موسیقی ملل


گفت‌وگو با آلی ریتوف، رئیس کمیته اجرایی «فری میوز»، سازمان بین‌المللی دفاع از هنرمندان ممنوع از اجرا و سانسور شده
«دولت مجرم است، نه فیروزه»

شهزاده سمرقندی: اسم فیروزه جمعه نیازوا برای مخاطبان برنامه‌ی موسیقی ملل از رادیو زمانه آشناست. در برنامه‌ی «رقص با دیکتاتور» از فعالیت و شهرت این خواننده تاجیک‌تبار ازبکستان مفصل گفته‌ام. اما این روزها نام فیروزه دوباره سر زبان‌هاست؛ این‌بار به خاطر ممنوع شدن صدای او از طرف وزارت فرهنگ ازبکستان. در باره‌ی این موضوع با آلی ریتوف، رئیس کمیته اجرایی «فری میوز»، سازمان بین‌المللی دفاع از هنرمندان ممنوع از اجرا صحبتی داشتم.



«بیا بریم به کابل»

جلیل زلاند، یکی از استادان موسیقی افغانستان بود که یادگارهای زیبایی از خود بر جای گذاشت. او در دهه‌ی پنجاه میلادی، مدیریت موسیقی افغانستان را به عهده گرفت و برای ده‌ها خواننده‌ی جوان افغانستانی، در آن دوران، راهنما بود. یکی از کارهای ماندگار جلیل زلاند، تلاش وی در جمع‌آوری و تدوین مجموعه‌ی آهنگ‌های فولکلوریک است. زلاند به عنوان «هنرمند حنجره طلایی» شهرت داشت. استاد زلاند، روز پنج‌شنبه در سن هفتاد و چهار سالگی بر اثر یک بیماری طولانی در شهر تارزانا، در کالیفرنیای آمریکا از دنیا چشم پوشید.



«اسکار می‌خواند- الکس می‌رقصد»

ایگار کورکاف، نماینده کشور کرواسی در یوروویژین ۲۰۰۹ خواهد بود. کشور کرواسی که از سال ۱۹۹۳ در مسابقات یوروویژین شرکت دارد، امسال هم با ترانه‌ی تینای زیبا در این مسابقات حضور خواهد داشت. هرچند قابل پیش‌بینی است که با این صدا و این ترانه به دشواری بتوان با نماینده‌های کشورهای دیگر رقابت کرد؛ اما میدان یوروویژین جای زیادی به اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی می‌دهد. از این‌رو ما غالبا شاهد برنده شدن خواننده‌هایی بودیم که هیچ فکر نمی‌کردیم اسم آن‌ها در لیست ۱۰ خواننده برتر این مسابقات باشد.



شوان پرور، حماسه‌سرای کرد

شوان پرور در گفت و گوی خود با یکی از سازمان‌های مبارزه با سانسور موسیقی ترانه در سراسر جهان می‌گوید که مردم در کردستان ترکیه رابطه بسیار نزدیکی با ترانه دارند و خواننده برایشان بسیار عزیز و مقدس است. وی می‌گوید که مردم کرد، ترانه‌های او را دوست داشتند و وی از طریق ترانه‌هایش با مردم کرد حرف می‌زد. شوان پرور از خوانندگان حماسه‌سرای کرد ترکیه است که ترانه‌هایش بیش‌تر اوقات معنای وطن‌پرستانه دارد. ترانه‌های شوان پرور و شیوه اجرای او مرا به یاد داستان‌خوانی‌های بخش‌های آسیای میانه می‌اندازد.



خواننده عرب‌تبار، نماینده اسرائیل در یورو ویژین

اولین بار است که اسرائیل برای مسابقات ترانه یورو ویژین، خواننده عرب‌تبار را برای مسابقات نهایی می‌فرستد. اسرائیل از سال ۱۹۷۳ در این مسابقات شرکت کرده است و هیچ بار هم به شرایط یا درگیری‌ مردم اسرائیل و مسلمانان در این کشور اشاره نکرده است. ترانه‌های انتخابی، عاشقانه و دور از سیاست بوده است. این ترانه که هم با زبان عبری و هم عربی اجرا شده، در مسابقات داخل برنده شد و بار اول است که مردم به ترانه‌ای رأی داده‌اند که در آن گفته می‌شود‌: حتماً راه دیگری وجود دارد. انگار به نتیجه رسیدن مردم اسرائیل را بازگو می‌کند که جنگ یا درگیری تنها راه موجود برای حل مشکلات نیست.



