خانه > انديشه زمانه > خرمگس آتن > نظرسنجی تایم، تقلب و اخلاق | |||
نظرسنجی تایم، تقلب و اخلاقمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comهفتهنامه تایم یک نظرسنجی برای انتخاب شخصیت برتر سال برگزار کرده است. نام میرحسین موسوی نیز در بین گزینههای این نظرسنجی قرار دارد و همین باعث بحثهای بسیار گستردهای در میان ایرانیها در وبلاگستان فارسی و شبکههای اجتماعی مختلف شده است. از یک سو گروهی مردم را به رای دادن به میرحسین موسوی تشویق میکنند و از سوی دیگر انتقادهای زیادی به چنین عملی وجود دارد.
در ادامه بحث قسمت قبلی این برنامه درباره تقابل اخلاق نتیجهگرایانه و وظیفهگرایانه، این مثال را برای بحث در این قسمت انتخاب کردم. در این بحث قرار نیست برای عملی که هر کدام از ما ممکن است به آن باور داشته باشیم و انتخاب کنیم، حکم اخلاقی بدهم. هدف آن است که با کمک چنین مثالی که خیلی دم دست است و هر کسی به نحوی درباره آن فکر کرده است، پایههای فکری انتخابهای اخلاقی روزمره را بررسی کنیم. یک بحث اخلاقی اولین و مهمترین نکته آن است که چرا چنین مثالی یک بحث در حوزه اخلاق به شمار میرود. برای مثال آیا اگر تایم مقالهای خوب یا بد درباره میرحسین منتشر کرده بود و گروهی خواندن آن را تشویق میکردند یا آن را به هر شکلی نقد میکردند، چنین بحثی به وجود میآمد؟ در آن شرایط ممکن بود بحث در هر زمینهای از سیاست و اقتصاد گرفته تا نقد رویکرد رسانههای جریان اصلی مطرح شود، اما به نظر نمیرسد این بحثها یا واکنش ایرانیها به آن جای چندانی در فلسفه اخلاق داشته باشد. بنابراین به نظر میرسد تنها چیزی که این نظرسنجی و حواشی آن را موضوع جالبی برای یک مطالعه اخلاقی میکند، انتخابی است که هر فرد در برابر آن دارد. البته در این مورد هم جای بحثهای سیاسی، فرهنگی و جامعهشناختی بسیاری وجود دارد، اما مسئله اصلی انتخاب نوع رفتار است که بر روی همه افراد درگیر در ماجرا تاثیر خواهد داشت. این انتخاب میتواند از انتخاب گزینههای خود نظرسنجی شروع شود و تا تشویق یا عدم تشویق دیگران برای رای دادن یا رای ندادن یا حتی قضاوت رفتار دیگران ادامه یابد. در نگاه اول و با توجه با بحثهای قسمت قبل در مورد نتیجهگرایی و وظیفهگرایی میتوان گفت هر نوع تلاش برای بالا بردن رتبه میرحسین موسوی در این نظرسنجی، رفتاری است که در چارچوب اخلاق نتیجهگرایانه ارزیابی میشود. این مجموعه از اعمال قرار است راه را برای رسیدن به هدف و نتیجه مورد نظر هموار کنند. روشهای متفاوتی برای رسیدن به هدف وجود دارند از تشویق تمام دوستان آشنایان با فرستادن ایمیلهای دسته جمعی و پستهای وبلاگی و استفاده از امکانات شبکههای اجتماعی گرفته، تا رای دادن با چند حساب یا حتی رای دادنهای تکراری که ظاهرا تایم امکان آن را باز گذاشته است. حال سوال این است که چرا از نظر خیلیها چنین رفتارهایی غیر اخلاقی به نظر میرسند؟ رسیدن به کدام هدف مهمترین استدلال منتقدین تکرار همان جمله معروف است که هدف، وسیله را توجیه نمیکند. یا به بیان دیگر برای رسیدن به هدف دلخواه و مورد نظر از هر وسیلهای نباید استفاده کرد. در یک بحث بسیار پایهای و نظری، لزوم پیروی از چنین قاعدهای چندان واضح نیست. چرا نباید از همه امکانات موجود برای رسیدن به آنچه دوست داریم، برایمان سودمند است یا حداقل تصور میکنیم که برایمان سودمند است استفاده کنیم؟ ممکن است تصور کنیم اخلاق نتیجهگرا در پاسخ به این سوال، با انجام این مجموعه اعمال همسویی دارد. در نگاه اول این برداشت درستی است. در واقع آنچه اهمیت دارد رسیدن به نتیجه است و به طور خاص در نظریههای سودانگارانه بالا بردن منافع و شادی و کاهش درد و رنج پایه اصلی همه انتخابهای اخلاقی است. اما همین چارچوب اخلاقی انتخابکننده را به محاسبه نتایجی که اعمال او ممکن است در پی داشته باشد، وا میدارد. به این ترتیب حتی اگر تز بیشینه کردن منافع شخصی را بپذیریم، شاید در میان مدت یا بلند مدت، انتخاب ما نتایج ناخوشایندی برایمان داشته باشد که باید آنها را نیز در نظر بگیریم. بنابراین در مورد مثال مورد بحث ما ممکن است پیامدهایی مانند مورد قضاوت قرار گرفتن رفتار جمعی ایرانیان به عنوان رفتارهای احساساتی و دور از عقلانیت جنبههای منفی بیشتری داشته باشد. این بحث که اصلا آیا چنین قضاوتهایی درست یا مهم هستند، موضوعی است که به بحث ما ربطی ندارد. حتی ممکن است پیامدهای سیاسی داخلی اول شدن میرحسین موسوی در نظرسنجی برگزار شده از سوی یک رسانه خارجی به شهرت جهانی که هماکنون نیز دارای آن است نیارزد. یا حتی ممکن است تاثیرگذارترین چهره سال لزوما چهره مثبتی از سوی افکار عمومی جهانی ارزیابی نشود. این پیامدهای ذکر شده تنها مثالهایی بسیار ساده و ابتدایی هستند و به منظور نشان دادن وجود پیامدهای ممکن مختلف مثبت و منفی این مثالها را مطرح کردم. حال با در نظر گرفتن همه جنبههای مسئله، اگر انتخابکننده بتواند استدلال کند که احتمال وقوع هر کدام از این پیامدها بیش از بقیه است، ضمن اینکه اهمیت و تاثیر این پیامدها در کل مسئله ارزیابی کرده باشد، هر انتخابی که میکند عملی بر اساس اصول اخلاقی در چارچوب اخلاق نتیجهگرا خواهد بود. در این چارچوب چنین عملی اخلاقی است. عمل همیشه نادرست حال مسئله را از زاویهای دیگر، یعنی در چارچوب اخلاق وظیفهگرایانه بررسی کنیم. در این دیدگاه انتقادهای موجود به مسئله قابل فهمتر به نظر میرسند. در واقع در این نظریه که مبنای آن بر فلسفه اخلاق کانت استوار است، مهمترین اصل آن است که اعمال به خودی خود و مستقل از پیامدهایشان خوب یا بد ارزیابی میشوند. به این ترتیب اعمال صرفا وسیلههایی برای رسیدن به نتیجهها و هدفهای مطلوب نیستند. بر اساس این نظریه اعمال خوب یا بد به طور مطلق اهمیت ویژهای دارند. بنابراین با اعمال کردن اصول اخلاق وظیفهگرایانه بر مثال مورد بحث، نمیتوان برای رسیدن به نتیجه هر عملی را انجام داد. در واقع نفس اعمال مهمتر از پیامدهای هر چند خوب آنها هستند. در این مثال هر گونه تقلب برای بالابردن رتبه نامزد دلخواهمان عملی نادرست به شمار میرود. در واقع همین نکته یکی از انتقادهایی است که در بحث نظرسنجی تایم وجود دارد. انتقاد آن است که بالا بردن رای با تقلب کاری غیراخلاقی است. البته این انتقاد گاهی با این صورتبندی بیان میشود که اگر فردی خود به تقلب اعتراض دارد، نباید آن کار را انجام دهد وگرنه در زمره همان