌های مرتبط با این شاخه‌ها تشریح شد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با این شکنجه ها این اعترافات ارزشی ندارد.آقایان بدانند حنایشان رنگی ندارد

-- سمیه ، Aug 1, 2009

باور اين سخنان بچه گانه نياز مبرمي به مقادير متنابهي حماقت دارد كه با چاشني بيسوادي در هم آميزد و اين مخلوط نادر در ذهن هيچ موجودي به جز طرفداران احمدي نژاد و دارو دسته رهبري پيدا نميشود .

-- فرياد ، Aug 1, 2009

آخوندها همواره در طول تاريخ جنايت آفريدند و سرتاپا غرق در خون بيگناهان بوده و هستند. اين ملاها رياكاراني بيش نيستند. تا اينها بر اريكه قدرت باشند و تا جمهوري جنايتكار اسلامي بر ايران حاكم باشد ما بايد همه روزه قرباني تقديم اين حكومت ضد بشری و ضد ایرانی و سران جنايتكارشان بكنيم

-- ايران ، Aug 1, 2009

قاتلان بر قدرتند!
آری قاتلان بر قدرتند و ساطور بدست بر نطع خونین نشسته اند و یکی بعد از دیگری حتا دوستان خودشان را سر می برند. آری روزی به محمد علی ابطحی گفته بودم که چنین خواهد شد و او متاسفانه از این حکومت آدمکشان قداره بند دفاع کرده بود که اسلام چه است و چه. ولی بدبختانه اسلام همین است و نه چیزی دیگر. هر چه غیر از این شود ضد اسلام است.

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

ترسوندنشون. برای خلاصی از اعدام حتمالی دارن این حرفها رو میزنند. من شک دارم تو این وسط کسی به اعدام محکوم نشه.

-- خواننده ، Aug 1, 2009

Chekar bayesti kard?

-- DIDI ، Aug 1, 2009

روشی که با آن چنین مطالبی را از دهان متهمان خارج می کنند چیز جدیدی نیست و کافی است به محاکمه های مشابه در طول تاریخ فکر کنیم. از آن جمله محاکمه ی گالیله، دانشمند بزرگ ایتالیائی بدست پاپ، محاکمه ی مخالفان توسط رایش سوم، محاکمه ی سران حزب بولشویک توسط حکومت استالین. در همه ی این موارد متهمان خود را عامل بیگانه، خائن، دزد و جنایتکار نامیده اند. لذا تعجبی ندارد که ابطحی و دیگران چنین دروغ های را بر زبان جاری کرده اند. اظافه باید کرد که استبدادیون در این روزگار وسایل بهتری برای اعتراف گیری در اختیار دارند و آن نوعی دارو های روان گردان است که بدون فشار زیاد به متهم و شکنجه ی جسمی، او را آماده هر گونه اعتراف می کند. من به هیچ وجه چنین اعترافاتی را معتبر ندانسته و به عنوان کسی که صابون وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به تنش خورده اعلام می کنم که متهمان به احتمال 99 درصد تحت تاثیر دارو های مخصوص می باشند. چنانچه دادگاه بر صحت اقاقیر متهمان اصرار ورزد وکلای مدافع باید تقاضای بررسی وضعیت روحی و جسمی متهمان توسط یک تیم پزشکی مستقل را بنمایند. اگر وضعیت متهمان توسط تیم پزشکی عادی اعلام شد و متهمان مجددا همان مطالب را تکرار کردند، آن اقاقیر معتبر است و لا غیر! پس ساده اندیشی را کنار بگذاریم و به اقرارکنندگان توهین نکنیم. آینده همه چیز را روشن خواهد کرد.

روزبه، واشینگتن دی سی

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

مردم را گروگان می گیرند و شکنجه می دهند .
و در دادگاهی نمایشی شرکت می دهند.
تا از خود بت بسازند در حالیکه این بت بعد از قیام بهمن ٥٧ شکست.

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

رهبری که از وضعیت زندان هایش خبرندارد، از وضع زندانی هایش خبر ندارد و از وضع قضا و قضاوت در این مملکت بی خبر است نوبر است. جانم فدای رهبر!!!

