انديشه اجتماعی


گفت‌وگو با حسن شریعمتداری، بر سر موضوع ارزش انتقادی "ایران" و "ایرانیت"
ضمیر ناخودآگاه جمعی و لزوم شناخت کارکرد و تأثیر آن

این موضوع در "اندیشه زمانه" به بحث گذاشته شده که آیا ایده‌ی "ایرانیت" حاوی عناصر فکری‌ای است که بتوانند همچون بنیاد انتقادی درونی از موقعیت کنونی ما عمل کنند. در این مورد با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی، گفت‌وگو کرده‌ایم. او در این گفت‌وگو شرط آن را که اصولاً انتقادی بنیادین میسر شود در این می‌بیند که ما لایه‌ی بنیادین فرهنگ خود را بشناسیم، لایه‌هایی را که به صورت ناخودآگاه عمل می‌کنند.



مسئله علوم انسانی – گفت‌وگو با شهلا شفیق
علوم اجتماعی و مسئله زن

شهلا شفیق: به محض آنکه این گفتارهای هویتی را در برابر چندگانگی و چند گونگی انسانها و جامعه قرار دهیم، طلسمشان باطل می‌شود. اگر زنی مدافع برقع به من بگوید که نیاز به "جامعه‌شناسی اسلامی" هست تا او و شوهر و برادرش درک شوند، من زنی "مسلمان" را که در همسایگی او منزل دارد و اصلا مثل او نمی‌اندیشد و زندگی نمی‌کند نشانش می‌دهم و از او می‌پرسم: برای او چگونه چنین جامعه‌شناسی‌ای لازم است؟



گفت‌و‌گوی حسین نوش‌آذر با محمدرضا نیکفر درباره‌ی نخستین کنگره‌ی روز جهانی فلسفه در ایران
فلسفه، محتسب و بازجو نیست

محمدرضا نیکفر: بزرگترین توهین به فلسفه همین است که دولتی بخواهد به آن بنیاد بدهد، جهت بدهد، برای آن چارچوب تعیین کند و از آن انتظار داشته باشد که محتسب و بازجوی ایدئولوژیک رشته‌های دیگر باشد. فلسفه‌ی دوران ما، انتقادی است. کار آن سنجش است، سنجش این که چه می‌دانیم، رفتار درست چیست، موقعیت انسانی ما کدام است، چگونه خود و جهانمان را بیان می‌کنیم و چه مانع‌هایی بر سر مراوده و گفت‌وگو قرار دارد.



تکمله‌ای بر دفاع از قانون منع برقع
چرا دولت نبایستی برای حجاب قانون بگذارد

امین بزرگیان: مقاله «برقع، زندان زن بر روی گاری» با این ایراد مواجه شد که بر پایه منطق مطرح در آن، ‌باید با وضع قوانینی از حجاب زنان مسلمان در اروپا نیز جلوگیری شود. این سؤال در واقع پرسش از محدوده‌های دخالت دولت وقانون در حوزه خصوصی است. دولت و حوزه عمومی تا کجا می‌توانند با ابزار قانون از آزادی‌های فردی در حوزه خصوصی حمایت کنند؟



مسئله علوم انسانی – گفت‌وگو با مهرداد مشایخی
«در برابر علوم انسانی رهایی‌بخش، بدیلی وجود ندارد»

مهرداد مشایخی: در دستور کار بلاواسطه آگاهان به علوم اجتماعی، به قول ماکس وبر، "رمز زدایی" از زندگی‌ و جامعه قرار دارد. اعتراضات مکرر آقایان لاریجانی و خامنه‌ای به علوم انسانی‌ در رابطه با درک آن‌ها از این کارکرد "رهایی‌بخش" است. آنان البته می‌توانند مدارس و مراکز آموزش علوم انسانی‌ را برای مدتی‌ تعطیل کنند. ولی‌ قادر به ایجاد مراکز بدیل اسلامی در این مورد نیستند، هم‌چنان که در سی‌ سال اخیر نبوده‌اند.