کسانی قرار میگیرد که به آنها اعتراض دارد. در اخلاق وظیفهگرایانه مهم آن است که فرد کار نادرستی مانند تقلب را انجام ندهد، اینکه به وقوع آن اعتراض دارد یا با انجام آن در دسته آدمهای بد قرار خواهد گرفت ربط چندانی به این بحث ندارند. به علاوه این توجیه که طرفدارهای دیگر نامزدها یا مخالفهای نامزد مورد علاقه ما نیز ممکن است به هر وسیلهای برای رسیدن به هدفشان دست بزنند، در اخلاق وظیفهگرایانه دلیل قانعکنندهای به شمار نمیرود. علاوه بر این نکتهها در همین مثال در مورد تعریف تقلب در این نظرسنجی بحثهای زیادی وجود دارد که همچنان بحثهای جانبی هستند. در همه این بحثها میتوان مغالطههای زیادی را از جمله مغالطه «توسل به مرجعیت» یا مغالطه «خودت هم همینطور» را شناسایی کرد. اما بحث اخلاقی جالب میتواند زیر سوال بردن دلیل نادرستی تقلب، دروغ و امثال آن باشد. برای مثال این سوال که اصلا چرا تقلب یا دروغ اعمال نادرستی به شمار میروند و آیا توجیه قانعکنندهای برای چنین هنجارهای اخلاقی وجود دارد، موضوع بحث مفصل و جداگانهای است که در برنامههای دیگر باید به آن پرداخت. دوراهی شما
پانوشت ها و منابع: Practical ethics, Peter Singer, second edition 1993 نطرسنجی تایم برای انتخاب تاثیرگذارترین شخصیت سال نتایج نظرسنجی برنامه قبل • در نظرسنجی برنامه قبل با این سوال که آیا وظیفه گرا هستید یا نتیجه گرا، 58 نفر شرکت کرده اند. از این میان 24 درصد به نتیجه گرایی، 19 درصد به وظیفه گرایی و 57 درصد به وابسته بودن آن به مسئله مورد نظر رای داده اند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
میر حسین البته نیازی به تقلب ندارد. امروز و خصوصا اگر میر حسین بر همین سیاق و همین راه بماند این جهان است که نیازمند به موسوی ست. زیرا موسوی با همه ی معایبش یکی از ضد خشونت های دوران ماست. البته دوستان خواهند گفت که او مسئول قتل عامی ست که خمینی آنرا فتوا رهبری و طلبه هایش مجری آن بوده اند. اما موسوی بارها گفته است که او مخالف و حتا ضد این روش بوده ولی جو آنروز آنچنان بوده که بسیاری از کسانی که امروز آن قتل عام فجیع و ضد انسانی و بیشرفانه و ضد ایرانی آنروز را محکوم می کنند خودشان یا پدر و مادرشان در خیابانهای تهران و شهرستانها و حتا دهات موجی شده بودند و شعارشان این بود : « خمینی عزیزم بگو که خون بریزم ». بنا بر این انسان قلبلیت تحول دارد، و موسوی نشان داده است که متحول شده بنا بر این باید به او با احتیاط اطمینان و توکل و پشتیبانی کنیم. تایم کارش بیشتر کاری تبلیغی برای خودش است. از دیرباز این کار را می کند، نوعی دموکراسی زنده و سرراست است. تایم برای خمینی هم همین کار را کرده بود و اسلامیون از آن نهایت استفاده را برند، یکی از دلایلی که امروز خامنه ای در برابر تایم سکوت کرده همین است که خمینی در سال هشتاد میلادی روی جلد تایم بود. وگر نه تا کنون هزار بار دلیل آورده بودند که موسوی دستنشانده ی صهیونیستها و آمریکاییها و غربیهاست. گاندی نیز روی جلد تایم بوده و البته اگر موسوی هم بیاید بسیار خوب خواهد بود. موسوی بزرگوار است چه روی جلد تایم بیاید و چه نیاید! سلام مرا به موسوی برسانید.
