خانه > خبر اول > ايران و اروپا > سفرای ایران در اروپا احضار شدند | |||
سفرای ایران در اروپا احضار شدندکشورهای اتحادیه اروپا، امروز جمعه، اعضای نمایندگیهای ایران در کشورهای عضو این اتحادیه را احضار کردند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، این دیپلمات گفت: وی در مورد احضارها از سوی دولتهای اروپا افزود: یک دیپلمات اروپایی: هیچ گزینهای منتفی نیست
در پی دستگیری ۹ تن از کارکنان ایرانی سفارت بریتانیا در تهران و ادامه بازداشت یک یا دو تن از آنها در ایران، اتحادیه اروپا نشست دوروزه ویژهای برای بررسی واکنش خود به ایران در شهر استکهلم، پایتخت سوئد برگزار کردهاست. هیئت رئیسه سوئدی اتحادیه اروپا شب گذشته به ایران هشدار داد که در این رابطه «آماده اقدام است» و بامداد امروز (جمعه) نیز این اتحادیه اعلام کرد که «قصد دارد شماری از مقامات جمهوری اسلامی را به اروپا ممنوعالورود کند ولی اتخاذ این تصمیم به شرایط موجود طی روزهای آینده بستگی خواهد داشت.» از سوی دیگر آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان، امروز در خطبه نماز جمعه تهران از محاکمه شدن کارکنان بازداشتشده سفارت بریتانیا خبر داد. بریتانیا از ۲۶ کشور دیگر اتحادیه اروپا خواسته تا سفیران خود را از ایران خارج کنند. یکی از دیپلماتهای اروپایی امروز در این خصوص گفت که «خارج کردن سفرا از ایران به عنوان یکی از گزینهها وجود دارد ولی ما باید رویکردی به تناسب داشته باشیم.» وی افزود: مقامات ایران، بریتانیا را به دخالت در امور داخلی ایران متهم میکنند. بریتانیا این اتهام را رد می کند. در همین رابطه: • «کارکنان سفارت بریتانیا محاکمه میشوند» • احتمال منع سفر مقامات ایران به اروپا • هشدار اروپا به ایران: آماده اقدام هستیم |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تازه اروپا دارد تحریمهای واقعی را شروع می کنند. بستن حسابهای آفایون در بانکهای اروپا و ممنوع الورود کردن انها. خدا به ملت ایران قوت بدهد.
-- دلربا ، Jul 3, 2009http://saanei.org/page.php?pg=showpayam&id=77&lang=fa
-- فرشید فاریابی ، Jul 3, 2009بیانیه جدید آیت الله صانعی در مورد اوضاع جاری کشور
تمام این خط هارا مجتبی خامنه ای به وزارت خارجه می دهد.
-- سازگارا ، Jul 3, 2009اکثر سفرا وکارداران ایرانی از دوستان ومنتسب به بیت رهبری ویا از دوستان بسیار نزدیک مجتبی خامنه ای می باشد
آیت الله جنتی رهبر گروه انصار حزب الله است.گروه
-- وحید ، Jul 3, 2009حزب الله همان لباس شخصی ها هستند بیشتر این افراد از پرسنل سپاه وبسیج واعضای حفاظت ستاد نماز جمعه می باشند واین گروه مستقیم زیر نظر آقای جنتی ومجتبی خامنه ای وسردار نجات..... مسئول طرح تامین امنیت وحفاظت بیت رهبری را عهده دار است .
ایشان همراه با سردار میر احمدی تمام عملیات وفعالیت های لباس شخصی هارا از محل بودجه اداره عملیات واطلاعات سپاه ساپورت وهدایت می کنند . وتمامی برنامه ریزی های ایشان در محل اداره خدمات پرسنلی سپاه وستاد مرکزی نمازجمعه درمجاورت شورای نگهبان وشورای عالی قضائی باریاست آیت الله جنتی ومجتبی خامنه ای وسردار نجات ودکتر الهام واعضای ستاد نماز جمعه برگزار می شود.ورئیس شاخه زنان این تشکل فدائیان رهبر فاطمه رجبی وهمسر مجتبی خامنه ای می باشند.
ولي فقيه چنان ضربه تاريخي از ملت فزهيخته ايران خورده كه حالا حالاها هوش و حواس نداشتهاش بر نميگردد. دست مريزاد هم ميهنان
-- يك سرباز ، Jul 3, 2009شاه سابق سرطان داشت شاه عمامه ها هم سرطان داره جفتشون آخر کاری خط قرمز را که کشت انسانها و.. رد کردن
-- نقل قول ، Jul 3, 2009و تحت فشار خارجی و داخلی بودن چه شباهت قریبی !
باید اروپایی ها دین خودشون را که در حق ملت ایران دارن را ادا کنند چون این چندین ساله از رژیم جهل و جور و ستم حمایت میکردن
-- محسن تمدن ، Jul 3, 2009با این حرکتها جایگاه از دست رفتشون نزد مردم ایران داره بر میگرده
درود بر آنها
اینها سفرا را احضار کردهاند تا اولا در مورد کندی و بی عرضه بودنشان در سرکوب هر چه بیشتر مردم بی گناه ایران از آنها انتقاد کنند و ثانیا به آنها خط خطوط جدید برای از بین بردن این مردم را یاد بدهند! به همیاری هیچکدام از این قدرتهای خارجی اعم از آمریکا و اروپا تا ژاپن و چین و روسیه و غیره با مردم ایران امیدوار نباشید! یا این مردم باید بتوانند سرنوشت خود را خود به دست بگیرند و یا چنین سرکوبهایی و حتی بدتر از آن همچنان تکرار خواهد شد!
-- بدبین! ، Jul 3, 2009فراخوان اضطراری!
