تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
حقوق انسانی ما و حقوق بشر - بخش دهم

جلوگیری از شکنجه

حمید حمیدی

منع شکنجه می‌تواند از روش‌های مختلفی انجام پذیرد. پی‌گرد قانونی متخلفین، بازدیدهای احتیاطی و مرتب از بازداشتگاه‌ها، آموزش کارمندان زندان‌ها و مأمورین اجرای قانون و برنامه‌های آموزشی برای همه‌ی افراد جامعه می‌توانند راه‌های خوبی باشند.

میثاق ملل متحد علیه شکنجه را می‌توان به‌عنوان وسیله‌ی با ارزشی به‌خاطر آموزش در سطوح مختلفی به کار برد. هرچند قوانین ملی اکثر کشورها با این میثاق هم آهنگ شده است، ولی بااین همه، شکنجه و اعمال ظالمانه و ضد انسانی علیه بشریت صورت می‌گیرد. یکی از عوامل عمده‌ی این مشکل را کمبود اطلاعات تشکیل می‌دهد. مثلاً شاید موظفین اجرای قانون آگاه نباشند که شکنجه و رفتار ظالمانه، غیر قانونی است. شاید ندانند که چه عملی شکنجه تلقی می‌شود.

تجربه نشان داده است که در بسیاری از کشورها، اعمال شکنجه‌آمیز، عمدتأ در نخستین لحظه‌ی بازداشت، یعنی در نخستین مرحله‌ی پرسش‌ها و بازجویی توسط مقامات، صورت می‌گیرد. بدین‌ترتیب، باید در مرحله‌ی نخست، با فراهم‌آوری زمینه‌های دسترسی بازداشت شده به مشاوران روحی- روانی و حقوقی، و نظارت آنها بر روند بازجویی از شکنجه جلوگیری کرد. هم‌چنان بازدیدهای مداوم نهادهای جامعه‌ی مدنی، نهاد ملی حقوق بشر و سازمان‌های بین‌المللی از بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها و تهیه و پخش گزارشات و افشای اعمال شکنجه‌گرانه، در جلوگیری از شکنجه موثر است.

آموزش و پرورش و اطلاعات عمومی در مورد شکنجه

آموزش و پرورش، از پایه‌ای‌ترین اقدام در فهم درست قوانین بوده و تأثیر با اهمیتی در جلوگیری از شکنجه دارد. دولت‌ها باید آموزش حقوق بشر را شامل سیستم آموزش عمومی، به‌ویژه شامل سیستم آموزشی پلیس و دانشکده‌های حقوق و سایر علوم اجتماعی، بسازند. هم‌چنان باید در تمام جوامع، آموزش در زمینه‌ی حقوق بشر، جزو لاینفک برنامه‌ی آموزش و پرورش ابتدایی قرار گیرد تا بدین‌ترتیب مسئولیت مشترک همه‌ی افراد جامعه را برای تلاش در جهت منع شکنجه جلب کند.

هم‌چنان راه‌اندازی برنامه‌های گسترده‌ی آموزشی از طریق وسایل اطلاعات همگانی، تبادل نظریات با سایر کشورها و نحوه‌ی مبارزه با این پدیده‌ی ضد انسانی، به نمایش گذاشتن فیلم و تئاتر از قربانیان شکنجه در نشست‌ها و مباحثات، راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی بر ضد شکنجه و سازماندهی نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌ها می‌توانند بسیار مفید واقع شوند. راه‌اندازی این برنامه‌ها، دو عنصر لازم برای منع شکنجه را میسر می‌سازد:
اول این که تغییر گرایش و رفتار در سطوح اساسی جامعه به وجود می‌آید. اگر پشتیبانی جدی مردمی برای منع شکنجه به‌وجود آید، رهبران سیاسی مجبور می‌شوند به خواست آنها گوش فراداده و مطابق به خواست مردم عمل کنند.