-- بدون نام ، Apr 18, 2010آقای میر حسین موسوی توسط موج مردمی چهره سال ایران شد. (هر چند که مبارزه نصف نیمه ایشان جای بحث دارد) و رای به ایشان یا هر کس دیگر، یک حقی است که یک نشریه به فرد فرد افراد جهان داده است. من متوجه این موضوع نمیشم چرا نگارنده دلش میخواهد این را یک تقلب معرفی کند؟!
------------
در مقاله هم ذکر شده این بحث که تقلب چیست موضوع این برنامه نیست
این برنامه جزئی از یک سری برنامه در مورد فلسفه اخلاق است
و این ماجرا به عنوان مثالی برای این سری برنامه انتخاب شده
قسمت قبلی این برنامه دقیقا پایه های نظری بحث را توضیح داده است
ممنون
-- sina ، Apr 18, 2010مریم اقدمی
اخلاق مجموعه ای از قراردادهاست و عدم پایبندی به این قراردادها تقلب یا بی اخلاقی محسوب میشود. در هیچ کجای نظرسنجی مجله تایم ذکر نشده که هر شخصی تنها مجاز به دادن یک رای به کاندیدای مورد نظر خود میباشد. بنابراین عدم پایبندی به این مساله تقلب محسوب نمیگردد.همان گونه که در انتخاباتی مانند انتخابات ریاست جمهوری مشخصا در قانون ذکر شده که هر شخصی دارای یک و تنها یک رای بوده و بنابراین عدم التزام به این اصل تقلب محسوب میشود. همان اتفاقی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران رخ داد.
-- فلورا ، Apr 18, 2010اخلاق زمانی معنا پیدا می کند که آزادی وجود داشه باشد. و تشخیص عمل اخلاقی از غیر اخلاقی مشروط به شرایط ازاد عمل است. از آنجایی که ازادی مقدم بر اخلاق است و در جامعه ایران هم آزادی وجود ندارد هر اقدامی برای دستیابی به ازادی می تواند اخلاقی تلقی شود. همانند جنبش سبز مردم ایران که جنبش دفاع از آزادی و اخلاق و انسانیت است.
-- بدون نام ، Apr 18, 2010به با ور من مخالفین موسوی از شیوه ای بی خردانه وارد شدند ،هنوز متوجه نشدن که،هواداران جنبش به خوبی بلدند از دنیای مجازی،به خوبی استفاده کنند ، اینکه برخی از آنها فاقد جمع کردن ۱۰۰ نفر هم نیستند،مشکل آنهاست،برخی حتی تلاش نمودند که خلاف کار را انجام دهند. دومین هدف هواداران جنبش سبز، همبستگی ملی بود، که ما بیشماریم.
-- karoun ، Apr 18, 2010در این مورد خاص که موسوی و مجلۀ تایم باشد، باید به کسانی که چند باره رأی دادهاند از دید دیگری نگریست نه از دید ارزشگذاری اخلاقی.
