تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

آخرین پایه‌ی مشروعیت

همن سیدی

مشکل بهاییان از جنس غریبی است. آن‌ها علاوه بر همه‌ی مشکلاتی که اقلیت‌ها دارند، محرومیت از ترویج اندیشه‌ی خود، محدودیت در برگزاری مراسم، توهین‌های مکرر به دیدگاه و باورها آن هم در رسانه‌های ملی، مجرم بالقوه محسوب شدن ... که درد مشترک اقلیت‌ها است، بیش از 30 سال است که از تحصیل در دانشگاه‌ها محرومند.

در این نوشته، به بررسی ابعاد و عواقب این محرومیت پرداخته نمی‌شود. یعنی غیر از تاسف، چیز مبهمی برای تشریح ندارد! اما آن‌چه جای تامل دارد، مقدمه‌چینی برای محروم کردن آن‌ها از تحصیل مکاتبه‌ای در دانشگاه‌های خارج است. هر چند که دسترسی اینترنتی به دانشگاه‌های خارج از ایران فعلاً ممنوع نیست، اما انگار می‌خواهند برای بهایی‌ها این امکان اموزش را هم غیر ممکن کنند. چراکه دوشنبه 17 خردادماه، سایت تابناک چنین نوشته است:

«اخیراً تحصیل و طی مدارج عالی دانشگاهی و ارتقای موقعیت و پایگاه اجتماعی پیروان این فرقه انحرافی به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی توسط سران آن تعریف و تبیین شده است.

به گزارش آخرین نیوز پیروان فرقه بهائيت پس از پايان متوسطه، از طريق اينترنت در دانشگاه‌هاي بين‌المللي ثبت‌نام نموده و ادامه تحصيل مي‌دهند.

به گفته منابع مطلع اخيراً فرزندان دانش‌آموز این فرقه پس از پايان دوره متوسطه به‌دليل وجود برخي محدوديت‌ها كه قادر به ادامه تحصيل در دانشگاه‌هاي كشور نمي‌باشند از طريق اينترنت در دانشگاه‌هاي بين المللي ثبت نام نموده و ادامه تحصيل مي‌دهند.

گفته می شود تحصیل و طی مدارج عالی دانشگاهی و ارتقا موقعیت و پایگاه اجتماعی پیروان این فرقه انحرافی بعنوان یکی از اولویت های اصلی توسط سران آن تعریف و تبیین شده و کلیه افراد موظفند در این زمینه اقدامات لازم را بعمل آورند.»

این خبر سایت تابناک می‌تواند هم آغاز دور دیگری از سرکوب‌ها باشد، هم نشان‌دهنده‌ی شکست همه‌ی تقلاهای قبلی، اما باید اشتباهی از گزارش فوق را تصحیح کرد: این تلاش زیبا، رویکرد جدید بهائیان نیست.
از همان سی‌سال پیش که اعدام‌ها و اخراج‌ها شروع شد، همان استادان اخراجی برای همان دانشجویان اخراجی دانشگاه دایر کرده بودند. در خانه‌های خود و با کم‌ترین امکانات. من خود شاهد چنین تدریسی در ارومیه بودم که در مجالی دیگر به آن خواهم پرداخت.

حال بد نیست به بازتاب خبر سایت تابناک در میان تابناکی‌ها نگاه کنیم. در پی انتشار گزارش فوق، در بخش دیدگاه خوانندگان، نظرات غیر منتظره‌ای منتشر شده که تعدادی از آن‌ها را در زیر آورده‌ام:

- خب چه‌كار كنند بيچاره‌ها؟ قانون اساسي هيچ حقي برايشان قائل نشده ...