نامه ارسالی برای نشریه دانشجویی بذر - 12 تیر 1388
در مورد دستگیر شدگان خیزش مردم، خبرهای دهشتناكی از زندان های رسمی و بازداشتگاه های مخفی و موقتی در گوشه و كنار می رسد. شرایط ایجاب می كند كه یك جنبش همگانی برای افشای جنایاتی كه در حال رخ دادن است و آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی فراخوان داده شود. در ایران، خانواده های زندانیان سیاسی از قدیم و جدید می توانند محرك و هسته مركزی چنین كاری شوند. ولی در شرایط کنونی خارج از کشور می تواند و باید نقش مهمی در این زمینه بازی كند. حتی كارزار سالانه یادبود كشتار 67 می تواند به عرصه ای برای این جنبش تبدیل شود.
خبرهایی كه می رسد حاكی از شكنجه های وحشیانه و به قصد كشت بر جوانان دستگیر شده در تظاهرات ها و همینطور قشرهای دیگر است. علاوه بر این در مورد افراد شناخته شده (اعم از روزنامه نگار یا فعالان ستادهای موسوی و كروبی) فشار به قصد اعتراف را جلو برده اند. مساله اصلی اینست كه در مورد جوانان بی نام و نشان، دارند به سبك آمریكای لاتین جلو می روند یعنی پدیده سر به نیست كردن و مفقود الاثرها (دسپاراسیدوس). یكی از یک نگهبان اوین كه سرباز وظیفه است نقل می کرد كه در بخش مخصوصی كه متعلق به بسیج و اطلاعات سپاه است و هیچكس حق ورود به آنجا را ندارد وحشتناك شكنجه می كنند و از صدای فریاد، اعصاب همه ما خرد شده است. و هر صبح زود به طور متوسط 10 جسد از كسانی كه زیر شكنجه كشته شده اند را با آمبولانس از زندان خارج می كنند و به گورهای بی نام و نشان می برند.
هدف از دستگیری های گسترده و كتك زدن های عجیب و غریب در معابر و سپس در بازداشت موقت، انتشار این اخبار به قصد مرعوب كردن كل مردم بوده است. یعنی خیلی ها را كه خودم نمونه هایش را دارم، حتی خارج از تظاهرات و فقط بر حسب تیپ یا سن، و شاید هم فقط برای ترساندن عابرانی كه صحنه را می دیده اند، دستگیر كرده و بعد از ده ساعت كتك زدن و تحقیر و فحش، آزادشان كرده اند كه بیایند بگویند چه خبر است. اما فقط این روش نیست. این بیشرف ها دارند واقعا بر مبنای عكس هایی كه با دوربین تله از جوانانی كه در درگیری های اصلی و حوالی مراكز بسیج و مقرهای دولتی بوده اند و شعار داده اند، از بین دستگیر شدگان گزینش می كنند و قصدشان حذف فیزیكی نیروی ضربت خیزش مردم است. در روزهای اخیر ربودن جوانانی كه خانه هایشان در جریان شعار دهی شبانه شناسایی شده را شاهد هستیم. قبلا هم گفته شد كه اینها می خواهند در یك فرجه سه ماهه تا شروع سال تحصیلی كه احتمال می دهند با دانش آموزان و معلمان و دانشجویان و استادان مساله داشته باشند، یك تصفیه فیزیكی را در سطح چند صد نفر به پیش ببرند. در عین حال، احتمال دارد با شروع سال تحصیلی هم مجبور به تعطیلی دو فاكتوی دانشگاه ها (یا تق و لق كردن آن) شوند. یك آمار عجیب از زبان وزیر علوم شنیده شد كه امسال حدود 300 هزار نفر واجد شرایط شركت در كنكور نرفتند كارت ورود به جلسه بگیرند! اینها كی هستند و چرا نرفتند كنكور بدهند؟ به نظر بخشی از زاویه اعتراض بوده و به طور كلی دل و دماغ كنكور دادن را نداشته اند. چند صد نفری هم ممكنست فراری باشند. در هر صورت وزیر علوم یك مژده دیگر هم به كنكوری ها داد كه امسال از ”سهمیه 40 درصدی!“ رزمندگان، فقط 20 درصدش استفاده می شود بنابراین شانس قبولی تان بیشتر شده است!! این حرف در حالی زده می شود كه ظاهرا سالهاست به طور رسمی، رزمندگان یا بسیجی ها سهمیه ندارند. در هر صورت، علیرغم این حرف، فكر می كنم كه پر كردن دانشگاه ها از افراد بسیج (حتی به صورت شبه نظامی) یك تدبیر رژیم برای جلوگیری از شلوغی های سال تحصیلی جدید باشد.
لازمست همه رفقا در خارج روی مقوله مفقودالاثرها از نظر تبلیغی برای یك كارزار همگانی فعالیت کنند. باید انتظار ادامه این سیاست، درست مثل آمریكای لاتین، در مورد فعالین جنبش دانشجویی را داشته باشیم.
کودتاچیان الان حتی به خدمتگزاران رژیم هم رحم نمی کنند. یك خبر بود، برای اینكه بدانید كودتاگران در چه وضعی هستند و از زاویه درگیری های درونی هیئت حاكمه مهم است. یكی از اطلاعاتی های گردن كلفت و قدیمی، كه در رسانه ملی برو و بیا دارد، ظاهرا از جناح رفسنجانی یا موسوی بوده، یك نامه اعتراضی به ضرغامی در مورد سیاست صدا و سیما نوشته. از وزارت اطلاعات آمده اند و او را برده اند و چند ساعت كتك مفصلی به او زده اند و ولش كرده اند! وقتی با خودشان اینکار را می کنند بدانید که با دانشجویان و جوانان مبارزی که علیه شان بپاخاسته اند، چه می کنند.
