تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر سعید محمودی درباره‌ی چهارمین دور قطعنامه‏‌ی تحریم‏‌ها علیه ایران

«تحریم‌ها جنبه‌ی نمادین دارند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

امروز چهارشنبه، نهم ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ میلادی، چهارمین دور قطعنامه‏ی تحریم‏ها علیه ایران، در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید.

Download it Here!

ساعاتی پیش از آغاز رأی‏گیری، پاسخی از جانب کشورهای عضو گروه وین در مورد بیانیه‏ی تهران که یک‌ماه پیش از این، در همین جهت تصویب شده، به ایران ارسال شده بود.

اما دولت ایران برخورد سردی با این پاسخ‏ها داشته و علی‏اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران گفته است: «فرستادن این پاسخ‏ها با اقداماتی که در نیویورک صورت می‏گیرد، در تناقض است.»

ساعتی پیش از تصویب این قطعنامه، با دکتر سعید محمودی، استاد روابط بین‏الملل در سوئد، گفت‏‌وگویی انجام داده‏ام:

انتظار این است که این قطعنامه تصویب بشود. در حال حاضر این انتظار نیز وجود دارد که دست‏کم سه کشور به آن رأی منفی بدهند که‏ به‏خودی‏خود نشان‏دهنده‏ی آن است که اتفاق‏نظر کامل روی این تحریم‏ها وجود ندارد.


دکتر سعید محمودی

حتی اگر این سه کشور رأی ممتنع هم بدهند، باز از نظر سیاسی، تفاوت عمده‏ای با دفعات قبل ایجاد خواهد شد و به این معنا است که تحریم‏هایی که صورت می‏گیرد، از مشروعیت و پشتیبانی کافی سیاسی که مورد نظر و خواسته‏ی امریکا بوده، برخوردار نیست.

به‏نظر من، ایران در چند ماه گذشته و به‏خصوص بعد از معاهده‏ای که در تهران با ترکیه و برزیل تصویب کرد، ابتکار عمل سیاسی را تا حدود زیادی به‏دست گرفت.

شما در مصاحبه‏ای که پیش از این با ما داشتید گفتید که برخورد امریکا با این مسئله شتاب‏زده بود. چرا امریکا این شتاب را داشت؟

اصرار و فشار سنگین امریکا برای متقاعد کردن بقیه و بعد چشم‏پوشی از تعداد زیادی از تحریم‏های سنگینی که در ابتدا و در نسخه‏ی اصلی مورد نظر بود، به‌منظور قانع کردن چین و روسیه و در این جهت که این تحریم‏ها به‏هرقیمتی تصویب شوند، نشانه‏ی آن است که برای امریکا جنبه‏ی نمادین سیاسی این تحریم‏ها اهمیت بسیار بیش‌تری داشته و دارد تا جنبه‏ی عملی آن.

محتوای تحریم‏های مرحله‏ی چهارم در کجا برای ایران خطرناک‏تر است و کجا ایران بیش‌تر با تبعات آن درگیر می‏شود؟

بر مبنای آن‏چه تاکنون منتشر شده، این تحریم‏‌ها موارد تازه‏ای را دربرنمی‏گیرد و همان تحریم‏های سه قطعنامه‏ی قبلی است. تنها تفاوتش این است که دامنه‏ی آن گسترده‏تر شده است.

مثلاً پیش از این، فروش پاره‏ای اسلحه به ایران ممنوع بود. حالا تعداد آن‏ها را اضافه کرده‏اند. مقدار زیادی از دارایی‏های ایران نیز در خارج مسدود شده بود. این مورد هم قرار است گسترده‏تر بشود. سفر پاره‏ای از مسئولین ایرانی به خارج از ایران محدود و یا ممنوع بود، حال تعداد افرادی که شامل این منع می‏شوند، بیش‌تر خواهد شد.

این تحریم‏ها البته در درازمدت در وضعیت ایران قطعاً تأثیر خواهند داشت، ولی در کوتاه‏مدت، بیش‌تر جنبه‏ی نمادین و سیاسی دارند.