-- Alizad ، Aug 1, 2009

دیر نخواهد بود که علما و مراجع را بر همین صندلی ها ببینیم

-- مراد ، Aug 1, 2009

این تصاویر و گزارشها یادآور تصفیه های خونین صدام حسین است بعد از کوتای حسن البکر. با این تفاوت که بدنه ی سپاه پاسداران به بی غیرتی فرماندهانشان و خصوصا فرمانده ی کل انصار حزب الله خامنه ای نیستند. و تازه باشند هم ما آنها را بزیر خواهیم کشید.

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

زمان شاه هم از این بیداد گاه های فرمایشی و نمایشی استفاده میکردند. حتی ان زمان هم همه میدانستند که این چیزی جز یک نمایشنامه فکاهی نیست چه رسد به حالا که اگاهی مردم بسیار بالاتر رفته.

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

دلم برای شما که در چنگال این اهریمنان گرفتارید می تپد و اما اینک گر چه نوبت شماست اما سی سال است که ایرانمان در زیر نعلین آخوند و ملا و حجت الاسلام و آیت الله و سپاه و بسیج نقش خون و جنون دارد. سی سال است که از یمن وجود مسجد و حسینیه و حوزه های علمیه ی قم و مشهد و نجف و شیراز و ... لبخند و رنگی جز عزا و رنگ سرخ خون و شهید و شهادت و تابوت و تابوت ندیده و ندیده است. سی سال است که جنگ و ترور و قتل عام و قتل نفر به نفر و صف به صف، اعدام و سنگسار و شلاق در ملع عام و مخفی از چشمها، کشور ما را رنجور و غمگین و افسرده کرده است. سی سال است که هراز چندی و خصوصا به فتوای خمینی و خامنه ای و ازاله بکارت دخترکان ما بکام پاسداران و بسیجیان نورچشمی ای ست که از پس آن ازاله آنان را به جشن خون و جنونی دیگر می برند و با گلوله های اسلام راستین بدنشان را لاله گون می کنند، ( و برای گفتن و نوشتن حتا یک دختر بچه کافی ست، اما اسفا که تعداد فراوان است).
سی سال است که هیچ شاعری و هیچ نویسنده ای و هنرمندی و محققی و دانشمندی و کارمندی و روزنامه نگاری و سیاستمداری که فرهیخته و اندیشه مند و صاحب نظر باشد و زنده هم مانده باشد، نیست که احساس امنیت کند، او نمیداند که اگر از خانه بیرون رود به خانه باز خواهد گشت یا نه، اگر در خانه باشد از خانه دوباره بیرون خواهد رفت یا نه، اگر بزندان رود شکنجه خواهد شد، زنده بخانه خواهد برگشت...سی سال است که زنان ما زیر قیومیت چادر و حجاب اجباری، شکنجه ی تابستانی پنجاه درجه ای چادر تحقیر شده اند، توسری خورده شده است. سی سال است که خانواده ی روحانیت معظم و فرماندهان سپاه پاسداران و بسیجیان از صدر تا ذیل به غارت پول نفت ما مشغولند. سی سال است که روحانیت شیعه همچون عربان و مغولان این سرزمین را تحت اشغال دارند، سی سال است که از آب تا خاک و از نفت تا سنگ، پسته و قالی و طلای این مملکت را می فروشند و خرج ماندن خود می کنند. سی سال است که تمامی ارگانهای بوجود آمده، از سپاه پاسداران و بسیجیان و رزمندگان و کمیته های انقلاب، جهاد سازندگی و سازمان جانبازان و سازمان مستصعفان و سازمانهای عریض و طویل شهیدان و خلاصه هر سازمان و ارگانی که بوجود آمده برای استحکام و پشتیبانی حکومت بوده و نه برای مردم. سی سال است که خانواده ی روحانیت در کل و خامنه ای در راس آن مگر دو سه استثناء و سرمایداران وابسته به سپاه هر کدام میلیاردها دلار پول این ملت را در بانکهای خارجی پس انداز کرده اند. سی سال است که روحانیت و ایادی این مستضعفین دروغین در کاخهایی زندگی می کنند که شرافتا روی شاه و اطرفیانش را سفید که هیچ، نورانی کرده اند فره ی ایزدی بخشیده اند. محله های ثروتمند تهران و اصفهان و تبریز و خراسان و یزد و کرمان و کرمانشاه و...پر است از کاخهای دروازه دار و محافظت شده ی این روحانیت و ایادی آنها. سی سال است که رشوه دهی و رشوه خواری و حق حساب و حق خمس و حق ذکات ایران را تبدیل به نه یکی از فاسد ترین کشورهای دنیا، بلکه تبدیل فاسدترین و گندیده ترین کشور دنیا کرده است. در دوره انقلاب من خود در شانزده سالگی شاهد بودم که طرفداران خمینی روسپی خانه « شهرنو » را به آتش کشیدند و روسپیان را نیز در آتش سوختند و سپس جنازه ی جزغاله شده ی یکی از روسپیان را همچون بره ای بریان بر روی یک « سینی » نهادند و روی سر گرفتند و فریاد زدند و شعار دادند که : « این سند جنایت پهلوی» !!! و امروز با هم بخیابان بیاییم تا با هم سند جنایت روحانیت و گماشتگان آن فرماندهان سپاه پاسداران و بسیجیان و نیروهای انتظامی را بررسی کنیم. روحانیت و گماشته گانش تهران را و اصفهان را و شیراز را و تبریز را و کرمان را و یزد را و ایران را تبدیل به فاحشه خانه ای به وسعت این سرزمین کرده اند.
و اما حیرت که اینک نوبت کشتار خودیها رسیده. زیرا این خودیها خواسته اند کارکنند که با حداقل خونریزی، با حد اقل هزینه ایران را از این بحران سی ساله نجات دهند. و من بیدین به این دینداران مقاوم درود می فرستم و در برابر عطریانفر، ابطحی، نبوی، و تمامی زندانیان این حکومت ظلم اسلامی، این حکومت قداره بندان و بقول نویسنده ای دیگر ساطور بدستان علی وار سر تعظیم فرود می آورم. و اعلام می کنم که آقای موسوی رهبر این جنبش است و ما منتظر رهبری ایشانیم، و گر نه که ما وارد مرحله ای خواهیم شد که همه چیز از بن بر کنده خواهد شد. و گر چه پایانش روشن است اما خساراتش بیشتر خواهد بود. در ضمن باید یادآوری کنم که این مطلب را گر چه من امضا می کنم ولی شوهرم نیز همکاری داشته است.