- با سلام. متاسفانه حقوق انساني و اجتماعي برخي از گروه‌ها، هرچند منحرف يا غير موحد از وظايف حكومت‌ها است. هيچ عقل سليمي نمي‌پذيرد كه به صرف داشتن عقيده‌ی بهائيت و يا هر عقيده‌ی ديگري بتوان شخص را از حقوق اجتماعي، هم‌چون تحصيل، شغل و يا زندگي اجتماعي (خدمات شهري، آب، برق، تلفن و داشتن ملك و خريد يا فروش و...) محروم کرد. به‌خصوص آن‌كه فرزندان اين افراد به علت انتخاب غير اختياري اين انتصاب‌ها كاملا بي‌گناه و غير مسئول هستند. اميدوارم دولت‌مردان و علما، عكس‌العمل نشان دهند تا شاهد تبليغات ناصحيح در اين موارد نگرديم.
- خب که چی‌؟ یا اجازه بدین داخل کشور تحصیل کنن یا که کاری به کارشون نداشته باشین... از یه طرف «محدودیت» هستش از یه طرف میگی‌ چرا به خاطر عدم اجازه‌ی تحصیل در کشور شکایت به جامعه‌ی بین‌المللی می‌کنن...
- خب يك انسان حق تحصيل داره يا نه؟ آيا عدم اجازه به تحصيل مغاير با در نظر گرفتن حقوق شهروندي هست؟
- تمام افراد بدون توجه به مذهب و نژاد و فرهنگ از حق تحصیل و آموزش برخوردارند!
- جدای از فرقه‌ای بودن این افراد پس بفرمایید فرزندان آن‌ها بروند بمیرند. یا بهتر است سر چهارراه‌ها بایستند و هرزگی کنند، یا مواد مخدر خرید و فروش کنند، یا دزدی و سرقت کنند. خب این‌ها که حق ورود به دانشگاه را ندارند چه اشکالی دارد که از طریق اینترنت خودشان را سرگرم علم و تحصیل کنند.
- خب به‌نظر شما درس نخونن؟ مثل اینه که تو کشورهای غربی، به مسلمون‌ها اجازه ندن درس بخونن!
- این چه فرقه ضالّه‌ای‌یه که پیروانش رو تشویق به ادامه تحصیل می‌کنه؟ :)

دیدگاه‌های فوق نشان می‌دهند که اندیشه‌هایی که جمهوری اسلامی بر آن بنا و نهاده شده، دارد آخرین تکیه‌گاه‌ها و استقامتش را از دست می‌دهد. البته نحوه‌ی برخورد جمهوری اسلامی با بهاییان هیچ‌گاه مورد تائید عامه‌ی مردم نبوده، اما این‌بار حاکمیت، قدرت اغنای وابستگان خود را هم ندارد. حتی حزب‌اللهی‌ها نیز می‌بینند که آقازاده‌ها، هم دانشگاه‌های داخل ایران را اشغال کرده‌اند و هم بورسیه‌های خارج را قرق کرده‌اند. کسانی هم به جرم بهایی بودن، نه در ایران اجازه‌ی ورود به دانشگاه دارند، نه در مراکز علمی خارج و نه از راه اینترنت حق علم‌آموزی دارند؛ علمی که گفته شده بود اگر در چین هم باشد باید آن را طلب کرد.

واکنشی که از سوی مردم نسبت به موضع‌گیری‌های حکومت جمهوری اسلامی می‌بینیم، حکایت از ریزش آخرین پایه‌های مشروعیت حکومت جمهوری می‌کند.

در پایان می‌خواهم از خاطره‌ی قدیمی بنویسم که بسیارجای تامل دارد:

اوایل سال 79 (ده‌سال پیش) که سرگرم پایان‌نامه‌‌ام برای مطالعه‌ی معماری یادمانی بودم، سری به مجموعه‌ی فرهنگی آزادی (موزه و برج میدان آزادی) زدم. مدیر موزه آشفته بود. از سقف آب می‌چکید و بخشی از سیستم برقی و مکانیکی از کار افتاده بود. می‌گفت چون نقشه‌های تاسیساتی در دسترس نیست، نتوانسته‌ایم مسیر لوله‌ها و کابل‌ها را پیدا کنیم. تنها یک امید باقی مانده. این‌که حسین امانت نسخه‌ای از نقشه‌ها را در اختیارمان قرار دهد.

مهندس امانت، همان آرشیتکت خوشفکری بود که در مسابقه‌ی برج شهیاد برنده شده بود و بر اجرای آن هم مشرف بود. سال ۵۷ دفتر کار او را آتش زدند و اگر پیدایش می‌کردند، خودش را هم! مهندس امانت، بهایی بود. مدیر موزه گفت: «در تلاشیم تا شاید در امریکا با آقای امانت تماس بگیریم.» نمی‌دانم موفق شدند یا نه، اما مشکل تنها چکه‌ی سقف نبود، احساس می‌کردم عرق شرمندگی از در و دیوار موزه می‌بارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

هدف حضرات از این اقدامات دو چیز است:

1) تضعیف و تحلیل جامعه بهائیان ایران و اجبار آنان به کوچ از کشور که در نهایت به یکدست کردن جامعه و تثبیت پایه های قدرت خودشان منجر شود.