وضعیت اضطراری است؛ وقت تلف نکنید!
-- بدون نام ، Jul 3, 2009بیانیه دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران
پیرامون رویدادهای پس از کودتای انتخاباتی اخیر
اخبار روز: www.akhbar-rooz. com
يکشنبه ۷ تير ۱٣٨٨ - ۲٨ ژوئن ۲۰۰۹
اکنون بیش از دو هفته از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گذشته است و تبعات دهشتناک و خشونت بار آن در کشتار و سرکوب مردم معترض، بیش از پیش هم ماهیت شبه فاشیستی رژیم سرمایه داری اسلامی را فاش ساخته و هم به عریان ترین شکل، جایگاه «انتخابات» را در این نظام برای مردم برملا نموده است.
انتخاباتی که پیشتر به نظر می رسید محل رقابت و سهم خواهی دو جناح اصلی حاکمیت، یکی به رهبری جناح ایدئولوژیک بورژوازی مالی- نظامی (سپاه) و دیگری به سرکردگی رفرمیست ها در یک جبهه واحد باشد، که به ویژه اصلاح طلبان، با این ابزار هدف برقراری توازن و تعادل و نوعی دموکراتیزاسیون درون حاکمیتی را دنبال می نمودند تا بتوانند نقش پر رنگ تری در پیشبرد پروژه های کلان رژیم، در ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی داشته باشند، نهایتا به جدالی آشتی ناپذیر میان این دو جناح بدل گردید؛ الیگارشی مالی- نظامی، قدم در راه حذف جناح مقابل، برای تصفیه حاکمیت و یکپارچه سازی قدرت خود در آن نهاد و بدین ترتیب جناح رفرمیست در موقعیتی خطیر قرار گرفت که هرگونه فرصت طلبی ذاتی این جریان را بر نمی تابید و امکان سازش بین جناحین را تا حد زیادی منتفی نمود؛ اکنون منطق این بازی صفر و یک است.
انتخاباتی که در آن سرنوشت مردم رقم زده نمی شود و تنها بالانس قدرت را برقرار می سازد و آرایش جدیدی را در سهم بری بخش های مختلف حاکمیت ایجاد می نماید، امر مردم نیست. امر توده مردم، مجموعه مبارزات، اعتراضات و مقاومت هایی است که به بهانه بروز تقلب در انتخابات اخیر و بر سر کار آمدن دولت کودتا، در خیابان های شهرهای بزرگ و کوچک در دو هفته اخیر رخ داده است، که بدون شک چیزی فراتر از آن چیزی است که به خیابان ها راه یافته و شکافی عظیم و غیر قابل جبران را در هیمنه قدرت رژیم سرکوبگر اسلامی ایجاد کرده است.
اقتدار توده های مردم رابطه معکوسی با اقتدار دیکتاتوری حاکم دارد؛ قدرت فائقه رژیم با خیزش توده های مردم به طور جدی تَرَک برداشته و از همین روست که رژیم، دستگاه سرکوبگر خود را به وحشیانه ترین شکل ممکن به کار انداخته و به کشتار سازمان یافته مردم بی سلاح و دست خالی در خیابان ها، مبادرت ورزیده و حکومت نظامی را برقرار نموده است. حضور بی واسطه مردم در خیابان ها، خود گویا ترین شکل افشای ضعف نظام و فریاد بلند عدم مشروعیت آن در چشم یکان یکانِ مردم از اقشار و طبقات مختلف است که حاکمیت توان بسیج و تطمیع آنها را ندارد. نیز از همین روست که سگ های شکاری رژیم، به دانشگاه می تازند، و دانشجویان را که جز مُشت گره شده و قلم، سلاحی در دست ندارند، به خون می کشند؛ چرا که خوب می دانند که دانشگاه، سنگر مقاومت است و دانشجو، میلیتانت مبارزات توده ای مردم و در صف اول نفی دیکتاتوری، و نبرد برای آزادی و برابری است.
اکنون در شرایطی به سر می بریم که به واسطه دیکتاتوری دیرپا و سرکوب وسیع مبارزات کارگران در مقاطع مختلف، کشتار، دستگیری و زندانی کردن کارگران و رهبران آنها و نیز فعالان و رهبران دیگر جنبش های اجتماعی، مبارزات طبقه کارگر و نیز دیگر جنبش های اجتماعی، هنوز نمی تواند به خیزش میلیونی توده های مردم، مبارزات جاری و رادیکالیسم موجود در تحرکات آنها در خیابان جهت بدهد، اما توده های مردم به خوبی در یافته اند که مسیر اصلاحات با اتکا به قدرت جناحی از حاکمیت مسدود است و هرگونه تغییر و دگرگونی در سطوح سیاسی، اجتماعی و نیز اقتصادی با تکیه بر قدرت انبوه توده های مردم قابل احقاق است و لذا علی رغم سرکوب شدت یافته، زمینه رشد جنبش های اجتماعی مختلف به ویژه در بستری با استراتژی های سوسیالیستی بیش از پیش فراهم می شود.
لذا این وظیفه سوسیالیست هاست که ضمن حضور در اعتراضات جاری، نسبت به منحرف شدن احتمالی مبارزات مردمی توسط اصلاح طلبان و فرصت طلبان، هشدار دهند، و در جنبش های اجتماعی مختلف و به ویژه جنبش طبقه کارگر، در راستای متشکل شدن این مبارزات تلاش عاجل به عمل آورده و در جهت ارتقاء و اعتلای سطح اعتراضات مردمی معطوف به مطالبات دموکراتیک و هرچه طبقاتی تر شدن خواست ها و شعارها بکوشند.
دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران، کشتار وسیع مردم توسط دولت کودتا، برقراری حکومت نظامی، دستگیری گسترده مردم، فعالان سیاسی و اجتماعی و نیز سانسور خبری مفتضحانه و ننگین صدا و سیمای رژیم اسلامی را به شدت محکوم می نمایند؛ دانشجویان سوسیالیست، خود را متحد مردم در مبارزات برای احقاق خواست های دموکراتیک و نفی دیکتاتوری اعلام نموده و بر تداوم مبارزات توده ای و محفوظ بودن حق هرگونه اعتراض و اعتصاب توده ای پای می فشارند.
زنده باد هم بستگی توده های مردم علیه دیکتاتوری!
زنده باد تشکل های مستقل و طبقاتی!
زنده باد سوسیالیسم!
۶/۴/۱٣٨٨
http://www.socialis t-students. com/
-- بدون نام ، Jul 3, 2009دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران
همه دستگیر شدگان اخیر باید فورا و بدون قید و شرط از زندان آزاد شوند
با فشرده کردن مبارزاتمان عزیزانمان را از چنگ جنایتکاران جمهوری اسلامی بیروی بیاوریم
در جریان خیزش انقلابی مردم در تهران و در شهرهای مختلف طی دو هفته اخبر، حدود سه هزار نفر دستگیر شده اند. اخبار منتشر شده حاکیست که زندان اوین مملو از این دستگیر شدگان است و وضع آنان بسیار وخیم است. کمبود جا، گرمای تابستان، محروم کردن زندانیان از کمترین امکانات زیستی، همه و همه فشار جدی ای بر آنان وارد کرده است. بنا به گزارشها اکنون بند ٢٠٩ اوین پر است و در هر سلول انفرادی نزدیک به ٦ نفر جا داده شده است .
بند ٨ زندان اوین را نیز که ظرفیت ١٥٠ نفر را دارد به دستگیریهای اخیر اختصاص داده اند و در آن حدود ٧٠٠ نفر نگهداری میشوند. همچنین در هر سلول انفرادی بند ٢٤٠ و بند ٢٤١ سه نفر جا داده اند و زیر زمین بند ٧ که به آن بند قرنطینه گفته می شود و به بند البرز معروف است، نیز مملو از جوانان دستگیر شده است. در آنجا آنقدر جا تنگ است که حتی امکان خوابیدن برای دستگیر شدگان نیست. جوانان دستگیر شده بعضا کمتر از ١٧ سال سن دارند و بارها توسط پاسداربندها به تجاوز جنسی تهدید شده اند.
ابعاد دستگیریهای اخیر آنچنان بالاست که زندانبانان را آشفته و سردرگم کرده است. این در حالیست که روحیه دستگیر شدگان بالاست و بعضا با شعار دادن به وضع زندان و دستگیری خود معترض شده اند.
در رابطه با دستگیر شدگان زن علاوه بر بندهای ٢٤٠ - ٢٠٩ و٢ الف زندان اوین ، بند عمومی زنان در اوین نیز به بازداشت شدگان اخیر اختصاص داده شده است. در بخش زنان نیز کمبود جا به زندانیان فشار جدی وارد میکند.
بنابر گزارشهای منعکس شده حدود شصت تن از زنان بازداشت شده به بند بیماران متادونی اندرزگاه ٣ زنان منتقل شده اند. در اینجا کمبود جا به حدی است که تعداد زیادی از زنان تازه منتقل شده تنها با یک پتو در راهروهای این اندرگاه اسکان داده شده اند.
از سوی دیگر تعدادی از زنان زندانی که زخمی هستند در بهداری این اندرزگاه در بازداشت بسر میبرند.
آزادی فوری دستگیر شدگان مساله فوری مبارزات امروز مردم است. به گزارش ایلنا دری نجف آبادی؛ معاون اول قوه قضاییه، پورمحمدی و سعید مرتضوی از سوی هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ماموریت یافته اند كه به پرونده بازداشت شدگان اخیر رسیدگی كنند.
سه چهره منفور و جنایتکار رژیم که پرونده آنها در کشتار زندانیان، در گرفتن اعتراف در زیر شکنجه از زندانی و در کشتار زندانیان سیاسی بر همگان شناخته شده است. پورمحمدی عضوی از کمیته مرگ خمینی در کشتارهای سال ٦٧ بود و سعید مرتضوی کسی است که مستقیما در قتل زهرا کاظمی دست داشت. همچنین غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مورد دستگیرشدگان اخیر صراحتا اعلام کرد که بخشی از بازداشت شدگان اخیر آزاد نخواهند شد و او با همان كد همیشگی رژیم اسلام آنرا را ضد انقلاب و مجرم خواند.
در مقابل همه این فشارها خانواده های دستگیر شدگان در این مدت مرتبا در مقابل دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی و زندان اوین تجمع کرده و پیگیر وضع عزیزانشان شده اند.
مسیولین قضایی جمهوری اسلامی همواره خانواده ها را بین دادگاه انقلاب و زندان اوین پاسکاری میکنند. بسیاری از خانواده ها در پی فرزندان مفقود شده خود هستند. اما کسی جوابگوی این خانواده ها نیست. بعضا به زندانیان گفته شده که با خانواده خود تماس بگیرند و بگویند که مقابل زندان تجمع نکنند. اما علیرغم همه این فشارها تجمع خانواده های دستگیر شده هر روزه ادامه دارد.
آزادی فوری دستگیر شدگان اخیر و باز کردن درب زندانها یک حلقه مهم در پیشروی جنبش انقلابی امروز ماست و تنها با گسترش موج اعتراضاتمان برای آزادی دستگیر شدگان اخیر، میتوان در برابر این جنایتکاران ایستاد و نه تنها دستگیر شدگان اخیر را آزاد كرد بلکه درب زندانها را گشود.