گرجستان: «ما پوتین را نمی‌خواهیم»

از یک ترانه می‌گویم که نتوانست در مسابقه یورو ویژین شرکت کند. ترانه‌ای با نام We Don’t wanna Put In که می‌شود از آن دو برداشت کرد. یکی این‌که «ما نمی‌خواهیم تحمل کنیم» یا «ما پوتین را نمی‌خواهیم» نمایندگان کشور گرجستان از شرکت این ترانه در مسابقات موسیقی ۲۰۰۹ جلوگیری کرده‌اند. مسئولان این مسابقات ابراز کردند که این ترانه مطابق شرایط و قوانین آن‌ها نیست. گرجستان و خوانندگان این ترانه بین تغییر ترانه و یا حذف عبارت «ما پوتین را نمی‌خواهیم» یا در مسابقه شرکت نمی‌کنیم، دومی را انتخاب کرده‌اند.



آرش، نماینده آذربایجان در یورو ویژن

امسال، آرش با خواننده آذربایجانی، آیسل تیمورزاده در مسابقات خوانندگی یورو ویژین با ترانه‌ای که خود آن را تهیه کرده است، شرکت خواهد کرد. ترانه‌ای که آرش و آیسل در مسابقات امسال اجرا خواهند کرد به تهیه خود آرش است و عنوان آن «همیشه» است. با این همه، آرش با همخوان آذربایجانی خود با خوانندگان زیادی از کشور‌های مختلف اروپا رو‌‌به‌رو است و این شانس برندگی او را کم‌تر می‌کند. با این حال آرش و آیسل به بخش تاجیکی رادیو آزادی گفتند در برنده شدن خود شک زیادی ندرند و کاملاً خوش‌بین هستند.



خانواده‌ی آوازخوان تاجیکستان

می‌خواهم از خانواده‌ای بگویم که در هنر خوانندگی در تاجیکستان شناخته‌اند. خانواده ثریا قاصیموا. ثریا قاصیموا در تاجیکستان از خوانندگان نامداری است که همه ترانه‌های او را دوست دارند و از دوران نوجوانی با خواندن ترانه‌های مردمی و فلک خوانی که با سبک و شیوه جنوب تاجیکستان سروده شده‌اند، خوانندگی را آغاز کرده است. ثریا قاصیموا راه خوانندگی را برای دختران خود شبنم و فرزانه باز کرد. شبنم در یکی از مصاحبه‌های خود گفت که هنر خوانندگی را از مادر آموخته و مادر اولین استاد اوست.



«از دور در وطن حضور دارم»

تیکن جه فکولی متولد کشور ساحل عاج یکی از کشور‌های کوچک آفریقاست. تیکن فکولی از سال ۱۹۹۹ بعد از به بازار دادن مجموعه‌ی ترانه‌های جدید خود به شهرت رسید. تیکن جه فکولی، خود را پیرو باب مارلی می‌داند. وی می‌گوید دلیل این‌که رو به موسیقی راگای آورده در آن است که به نظر او دست و بال این موسیقی نسبت به بیان حرف‌های ناگفته و ناگفتنی مردم کشور او باز است. وی معتقد است که خواننده و نوازندگان باید و حتماً حرف‌هایی را در کارهای خود منعکس کنند که مردم نیاز به شنیدن آن‌ها دارند و یا بیان آن‌ها برایشان خطر دارد.



