تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
خرمگس آتن -۱۸

بخت و اقبال در اخلاق

مریم اقدمی
aghdami@radiozamaneh.com

دو راننده اتوبوس مسافربری قرار است مسیر تهران به اهواز را شبانه برانند. هیچ کدام از آنها استراحت کافی ندارند و در طول راه خسته و خواب‌آلوده‌اند. اتوبوس راننده الف بر اثر تصادف با یک کامیون واژگون می‌شود و تلفات زیادی به جا می‌گذارد. اما اتوبوس راننده ب روز بعد سالم به اهواز می‌رسد. آیا راننده الف در آن حادثه مقصر است؟

Download it Here!

به نظر می‌رسد که تنها تفاوت بین این دو مورد مسئله شانس و اقبال بوده باشد. هر دوی آنها غیرمسئولانه عمل کرده‌اند، اما یکی از آنها بداقبال بوده و به دردسر افتاده است.

سوال این است که شانس و اقبال چگونه می‌تواند در قضاوت‌های اخلاقی ما موثر باشد. تاثیر شانس بر پیروزی یا شکست، ثروت یا فقر، سلامت یا بیماری قابل درک است. اما آیا بخت و اقبال می‌تواند اعمال افراد را نیز به اعمال خوب یا بد از لحاظ اخلاقی تقسیم کند؟

چنین تفاوتی ظاهرا این ایده را تقویت می‌کند که قضاوت‌های اخلاقی ما تنها در صورتی معتبر هستند که عمل انجام شده تحت کنترل و اختیار عامل آن باشد. اگر کسی از روی عمد لیوان چای را روی لباس شما بریزد به شدت او را به خاطر رفتارش سرزنش خواهید کرد، اما اگر راننده‌ای سهوا و از سر اشتباه طبیعی در خیابان به یک موتورسوار بزند قضاوت شما تحت‌تاثیر عمدی نبودن آن عمل انقدرها شدید نخواهد بود. بنابراین به نظر می‌رسد قضاوت‌های متفاوت ما از اعمال افراد، وابسته به عمدی یا غیرعمدی نبودن رفتار آنهاست.

اگر همین روش استدلال را به مثال ابتدای این بحث نیز اعمال کنیم، باید در مورد هر دو راننده قضاوت یکسانی داشته باشیم. در واقع بدشانسی الف خارج از کنترل او بوده است و آن کار را از روی عمد انجام نداده است. یعنی تنها بداقبالی او بوده است که منجر به تصادف شده است. اما ظاهرا شهود ما چنین قضاوتی را مجاز نمی‌داند و راننده الف را در مقایسه با راننده ب بیشتر سرزنش می‌کند. زیرا در هر حال نتیجه عمل آنها متفاوت است و یکی از آنها باعث اتفاق وحشتناکی شده است.

شیر یا خط در اخلاق

بنابراین وقتی در مورد دو نفر در شرایط کاملا یکسان اما یکی بداقبال و دیگری خوش‌شانس، قضاوتی متفاوت داریم، ظاهرا قضاوت اخلاقی‌مان به رویداد‌های خارج از کنترل و شانس بستگی دارد. این ایده نسبتا جدیدی در اخلاق است و فیلسوف‌های اخلاق آن را «شانس اخلاقی» می‌نامند. بنابر این نظریه که فلاسفه‌ای مانند «برنارد ویلیامز» در باب آن نوشته‌اند، این مسئله بررسی می‌شود که آیا خوب یا بد بودن از لحاظ اخلاقی می‌تواند به شانس افراد وابسته باشد.

در این بحث همچنین تمام قضاوت‌های اخلاقی به طور عام زیر سوال می‌روند و این مسئله مطرح می‌شود که آیا چنین قضاوت‌هایی متعین هستند یا در شرایط مختلف بسته به اتفاقات مبتنی بر شانس و اقبال که خارج از کنترل عامل اخلاقی هستند تغییر می‌کنند.

برای اجتناب از این نوع ارزیابی که از لحاظ شهودی غیرقابل قبول به نظر می‌رسد، می‌توان در مورد انگیزه و نیت عامل اخلاقی حرف زد. به این معنی که هنگام قضاوت اخلاقی و سرزنش یا تحسین افراد به جای نتیجه عمل یا تصمیم آنها نیت و انگیزه اولیه‌شان مورد ارزیابی و توجه قرار گیرد. در مثال ما راننده الف و ب هیچ کدام قصد کشتن کسی را نداشته‌اند، بنابراین از لحاظ انگیزه ابتدایی در شرایط یکسانی قرار دارند و باید به طور یکسانی ارزیابی شوند.

اما آیا ما واقعا بر همه انگیزه‌ها و نیت‌هایمان کنترل داریم؟ می‌توان شرایط خارج از کنترل را حتی در سطح انگیزه‌ها هم مشاهده کرد به طوری که همان استدلال قبلی در این مرحله نیز قابل اعمال باشد. در واقع می‌توان گفت به خاطر شرایط انسانی و زیستی افراد، آنها تحت تاثیر عوامل و شرایط بسیار متنوعی از جمله ژنتیک، روانشناختی و محیطی هستند و بر بسیاری از انگیزه‌های درونی خود نیز کنترل ندارند. یعنی شخصیت افراد محصولی از همه این عوامل است که در آنها نقشی نداشته است و بنابراین نمی‌توان آنها را به خاطر چیزی خارج از حیطه کنترل آنها سرزنش کرد. به این ترتیب وقتی خودخواهی و ترس در شرایط بحرانی و خطرناک کاملا به طبیعت انسانی افراد بستگی دارد آیا می‌توان آنها را به خاطر کمک نکردن به دیگران سرزنش کرد؟

زمان و مکان نامناسب

اگر همین استدلال را پی بگیریم، می‌توان مرزهای شانس و عوامل خارج از کنترل را به دلخواه به عقب راند. چنین استدلالی در مورد عوامل و شرایط محیطی خارج از کنترل به این نتیجه می‌انجامد که اعمال و رفتار اخلاقی نادرست و بد در واقع صرفا قرار گرفتن فرد در مکان و زمان بد هستند. بنابر چنین استدلالی در واقع اقبال بد راننده الف باعث شده است که در زمان و مکان بدی قرار بگیرد و تصادف کند، اما در مقابل خوش‌اقبالی راننده ب او را از دردسر نجات داده است.