تحریم‏هایی که روی ایران خیلی مؤثرترند، الان مدت‏ها است به‏طور مؤثر و دقیق دارند اجرا می‏شوند. این تحریم‏ها خارج از شورای امنیت، با پایه‏ریزی امریکا و با کمک و هماهنگی با کشورهای غربی، در زمینه‏های مختلفی که زیاد هم راجع به آن‏ها بحث نمی‏شود، به‌طور مرتب روی ایران اجرا می‏شوند.

به‌عنوان مثال؟

فروش موادی که برای تولید صابون، تولید مواد دفع آفات کشاورزی و ... لازم است.

بنابراین در این زمینه‏ها ایران بسیار در تنگنا قرار گرفته و خرید این‏گونه مواد از بازار سیاه و یا دست چهارم و پنجم با هزینه‏های بسیار گزاف، برای ایران خیلی سنگین‏تر است تا تحریم‏هایی که شورای امنیت به‌صورت رسمی علیه ایران تصویب می‏کند.

آقای محمودی، مواردی که برشمردید، تحریم‏هایی هستند که به نظر می‏آید، به‌طور مستقیم با زندگی روزمره‏ی مردم ارتباط داشته باشند. اما تحریم‏های تسلیحاتی نیز در مورد ایران وجود دارند. مانند ممنوعیت هرنوع مبادلات تجاری تسلیحاتی که به فناوری بالستیک کمک کند. آیا چنین تحریم‏هایی برای دولت‏ها، دست‏کم در این شرایط، مهم‏تر از تحریم‏هایی نیستند که به حوزه‏ی زندگی مردم برمی‏گردد؟

همین‏طور است. اما در حال حاضر هم تقریباً هیچ کشوری سلاح‏هایی را که نام بردید، به ایران نمی‏فروشد. حتی زمانی هم که کشوری می‏خواهد خارج از تحریم‏های شورای امنیت، موادی را که مورد تحریم هم نیست به ایران بفروشد، این‏کار به‏سادگی صورت نمی‏گیرد. انواع و اقسام کنترل‏ها روی کشتی‏ها و هواپیماهای عازم ایران اعمال می‏شود.

موضوع مهم‏تر هم این است که خود ایران در خیلی از این زمینه‏ها تبدیل به یک تولیدکننده شده است. بیش‌تر موشک‏هایی که برای اسراییل و اروپا تهدید‏آمیز محسوب می‏شود و دائماً راجع به آن‏ها صحبت می‏شود، جزو تسلیحاتی است که در داخل ایران ساخته می‏شوند.

ولی به‏ قطعات واسط سازنده‏ی آن‏ها هم اشاره شده است. گویا این قطعات از کشورهای دیگر وارد می‏شوند.

درست است. منتها این قطعات معمولاً از کانال‏های رسمی وارد نمی‏شوند و احتمالاً این تحریم‏ها هم تأثیری روی این مسئله نخواهد داشت. یعنی ایران از همان کانال‏هایی که قبلاً داشته آن‏ها را تهیه خواهد کرد.

خبرگزاری «نووستی» روسیه از قول برخی خبرگزاری‏های دیگر، گزارش داده است که آقای احمدی‏نژاد در اعتراض به حمایت روسیه از قطعنامه‏ی تحریمی، از شرکت در «کنفرانس شانگهای» در تاشکند، پایتخت ازبکستان، منصرف شده است. با چنین واکنشی، آیا به‏نظر نمی‏آید که رهبران ایران، این‏بار تحریم‏ها را خیلی جدی تلقی کرده‏اند؟

این واکنش هم از نظر سیاسی نمادین است. ایران می‏خواهد نارضایتی خود را در وهله‏ی اول از عملکرد روسیه و بعد حتی چین در این قضیه نشان بدهد.

با توجه به روابط دوستانه‏ای که دست‏کم ایران از چگونگی ارتباط خود با روسیه و چین تلقی می‏کرد، انتظار تسلیم فوری آن‏ها در مقابل فشارهای امریکا را نداشت. به‏خصوص بلافاصله بعد از این که ایران ابتکارعمل به‏خرج داد و با خواسته‏ای که خود امریکا شش‌ماه پیش مطرح کرده بود موافقت کرد.
بنابراین این تصمیم آقای احمدی‏نژاد را می‏توان نشانه‏ی نارضایتی شدید سیاسی ایران از وضعی که پیش آمده، به‏حساب آورد.