«بعد از بازداشت معروف شدم»

فوات تلای از کردهای ترکی است که از دوران نوجوانی مشغول به نواختن موسیقی مردمی آناتولی بوده است. یک نوازنده معمولی در یک جامعه معمولی اما از زمانی‌ که مشکلات بین کردها و ترک‌های ترکیه به اوج می‌رسد روزگار فوات تلای نیز تغییر می‌یابد. سانسور و شکنجه باعث‌ شد فوات تلای به شهرت برسد و راه به‌اروپا باز کند. فوات ‌تلای با سیون پرور، خواننده معروف کردی نیز کارهایی مشترکی انجام داده است. کارهای فوات تلای علاوه بر موسیقی سوفیانه معنای سوفیانه نیز دارند.



خواننده‌ای دور از سکس، دین و سیاست

ربى صقر را بار اول در سال ۲۰۰۵ در سمرقند در مراسم جشنواره شرق،‌ ترانه‌ی‌ دری و یا ترانه‌های شرق دیده‌ام که هر دو سال، آخرین هفته ماه اگوست در سمرقند و ازبکستان برگزار می‌شود. اما سال ۲۰۰۷ ربی صقر، برنده جایزه بهترین نوآوری یونسکو شد‌. و این تنها جایزه‌ای نیست که تا به حال به دست آورده است. او تلاش می‌کند از سکس و سیاست دور باشد، چون نه میدانی برای بیان در داخل کشور دارد و نه پشتیبانی بعد از بیان.



در کوچه باغ‌های عیون

عزیزه ابراهیم در کمپ پناهندگان در الجزایر به دنیا آمده است. پدر و مادر عزیزه متولد عیون قسمت اسپانیایی زبان صحرای شمالی‌اند اما مادر او در سال ۱۹۷۵ بعد از اشغال مراکشی‌‌ها کشور خود را ترک کردند. عزیزه بعد از تحصیل هفت ساله در کوبا که از سن ۱۱ سالگی شروع کرده بود، خوانندگی را به عنوان شغل خود انتخاب کرد. اولین آلبوم عزیزه ابراهیم در کمپ پناهندگان الجزایر منتشر شده است و همین‌طور در چند مجموعه‌ی گروهی هنرمندان صحرای شمالی، ترانه‌های او را نیز جا داده‌اند.



موسیقی، اسلحه‌ی آینده

شادی مردم آمریکا به خصوص مردم سیاه‌پوست، آدم را به یاد فله کوتی می‌اندازد. فله، خواننده و نوازنده نیجریایی که از معروف‌ترین خواننده‌های سال‌های ۷۰ و ۸۰ قاره آفریقا بود. فله کوتی آرزو داشت رییس جمهور کشور خود باشد. فله کوتی را در غرب به عنوان یک هنرمند چند همسره و فعال حقوق بشر نیز می‌شناختند. فله کوتی معتقد بود در آینده دورانی خواهد رسید که جنگ و کشتار‌ها به پایان می‌رسند و تنها موسیقی به عنوان سلاحی برای جنگ و اعتراض بین گروه‌های مخالف خواهد ماند.



با زبان عود از درد فلسطینی

امروز از یک خواننده‌ی فلسطینی خواهم گفت؛ کاملیا جبران. کاملیا جبران، فلسطینی است که در دانشگاه اورشلیم موسیقی عربی تحصیل کرده و عود و قانون می‌نوازد و همچنین آواز می‌خواند. از سال ۲۰۰۲ در کارهای او رویدادهای روزمره و سیاست روز تاثیرگزار شد و وی تلاش کرد بیش‌تر در ترانه‌هایش صدای سانسورشده‌ی مردم خود را منعکس کند. وی در خود یک حس اعتراض‌گری پیدا کرد که آن‌را در شکستن سبک موسیقی سنتی و آوازخوانی عربی به کار برد.



کمونیست دوست‌داشتنی

چند روز است که با خود فکر می‌کنم چرا برخی از نخبگان و هنرمندان بعد از مرگ محبوب و معروف می‌شوند؟ و یا واقعا بعد از مرگ معروف می‌شوند؟ و یا اینکه مرگ برایشان شهرت می‌آورد؟ چه‌گوارا در اوج فعالیت خود به قتل رسید. مرگ او شهرت او را هزاربرابر و حتا جهانی کرد. دوستداران او حتا در پیرانه‌سری خود برای او دلتنگی می‌کنند و اشک می‌ریزند، یادداشت و خاطره می‌نویسند، ترانه می‌سرایند و آهنگ می‌سازند و می‌نوازند. به خصوص این روزها که از آن اتفاق شادی‌آور برای مردم آمریکای لاتین ۵۰ سال می‌گذرد. ترانه‌های زیادی در وصف انقلاب و همچنین چه‌گوارا سروده شده است. که در این برنامه چند تا از آن‌ها را برای شما پخش می‌کنم.



