تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌‌وگو با هما سرشار، روزنامه‌‏نگار ساکن امریکا درباره‌ی واکنس رسانه‌‏ها و دنیای سیاست امریکا به سفر محمود احمدی‏‏‌نژاد

«احمدی‌نژاد می‌خواهد سرخط خبرها باشد»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

هفتمین سفر محمود احمدی‏نژاد به نیویورک که هفت روز طول می‏کشد، هم‏چون سال‏های گذشته، با جنجال‏های خبری همراه شده است.

Download it Here!

رییس دولت جمهوری اسلامی امروز که امروز در شصت و پنجمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد، روز گذشته در کنفرانس «اهداف هزاره‏ی سوم برای توسعه»، پیشنهاد کرد سده‏ی جاری به عنوان مدیریت مشترک جهان اعلام شود.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، بسیاری از هیئت‏ها، در سخنرانی رییس‌جمهوری اسلامی حاضر نشده بودند و سالن نیمه‏خالی بود.

این سخنرانی با مشکل ترجمه نیز همراه بود. سخنرانی یک‏بار قطع شد و مترجمین درباره‌ی دلیل آن توضیح دادند که ترجمه را از روی متنی که به آنها داده شده، می‏خوانند. در حالی که متن، با آن‏چه احمدی‏نژاد می‏گفت، هم‏خوانی نداشت.

در این سفر، بیش از ۲۵۰تن از کارکنان دولتی و رسانه‏ای نیز همراه احمدی‌نژاد هستند. حضور رییس دولت جمهوری اسلامی در نیویورک، مثل سال‏های پیش، با جنجال‏های خبری همراه بوده است. وی در دیدار با سردبیران رسانه‏های امریکایی گفت: «در صورت حمله به ایران، پاسخ تهران کره‏ی زمین را شامل می‏شود.»

مصاحبه‏ی او با شبکه‏ی خبری ای‏‏بی‏سی، درباره‏ی حکم سنگسار سکینه‏ محمدی آشتیانی باعث اعتراض‏های بسیاری شد.

مخالفان دولت او را دروغگو توصیف کردند و در تهران هم، اصولگرایان این اظهارنظر را دخالت در قوه‏ی قضاییه دانستند.

کریستین امانپور، خبرنگار ایرانی شبکه‏ی ای‏بی‏سی، در بخشی از مصاحبه‏ی خود با احمدی‏نژاد، از وی پرسید که نظرش درباره‏ی حکم سنگسار سکینه‏ محمدی آشتیانی چیست؟

رییس دولت نظام اسلامی پاسخ داد: «نخست می‏خواهم به این موضوع اشاره کنم که خانم محمدی به سنگسار محکوم نشده است. این خبری است که به‏طور نادرست منتشر شده و رسانه‏های امریکا تحت تاثیر سیاستمداران امریکایی، ساخته و پرداخته‏اند.»

در همین زمینه، روزنامه‏ی «رسالت» چاپ تهران، در یادداشتی با عنوان «احمدی‏نژاد میان سکینه و کریستین» نوشت: «احمدی‏نژاد با ورود به مقوله‏ی سنگسار، به همان دامی افتاد که قبلاً در مورد حجاب و عفاف افتاده بود.»

فعالان حقوق بشر هم اظهارنظر احمدی‏نژاد در مورد حکم سنگسار سکینه‏ آشتیانی را دروغی آشکار دانسته‏اند که اصل صدور حکم سنگسار را انکار کرده‏ است.

رسانه‏ها و دنیای سیاست امریکا چه واکنشی به سفر محمود احمدی‏‏نژاد نشان داده‏اند؟ این پرسش را با هما سرشار، روزنامه‏نگار ساکن امریکا، در میان گذاشته‏ام.


هما سرشار

ظرف دو سه روز گذشته، خبر سفر آقای احمدی‏نژاد به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، جزو خبرهایی بوده که تقریباً تمام رسانه‏های گروهی امریکایی، اعم از نوشتاری و گفتاری، در مورد آن صحبت کرده‏اند و آن را پوشش داده‏اند.

البته پوشش‏ها تقریباً به صورتی یکدست، با واکنش منفی و نگاه و نگرش انتقادآمیز نسبت به سیاست جمهوری اسلامی و همین‏طور روش و سخنان آقای احمدی‏نژاد و چگونگی ایفای نقش او در صحنه‏ی سیاست جهانی و بین‏المللی، همراه بوده است.

جالب اینجاست که پس از گفت‏وگوها و مصاحبه‏های مطبوعاتی و مصاحبه‏های تکی‌ای که اولین آن را با خانم کریستین امانپور در ای‏بی‏سی انجام دادند و قرار است با لاری کینگ در سی‏ان‏ان مصاحبه کنند، نقدی که روی آنها داده می‏شود و یا نحوه‏ی سئوالاتی که از ایشان پرسیده می‏شود، نشان از آن دارد که هیچ‏یک از پاسخ‏های ایشان اعتباری ندارد و پرسش‏ها، در واقع نوعی حالت اعتراض به روش جمهوری اسلامی و به کارهای آقای احمدی‏نژاد، به عنوان رییس جمهور کشور اسلامی ایران، دارند.

چه در ارتباط با سنگسار سکینه‏ محمدی، چه در ارتباط با مسائل مربوط به نفی کشور اسراییل و هولوکاست و ... در کل درباره‌ی هرکدام از نکاتی که آقای احمدی‏نژاد برای این‏که روی خط خبرها در سراسر جهان مطرح باشد، عنوان می‏کند هنگامی که پرسشی از سوی روزنامه‏نگاران غربی مطرح می‏شود، نه برای این است که از ایشان پاسخی قانع‏کننده بگیرند، بلکه نوع آن به‏گونه‏ای است که می‏خواهند به ایشان این پیام را برسانند که ما می‏دانیم چه مسائل و مشکلاتی برای ایرانیان و شهروندان ایرانی و در صدر همه‏ی آنها نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی وجود دارد. به این ترتیب، روزنامه‌نگاران سخنگو، یا زبان و وجدان بیدار مردم داخل ایران می‏شوند برای‏ این‏که این پیام را به جهانیان برسانند.