دوم این که در هنگام بازداشت، هم مأمورین زندان‌ها و هم بازداشت‌شدگان، از تحریم شکنجه و رفتار ظالمانه و پی‌آمدهای ناشی از آن آگاهی حاصل می‌کنند. نصب پوسترهای نشان‌دهنده‌ی این تحریم‌ها در زندان‌ها و در اتاق‌هایی که به‌منظور تحقیق و بازجویی استفاده می‌شوند، اقدامی است که به سادگی قابل اجرا بوده و می‌تواند در جلوگیری از این اعمال بسیار مؤثر باشد.

راه دیگر آموزش برای مأمورین امور، تهیه‌ی بروشور به زبان ساده و رسا است؛ تا دانش لازم در مورد عدم شکنجه را به دست آورند و مجهز به اطلاعات و ابزار صحیح شوند. بهترین ابزار کاری و آموزشی، در این زمینه، اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، میثاق منع شکنجه، پیمان‌نامه‌ی استانبول و میثاق جهانی حقوق سیاسی و مدنی هستند.

بازدید از بازداشتگاه‌ها

یکی از ابزار مهم دیگر که باعث تضعیف اعمال شکنجه می‌شود، بازدیدهای متواتر و نظارت بر بازداشتگاه‌ها است. چنین بازدیدهایی می‌توانند در چهارچوب مأموریت‌های داخلی(ملی) یا بین‌المللی تحقق یابند، یا به گونه‌‌ای برنامه‌ریزی و سازماندهی شوند تا نمایندگان مشترک جامعه‌ی مدنی، سازمان‌های بین‌المللی و متخصصین امور، با همکاری مقامات ذی‌ربط بتوانند این موضوع را پیگیری کنند. تجارب جهانی بیانگر آن است که این بازدیدها در موارد زیر موثر هستند:

بازدیدکنندگان می‌توانند شرایط و روش بازداشت را بررسی کرده، برای بهبود آنها توصیه‌هایی را ارائه کنند.
بازدیدکنندگان، روش متداوم برای گفت‌وگوی سازنده با کارمندان و مقامات بازداشتگاه‌ها برقرار خواهند کرد.

بازدیدکنندگان، پشتیبانی عملی و معنوی برای افراد محروم از آزادی ارائه می‌کنند.

آگاهی از وجود بازدیدکنندگان می‌تواند برای کارکنان و مقامات بازداشتگاه که ممکن است در غیر این صورت استفاده از شکنجه یا انواع دیگر سوء رفتار علیه افراد تحت نظر خود را تأیید کنند، به عنوان عامل بازدارنده به کار رود.

اگر بخواهیم رهیافت منع شکنجه را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه «شفافیت» خواهد بود. شکنجه، همیشه در خفا صورت می‌گیرد و مجریان آن، اعمال خود را انکار می‌کنند. اگر چنان‌چه به صورتی جدی به این موضوع پرداخته شود، باید مخفی کاری در تحقیقات و بازجویی‌های تحت پوشش، جای خود را به تحقیقات و بازجویی‌های شفاف دهد و بازداشت شده باید در جریان برنامه‌های تحقیقی‌اش قرار گیرد.

رفتاراصلاحی با زندانیان

شکی نیست که مهم‌ترین وسیله برای نیل به اهداف مدیریت زندان‌ها کیفیت کارکنان آن است. شاید مهم‌ترین عامل برای ادغام مجدد زندانیان در جامعه و بازگشت به کانون خانواده‌های‌شان، ضوابط و رفتار کارکنانی باشد که با زندانیان تماس نزدیک دارند. اگر کارکنان، با زندانیان، با احترام رفتار نکنند یا خصومت و خشونت نشان دهند و از زور، شکنجه و تحمیل ضوابط زندان استفاده کنند، رفتار آنها در میان زندانیان تاثیرات منفی ایجاد می‌کند و شانس تماس و رابطه‌ی موثر با آنها را از بین می‌برد. کارکنان زندان، باید امکان مکالمه با زندانیان را ممکن ساخته و این احساس را ایجاد کنند که آنها، نه تنها جهت برقراری نظم و امنیت، بلکه برای کمک به زندانیان نیز کار می‌کنند تا آنها بهتر بتوانند زندگی عادی و خالی از جرم داشته باشند.