-- یک زن از تهران ، Aug 1, 2009

هیچ احتیاجی بثبوت اینکه این اعتراف ها تحت فشار و شکنجه صورت گرفته است تا غیر قانونی بودن انها ثابت بشود نیست. در واقع خود اعتراف وجود شکنجه را ثابت میکند و بهمین دلیل هم در هیچ دادگاهی هیچ گونه اعترافی اصولا اعتباری ندارد زیرا که هیچ انسانی بطور داوطلب حیات خود را بخطر نمیاندازد. اعترافات همیشه فقط و فقط موقعی صورت میگیرد که در «چانه زنی» بنفع متهم و در جهت تقلیل جرم او باشد و نه در جهت محکوم کردن او.

-- مینا زند ، Aug 1, 2009


ای کشته کی را کشتی تا کشته شدی زار. متزلزل شدن ستون و پایه های جمهوری اسلامی بر اثر زلزله بنیان کن در شکل مبارزات بیسابقه و متداوم اخیر بشدت قابل لمس است.رژیم بنادرستی یقین دارد که در این مبارزه برای رهایی انسانها از هر طرف که کشته شود بنفع اسلام است حال بعنوان سمبل این ندا باشد و یا یکی از این دستگیر شدگان بیشمار و خودی رژیم باشد.استبداد دوست و یا دشمن نمیشناسد. از زمانی که خمینی با ... و زیر عبای تقییه بر مصدر خلافت عباسیان تکیه زد چه مقدار از هزم بیاران جمهوری اسلامی را در بیدادگاههای اسلامی محاکمه و اعدام نمود. و هزاران وطن پرست و ازادیخواه را قتل عام و بی خانمان کرد. ادامه عمر این رژیم مستبد و عقب افتاده فقط با نابودی و حذف حرکت مردمی میسر است. برگزاری این نما یش تراژدیکی و به بیدادگاه کشیدن عناصر و همراهان دیروزی فقط نشان دادن وسعت وحشی گری این جماعت است. چاقو دارد یواش یواش دسته اش را هم میبرد. رژیم با استفاده از اخرین عملیات شعبده بازی (اعترافات ازادانه بنوع اعلحضرتی) عملا بشمارش اخرین روزهای حکومتش افتاده است.