مثالی بزنم: من یک کتابی را منتشر میکنم، برایش مبلغ کلانی به رسانههای شنیداری و دیداری و نوشتاری میپردازم تا بازاریابی خوبی انجام شود، زیرا میپندارم که کتاب مفیدی است و باید برایش تبلیغ کرد تا مردم بسیاری تشویق به خواندنش شود. ظاهر کار من اخلاقی نیست. ولی خوانندگانی که این کتاب را گرفته و خواندهاند اگر مورد پرسش قرار بگیرند، چونکه کتاب من مطالب مفیدی به آنها داده است، بهمن پاسخ خواهند داد که کار خوبی کردی که برایش تبلیغ گسترده کردی وگرنه شاید من تشویق به خریدن و خواندنش نمیشدم و از این همه مطالب مفید که در آن هست محروم میماندم.
من بیش از یکبار به مجلۀ تایم رأی نفرستادهام زیرا پابند به اخلاق رأیدهی هستم، با این حال از همین یک کامپیوتری که من استفاده میکنم شش عضو خانوادهام با همین یک نام کاربری رأی دادهاند، یعنی از یک کامپیوتر هفت رأی رفته است. ولی اگر کسانی با علاقه به اینکه موسوی به پشت مجله برود چند بار رأی داده باشند نمیگویم که کار بدی کردهاند. آنها جوان هستند و با این کارشان واکنشی نشان دادهاند به دستگاههائی که موسوی را رهبر فتنه مینامند. آنها میخواهند بگویند که ما فتنه نیستیم. این یک راهی است برای بیان این فریاد. آنها دلشان میخواهد که تصویر موسوی در سطح گسترده به خانههای مردم جهان برود، و مردم جهان بهیاد آورند که مردمی در ایران خواهان تغییرند.
این کار آنها نوعی فریاد است نه تقلب در رأی دادن. به خصوص که این رأیها حق کسی را پایمال نمیکند و حقی هم برای موسوی منظور نمیدارد جز آنکه بر معروفیت جهانی جنبش سبز مردم ایران میافزاید.
-----------
در مورد مثال کتاب کار شما کاملا اخلاقی است. شما هدفی دارید و برای رسیدن به ان عملی انجام می دهید که دلایل قانع کننده و منطقی ای برایش دارید و در چارچوب اخلاق نتیجه گرا کاملا درست هستند
در مورد مثال این برنامه هم همانطور که در متن ذکر شد، اگر فرد دلیل داشته باشد، برای دلایلش استدلال منطقی و قانع کننده داشته باشد ، کارش اخلاقی است
ضمنا اخلاق نتیجه گرا هم چیز بدی نیست، بسیاری از نظریه های منطقی معاصر بر اساس این چارچوب شکل گرفته اند
اما در هر حال اینکه در این مثال چه کاری مصداق تقلب است بحث این برنامه نبوده است. همان طور که در متن نیز به آن اشاره شده
ممنون
-- ذوالفقار ، Apr 18, 2010مریم اقدمی
شوکه هستم از اون درصدی که قابل توجه هستند و به نظر سنجی شما نظر مثبت داده اند...... ما به هیچ جا خواهیم رفت متاسفانه.
-- بدون نام ، Apr 18, 2010حق با شماست
-- Kiaoush ، Apr 18, 2010این مطلب یک مقدار از خانم اقدمی عجیب بود. انگار همهی روشنفکران ما در قرن 18-19 فلسفه گیر کردهاند و اطلاعی از فلسفه جدید ندارند. بسیاری از فیلسوفان جدید (مثل جاناتان دنسی) امروز بر این باروند که اخلاق یک Common Sense است مثل جوک یا مثل فیلم خوب و بدیا موسیقی خوب و بد.
در مورد این قضیه تایم هم که خیلی مسخره است که با اخلاق آن را ارتباط دادن. شما فکر کردید برای تایم کاری داشت که آدرس IP شما را ثبت کند که شما مجددا از روی یک ماشین نتوانید رای بدهید؟! حتی من بیواد هم میتونم این کار را بکنم چه برسد به تایم با آن بودجه و ...