بحثی درباره قانون ممنوعیت برقع در فرانسه
برقع، زندان زن بر روی گاری

امین بزرگیان: برقع، تجسد عینی تمام آن چیزی است که بنیادگرایان اسلامی درباره زن می‌اندیشند. اندیشه ای که منطق نگاه به زن در طول تاریخ رسمی دین را تا انتهایش پیش برده است. سیاهی برقع (حجاب مازاد) سیاهی خط مرزی است که زن را از هر آنچه غیر از محرمات است، جدا ساخته و یادآور فضاهایی است که او در آن‌ها محبوس است. زندان چوبی ای را می‌ماند که در قرون وسطی بر روی گاری می‌گذاشتند و در شهر می‌چرخاندند تا چهره مجرم را همگی تماشا کنند.



مسئله‌ علوم انسانی − گفت‌وگو با رضا کاظم‌زاده
نقد انگیزه‌های سیاسی و فقدان جدیت معرفتی

رضا کاظم‌زاده: مشکل روشنفکران و نویسندگان ما با علوم اجتماعی تنها به بی‌توجهی و یا مخالفت‌های عاری از هر گونه شناخت درست خاتمه نمی‌یابد. مشکل اصلی این است که اینان اساسا علوم اجتماعی را "جدی" نمی‌گیرند و حتی در مواقعی که ظاهرا نظر لطفی به این علوم از خود نشان می‌دهند، خواندن چند کتاب و یا مقاله را برای اظهار نظر کافی می‌دانند.



شکوفایی خرد و فرهنگ ایرانی و چالش‌های نو
جست و جوی خرد ایرانی ـ ۱۶

منصور کوشان: مانی پیامبر پیروزمندی است که با وجود این که خود را فرستاده‌ی نیرویی لایزال می‌داند و کلام خود را قدسی می‌نامد، سرنوشت تهدیدآمیزی برای دیگران تعیین نمی‌کند و موقعیت و وضعیت انسان‌ها را متمایز از یک دیگر نمی‌داند. در واقع بودا، مانی و عیسا تنها پیامبرهایی‌اند که در راه تبلیغ و گسترش آیین خود متوسل به زور نمی‌شوند.



شکوفایی خرد و فرهنگ ایرانی و چالش‌های نو
جست و جوی خرد ایرانی ـ ۱۵

منصور کوشان: در آیین مانی و باور مانویان نه جهنم زرتشت وجود دارد و نه بهشت او. مانی در هم‌زیستی با آیین بودایی و آیین مسیحی‌ِ زمان خود، به باور ‌گونه‌ای تناسخ می‌رسد. در باور بودایی، انسان مانوی در یک چرخش ازلی ابدی قرار دارد تا در نهایت به من نوری‌ِ خود برسد و در باور مسیحی، انسان مانوی به این جهان مادی آمده تا با رنج و مصیبت‌ها و نهایت شهادت مسیحایی‌ِ خود، از نیروی اهریمنی بکاهد و جهان را از ظلمت برهاند.



نویسنده: ترنس مک‌‌كانل
ارزش حوزه‌ی خصوصی

تِرنس مک‌‌كانل، ترجمه‌ی احسان نامی: یكی از مسائل اساسی در فلسفه‌ی اجتماعی و سیاسی این است كه چه چیزی به جامعه مربوط می‌شود و چه چیزی مربوط نمی‌شود. این موضوعِ اصلی «درباره‌ی آزادی» استوارت میل (۱۸۵۹) بود. میل معتقد بود كه جامعه به طرق بسیاری، كه قابل توجیه هم نیستند، در زندگی افراد دخالت می‌كند. یكی از راه‌های متداول برای پرداختن به این مسئله آن است كه جنبه‌هایی از زندگانی افراد را خصوصی در نظر گرفته و برای حریم خصوصی افراد حقی قائل شویم، و استدلال نماییم كه این حق خط و مرزی را به وجود می‌‌آورد كه هرچه كه در آن‌سوی‌اش اتفاق می‌افتد ربطی به جامعه ندارد.