-- شمسی ازادیخواه ، Aug 1, 2009

کدام دادگاه شما همه را می کشید 30 سال است که شما همه را دارید می کشید
شما خودتان احمق هستید
مردم یک روزی که هر چه زودتر است از شما انتقام می گیرند
روزی که مردم سوار شوند مردم یخه شما را می گیرند و شما را رسوا می کنند

-- Azita Ghobadi ، Aug 1, 2009

«بهرام که گور گرفتی در همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟»

آقایان بهزاد نبوی‌، سعید حجاریان و... و.... از برنامه ریزان و طرح پردازان این روش زشت خستویش «اعتراف گیری» در دهه ی شست «شصت » بودند. در آن زمان، ایشان با گرته برداری از دادگاه های فرمایشی ی استالینی به جنگ نیروها و گروه های ناهم سازوار با حکومت اسلامی رفتند و امروز خود گرفتار آن گیوتینی شده اند که خود ساختند و پرداختند. تا کی دامگستری دیگر برخیزد و این پرده ی نمایش را با بازی ی زورداران امروزین به نمایش بگذارد! قدرت سیاسی بدکاره ای است که با هر کس که بهایش را بپردازد می خوابد ولی به خریداران خویش عشق نمی ورزد.

-- Parshin ، Aug 1, 2009

این نمایشات مضحک، ما را نه بهت زده می کند و نه متعجب! این حکومت فریب و دروغ و چپاولگر و آدم کش در این مدت ٣٠ سال فراوان از این اعمال ضد انسانی انجام داده است. از ابتدای انقلاب این حکومت وحشی و حیوانی مرتب انسان ها را قربانی مذهب اسلام ناب محمدی کرده است، و این قتل عام با آمدن خمینی به ایران شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. مذهب و خدای این اراذل و اوباش مرتب قربانی می طلبد! شما دیگر چرا بهت زده شده اید آقای تابش!؟ فکر نمی کردید که یک روز این اوباش جنایتکار به خودی ها هم بند کنند و گیر دهند! زمانیکه دیگران را سر می بریدند، کجا بودید؟
جبهه بهت زدگان اسلامی،

-- Islamic Suprise Union ، Aug 1, 2009

تبدیل جلسه اعتراف گیری ی تحت فشار وشکنجه درتلویزیون به جلسه دادگاه ،بابا واقعا که خر خودتان هستید!خوشبختانه ملت ایران تجربه طولانی ای از این گونه دادگاههای فرمایشی(وشاهنشاهی) دارد.اگر راست می گویید آنها را باقرار وثیقه آزاد کنید تا پس از وکیل گرفتن وطی مراحل قانونی به دادگاه بیایند وسپس از خودشان دفاع کنند.

-- مهتاب ، Aug 1, 2009

چه شباهت وحشتناکی با اعتراف کردن های زمان محمد رضا شاه دارد! البته یک فرق اصلی با ان زمان دارد ! انزمان شاه تاج بسر بر تخت شاهی و ساواک و بی مخ ها میزدند و شکنجه میکردند و اعتراف میگرفتند ! اکنون سلطان امامه بسر بر تخت خلافت و پاسدار و بسیج چماق بدست میزنند و شکنجه میکنند و اعتراف میگیرند! چه شباهت وحشتناکی! ملت ایرا ن بارها این تکرار های تاریخی را بیاد دارند! از سرنوشت محمدرضا عبرت نگرفتید! سرنوشت شما اقای خامنه ای و احمدی نژاد ها ودیگر هم مسلکانشان جز زباله دان تاریخ جای دیگری نخواهد بود! بترسید از ان زمان که ملت ایران امامه هایتان را بجای طناب دار استفاده کنند!
موسی