این نظر سنجی مثل خیلی از نظرسنجیهای دیگه که در غرب میشود جنبه رایگیری آن با نظر سنجیهای سیاسی متفاوت است. مثلا در یک برنامه مثل آمریکن آیدل خود مجری اعلام میکند هر چقدر دوست داشتید رای بدهید.
این رایگیریها بیشتر جنبه محبوبیتی (؟) دارند نه انتخاب یک رهبر سیاسی و اجتماعی. توی این نظر سنجی هم قضیه این است: چقدر موسوی را دوست دارید؟ "چند تا" لیدی گاگا را دوست دارید؟
با توجه به محدودیتی که ما برای اطلاع رسانی داریم هزاران رای مثبت به موسوی دادن و هزاران رای منفی به لیدی گاگا دادن بسیار کار پسندیده ، اخلاقی و انسان دوستانهایست.
------------------
دقیقا حق باشماست
با فرض ها و مولفه های اخلاق معاصر هر مسئله ای متفاوت خواهد بود. اما همانطور که در ابتدای این برنامه و مقاله آمده است، این تنها مثالی بود برای نشان دادن تمایز اخلاق نتیجه گرا و وظیفه گرا. با توجه به ترتیب تاریخی تنظیم برنامه ها خیلی زود به اخلاق تکاملی، نظریه بازی و بسیاری از بحث های معاصر خواهم رسید
ممنون
-- malice ، Apr 18, 2010مریم اقدمی
باید این نکته را مد نظر قرار داد که «تایم» خود بر حرکتی که از سوی رای دهنده ها صورت گرفته بیش از هر منتقدی آگاه است و این امر به راحتی از طریق کوچکترین آمارگیری هایی که مطمئنا از سوی آن مجله صورت هم گرفته است قابل تشخیص است چه رسد به دریافت بازخوردهای مکرر از سوی مردم ایران درباره ی این مسئله. اما آنچنان که واضح است پیش از پایان زمان نظر سنجی «میر حسین موسوی» را منتخب موثرترین چهره ی سال دانسته است با توجه به اینکه خود را موظف به تعیین چهره ی منتخب رای گیری اینترتنی به عنوان چهره ی سال نیز نمی داند.
از سوی دیگر «تایم» که در واقع فراتر از یک آمارگیر، که مجری انتخابات است علی رقم توانایی در کنترل تعداد رای گیری ها جلوی این مسئله را نمی گیرد و نیز از شرکت کنندگان درخواستی مبنی بر یک بار شرکت نیز ندارد و به نظر این امر برای آن است که هر رای دهنده بتواند به نسبت زمان و نیرویی که صرف «رای گیری» می کند به منتخب خود رای دهد.
پس نهایتاً منتقدین مدعی تقلب در این حرکت از اساس و بنیان مسئله ی تقلب را درک نکرده اند چرا که تقلب ضدیت با قانون است و نه صرف هزینه برای کاری، در اینجا «رای گیری». با توجه به عدم تقابل این حرکت با هر قانونی پس تقلب محسوب نمی شود.
چنان که در رای گیری های شورای امنیت سازمان ملل «حق وتو» مطرح است و هرگز «حق وتو» یک تقلب محسوب نشده چرا که بر طبق قوانین مصوب آن است.
در نتیجه ارائه ی این مثال برای تقلب چه کوچک و چه بزرگ به کل مردود است.
پذیرفتن چنین مغالته ای برای من چنان دور از ذهن است که پذیرفتن سلامت انتخابات رئیس جمهوری سال 88 ایران.
-------------
همانطور که در متن نیز آمده بحث اینکه مصداق تقلب در این مثال خاص چیست بحث این برنامه نبوده است . ضمن اینکه همانطور که ذکر شد، اگر هرکسی برای انتخاب خود استدلال و دلایل قانع کننده ای (شبیه آنچه شما گفتید) داشته باشد، عملش کاملا اخلاقی است
و اما یک نکته در مورد ارجاع به سایت پرطمطراق تایم. اگر تنها توجیه شما برای درست بودن امکان رای تکراری آن باشد که تایم به عنوان یک مجله معتبر آن را انجام داده است، گرفتار مغالطه توسل به مرجعیت شده اید. به لینک این مغالطه که در پانوشت امده است مراجعه کنید
ممنون
-- اصغر ، Apr 18, 2010مریم اقدمی
متاسفانه مثال بدی را انتخاب کردید. مایوس کنننده بود.