خشونت و شهروند نگهبان

جهان ولیان‌پور: شهروند نگهبان فردی است که خود را مجری قانون می‌پندارد و افرادی را که در دید او نامطلوب هستند، خودسرانه به مجازات می‌رساند. شهروند نگهبان در اشکال متفاوتی ظاهر می‌شود. گاهی پلیسی است که از اختیارات خود فراتر می‌رود و متهمی را بدون در نظرگرفتن حقوق قانونی او، مجازات می‌کند. گاهی شهروند دلسوزی است که سعی در نجات «معصومیت» دارد و افرادی را که در دید او ظالم هستند به مجازات می‌رساند. گاهی مردی از اعضای خانواده است که زنی را به علت چیزی که در دید او خیانت ناموسی محسوب می‌شود، به قتل می‌رساند.



گفت‌ و گو با دکتر مهرداد مشایخی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در آمریکا (بخش پایانی):‏
«اصلاح‌طلبان از دایره تنگ "خودی" رها نشده‌اند»

دکتر مهرداد مشایخی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در آمریکا در بخش دوم مصاحبه‌ای با جمعی از خبرنگاران که در ایران مجال انتشار نیافت، می‌گوید: «‌نگاه اصلاح‌طلبان به دیگران، همیشه و تا حدی، دارای گرایش‌های فرقه‌گرایانه بوده است. به همین دلیل و همیشه در انتهای بحث، بالاخره می‌گویند: فراموش نکنید که جامعه و فرهنگ ما دینی است. این تلقی از اصلاح‌گری و دموکراسی نمی‌تواند با حقوق شهروندی گره بخورد. زیرا می‌توان فرض را چنین گذاشت که آن‌ها هنوز مفهوم شهروندی را نپذیرفته‌اند. باید از این منظر مفاهیم و پراتیک اصلاح‌طلبان را نقد کرد.»



گفت‌وگو با دکتر مهرداد مشایخی (بخش نخست)‏
حقوق شهروندی، محتوای دموکراسی است

مهرداد مشایخی: برای قوام گرفتن حرکت دموکراسی‌خواهانه، ما محتاج ‏عامل‌هائی انسانی هستیم که مولد انرژی فرهنگی- اجتماعی- سیاسی باشند. ‏نه دولت‌های خارجی می‌توانند ایران را دموکراتیزه کنند و نه نخبگان در ‏قدرت به تنهائی. بار اصلی این تلاش تاریخی را می‌باید گروه‌های اجتماعی ‏و جنبش‌های آنها حمل کنند. ‏



بخش دوم
فرهنگ رسمی، فرهنگ عمومی و فضاهای شهری

کیومرث مسعودی: تبلیغات درازمدت و دامنه‌دار، تصور شهروندان از فضای عمومی و قلمرو عمومی را به شدت تضعیف نموده است. به‌طوری‌که بسیاری از شهروندان کلیه فضاها را به دو دسته «دولتی» و «خصوصی» تقسیم‌بندی می‌کنند و جایگاهی برا ی قلمرو عمومی و فضاهای عمومی شهری قایل نیستند. همانطور که «چادر» به‌مثابه حریم خصوصی سنتی در فضای عمومی تعریف می‌شود، امروزه اتومبیل به حریم خصوصی مدرن افراد در بزرگراه‌ها و خیابان‌ها بدل شده است



بخش اول
فضاهای شهری و حوزه عمومی

کیومرث مسعودی: در کشورهای در حال توسعه، مسوولین بلند پایه به شهرها و کلانشهرها نگاهی منفی دارند، اما با وجود تبلیغات گسترده درباره مزایای روستانشینی و اقدامات گسترده برای ایجاد زیرساختهای رفاهی در روستاها، بیش از چند دهه است که سیل مهاجرت‌ها از مناطق کمتر توسعه یافته روستایی به شهرها و کلانشهرها ادامه دارد. مهاجرت‌های مذکور، به دلیل ضعف موسسات اقتصادی مدرن شهری در جذب مهاجرین باعث نابسامانی‌های گسترده فرهنگی، جابجایی‌های اجتماعی، ثروت‌اندوزی‌های افسانه‌ای در کنار فقر فراگیر شده و موانع متعددی در روند شکل‌گیری فرهنگ شهرنشینی و هویت شهری پدید آورده‌اند.