-- بدون نام ، Aug 1, 2009

همکاران زمانه ممکنه لطفا در متن خودتون لااقل از کلمه بیدادگاه استفاده کنید و نه از کلمه دادگاه؟

-- نازلی ، Aug 1, 2009

موج مهاجرت افراد به اصطلاح علما به شهرهای مذهبی خارج از کشور از جمله نجف را میبینید . شقه درونی رژیم را میبینید که گند گارش در انتخابات مشخص شد . استمرار فریادهای اعتراضی مردم بر بامها چطور؟
انزوای بیحد و حصر ماههای آینده را نیز هم ببینید.اینها همه نشانه است . نشانه ای بر اضمحلال قریب الوقوع نظام مقدس جمهوری اسلامی!!! . اگر شما به قول خودتان در عراق متنفذید و مجاهدین را با تبانی دولت عراق مورد ضرب و شتم و کشتار وحشیانه قرار میدهید اما همین مردم با دولت آرمانی در فردای نزدیک آزادی ، شما علمای خائن به مردم و اسلام را از سوراخهایتان بیرون خواهند کشید و بر روی همین صندلیهای بیدادگاهها خواهند نشاند .
هر چند فکر نکنم خشم و انزجار ملت حتی اجازه محاکمه و رسیدن شما را به دادگاه را هم بدهد .

-- ناقوس مرگ آور ، Aug 1, 2009

تقابل دو پرچم سبز و سرخ

ضرورتي نيست تا گفته ها و اعترافات دو اصلاح طلب را در اينجا مجدادا بازگو كنم فقط لازم دانستم تا با بازگو كردن تاريخ دادگاه سياسي در ايران در زمان شاه و دادگاه رفيق شهيد خسرو گلسرخي و رفيق شهيد كرامت الله دانشيان تلنگري به كساني زده باشم كه سرشان را مانند كبك در برف كرده اند و اين متن را خودم از روي فيلم دادگاه پياده كرده ام . و در اين دادگاه نه تنها رفقا از عقايد خود عقب گرد نكرده بلكه در دادگاه به جاي دفاع از خود به تكرار عقايدشان پرداخته و شرافتمندانه به شهادت مي رسند .

ثقل زمين كجاست من در كجاي جهان ايستاده ام ؟
متهم رديف دوم رفيق خسرو گل سرخي :
انمل الحيات و عقيدة ال جهداد سخنم را با گفته اي از مولا حسين شهيد بزرگ خلق هاي خاور ميانه آغاز ميكنم من كه يك ماركسيست لنينيست هستم ! براي نخستين بار عدالت اجتماعي را در مكتب اسلام جستم آنگاه به سوسياليزم رسيدم من در اين دادگاه براي جانم چانه نميزنم و حتي براي عمرم . من قطره اي ناچيز از عظمت و حرمان خلق هاي مبارز ايران هستم
خلقي كه مزدك ها ، مازيار ها ، بابك ها ، يعقوب ليث ها ، ستارها و حيدر عموغلي ها پسيان ها و ميرزا كوچك ها اراني ها و روزبه ها وارتانها داشته است
آري من براي جانم چانه نميزنم چرا كه فرزن خلقي مبارز و دلاور هستم
و رفيق خسرو گلسرخي از زندان و بازجويي و شكنجه سخن گفته و افشاگري ميكند .
زندان هاي ايران پر است از جوانها و نوجوانها ي كه به اتهام انديشيدن و فكر كردن و كتاب خواندن توقيف و شكنجه و زنداني ميشوند آقاي رائيس دادگاه همين دادگاه هاي شما آنها را محكوم به زندان مي كنند
آنان وقتي كه به زندان مي روند و باز ميگردند ديگر كتاب را كنار مي گذارند ، مثلثل دست مي گيرند .
دادستان :
شما فقط از خودتون دفاع كنيد
رفيق شهيد خسرو گلسرخي :
من دارم از خلقم دفاع ميكنم
دادستان :
شما به عنوان آخرين دفاع از خودتون دفاع كنيد
رفيق شهيد خسرو گلسرخي :
من به نفع خودم هيچي ندارم من به نفع خلقم حرف ميزنم اگه آزادي وجود نداره كه من حرف بزنم من ميشينم

