خانه > حقوق انسانی ما > امنيت فردی و اجتماعی > اگر دلتان خواست، نرگس محمدی را بازداشت کنید! | |||
اگر دلتان خواست، نرگس محمدی را بازداشت کنید!مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comاین روزها بیشترین خبرها مربوط به قوهی قضاییه و در زمینهی دستگیری فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی، حقوق بشر، فعالان زنان و دیگر نهادهای مدنی است.
«کانون مدافعان حقوق بشر»، بهعنوان نهادی که باید مدافع حقوق دستگیرشدگان و زندانیان باشد، دست کم بیش از دو سال است که تحت فشارهای شدید امنیتی قرار دارد. بسیاری از فعالین این کانون دستگیر شدهاند و رییس آن، خانم شیرین عبادی، مورد حملهی دائمی مطبوعات و رسانههای دولتی قرار دارد. آخرین خبر در این زمینه، بازداشت نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در تهران است که در ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقهی نیمهشب پنجشنبه صورت گرفته است. خانم نرگس محمدی از فعالان شناخته شدهی حقوق بشر، همسر تقی رحمانی، فعال ملی- مذهبی و تحلیلگر سیاسی است. دستگیری خانم نرگس محمدی، دیشب در مقابل چشمان کودکان سهسال و نیمهی او انجام گرفت.
آقای تقی رحمانی که ۱۵ سال از عمر خود را در زندان بهسر برده، در اینباره میگوید: «دیشب ساعت دهونیم شب بهنام مأموران نیروی انتظامی زنگ منزل را زدند. ما که در را باز کردیم، گفتند از سوی دادستانی آمدهاند و حکمی به ما نشان دادند. البته آنچه ارائه دادند، حکم نبود بلکه یک توضیح و انشای کلی بود مبنی بر این که فرد میتواند وارد منزل بشود، اگر چیزی بود ضبط کند و اگر لازم شد، دستگیر کند. امضای معاون دادستان هم پای آن بود. یک گروه عملیاتی ششهفت نفره بودند. بهجز یک نفر از آنها که برخورد تندی میکرد، بقیه برخورد مؤدبانهای داشتند. اول گفتند که باید خانه را بگردیم و بعد اگر لازم شد، دستگیر میکنیم. نگفتند که میخواهند دستگیر کنند. گفتند میخواهند تفتیش کنند. البته خود این که اول وارد منزل فردی شوند و بعد تصمیم بگیرند که او را بازداشت کنند یا نه، جای سئوال دارد. انگار پروندهی حقوقی تعریف نشده است. این توضیح برای من قابل فهم نبود. از مسئول عملیاتی گروه هم سئوال کردم. ایشان پاسخ داد که معاون دادستان در جریان ورود گروه به خانهی ما هست و اگر خودسر وارد شده باشند، آنها را بازداشت خواهند کرد. دستگیری ایشان هم صددرصد با اطلاع معاون دادستانی بوده است.» ابهامی را که آقای تقی رحمانی مطرح میکند، با خانم شیرین عبادی حقوقدان و رییس کانون مدافعان حقوق بشر در میان میگذارم. وی اینگونه توضیح میدهد: «این هم نمونهی دیگری است از این که قوهی قضاییه استقلال خود را از دست داده است و تبدیل به بازیچهای در دست مأمورین امنیتی شده است. قاضی، نوشته و به مأمورین امنیتی اجازه داده که اگر دلتان خواست، میتوانید نرگس محمدی را هم بازداشت کنید. در حالتی که حکم بازداشت را قاضی باید صادر کند. یکبار دیگر عدم استقلال قوهی قضاییه متأسفانه ثابت شد. قبلاً هم بسیاری از موکلین ما گفته بودند، همان احکامی را که پیشتر بازجو به آنها اعلام کرده بود، در دادگاه هم گرفتهاند. من متأسفم که قضات اینچنین بازیچهی دست مأموران امنیتی شدهاند.» از آقای رحمانی میپرسم: آیا پس از جستوجوی منزل، وسایلی را هم با خود بردند؟ پاسخ میدهد: «وسایلی را که همراه بردند، جزوات و نوشتههای من بود. چون نرگس در خانه چیزی به آن شکل نداشت. او یک فعال حقوق بشری بود. گفتم که اینها وسایل من هستند. گفتند که میبریم و بررسی میکنیم. اگر اشکالی نداشت، برمیگردانیم و در غیر اینصورت توقیف میکنیم. مسئلهی مهم این است که طی یکسالونیم گذشته و بهخصوص سال پیش، این فشار همیشه وجود داشت. جالب اینجاست که چند روز پیش پروندهای در ارتباط با فعالیتهای حقوق بشری برای ایشان تشکیل شد و نرگس پنج جلسه در رابطه با فعالیتهایش و همچنین کانون مدافعان حقوق بشر بازجویی و روز آخر با کفالت آزاد شد. یعنی این که پروندهی آمادهای داشت، ولی این که دوباره شبانه به خانه بیایند، خانه را تفتیتش کنند و ایشان را ببرند...؟!»
بازداشتهای شبانه با توجه به شرایط جامعه و مواضع رسمی حکومت ایران نسبت به مسائل فرهنگی، اخلاقی و حفظ حرمت زنان، چرا بازداشتهای شبانه و نیمهشبانه تا این حد در مورد زنان و دختران تکرار میشود؟ شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در اینباره میگوید: «این که فردی ساعت ۱۲ شب جلوی چشمان کودکانش، با دستبند دستگیر و از منزل برده شود، این که قاضی به مأمورین امنیتی اجازه بدهد که اگر لازم شد و دلتان خواست، میتوانید کسی را دستگیر کنید، بهتمامی برخلاف مقررات قانون آیین دادرسی کیفری است. من یکبار دیگر اعلام میکنم که متأسفانه دولت به قوانینی که خود وضع کرده است، احترام نمیگذارد. پس چگونه انتظار دارد که مردم به قانون احترام بگذارند؟ یکبار دیگر میگویم که دستگاه قضایی استقلال خود را از دست داده است. وضعیت در زمان ریاست آقای شاهرودی هرچند مناسب نبود، اما الان نامناسبتر هم شده است.»
خانم عبادی در مورد علت دستگیری خانم نرگس محمدی ادامه میدهد: «خیلی واضح است: خانم محمدی بارها در وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته بودند و به ایشان اخطار کرده بودند که با کانون مدافعان حقوق بشر همکاری نکنند و دست از فعالیتهای حقوق بشری خودشان بردارند. در همین ارتباط هم در آذرماه سال گذشته، ایشان را از کار اخراج کردند. در بازجوییهای مکرر به خانم محمدی گفته بودند که در صورت ادامهی فعالیت، بازداشت خواهند شد. این امر نشان میدهد که مأمورین امنیتی به قاضی گفتهاند، قاضی هم دستور داده که اگر دلتان میخواهد، خانم محمدی را بازداشت کنید. متأسفم برای سقوط دستگاه قضایی. میدانم که خانم محمدی در هرحال بهزودی از زندان بیرون میآیند، اما ایکاش دستگاه قضایی ما اینچنین نبود.» برخوردهای جهان سومی آقای رحمانی میگوید: «معمولاً در کشورهای جهان سوم این نوع برخوردها با فعالان حقوق بشر باب است. منتها با توجه به این که خود من سابقهای دارم و ۳۰ سال است که در کش و قوس زندانها، میآیم و میروم و بسیار زندان کشیدهام، همیشه نرگس