باید با پیوستن به تجمعات هر روزه خانواده های دستگیر شدگان در مقابل زندان اوین، با شعار تمامی دستگیرشدگان اخیر و همه زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند، در بیانیه ها و قطعنامه ها و در تمامی تظاهراتهایمان و با جلب وسیعترین حمایت بین المللی از این مبارزات جنبشی عظیم به راه بیندازیم و عزیزان خود را از چنگ این جنایتکاران بیرون بیاوریم.
باید با متحد کردن صفوف مبارزه مان، متشکل شدن در کمیته های مبارزه برای آزادی دستگیر شدگان و همه زندانیان سیاسی، و تهیه لیست کامل همه دستگیر شدگان و با تجمعات هر روزه مان، کمپینی گسترده و قدرتمند برای آزادی فوری تمامی دستگیر شدگان از زندان به راه بیندازیم. باید با نوشتن نامه به نهادهای بین المللی و اطلاع رسانی در سطح جامعه و در سطح بین المللی مبارزات خود را برای آزادی این عزیزان فشرده تر کنیم
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی دستگیر شدگان اخیر و تمامی زندانیان سیاسی مبارزه میکند.
کميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي
مرگ بر جمهوري اسلامي
زنداني سياسي آزاد بايد گردد
١١ تیر ٨٧- ٢ ژوییه ٢٠٠٩
http://free- zendaniseyasi. blogspot. com/
shahla_daneshfar@ yahoo.com
-- بدون نام ، Jul 3, 2009خطر اعدام ۲۹ نفر دیگر در کرج
طبق خبری که امروز از منابع موثق به کمیته بین المللی علیه اعدام رسیده است، قرار است فردا شنبه ١٣ تیرماه ٢٩ را در زندان قزل حصار کرج اعدام کنند. طبق این خبر این ٢٩ نفر را از سایر زندانیان برای اجرای حکم اعدام جداکرده اند. اتهام هيچيك از اين افراد قتل نيست و اتهاماتی از قبیل قاچاق مواد مخدر و محاربه و مفسد فی الارض به آنها نسبت داده شده است. جلو این جنایت حکومت اسلامی را باید گرفت.
اتهامات عليه اين افراد هر چه باشد٬ اين موج اعدامها مثل همیشه برای ایجاب ارعاب است. خطابش مردمی هستند که در خیابان دست به اعتراض میزنند و علیه حکومت شعار میدهند. صرفنظر از هر اتهامی که این عده دارند کاملا روشن است که این اعدامها برای عقب راندن مردم است. دیروز پنجشنبه نیز ٦ نفر را در زندان اوین اعدام کردند و در رسانه ها خبر اعدام ٦ نفر دیگر نیز منتشر شده است. یعنی ١٢ نفر دیروز اعدام شده اند و فردا هم ٢٩ نفر دیگر در خطر اعدام هستند.
اما اتهام محاربه و مفسد فی الارض که به این ٢٩ نفر نسبت داده شده است، اصطلاحاتی است که برای مخالفین حکومت هم بکار میرود. آیا این ٢٩ نفر و یا برخی از این افراد کسانی هستند که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شده اند و جمهوری اسلامی هنوز جرات نمیکند رسما همین را اعتراف کند؟ هنوز روشن نیست اما هرچه هست ضدانسانی است، به قصد ارعاب صورت میگیرد و راه را بر اعدام های گسترده تر هموار میکند و باید با موج گسترده اعتراض در ایران و در سطح بین المللی مواجه شود.
سران حكومت اسلامي٬ براي دستگيرشدگان تظاهراتهاي اخیر و فعالین سیاسی مشغول پرونده سازي هستند و باید قبل از اینکه این توطئه شوم را عملی کنند، با اعتراض قدرتمند مواجه شوند و عقب بنشینند. جمهوری اسلامی در موقعیت بسیار ضعیف و شکننده ای در صفوف خود، در ایران و در سطح بین المللی قرار دارد و میتوان آنرا عقب راند و این هر انسان شریف و آزاده ای را باید به عکس العمل فوری وادارد.
كميته بين المللي عليه اعدام، از همه مردم در ایران و در سطح جهانی و از همه نهادهاي مدافع حقوق انساني میخواهد نسبت به این مساله فورا عکس العمل نشان دهند و با خواست لغو فوری مجازات اعدام و احکام اعدام و با خواست آزادی فوری دستگیرشدگان تظاهرات های اخیر و کلیه زندانیان سیاسی اعتراضات خود را گسترش دهند.
کمیته بین المللی علیه اعدام از دولتها و نهادهای بین المللی نیز میخواهد فورا عکس العمل نشان دهند و قبل از اینکه جمهوری اسلامی دست به جنایت دیگری بزند آنرا تحت فشار قرار دهند. فشار دولتهای غربی فاکتور موثری برای عقب راندن حکومت است و مردم آزادیخواه و انساندوست دنیا نظاره گر دول غربی هستند که چه عکس العملی درمقابل جانیان حکومت اسلامی نشان میدهند.