متهم رديف چهارم كرامت الله دانشيان :
به نام خلق محروم و ستم كش ايران به دليل اينكه نوعي حكومت نظامي مخفي در وطن ما وجود دارد درست به همان دليل نيز دادگاه هاي نظامي صلاحيت خود را خود به خود تايين ميكنند
يك نظامي مخالفت ميكند با سخنان رفيق كرامت الله دانشيان
دادستان :
شما به عنوان آخرين دفاع از خودتون دفاع كنيد مطالب شما هيچ كدوم راجع به شخص خودتون نيست
رفيق شهيد كرامت الله دانشيان :
من از شخص خودم دفاع نميكنم

ديگر حرفي براي گفتن باقي نيست ، لطفا از توجيح كردن بپرهيزيد ، بينديشيد . ضرورت برافراشته شدن پرچم سرخ آشكار است.
هامون كارگر

-- هامون كارگر ، Aug 2, 2009

ta shoma bashid fekre engelabe makhmali nakonid
iran keshvare be sahab nist

-- reza ، Aug 2, 2009

بيائيد هم چون سي و اند سال پيش و همنوا با آقاي عسگر اولادي مسلمان ( راستي ايشان چند سال پيش از آئين آل عمران بريدند و به حقانيت اسلام پي بردند ؟ ) بگوئيم:

رهبرا، سپاس ، سپاس !!

-- نخودي ، Aug 2, 2009

کشتی گیری که بخودش پسلنگ میزنه و یا دونده ای که بخودش پشت پا میزنه هردو شترق میخورن زمین. هرچی حرکتشون شدید تر باشه زمین خوردنشون هم سخت تره. البته مردم آزادیخواه ایران با ادامه و افزایش اعتراضات خیابانی و نا فرمانیهای مدنی و کمک ایرانیان خارج از ایران زمین خوردن این دیوها را تسریع خواهند کرد.

زمان اعتصابات سراسری فرارسیده.

-- بیژن باباکوهی ، Aug 2, 2009

آقای موسوی شما بعنوان رهبر این جنبش مردمی کی فرمان اعتصابات سراسری را صادر میکنید؟ مردم آماده اند.

-- بیژن باباکوهی ، Aug 2, 2009

در کشورهای دیکتاتوری وبی قانون،که اراذل و اوباش ،چاقو کشان، عربدهکشان مست از قدرت نظامی, در قدرت هستنند،برای زندانیان شکنجه شده 2 راه بیشتر وجود ندارد: یا سخت سری میکنی و کشته میشوی ،یا حرفهای دیکته شده رهبر را میزنی و در زندان میمانی.
این شو های تلویزیونی فقط در کشورهای استبدای وجود دارد و حکومت میخواهد بمشروعیت خویش صحه بگذارد.

چرا که برای رژیمیکه بزور وتزویر بر سر کار است،آرای مردم بحساب نمیاید،پس این شو ها برای نشاندادن چیز دیگریست. اما چون شرائط عینی جامعه واقعیت دیگری را نشان میدهد،این شو ها فقط نفرت مردم رااز حکومت بیشتر میکند.
یاد بیدادگاه تلویزونی خسرو گلسرخی و دانشیان بیفتید که چگونه این نمایش جامعه انروز ایرانرا تکان داد و چشمو گوش بسیاری از اقشار جامعه را باز کرد.
درود بر تمام زندانیان سیاسی دربند.
کشور ما یک کشور اشغالیست توسط اجانب باین ملت و فرهنگ .
ننگو نفرت براین بیگانگان باین آب و خاک و فرهنگ.

درود و تسلیت بخانواده شهدای راه آزادی.
درود بر ملت آزادیخواه ایران که باعث سربلندی صد ها ملیون مردم کشورهای دیگر شده.
ملت ایران نور امیدی بر دلهای ملتهای دیگر تابید .

-- mehrdad ، Aug 2, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)