به‏نظر شما، چه نکته‏ای بیش از همه، در یکی دو گفت‌وگوی اخیر محمود احمدی‏نژاد، مورد توجه رسانه‏های امریکایی قرار گرفته است؟

نکته‏ای که در طول ۲۴ ساعت گذشته، در صدر بسیاری از خبرها قرار داشت، این جمله‏ی ایشان بود که گفتند: ایران هرگز به این قوی‏ای که امروز هست نبوده و دیگران باید از این قضیه خیلی بترسند و نگران باشند؛ و اگر می‏خواهند در کنار ما بمانند، باید مراقب خودشان باشند. چون هرکسی که با ما نباشد، در آینده‏ی نزدیک به دلیل قوی بودن ایران، از جامعه‏ طرد خواهد شد.


این یعنی گزافه‏گویی‏هایی که هیچ‌کس انتظار ندارد از یک مرد سیاسی بشنود. ایشان در هیچ‏کدام از استدلال‏ها و سخنان و گفت‏وگوهایی که می‏کنند، نتوانسته‏اند پای‏شان را جای پای هیچ مرد سیاسی قابل اعتباری بگذارند و انتظاری هم از ایشان جز این نمی‏رود.

فکر می‏کنید هدف اصلی محمود احمدی‏نژاد از حضور در جلسات مجمع عمومی و جنجال‏هایی که برپا می‏شود، چیست؟

من به عنوان یک ناظر، فکر می‏کنم که ایشان دارند از این موقعیت فقط بهره‏برداری شخصی می‏کنند. برای اینکه برای ایشان فقط مهم این است که هرطور شده در رسانه‏های خارجی مطرح باشند.

البته برای حیثیت و اعتبار کشور و ملت ایران حتماً مضر است و هیچ فایده‏ای هم ندارد. ولی برای ایشان فرقی نمی‏کند. موقعی که تصویرش چاپ شود، مثلاً آقای لاری‌کینگ با وی مصاحبه کند و ای‏بی‏سی نیم ساعت وقت بگذارد و با ایشان مصاحبه کند، فکر می‏کنند اتفاق مهمی افتاده است.

آقای احمد‏ی‏نژاد جا پای نخست‏وزیران یا نمایندگانی از ایران می‏گذارند که همواره در طول سده‏ی گذشته برای ایران حیثیت و آبرو خریده‏اند. ایشان به جایی می‏آیند که روزی دکتر محمد مصدق آمده است و برای ایران حیثیت خریده است. امروز جز تأسف و تأثر برای ملت ایران چیزی نمی‏ماند که به‏جای دکتر محمد مصدق و امثال او، چنین کسی دارد به عنوان نماینده‏ی کشور ایران وارد سازمان ملل می‏شود و توجه جهانیان به ایشان، در واقع، توجه به یک ضد قهرمان و یک ضد شخصیت است.

توجه ما روزنامه‏نگاران همیشه به سوی دو گروه از انسان‏ها جلب می‏شود؛ یا انسان‏هایی که فوق‏العاده از نظر شخصیتی و کارهایی که انجام می‏دهند، انسان‏های مثبت و والامقامی هستند و در چشم‏ جهانیان قابل ستایش‏اند؛ یا انسان‏هایی که ضد قهرمان‏اند. یعنی انسان‏هایی که کارهای خلاف انجام داده‏اند؛ جنایت کرده‏اند؛ ضد انسانی رفتار کرده‏اند؛ و با جهانیان ستیز داشته‏اند.

ایشان شاید این تفاوت را نمی‏شناسند و فکر می‌کنند این توجهی که به صورت منفی به ایشان می‏شود توجه مثبتی است و از این بابت حتماً لذت هم می‏برند.

آیا گروه پرشماری که آقای احمدی‏نژاد همراه خود آورده‏‏اند، در نیویورک نقشی هم دارند؟

تصور کنید خیل همراهانی که با ایشان آمده‏اند، چه هزینه‏ای را به مملکت تحمیل کرده‏اند. حدود دویست، سیصد نفر همراه با ایشان آمده‏اند. در صورتی که زمانی که زنده‏یاد دکتر محمد مصدق برای شکایت به سازمان ملل آمدند، خرج سفر خود را از جیب خودشان دادند. اصلاً به دوش ملت ایران سوار نشدند؛ آن‌هم برای چنان سفر افتخارآمیزی که داشتند.

ایشان روی دوش ملت هم سوار می‏شوند و این مخارج را هم برای ملت می‏آفرینند. این گروه، انسان‏هایی که مانند خودشان فکر می‏کنند را هم با خود می‏آورند که مایه‌ی آ‏بروریزی و بی‏‏حیثیتی ملت ایران می‏شود. نتیجه‏اش هم همین است که می‏بینید؛ جز تمسخر از سوی رسانه‏‌های جهانی و مردان و زنان سیاسی جهان، چیز دیگری حاصل نمی‏شود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

خوب سئوال .... چرا بعد از ١٠٠٠٠ هزار سال تاریخ .... ٢٥٠٠ سال تمدن .... و١٠٠ سال بعد از انقلاب مشروطه .... امروز ملت ایران راچنین نماینده ای .... نمایندگی میکند ..... خدایا زهی تاسف ....

-- بدون نام ، Sep 24, 2010

motaasefam baraye iran va irani

-- amir ali ، Sep 25, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)