-- بدون نام ، Apr 18, 2010مسئله ای که وجود دارد ولی نویسنده به دلیل ساختار فکری آنرا پذیرفته و آنرا به عنوان پیش فرض مطرح کرده است، تعریف تقلب است.
-
آیا رای گیری مجله تایم از نوع رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری است؟
-
آیا تقلب یعنی بیشتر از یکبار رای دادن در هر شرایطی؟
-
از نظر بنده هر رای گیری مانند یک بازی است که دارای قواعد خاص خود است. مثلاً اگر برخورد توپ به دست در فوتبال خطا محسوب می شود، در والیبال هم خطاست؟ تقلب به معنای شکستن قواعد بازی برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد.
-
در شرایطی که در امکان دوبار رای دادن در ساده ترین نظرسنجیهای وبلاگی هم محدود می باشد، سایت مجله حرفه ای و پرطمطراقی مثل تایم، این محدودیت را برای رای گیری خود قایل نشده است. یعنی قوانین بازی چنین محدودیتی را اعمال نکرده است. این صحبت به هیچ وجه توجیه نیست. بلکه نگاه بیطرفانه به قضیه است. شاید منظور گردانندگان سایت، تعیین میزان محبوبیت کاندیدا در بین طرفدارانش بوده یا هر چیز دیگر.
-
بنا بر این مقوله تقلب=بیش از یکبار رای دادن، در خصوص رای گیری مجله تایم به هیچ وجه جایی نداشته و محلی از اعراب ندارد.
--------------
ممنون
همانطور که در متن نیز آمده بحث اینکه مصداق تقلب در این مثال خاص چیست بحث این برنامه نبوده است . ضمن اینکه همانطور که ذکر شد، اگر هرکسی برای انتخاب خود استدلال و دلایل قانع کننده ای (شبیه آنچه شما گفتید) داشته باشد، عملش کاملا اخلاقی است
و اما یک نکته در مورد ارجاع به سایت پرطمطراق تایم. اگر تنها توجیه شما برای درست بودن امکان رای تکراری آن باشد که تایم به عنوان یک مجله معتبر آن را انجام داده است، گرفتار مغالطه توسل به مرجعیت شده اید. به لینک این مغالطه که در پانوشت امده است مراجعه کنید
ممنون
-- رززا ، Apr 18, 2010مریم اقدمی
این تقلب نیست. اصولا فلسفه اینکه یک نفر می تونه چندین رای بده نه لزوما محدودیت تکنیکی, که بخشی از رای گیری است. این شیوه کمک میکنه که مشخص بشه تاثیر گذاری کاندیدا در گروه های مختلف چقدر بوده. اگر چهره ای اونقدر تاثیر گذار هست که دیگران حاضرند چند بار بهش رای بدن, این شیوه امکان ارزیابی سطح تاثیر رو از این طریق نیز فراهم می کنه. مسلما هواداران لیدی گاگا تا این حد براشون اهمیت نداشته, اما تاثیر گذاری موسوی تا این اندازه بوده و این شیوه رای گیری به خوبی این امکان رو میده که صرفا نفرات تعیین کننده نباشه بلکه میزان تاثیر هم لحاظ بشه.