این بدین‌معناست که استخدام، گزینش و آموزش اولیه و بعدی کارکنان زندان باید از اولویت بالا برخوردار باشد. راهنمایی، سرپرستی و رهبری مسئولین در مورد کارکنانی که با زندانیان تماس نزدیک دارند نیز بسیار مهم است.

در این زمینه، یکی از تعهدات مهم دولت‌ها این است که زندان را به منبع و مرکز جداسازی و تجرید متهمان از جامعه و در عین حال آن را به محل پرورش زندانیان، جهت برگشت دوباره به زندگی معمولی، مبدل کنند.

اقدام علیه مرتکبین

رسیدگی و پی‌گرد قانونی مرتکبین شکنجه، محک آزمون دولت‌ها، برای تعهد نسبت به منع مؤثر شکنجه است. میثاق سازمان ملل متحد علیه شکنجه، یک سند به نسبت غیر عادی در زمینه‌ی حقوق بشر است، زیرا در بسیاری از بندهای این پیمان آمده است: «مبنای کلی این میثاق آن است که شکنجه‌گران نباید از مجازات معاف باشند. باید در مورد آنان تحقیق کرد، آنان را دستگیر نمود و محاکمه کرد.»

متخصصان جهانی در امور حقوق بشر، باور دارند: «خاتمه دادن بالفعل و قانونی به معافیت از مجازات، مهم‌ترین گام لازم برای منع و ریشه‌کن کردن مؤثر شکنجه است. شاید پی‌گرد قانونی آنهایی که مسئول شکنجه‌اند، مشکل‌ترین اقدام برای منع شکنجه باشد، حتی در جایی که چهارچوب قانونی لازم وجود دارد، وجود دلایل سیاسی و ساختاری قوی می‌تواند کوشش برای اجرای عدالت در مورد افراد مسئول را خنثی کند.

هم‌چنان، هر دولت می‌تواند از طریق اقدامات خود در زمینه‌ی تحقیق، دستگیری، پی‌گرد قانونی و در صورت اثبات گناه، با مجازات شدید شکنجه‌گران، تعهد خود را نسبت به تأمین عدالت و احقاق حقوق کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، نشان دهد. این چالشی است که دولت‌ها به طور مداوم با آن روبه‌رو هستند.»

آزار و اذیت

آزار و اذیت، به مفهوم هرآن‌چه برخلاف انسانیت انجام می‌شود، گفته می‌شود. در اینجا مراد ما آزار و اذیت به‌عنوان پدیده‌ی زشتی که از سوی دولت‌های ستمگر اعمال می‌شود، مطرح است.

آزار و اذیت توسط دولت‌ها به یکی از مسایل قابل تشویش حقوق بشر بین‌المللی مبدل شده است. اعمال خشونت‌های فیزیکی و اخلاقی در محیط کار، مزاحمت‌های جنسی و نژادی به‌وسیله‌ی پلیس، فساد اداری (رشوه‌ستانی که در نتیجه شهروندان قربانی اصلی آن خواهند بود)، ازجمله موارد این پدیده‌ی ناسالم است.

جلوگیری از این نوع نقض حقوق بشر، به نسبت کار دشواری است؛ زیرا معمولاً مجریان این عمل در حین اجرای وظایف، به بهانه‌ی مسئولیت، این کار را انجام می‌دهند. پلیس که از مسئولیتش آگاه نیست،کارمندی که از تامین اقتصادی برخوردار نیست و ... از منابع مهم این عمل به شمار می‌روند.

Share/Save/Bookmark

بخش پیشین
امنیت شخصی، بردگی و شکنجه

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)