خانه > گوی سیاست > ایران > بیاطلاعی از محل نگهداری محمدتقی خلجی | |||
بیاطلاعی از محل نگهداری محمدتقی خلجیجسین علویalavi@radiozamaneh.comسه شنبه ۲۲ دیماه محمدتقی خلجی، از روحانیون نزدیک به آیتالله منتظری و آیتالله صانعی، در منزلش در قم بازداشت شد. فرزندش، مهدی خلجی، پژوهشگر الاهیات و سیاست اسلامی و نیز تحلیلگر مسائل ایران و شیعه در خاورمیانه، میگوید که از محل نگهداری پدرش هیچ اطلاعی ندارد:
آقای خلجی، بازداشت پدر شما چگونه صورت گرفته و دلایلی که برای این بازداشت مطرح کردهاند، چه بوده است؟ روز سهشنبه حدود ساعت پنج بعدازظهر، چهار نفر از ماموران وزارت اطلاعات یا کسانی که خود را مامور وزارت اطلاعات معرفی کردند، وارد منزل پدرم در قم شدند. آنها در را از پشت قفل کرده و تلفنها را قطع کردند و مشغول تجسس در خانه شدند. آنطور که خانوادهام به من اطلاع دادند، حتی رختخوابها و کابینتهای آشپزخانه را هم گشتهاند. بعد به کتابخانهی پدرم رفتهاند و بسیاری از یادداشتهای ایشان، سیدیها، نوارها و کامپیوتر ایشان را به همراه پاسپورتها و بلیط هواپیمایی که برای سفر به خارج داشتند، همه را ضبط کردهاند.
بعد از یک ساعت تجسس، پدرم را با خود بردهاند و وقتی خانوادهی من از آنها پرسیدند که ایشان را کجا میبرید؛ پاسخ شنیدهاند که فردا باید به دادگاه ویژهی روحانیت بروند. اما امروز که خانواده به دادگاه ویژهی روحانیت مراجعه کردهاند، آنها پاسخ درستی ندادهاند و گفتهاند هفتهی دیگر بیایید. در حال حاضر ما نمیدانیم ایشان دقیقا در کدام زندان نگهداری میشوند. یعنی ایشان در قم بازداشت هستند، ولی معلوم نیست در کدام زندان؟ ایشان در خانهی ما در قم بازداشت شدهاند. اما این که به کجا منتقل شدهاند را نمیدانیم. آیا در یکی از زندانهای قم هستند؛ به تهران برده شدهاند؟ نمیدانیم. آیا پدر شما سابقهی فعالیت سیاسی یا بازداشت و پیگرد قضایی داشتند؟ پدر من پیش از انقلاب سه بار زندان رفته بود. پس از انقلاب زندانی نشده بود، منتها چندین بار توسط وزارت اطلاعات بازجویی شده بود. پدر من از نظر سیاسی به هیچوجه فعال نبود؛ عضو هیچ دسته، گروه یا جریان سیاسی نبود. البته با برخی از سیاستهای جمهوری اسلامی موافق نبود و از روحانیون نزدیک به آیتالله منتظری و آیتالله صانعی است. در ماههای اخیر در دارالزهرای آقای محتشمی در ولنجک که مرکز تجمع اصلاحطلبان بود، در مجالس مذهبی سخنرانی میکرد و طبیعتا در سخنرانیهایش اشارههای سیاسی داشت و از سرکوب مردم به دست دولت انتقاد داشت. آخرین سخنرانی ایشان هم شب تاسوعا در منزل آقای صانعی بود که فایل صوتی و عکسهای آن در سایت آقای صانعی موجود است. ایشان در این سخنرانی هم به حملاتی که اخیرا به آقای صانعی شده، انتقاد کرد. همچنین از سرکوب مردم و فشار بر روی نامزدهای انتخاباتی مانند آقای کروبی و آقای موسوی، انتقاد کرد. هیچ مطرح نکردهاند که چرا در حالی که به خود ایشان را بازداشت کردهاند، پاسپورت ایشان و بقیهی اعضای خانواده را با خود میبرند؟ پدر و مادرم به همراه دخترم از ازدواج اول من که با مادرش در کرج زندگی میکند، قرار بود برای عید نوروز به امریکا بیایند و من میتوانستم بعد از ده سال برای اولین بار میزبان دخترم و پدر و مادرم باشم. آنها بلیط گرفته بودند که به دُبی بروند و تقاضای ویزا کنند. همهی فرمهای تقاضای ویزا را با خود بردهاند. حتی پاسپورت دختر من که در دست پدرم بوده و همینطور پاسپورت مادرم را گرفتهاند و گفتهاند که اعضای خانوادهی ما فعلا حق ترک کشور را ندارند. ظاهرا وزارت اطلاعات موافق نبوده که آنها به امریکا بیایند و مهمان من باشند. آنطور که گزارشها نشان میدهد، طی ماههای اخیر و پس از رویدادهای مربوط به انتخابات و بهویژه بعد از درگذشت آیتالله منتظری، فشار بر روحانیون مستقل و منتقد حکومت در حوزههای علمیه افزایش پیدا کرده است. تازهترین نمونهی آن هم اعلامیهی جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم در مورد مرجعیت آیتالله صانعی و زیر سؤال بردن این مرجعیت بود. فکر میکنید که این فشارها ادامه پیدا خواهد کرد؟ بله، فکر میکنم به طور کلی جمهوری اسلامی الان از هر موجود زندهی تاثیرگذاری نگران است؛ ولو اینکه این تاثیرگذاری در سطوح و دایرهی بسیار محدودی باشد.
طبیعتا روحانیونی که مخالف با حکومت و در عین حال دارای نفوذ اجتماعی هستند، میتوانند نگران کننده باشند. چون آنها میتوانند بخش عمدهای از بدنهی مذهبی جامعه را به جنبش سبز وصل کنند و مشروعیت مذهبی جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند. آقای منتظری یکی از این روحانیون بود که در میان مؤمنان و افراد متشرع و مذهبی نفوذ فراوانی داشت. آقای صانعی هم الان این نقش را دارند. طبیعتا روحانیونی که سرشناس هستند، مانند پدر من که خطیب بود و تقریبا در تمام شهرهای ایران او را میشناسند و چهل سال است که در شهرهای مختلف منبر رفته است، در میان حوزهای از مردم و در قلمرویی از لایههای اجتماعی تاثیر دارند. اگر چنین روحانیونی حکومت را تایید نکنند و یا از آن انتقاد کنند، میتواند برای حکومت منبع نگرانی باشد. وگرنه آنها افرادی نیستند که بخواهند علیه حکومت مبارزهی جدی بکنند. صرف این که بیان کنند که با سیاستهای جمهوری اسلامی موافق نیستند، میتواند از نظر جمهوری اسلامی تهدید کننده باشد. وگرنه پدر من پس از انقلاب هیچگونه فعالیت سیاسی جدیای نداشته، هیچگونه مقام و منصبی را هم نپذیرفته و در سالهای اخیر از نظر سیاسی کاملا منزوی بوده است. فقط بعد از ماجرای اعتراضها به نتایج انتخابات، چون ایشان از آقای میرحسین موسوی حمایت میکرد و به جریان روحانیون منتقد گرایش داشت، حکومت احساس خطر کرد. فکر میکنم تا زمانی که این بحران سیاسی در ایران حل نشده باقی بماند، فشار بر روحانیت هم خواهد بود و روحانیان منتقد میتوانند یکی از منابع جدی خطر و تهدید برای جمهوری اسلامی بهشمار بروند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|