------------
همانطور که در متن هم امده است، این بحث که تعریف تقلب در این مثال خاص چیست یک بحث جانبی است
اما این بحث که اصلا ایا تقلب به طور کلی غیراخلاقی است یا نه، بحث مهمی در فلسفه اخلاق است که در موضوع این برنامه فرصتی برای آن بحث نبود
در برنامه های آینده حتما در مورد این موضوع بحث خواهم کرد
ممنون
-- بدون نام ، Apr 19, 2010مریم اقدمی
من شخصا" دل خوشی از موسوی ندارم ولی ایشان به عنوان مظهر جنبش شناخته میشوند.
"هدف وسیله را توجیه نمیکند" و گرنه همان بساط سی سال گذشته برقرار خواهد بود.
-- علی ، Apr 19, 2010با سلام
نظر سنجی شما صفر و یکی است و نمی شود به آن جواب داد. اگر منظورتان کاری است که در مورد موسوی انجام شد ، به وضوح تقلب نبود چون همانطور که همه اینجا گفتند قانونی وجود نداشت که یک نفر فقط یک رای بدهد.
اگر منظورتان کلی است ، باید گفت به شدت به شرایط بستگی دارد. اگر مثلا یکی از جوانان سبز برای فرار از دست بسیجی ها به خانه شما پناه آورده است ، از نظر اخلاقی ناگزیر به تقلب هستید تا آنجا که بتوانید ، مثلا آدرس عوضی بدهید که جای دیگری دنبالش بگردند.
شاید قبول آن سخت باشد ، ولی در هیچ یک ازحیطه های مربوط به بشر ، دیگر دایکاتومی حق و باطل ، صفر و یک ، خیر و شر ، و سیاه و سپید کار نمی کند. همه چیز خاکستری است ، حتی تقلب.
تقلبی که احمدی نژاد کرد ، خاکستری متمایل به سیاه بود ، تقلبی که آن صاحبخانه پناه دهنده می کند ، خاکستری متمایل به سفید.
کار ما در این جهان خاکستری ، میل به سمت سفیدی هاست و گریز از قسمت های سیاه طیف. اما بدون تردید در سر سفید طیف ، راستی و صداقت است ، و در سر سیاه آن دروغ و تقلب ، ولی نباید فراموش کنیم که نه سیاه سیاه ممکن است و نه سفید سفید.
--------------
دقیقا حق با شماست
به این ترتیب شما به یکی از مهمترین انتقادهای وارد بر اخلاق وظیفه گرایانه اشاره کرده اید.
منتظر باشید در قسمت های آینده به تفصیل در مورد اخلاق نتیجه گرایانه و به خصوص سودانگاری(فایده گرایی) خواهم پرداخت
مریم اقدمی
-- علی ، Apr 20, 2010نظرات كامنت گذاران محترم را خواندم. مايوس تر و متاسف تر از قبل شدم. حق ليدي گاگا و هوادارانش ضايع شد. اكثريت كامنت گذاران منظور نويسنده و مفهوم متن را نگرفتند والبته ساده نيست و اين خود نياز به مطالعات زياد دارد.اما مايوسيم از اين بابت است كه تجانسي عجيب مابين برندگان انتخابات تايم و انتخابات رياست جمهوري ايران ميبينم
-- بدون نام ، Apr 20, 2010اگه منظورتون از تقلب اینه که هر کسی مثلا چند بار رای داد، این در نظرسنجی تایم تقلب محسوب نمی شد و هر کسی مجاز بود هر تعدادی که دوست داره رای بده..میرحسین موسوی احتیاجی به تقلب نداره دوست عزیز..نظرسنجی تایم هم چیز
مهمی نبود که کسی بخواد توش تقلب کنه
-----------
حق باشماست
در مقاله هم ذکر شده با فرض اینکه این کار و خیلی کارهای دیگر تقلب باشد
که بحث این برنامه نبوده است
این برنامه جزئی از یک سری برنامه در مورد فلسفه اخلاق است
قسمت قبلی این برنامه دقیقا پایه های نظری بحث را توضیح داده است
ممنون
-- ایرانی ، Apr 22, 2010مریم اقدمی