گفت‌وگو با دکتر محمد توکلی طرقی، استاد تاریخ و مطالعات خاورمیانه دانشگاه تورتتو (بخش دوم و پایانی)
«سنتی شدن، یکی از جلوه‌های تجدد است»

محمد تاج‌دولتی: دکتر محمد توکلی طرقی در ادامه‌ی گفت‌وگوی خود با رادیو زمانه پیرامون کتاب تازه‌اش «تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ» می‌گوید: «ایرانیان آستانه‌ی انقلاب مشروطیت می‌خواستند خودشان را بیشتر مثل برادران و خواهران اروپایی‌شان بکنند. یعنی دو «دیگری» وجود دارد. یک «دیگری» که «عرب» است و مردم می‌خواستند خودشان را از او جدا و دور کنند؛ و یک «دیگر» اروپایی هست که می‌خواستند خودشان را به او نزدیک کنند.»



گفت‌وگو با دکتر محمد توکلی طرقی، استاد تاریخ و مطالعات خاورمیانه دانشگاه تورتتو (بخش نخست)
«تجدد همیشه بومی است»

محمد تاج‌دولتی: با دکتر محمد توکلی طرقی گفت‌وگویی داشتم درباره‌ی آخرین اثری که تالیف کرده است او می‌گوید: «تجدد همیشه بومی است. متاسفانه برداشتی که در بین همکاران ایرانی من بوده، این است که تجدد ایرانی یک تجدد عاریتی است و تجدد آن نهادهای فرهنگی و صنعتی است که ما از اروپا به عاریت گرفته‌ایم. به نظر من تجدد یک روند تاریخی جهانی‌ست که هم‌زمان در سراسر جهان شروع می‌شود و در هر نقطه‌ای از جهان به شکلی و با ریتمی خاص به پیش می‌رود.»



شهر فرنگ مدرنیسم

رضا شوقی: مدرن‌سازی برای "برگر" قبل از هر چیز عبارت است از پلورالیسم فراگیر در عرصه ارزش‌ها، هنجارها، معانی و سمبل‌ها که در روند خود منجر به تقطیع فرهنگ به سطوح مختلف و ایجاد تکثر در سپهر‌های گوناگون زندگی می‌شود. آن‌چه از این تکثر حاصل می‌شود رودررویی دو قطب "عرصه خصوصی" و "عرصه عمومی" زندگی است، در حالی که در درون هر یک از این دو عرصه نیز پلورالیسم دیگری جاری است. درنتیجه این تکثر، دنیای مدرن به شهر فرنگی که دائم در حال تغییر است تبدیل می‌شود.



اندیشه هایی در راه

مهدی فتاپور: کشور ما در ۳۰ سال گذشته، تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته است. امروز ایران کشوری است که در آن نزدیک به دو میلیون دانشجو وجود دارد و تقسیم کار دوران اولیه رشد سرمایه‌داری، جای خود را به جامعه‌ای با تقسیم کاری پیچیده و روابطی تو در تو داده است. چنین تحولات عظیم ساختاری که با تحولات و فراز و نشیب های سیاسی همراه گردیده، نمی‌توانست در تفکر و روانشناسی اجتماعی ایرانیان دگرگونی‌های بزرگی به وجود نیاورد.



جامعه‌شناسی بحران هویت

رضا شوقی: ساختار هویت همواره در خلال مختصات معین تاریخی و اجتماعی تعیین می‌شود و درست به همین دلیل است که طیف تنوع «خودها» به لحاظ تجربی محدود است.دو نوع هویت سنتی و مدرن از جمله این هویت‌ها هستند که بخش بزرگی از مباحث برگر در این زمینه را به خود اختصاص داده‌اند.