اما همچنین می‌توان گفت خوش اقبالی ب باعث شده است که در مکان و زمان بدی قرار نگیرد و به دردسر نیفتد. بنابراین می‌توان مسئله را به شکلی کاملا متفاوت و بر اساس رفتار و تصمیم‌گیری مسئولانه افراد بررسی کرد. به این ترتیب که با انجام اعمال خاصی فرد علی‌الاصول می‌تواند به دردسر بیفتد. اینکه شرایط به او کمک کرده‌اند که مشکلی برایش پیش نیاید، نمی‌تواند بر قضاوت اخلاقی در مورد تصمیم و عمل اولیه او تاثیر بگذارد. در واقع هر دوی آنها رفتار نادرست و غیرمسئولانه‌ای انجام داده‌اند.

اما به هر حال همین که شهود عام اخلاقی در مورد چنین مسئله‌ای به ناسازگاری‌های نظری می‌انجامد، باعث شده است که فلاسفه اخلاق نیز آراء بسیار متفاوتی در مورد شانس اخلاقی داشته باشند. برخی آن را رد می‌کنند و همان‌طور که گفته شد بر اساس مسئولیت افراد مسئله را تحلیل می‌کنند. بعضی دیگر نیز نقش بخت و اقبال را در قضاوت‌های اخلاقی می‌پذیرند و ادعا می‌کنند که قضاوت‌های روزمره اخلاقی ما کاملا تحت تاثیر همین عوامل خارج از کنترل هستند. شکاکیت درباره آزادی و اختیار در اخلاقیات تاثیر مهمی بر نظریه‌های اخلاقی کلاسیک می‌گذارد.

دوراهی شما

حال نوبت شماست که به سوال این برنامه پاسخ دهید. در مثال مطرح شده در ابتدای برنامه به این سوال پاسخ دهید که آیا در حادثه تصادف اتوبوس راننده را مقصر می‌دانید؟


منابع:

Moral luck by Dana K. Nelkin from Stanford Encyclopedia of Philosophy, 2008

50 Philosophy Ideas You Really Need to Know, Ben Dupré, 2007

Share/Save/Bookmark

نتایج نظرسنجی برنامه قبل
در قسمت قبل این سوال مطرح شده بود که اگر کسی که عمل قهرمانانه ای انجام داده، آن کار را انجام نمی داد آیا او را به خاطر قهرمان نبودن سرزنش می کردید؟ در این نظرسنجی 33 نفر شرکت کرده اند. 30 درصد پاسخ مثبت یعنی واکنش سرزنش امیز و 70 درصد پاسخ منفی یعنی به عدم سرزنش رای داده اند

نظرهای خوانندگان

سلام.
من فکر می کنم راننده اول مقصر است و میزان تقصیر او معادل بی مسؤولیتی راننده دوم است! البته با این هم موافقم که راننده اول از دومی بدشانس تر بوده است ولی این چیزی از تقصیر او کم نمی کند. راننده دوم هم در نزد عقل سلیم (یا قضاوت عمومی) اعتبار ندارد، کما اینکه اکثر ما اگر از بی مسؤولیتی کسی در رانندگی مطلع باشیم، ترجیج می دهیم سوار ماشینی که او می راند نشویم.

من فکر می‌کنم رفتارهای ما و نیز عواقب آنها تحت تأثیر چیزی به نام شانس هستند، ولی می توان بر اساس توان کنترل فرد بر فاکتورهای شانسی و آگاهی داشتن یا نداشتن نسبت او به عواقب کاری که انجام می دهد چهار دسته کلی درست کنیم. بدترین عمل، عملی است که شخص نسبت به فاکتورهای شانسی آن اختیاری ندارد و ازعواقب منفی آن هم مطلع است که رفتار هر دو راننده در این دسته قرار می گیرد. حالا یکی خوش شانس است و دیگری نیست.

-- فرانک ، Jul 2, 2010

من فکر میکنم یک مغالطه حد اقل در این سوال وجود داره. عمل راننده الف که خواب آلوده رانندگی کرده چه ارتباطی با نتيجه عمل راننده ب داره؟ راننده ب چه تصادف بکنه چه سالم برسه یک مورد مستقل از راننده الف هست. اصلا چرا باید مقایسه صورت بگیره؟

-- آرش ، Jul 3, 2010

من فکر می کنم باید سوال دیگری رو بپرسید و اون اینکه: آیا این دو راننده را به یک میزان مقصر می دانید؟

مشکل سوال شما اینه که اغلب افراد هر دوی این افراد رو مقصر می دونند اما اونها رو به یک اندازه مقصر نمی دونند. وقتی شما می پرسید آیا راننده اول مقصر است یا نه، همه پاسخ بله می دهند.

با تشکر. من این موضوعات اخلاقی رو خیلی دوست دارم.

-- پویا ، Jul 3, 2010

راننده الف و ب هردو مقصرند وبالطبع جواب سوال بالا آرى است اما كاش سوال گزينه ديگرى هم داشت كه تقصير از هردو راننده را هم مورد نظرسنجي قرار ميداد

-- توفان ، Jul 3, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)