«بین زمین و آسمان جنگی‌ست مدام»

امروز می‌خواستم از سال نو بگویم. شب سی و یک دسامبر همیشه با نیت و آرزو و امید خوب و خوشی و دستاوردهای زیادی آمیخته است که معمولاً مردم سر ساعت ۱۲ برای خود و برای دوستان و برای هموطنان خود آرزو می‌کنند. همیشه در این لحظه‌ها هر کس فکر می‌کند که عزیزان خود را برای سال‌‌های زیاد زنده و سلامت داشته باشد و تنها چیزی که ممکن است به ناگاه این آرزوی هرکس را بر باد دهد جنگ است. انگار دیگر جنگ برای هیچ جشن و مراسمی ارزش و احترامی قایل نیست و حتا انگار دیگر قانونی هم قدرت محکوم کردن این‌گونه سوء استفاده‌ها را ندارد.



کریسمس غیر‌مذهبی

در این روزها آدم از یک برنامه موسیقی انتظار این را دارد که حال و هوای کریسمسی داشته باشد. به همین بهانه در این برنامه چند موسیقی انتخاب کرده‌ام. موسیقی‌های کریسمس غیر‌مذهبی و یا ترانه‌های عاشقانه که در روزهای کریسمس اجرا شده‌اند. در این چند ساله‌ی اخیر، ترانه‌هایی که در این موضوع ساخته شده‌اند، کمی از آن حال و هوای قدیمی و یا اصلی کریسمس دورند. یعنی آن مضمون مذهبی خود را از دست داده‌اند. حد‌اقل در این ترانه‌هایی که من انتخاب کرده‌ام، این‌گونه به نظر می‌رسد.



«هایکو رومانس» خواننده ارمنی

در ارمنستان «هایکو» اسم مردانه است و باید بگویم که هیچ ربطی هم به هایکوهای ژاپونی ندارد، و خواننده‌ای که می‌خواهم معرفی کنم، «هایکو» اسم هنری او نیست. بلکه اسم خانوادگی‌اش است. علاوه بر اسم جذاب، هایکو جایزه‌های متعددی را به خاطر ترانه‌های غمگین‌اش، که بیش‌تر اوقات از شیوه «شیون» ارمنی استفاده کرده، به دست آورده است، از جایزه هنری موسکو تا ایرویژین ۲۰۰۷ و بگ اپل نیویورک و همین‌طور جایزه‌ی بهترین اجرا و مولف در وطن خود.



قرنی که سرطان گل کرد

سبک جاز و نئوکلاسیکی که ریچارد رایت در کارهای گروه پینک فلوید به کار می‌برد و به آن بو و رنگ پینک فلویدی می‌داد، جالب توجه است. ریچارد به موقع درک کرد که بدون جاز، اجرا نرم و دلچسب است و دوران جاز گذشته است. او جاز را با هر سبکی که در ذهنش جاری بود، آمیخت.با این کار هم جاز را زنده نگه داشت و هم گروه خود را که می‌توانست مهر از مد‌افتادگی به پیشانی‌اش بخورد.



«رونی درو» خاطرات ایرلندی‌ها را ماندگار کرد

رونی درو یکی از خوانندگان پرآوازه موسیقی محلی ایرلند است که در شانزدهم آگوست درگذشت. نام رونی به عنوان قهرمان و مدافع موسیقی مردمی ایرلند در تاریخ موسیقی جهان برای همیشه ثبت است. بارها از او به عنوان «پادشاه ایرلند» نام آورده می‌شد. رونی توانست تاریخ نیم‌قرن کشورش را در ترانه‌هایش بین مردم خود ماندگار کند.