كميته بين المللي عليه اعدام
۳ ژوئيه ۲۰۰۹، ١٢ تیرماه ١٣٨٨
-- بدون نام ، Jul 3, 2009این حکومت الهی شکست خورده است
گفتگوی «اشپیگل» با محسن کدیور
برگردان: س. حاتملوی
• این حکومت الهی شکست خورده است. حقوق مردم ایران لگدمال می شوند. کشور من به سوی یک دیکتاتوری نظامی پیش می رود. پریزیدنت احمدی نژاد همانند یک طالبان ایرانی رفتار می کند. و رهبر مذهبی علی خامنه ای سرنوشت خود را با سرنوشت احمدی نژاد پیوند داده است ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
سهشنبه ۹ تير ۱٣٨٨ - ٣۰ ژوئن ۲۰۰۹
محسن کدیور (۵۰ ساله) در کنار عبدالکریم سروش و محمد شبستری یکی از سرشناس ترین مخالفان حکومت مذهبی ایران محسوب می شود. او بخاطر همین مخالفت ها مدت ۱٨ ماه در زندان معروف اوین زندانی بود. مجله ی امریکائی تایم بخاطر آثارش که در آنها می خواهد بین دین اسلام و دمکراسی سازشی ایجاد بکند، او را یکی از مهمترین مردان «نوگرا» ی جهان نامیده است. در این روزها پروفسور محسن کدیور که مقام آیت الهی دارد، یک ترم در دانشگاه داکِ کارولینای شمالی تدریس می کند. متاهل و دارای چهار فرزند است.
این حکومت الهی شکست خورده است
س- آیت الله کدیور! ما با شما در دانشگاهی در ایالت کارولینای شمالی که ۱۱۰۰۰ کیلومتر از وطن شما فاصله دارد، ملاقات می کنیم. آیا حالا به وجود شما در کشورتان احتیاج مبرمی وجود ندارد؟
ج- باور کنید من در این ساعات دردناک دلم می خواست در وطنم می بودم. در دو هفته ی آینده در باره ی سرنوشت ایران تصمیم گرفته می شود. تقریباً همه ی دوستان من در زندان هستند. و من حتی نمی توانم با خانواده ام تماس بگیرم. چونکه تلفن آنها را قطع کرده اند.
س- شما از مشاوران موسوی در تنظیم بیانیه هایش به حساب می آئید.
ج- هر چند که من بیانیه های موسوی را تائید و تحسین می کنم و از آنها با تمام وجود حمایت می کنم، ولی بیانیه های من مستقلاً تنظیم شده اند. ما راههائی پیدا کردیم که از طریق آنها با همدیگر ارتباط می گیریم. توسط انترنت و شخص ثالثی من دائماً در تماس با وطنم هستم. روزانه تقریباً صد پیغام بدست من می رسد.
س- در مقایسه با تظاهرات توده ای هفته ی قبل تهران حالا ظاهراً آرام به نظر می رسد. آیا ما شاهد آغاز پایان مقاومت مردم هستم و یا پایان رژیم اسلامی؟
ج- این حکومت الهی شکست خورده است. حقوق مردم ایران لگدمال می شوند. کشور من به سوی یک دیکتاتوری نظامی پیش می رود. پریزیدنت احمدی نژاد همانند یک طالبان ایرانی رفتار می کند. و رهبر مذهبی علی خامنه ای سرنوشت خود را با سرنوشت احمدی نژاد پیوند داده است. کاری که نه تنها از نظر اخلاقی بلکه از جهت سیاسی نیز اشتباه بزرگی است.
س- توصیه های شما در روزهای اخیر به رهبر اپوزیسیون آقای موسوی چه بوده است؟ آیا او واقعاً رهبر بلا منازع جنبش می باشد؟
ج- بلی او رهبر جنبش است. همه حالا در اطراف او جمع می شوند. همینطور دوستان من در دانشگاههای تهران. می دانید او پروفسور علوم سیاسی است. در همان دانشگاهی که من در آنجا پروفسور رشته ی فلسفه و علوم دینی بودم. من معتقد هستم که او باید برای تجدید انتخابات اصرار بورزد و مردم را به تظاهرات مسالمت آمیز فرا بخواند...
ج- ... که این تظاهرات توسط ارگانهای امنیتی مثل نیروی بسیج و سپاه پاسدراران سرکوب می شوند.
ج- هیچ رژیمی نمی تواند مدت طولانی در مقابل میلیونها تظاهر کننده ی مسالمت جو مقاومت کند. مگر اینکه این رژیم تصمیم به یک قتل عام بگیرد که در آن صورت یک بار برای همیشه مشروعیت خود را از دست می دهد. ما باید همیشه به حقوقی که در قانون اساسی ایران وجود دارد، تکیه بکنیم. در پاراگراف ۲۷ قانون اساسی به صورت روشنی قید شده است که هر شهروندی حق تظاهرات دارد. اعتراضات ما مسالمت آمیز، در چهارچوب قانون و «سبز» می باشند. یعنی جنبه ی اسلامی نیز دارند.
س- البته این نظر شما است.
ج- در پاراگراف ۵۶ قانون اساسی ما بشکل کاملاً روشنی قید شده است که منشا حقوق شهروندان اراده ای خداوندی است. لذا آنها رهبر، رئیس جمهور و پارلمان خودشان را انتخاب می کنند. قانون اساسی در این مورد کاملاً مشخص و روشن است. رهبر باید توسط مردم انتخاب شود نه اینکه توسط اشخاصی معین شود که ادعای شناخت اراده ی خداوند را دارند.
س- علی خامنه ای به عنوان واضع دکترین ولایت فقیه نظر دیگری دارد. برای او تظاهرات موجود خلاف قانون و خلاف مذهب محسوب می شود.
ج- مردم از بالای بامها فریاد الله اکبر سر می دهند. آنها پلاکارتهائی که بر روی آنها نوشته شده است: « رای من کجاست» حمل می کنند. تظاهرات کنندگان نمی خواهند همه چیز را زیر و رو بکنند. آنها بدنبال عدالت هستند. آنها در خواست انتخابات عادلانه را دارند. هر کسی به این خواسته ها عمل نکند، به احتمال آغاز یک جنگ داخلی دامن می زند.