با زمینه‏ی سیاسی‏ای که تصویر می‏کنید، فکر می‏کنید درحال حاضر، مناسب‏ترین راهی که دولت ایران می‏تواند درپیش بگیرد، چیست؟

ابتدا داخل پرانتز این توضیح را باید بدهم که وقتی راجع به پرونده‏ی اتمی ایران صحبت می‏شود، باید فوری مسائل سیاسی و این‏که در حال حاضر چه رژیمی در ایران حاکم است و چه کسی مسئول است را کنار بگذاریم و فکر کنیم علاوه بر ایران، تونس، مراکش و... عضو پیمان منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای هشتند که در داخل این پیمان یک‏سری حقوق دارند و قرار است برنامه‏ی تولید انرژی اتمی در ایران پیش برود.

اگر با این پیش‏شرط و دیدگاه نگاه کنیم، بدون این که فکر کنیم چه افرادی در داخل ایران مسئولیت دارند و چه می‏گویند، آن‌وقت به‏نظر من متوجه می‌شویم که رفتار شورای امنیت و شورای حکام نسبت به ایران بسیار زورگویانه بوده و پایه‏ی درستی نداشته است.

بیش‌تر مسئله هم این بوده که برنامه‏ی اتمی ایران ممکن است موجب تهدید امنیت اسراییل بشود. به‌همین خاطر، حرف آخر غرب این است که ایران باید کلیه‏ی برنامه‏ی اتمی‏اش را کنار بگذارد. در حال حاضر، خواسته این است که برنامه‏ی غنی‏سازی را کنار بگذارد.

البته ایران هرطور هم که بخواهد کوتاه بیاید و خود را در چهارچوب این پیمان نگاه دارد، باز تا برنامه‏ی غنی‏سازی به‏کلی قطع نشود و احتمالاً کل برنامه‏ی‏ اتمی ایران زمین گذاشته نشود، طرف مقابل به چیزی پایین‏تر قانع نخواهد شد.

به‌همین دلیل راهی برای ایران باقی نیست؛ جز این که رهبران ایران یک تصمیم عمده‏ی سیاسی بگیرند. شاید منافع نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور در درازمدت ایجاب می‏کند که در حال حاضر این برنامه را کنار بگذاریم تا در آینده و زمانی که روابط به‌نحوی می‏شود که اعتماد ایجاد می‏کند، مجدداً به سوی این برنامه برویم.

این تصمیمی است که گفتن آن ساده است، ولی با توجه به هزینه‏های عظیم و هنگفتی که در سال‏های گذشته روی این برنامه گذاشته شده، اجرای آن اگر غیرممکن نباشد، خیلی خیلی مشکل است.

امروز، ساعاتی پیش از آغاز رأی‏گیری، آمریکا، فرانسه و روسیه، سه کشور عضو گروه وین، پاسخ پیشنهادات ایران در معاهده‏ی تهران را برای ایران ارسال کرده‏اند. این به چه معناست؟ آیا جدیت تحریم‏ها را تغییر می‏دهد؟ راهی برای مذاکره باز می‏کند؟ یا احتمالاً پی‏گیری پیمان‏نامه‏ی تهران را ممکن می‏کند؟

به‏نظر من، پاسخی که امروز این سه کشور به ایران دادند و به‏خصوص واکنش ایران، نشان می‏دهد که دولت‏های غربی ضمن این که تحریم را اعمال می‏کنند، می‏خواهند راه مذاکره را هم باز بگذارند.
ولی با توجه به واکنش ایران نسبت به آن‌چه اعلام کرده است، مسائل مطرح شده در این پاسخ، تکرار همان مسائل گذشته است و تغییری در جهت‏گیری این کشورها داده نشده است. گمان نمی‏کنم بتوان به ازسرگیری مذاکرات با روی مثبت و در آینده‏ی نزدیک امیدوار بود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)