از من خبر میرساند، حال اینبار من دارم از او به رسانهها خبر میرسانم، به نکتهی جالبی رسیدم. رییس قوهی قضاییه در بحثهای تئوریک و نظری خود، میگفت: ما باید به دنبال این باشیم که مبانی سکولاریسم را از حقوق بشر تفکیک کنیم و سعی کنیم برای حقوق بشر، مبنای تئوریک اسلامی تدوین کنیم. بهنظر من، الان دوران عمل است، نه دورهی حرف. اگر میخواهید پایبندی به حقوق بشر را نشان بدهید، حداقل یک مثقال از آن را در حوزهی عمل نشان بدهید، نه در حوزهی حرف. من بهعنوان یک مسلمان مذهبی که اعتقاد دارم اسلام با حقوق بشر همخوانی دارد، فکر میکنم که ایشان میتواند با نظارت بیشتر، دستکم توجیهات حقوقی عامهپسندتر و قابل فهم بگذارد. از یکسو، یک قاضی و یا بازپرس، بهصورت تقریباً حقوقی، نرگس را در روز احضار کرده و بعد هم با قید کفالت آزاد کرده و گفته است که با توجه به وضع فرزندانت برخورد خواهم کرد، اما بعد میبینیم که شبانه، ساعت ۱۰ و نیم شب میریزند توی منزل و او را بازداشت میکنند و میبرند. مگر یک قوهی قضاییه نیست؟ مگر یک مسئول نیست؟ مگر یک دادستان نیست؟ این همه تضاد در موضعگیریها یعنی چه؟! هزینهی دموکراسی فرزندان نرگس محمدی و تقی رحمانی، سهسال و پنج ماهه هستند؛ یک دختر و پسر دوقلو. «اینها مشکلات جامعهی ما است؛ مشکلاتی که پیش روی همهی فعالان حقوق بشر قرار دارد. فقط برای نرگس هم نبوده، برای دیگران هم هست و خواهد بود. باید دقت کنیم که ما همه سرنشینهای یک کشتی هستیم. برای همهی ایرانیها و کسانی که درگیر این جریانات هستند، این مشکلات وجود دارد. نمیخواهم شعار بدهم، اما راه دمکراسی هزینههایی دارد که نرگس هم دارد میپردازد. ضمن اینکه ما هم سالها این هزینهها را پرداختهایم و دیگران هم دارند میپردازند. تصمیمی که خود ایشان گرفت و بهنظر من هم قابل دفاع بود، این بود که میگفت: خون ما که از خون دیگران رنگینتر نیست. من بهعنوان یک فعال حقوق بشری نمیتوانم در مقابل ظلمهایی که رفته، در برابر اعدامها، مرگ امثال سهراب اعرابی، مادر دلشکستهاش، مرگ ندا و... بسیاری دیگر که گمنام هستند، سکوت کنم. در این یک سال اخیر، ما با این بچههای سهسال و نیمه خیلی عذاب کشیدیم. پارسال که دوسال و نیمه بودند. واقعاً ما هر هفته یا تلفن داشتیم یا احضار داشتیم یا تهدید داشتیم و یا منت که «دستگیرت نکردهایم». حالا دستگیر هم کردند، تمام شد. منتشان هم تمام شد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
baraye azadi narges doa mikonim
-- بدون نام ، Jun 12, 2010رحمانی:
" ... من بهعنوان یک مسلمان مذهبی که اعتقاد دارم اسلام با حقوق بشر همخوانی دارد، ..."
آقای رحمانی بسیار متاسفم. اسلام همین است، اجرایی بهترش را، باید بروی نزد طالبان.
-- فرهاد ، Jun 13, 2010آقای رحمانی، روحیه و متانت برخوردتان امید به آینده را در دل زنده میکند. خوشحال نیستم از این که بالاخره از زیربار منت آقایان درآمدید، اما به قول خودتان این روزها نیز خواهند گذشت. با آرزوی بازگشت هرچه زودتر خانم محمدی نزد شما و دوقلوهای نازنینتان
-- فریده ، Jun 13, 2010