س- درست است که تظاهر کننده ها از رنگ اسلامی استفاده کرده و شعار الله اکبر سر می دهند. ولی آیا آنها خواهان چیز بیشتری نیستند؟ آنها همین طور شعار مرگ بر دیکتاتور را سر داده اند. شاید جوانان که بار اصلی این حرکت بر دوش آنهاست، خواهان حکومتی دمکراتیک همانند کشورهای غربی هستند. حکومتی که در ان مذهب و دین از همدیگر جدا هستند.
ج- من قبول دارم که پاره ای از جوانان تمایل به زندگی از نوع غربی دارند. اما باید ظرفیت جنبش موجود را در نظر گرفت. من و اکثریت هموطنان من طرفدار جدائی صد در صد دین از حکومت نیستیم. ایران کشوری است با سنت ها و ارزشهای اسلامی. ۹۰ در صد ایرانیها مسلمان هستند.
س- منظور شما کدام ارزشها هستند؟
ج- بالاتر از هر چیزی عدالت و تمکین به خواست و اراده ی ملت. در حکومت اولین امام ما علی، زندانی سیاسی وجود نداشت. تظاهرات مسالمت آمیز آزاد بود و حتی انتقاد از حکومت توصیه می شد. نه باید به این ارزشها خیانت شود.
س- کاری که خامنه ای و احمدی نژاد کردند؟
بلی. من طرفدار یک حکومت واقعاً اسلامی و در عین حال دمکراتیکی هستم. حکومتی که به کرامت انسانی ارزش می گذارد و همین طور همه ی حقوق زنان را به آنها می دهد. حکومتی که همه ی انسانها چه مذهبی و چه غیر مذهبی رهبر ان خود را آزادانه انتخاب می کنند.
س- حالا شما واقعاً از یک انقلاب سخن می گوئید. سخن از یک ایران کاملا نوینی است.
ج- من در باره ی کشوری سخن می گویم که در آن روحانیون حق ندارند در باره ی اداره ی آن تصمیم بگیرند. چنین حقی وجود ندارد. نه در سنت های شیعی و نه به هر دلیل دیگر. من اعتقادی به حقوق الهی برای روحانیون و مومنین ندارم.
س- خمینی در مصاحبه ی با اشپیگل در سال ۱۹۷٨ گفت : «جامعه آزاد خواهد بود. هرگونه سرکوب و فشار از بین خواهد رفت.»
ج- رهبر انقلاب خمینی یک شخصیت کاریزماتیک بود. در اول انقلاب ۹۵ در صد و در پایان عمرش بیشتر از ۷۰ در صد ایرانیها طرفدار او بودند.خامنه ای چنین شخصیتی نیست. او در حال بریدن بند عدالتی است که می بایستی مابین رهبر مذهبی و مردم وجود داشته باشد. وقتی که همراه با احمدی نژاد از دخالت خارجیان در حوادث اخیر صحبت می کند، مرا دقیقاً به یاد شاه می اندازد. او نیز درست همینگونه استدلال می کرد و نمی توانست به بیند که در مقابل جنبش دمکراتیک مردم خودش قرار دارد. شاه در پایان کار خود فقط به نگهداری قدرتش می اندیشید. خامنه ای نیز طور دیگری نمی اندیشد.
س- ولی هنگامیکه شاه مقام خود را از دست داد، به نظر می رسد که خامنه ای و احمدی نژاد محکم بر روی زین نشسته اند. آنها پست های کلیدی را به افراد خودشان سپرده اند.
ج- این ظاهر قضیه است. ولی ایران همان کشوری نیست که قبل از این تظاهرات بود. من حتی می توانم تصور آنرا بکنم که رئیس مجلس خبرگان علی اکبر رفسنجانی رهبر مذهبی را برای ادای توضیحات به این مجلس فرا بخواند. این مجلس حتی حق عزل او را نیز دارد. در آن صورت احمدی نژاد نیز همراه او رفتنی است.
س- اما برای این کار باید اکثریت آیات عظام در مقابل این دو بایستند.
ج- نارضایتی آیات عظام قم نسبت به تکبر احمدی نژاد در حال افزایش است. فقط از هر دوازه آیت الله یکی به او تبریک گفته است. در سرتاسر کشور خیلی از آنها از جمله معلم ارجمند من حسینعلی منتظری تقلب در انتخابات را بشدت محکوم کرده اند.
س- آیا برای حمایت از اپوزیسیون، کاری از دست کشورهای خارجی بر می آید؟
ج- خیر. ایرانیها باید به تنهائی در این مبارزه پیروز بشوند. به نظر من رئیس جمهور امریکا باراک اوباما تا بحال خیلی عاقلانه رفتار کرده و بهانه ای بدست هوچی ها در ایران نداده است. بطوری که ادعای احمدی نژاد که نا آرامی ها کار امریکاست، پوچ از آب در آمده است.
س- اوباما هر دو کاندیدا یعنی احمدی نژاد و موسوی را با همدیگر مقایسه کرده و گفته است که فرق ما بین آنها خیلی جزئی است. حق با او است؟
ج- هم درست است و هم درست نیست. در باره ی برنامه ی اتمی و سیاست اسرائیل فرقشان جزئی است. در باره ی برنامه ی غنی سازی شما در ایران سیاستمداری را نمی توانید پیدا کنید که نظر دیگری داشته باشد. ولی وقتی که صحبت از دمکراسی است فرق ما بین این دو خیلی زیاد است. موقعی که نگاه احمدی نژاد به این مسئله پرخاشگرانه است، موسوی قانونگرا و طرفدار قانون اساسی است. به نظر من امروزه مهمترین مسئله دمکراتیزه کردن کشور است. مسائل دیگر از جمله برنامه ی اتمی اهمیت درجه دوم دارند.