2) ایجاد فضای سرکوب و خفقان در دانشگاهها و موسسات آموزشی ، تا جوانان و نوجوانان این سرزمین از اندیشیدن و فکر کردن و سخن گفتن هراس داشته باشند و به هر بهانه ای بتوان آنها را بهائی و یا خارج از دین خواند

-- پویان ، Jun 14, 2010

اسناد و اعترافات خواسته و ناخواسته راجع به محرومیت بهائیان از حقوق شهروندی و از جمله کسب علم و سواد در مقاطع مختلف دبستان تا دانشگاه زیاد است. این هم یکی از آن اعترافات واضح و جالب در جمهوری اسلامی است! همین چند ماه پیش بود که آقای لاریجانی در ژنو اعلام کردند حقوق بهائیان در جمهوری اسلامی رعایت می شود و در دانشگاه های کشور هم درس می خوانند!

-- نوید ، Jun 15, 2010

از این که به خبر سایت تابناک پرداختید متشکرم. به راستی که چقدر اقلیت سرکوبگر تلاش کردند تا گوش هموطنان مان را از تهمت به دین بهائی و بهائیان پر کنند. چقدر در دوره های قرآن و مهدیه ها و مساجد و سمینارهای مختلف در گوشه و کنار کشور دروغ بافتند و می بافند که اگر ما بچه های بهائی را از تحصیل در دانشگاه ها محروم می کنیم و دانش آموزان بهائی را در مدارس مورد آزار جسمی و روحی قرار می دهیم به خاطر آن است که اینها جاسوس امریکا و انگلیسند و روسیه و اسرائیل... خوب به یاد دارم که وقتی وارد مدرسه راهنمایی شده بودم به جز ناظم محترم که همیشه با شک و تردید نگاهم می کرد و سخن می گفت، با هم کلاسی ای مواجه شدم که فکر می کرد من امریکایی ام و ایرانی نیستم. باورهای نادرست همین دو نفر و عده معدود دیگر درباره من و دینم فضای مدرسه جدید را برایم دلگیر می کرد. اما آنها که برای هموطنانم این دروغ ها را می بافند غافلند از آن که نمی توانند جلوی ارتباط بین بهائیان و هموطنان شان را بگیرند، بالاخره مردم حقیقت را می بینند. گرچه مجبور شدم برای آن همکلاسی از شجره خانوادگی ام بگویم و این که نسل چندمم آخوند شیعه بوده و ایرانی اصل ام! اما بالاخره آن هم گذشت و حقیقت آشکار گردید و دوستان خوبی شدیم. حالا پس از چندین سال نگاه های مشکوک خانم ناظم به نگاه های تحسین آمیز تبدیل شده. به هوشیاری هوطنان عزیز می بالم که از هم گسیختن پردهء دروغ و تهمت را ممکن و محقّق ساختند طوری که دیگر هیچ کسی نمی تواند حقیقت را چه در مسئله بهائیان و چه در مسائل دیگر از ایشان دور نگاه دارد. درود بر شما

-- فروغ م. ، Jun 15, 2010

الان یکی از دوستانم اسکن خبری در روزنامهء شرق مورخ 22خرداد1389، سال پنجم شمارهء 985 را برایم فرستاد که در آن رئیس دبیرخانهء مرکزی گزینش دانشجو مرتضی نوربخش در سی و نهمین نشست معاونان آموزشی دانشگاه های کشور که در دانشگاه کردستان برگزار شد، گفته است: «اقلیت های غیر رسمی حق تحصیل در دانشگاه را ندارند».
عین خبر در لینک زیر هم هست:
http://www.newsiran.com/cat12/shownews-775016.aspx?key=%D8%B1%D8%A6%D9%8A%D8%B3-%D8%AF%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D9%8A%D8%A6%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D9%83%D8%B2%D9%8A-%DA%AF%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%B4

-- نوید ، Jun 16, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)