تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
درباره‌ی اعدام محمد علی زمانی و آرش رحمانی‌پور

لذت خون

هدایت شناسایی

به دور از هر مقدمه‌ای سوالی همواره در ذهن‌مان متبادر می‌گردد و آن این است که چرا «ولایت فقیه» در رژیم اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که آن را با عناوینی چون «پایه، اصل و منشاء» نظام بیان می‌کنند و هیچ‌کس را نیز نه‌تنها یارای هم‌آوردی با او نیست بل توانایی نزدیک‌شدن به آن نیز وجود ندارد و یا در واقع هیچ انسان «عاقل»ی خود را بدان نزدیک نمی‌کند؟

منظور از انسان عاقل در این‌جا شخصی است که مصالح و منافع خود را در نظر می‌گیرد و از مخاطرات بدیهی و عینی دوری می‌گزیند، به‌مانند راننده‌ی اتومبیلی که از به‌پیش‌راندن اتومبیل خود در روزی که با ریزش شدید برف و تگرگ در جاده‌ای که معمولا در این فصل از سال احتمال بروز تصادم در آن می‌رود خودداری می‌کند.

یعنی در واقع راننده می‌داند که گام‌نهادن در آن مسیر یعنی رفتن به یک وضعیت «غیر قابل کنترل». از این مساله دو مساله‌ی دیگر نیز حادث می‌شود: اول این‌که می‌توان وضعیتی را تصور کرد که همسر راننده باردار است و او باید همسرش را به بیمارستان برساند. دوم وضعیتی است که خبر می‌دهد برف و تگرگ پایانی ندارد امری ابدی و جاودانه است.

در این وضعیت انسان عاقل چه کاری را «می‌تواند» انجام دهد؟ هیچ. چرا که دیگر او نیست که آگاهانه به سمت وضعیت غیرقابل کنترل می‌رود بل این وضعیت غیرقابل کنترل است که بر او حاکم شده است و او را دیگر توانایی گریز از آن نیست.

برای پاسخ‌دادن بدین پرسش باید دو اصل را در خصوص وضعیت غیر قابل کنترل در نظر بگیریم: اول این که وضعیت غیر قابل کنترل یک وضعیت است، و عنصر (باد، تگرگ، طوفان، جاده‌ی لغزنده و باریک، عدم رعایت اصول ایمنی از طرف راننده، و امثال این‌ها) بل‌که مجموعه‌ای از همه‌ی این مسائل است.

براین مبنا به اصل اول برای شناخت ولی فقیه دست می‌یابیم و آن این است که «ولی فقیه شخص نیست، فرهنگ است» و دوم این‌که وضعیت غیر قابل کنترل می‌تواند با توجه به شرایط به وضعیتی دایم و مستمر و پایدار تبدیل شود. پس براین اساس «ولی فقیه استثنایی اصل شده است».

بر مبنای اصل اول فرهنگ ولایت‌محور یعنی همان چیزی که کارل اشمیت در وضعیت استثنایی حاکم بر یک ساختار سیاسی می‌داند، با این تفاوت که ما «فرهنگ» را جای‌گزین «حاکم» کارل اشمیت کردیم. اشمیت حاکم را کسی می‌داند که در وضعیت استثنایی بتواند خود را عرضه کند.

فرهنگ ولایت‌محور در جایی عرضه می‌گردد که قوانین و مقررات به حالت «تعلیق» درآمده‌اند و تخیل و توهم جای ادله و مستندات قانونی و عقلانی، خشونت عریان جای عدالت و انصاف قضایی و باطل جای حق بر کرسی می‌نشیند. یعنی در چارچوبی «فراقانونی». چارچوبی که خارج از محدوده و عرصه‌ی قانون است.

در این‌جاست که فرهنگ ولایت‌محور به تاخت و تاز می‌پردازد و جولان می‌دهد. فرهنگ قربانی خود را مشخص می‌کند، بدان تجاوز می‌کند، اعدام‌اش می‌کند، می‌سوزاندش و در نهایت سجده‌ی شکر به جا می‌آورد. در واقع شاید بتوان چنین گفت که برای فرهنگ نه حق مهم است و نه عدالت.

فرهنگ فقط خواهان «لذت» است. لذت محض. لذت دیدن ضعف و بیچارگی مقتول. لذت چشیدن و بوییدن هر قطره‌ی «خون» از جسم نحیف مقتول. فرهنگ یک چیز بیش‌تر نمی‌خواهد و آن هم فقط خون است.

در واقع فرهنگ، خون را پرستش می‌کند چرا که با آن به نهایت لذت می‌رسد. پس این فرض را غیرواقع‌بینانه ندانیم اگر روزی شنیدیم که در فرهنگ ولایت‌محور به‌جای آن‌که انسان‌ها را بکشند و بسوزانند و به‌شان تجاوز کنند، «می‌خورند»شان. شاید بتوان فرهنگ ولایت‌محور را به معتادی تشبیه ساخت که هر روز جسم مفلوک‌اش به مخدری بیش‌تر و قوی‌تر نیاز دارد تا بتواند لذت خود را به کمال برساند.

و یا شاید بتوان به‌مانند روان‌شناسان گفت که برای فرهنگ ولایت‌محور لذت جای خود را به عادت داده است؛ عادت کشتن. یعنی همان‌گونه که معتاد هر روز کیفیت و کمیت مخدر خود را بیش‌تر می‌کند، فرهنگ ولایت‌محور نیز هر روز بر مصادیق قربانیان خود می‌افزاید و از طرف دیگر به کیفیت جنایت خود نیز چنین می‌کند.

عادت کشتن (در آینده؛ خوردن) و لذت خون چنان در مغز استخوان فرهنگ فرورفته که لحظه یا دمی که فارغ از آن کسب لذت متعالی باشد را خیانت و جنایت به فرهنگ می‌داند. بر این اساس است که به بیان والتر بنیامین، که اصل به قاعده تبدیل می‌شود، در این‌جا نیز فرهنگ استثنایی به فرهنگی اصیل و قاعده‌مند تبدیل می‌شود.

شاید از خود پرسیده باشیم که چرا با این‌همه دست پایین گرفتن مطالبات مردم توسط رهبران جنبش، باز هم فرهنگ ولایت‌محور از قبول آن امتناع می‌ورزد. دلیل این است که فرهنگ به اصل تبدیل شده است و خون به خدایی تبدیل گشته که با آن می‌توان به اوج لذت روحانی و جسمانی رسید. به معنی دیگر این لذت خون است که فرهنگ را از دگردیسی باز می‌دارد و بر حقانیت خویش صحه می‌گذارد.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)