س- ولی خیلی از سیاستمداران غربی در این باره نظر دیگری دارند.
ج- هر کسی که امروزه مسائل اتمی را پیش بکشد، در ایران به حرفش گوش نمی دهند. در خیابانهای ما خون ریخته می شود و شما همه اش از من در باره ی مسائل اتمی می پرسید.
س- در غرب بعضی ها ترس از این دارند که در صورت دست یافتن ایران به بمب اتمی وضع برای تمام جهان بدتر از این بشود.
ج- ما بیشتر از همه نگران اسرائیل هستیم. این کشور انرژی اتمی را در خدمت ارتش قرار داده است. هر مسلمانی و حتی هر انسانی از اسرائیل می ترسد. بخاطر همین باید انبارهای اسلحه ی اتمی اسرائیل تحت کنترل سازمان ملل در آید.
س- آیا ما بدرستی متوجه منظور شما شدیم. صرف نظر از اینکه چه کسی در این جنگ قدرت پیروز بشود، تغییری در برنامه های اتمی ایران رخ نخواهد داد؟
ج- هر حکومتی در ایران حق استفاده ی صلح آمیز از انرژی اتمی را برای خود محفوظ نگه خواهد داشت...
ج- ... موضوع اصلاً این نیست. صحبت ما در باره ی بمب اتمی است.
ج- ایالات متحده صاحب بمب اتمی است. اسرائیل نیز آنرا دارد. چیزی که در باره ی کشور من گفته می شود، مسئله ی امکانات و احتمالات است نه واقعیت موجود. اگر بمب اتمی چیز بدی است در ان صورت باید برای همه ی کشورهای دنیا بد باشد نه فقط برای کشورهائی که در مقابل امریکا قرار دارند. در غیر این صورت می توان از رفتار دوگانه سخن گفت.
س- اگر امریکا و یا اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران حمله کنند، چه اتفاقی می افتد؟
ج- این مخالف هر گونه ارزش اخلاقی است. ایرانیها صرف نظر از مذهب و روش سیاسی شان یکپارچه در مقابل آن مقاومت خواهند کرد.
س- به نظر شما دورنمای ایران در ۵ سال آینده چگونه خواهد بود؟
ج- امیدوارم ما تا آن وقت ایرانی دمکراتیک داشته باشیم. کشور من این توانائی را دارد که به یک کشور دمکراتیک نمونه بدل شود.
س- نقش شما در این روند چیست؟
ج- من به کشور باز خواهم گشت. اما نه در این روزها. اگر حالا به ایران برگردم من نیز راهی زندان خواهم شد. شرائط در آنجا وحشتناک است. دوست من دکتر سعید حجاریان احتیاج مبرمی به دارو و مراقبت پزشکی دارد. آنهم نه در زندان بلکه در یک بیمارستان. و من شنیده ام که دوستان من مصطفی تاجی زاده و عبد الله رمضان زاده مورد شکنجه قرار گرفته اند. رمضان زاده سخنگوی دولت پریزیدنت خاتمی و تاجی زاده معاون وزیر کشور در کابینه ی او بود.
س- شما خود ۱٨ ماه در زندان مشهور اوین زندانی بودید.
ج- من به ایران باز خواهم گشت و حاضر هستم دوباره به زندان بروم. اما به شرط محاکمه در یک دادگاه علنی.
س- در یک ایران دمکراتیک حاضر به قبول یک پست سیاسی هستید؟
ج- من به عنوان یک روشنفکر، نویسنده و پروفسور نقش مهمی دارم. و ما در ایران رهبران برجسته ی سیاسی داریم. مثل موسوی.
س- آیت الله کدیور بخاطر این مصاحبه از شما تشکر می کنیم.
منبع: اشپیگل ۲۷-۲۰۰۹
-- بدون نام ، Jul 3, 2009بروجرد
-- رامین ، Jul 3, 2009اخراج به جرم
رای به موسوی
مسئولین محترم پیک نت، خواندم که درباره فضای امنیتی در شهر قم نوشته بودید. بد نیست درباره بروجرد برایتان بنویسم. از یک هفته پیش شروع کرده اند به معرفی کارمندان به دادگاه تخلفات اداری .آن دسته از کارمندانی که به نوعی از میر حسین موسوی حمایت کرده، توسط حراست ادارات به دادگاه تخلفات معرفی تا آن ها را مجرم قلمداد کنند .یک مورد آن ها خود من هستم که در دادگاه حاضر شدم و به من گفتند چرا از میر حسین حمایت کرده ای؟ وقتی در پاسخ گفتم که آیت ا...خامنه ای خودش گفته این 4 نامزد صالح اند و شما به اصلح رای دهید و اصلح از نظر من میرحسین موسوی بوده، با فحاشی به همسرم داد زدند که تو باید ازاحمدی نژاد حمایت می کردی و ...
در این میان کارمندان قراردادی و روز مزد را تهدید به اخراج می کنند.
باید کاری با این دیکتاتورها کرد که درس عبرتی بشه برای همه دیکتاتورهای دنیا
-- ناهید ت ، Jul 4, 2009آخوند کدیور شاید نماینده قشر خاصی در بدنه حکومت اسلامی در ایران باشد که این اواخر با مرکزیت قدرت دچار مشگل شده اند اما سخنگوی اکثریت مردم خسته از استبداد دینی در ایران نیست. اینها عادت کردند که تمایلات و منافع طبقاتی خود را به اسم خواست اکثریت مردم عنوان کنند.
-- بینام ، Jul 4, 2009Mul- tiplying coin will not whisk these resources into being. ,
-- Settor64 ، Oct 22, 2009