تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

ترور علی‌محمدی؛ دامی برای سرکوب جنبش سبز؟

محمد ساجدین

ترور دکتر مسعود علی‌محمدی، استادیار فیزیک دانشگاه تهران، این سوال را در اذهان بسیاری ایجاد کرده است که چه کسی و با چه هدف و سناریویی این ترور را سامان‌دهی کرده است؟ گروه‌های موافق نظام یا مخالف نظام؟

برخی تحلیل‌گران معتقدند برخی نهادهای امنیتی - مافیایی و کودتاچی در جمهوری اسلامی بالاخص برای محکوم کردن جنبش سبز به خشونت‌طلبی و در نتیجه سرکوب جنبش به این عملیات دست زده‌اند.

ولی چه دلایلی می‌توان برای این تحلیل آورد؟ آن‌چه می‌آید صرفاً گزارشی از منظر طرفداران این نظریه است. این تحلیل اگر درست باشد پرده از یک سناریوی بسیار زشت در پس رفتار کودتاچی‌ها بر می‌دارد. برای کند و کاو در مورد انگیزه‌ی ترور مسعود علی‌محمدی باید مروری بر وقایع ماه‌های پس از انتخابات بکنیم.


مسعود علی‌محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران

به خاطر داریم که در یکی از دادگاه‌های فرمایشی ایام بعد از انتخابات در خبری آمد که در شعبه‌ی ١٥ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، شخصی به نام محمدرضا زمانی که به عضویت در انجمن پادشاهی ایران متهم است، محکوم به اعدام شده.

در ادامه‌ی خبر آمده بود انجمن پادشاهی ایران در تارنمای رسمی خود به آدرس تندر دات ارگ تایید کرده که محمدرضا علی‌زمانی یکی از اعضای این گروه است و نام مستعار وی در این انجمن بردیا بوده است.

و این‌که محمدرضا علی‌زمانی در رادیوی وابسته به انجمن پادشاهی ایران با نام تندر که از همین وب‌سایت قابل دست‌یابی است، فعالیت می‌کرده و این‌که وی ماه‌ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری، دستگیر شده و سپس در جریان سرکوب مبارزات اخیر به عنوان عامل شورش در دادگاه به نمایش درآورده می‌شود.

با مراجعه به سایت تندر که خود را سایت انجمن پادشاهی ایران معرفی می‌کند، می‌خوانیم:

«محمدرضا علی زمانی ملقب به بردیا، یکی از هموندان انجمن پادشاهی ایران است که در جلسه‌ی دوم دادگاه نمایشی برای سرکوب مبارزین، وادار به اعترافاتی شده است که تحت شکنجه از وی اخذ گردیده است. سخنان وی در دادگاه نمایشی انقلاب اسلامی همراه با پخش تلویزیونی بوده است.»

در پی دادگاه محمدرضا علی‌زمانی و دیگران رزیتا منطقی که مسئول انجمن پادشاهی ایران پس از دستگیری فرود فولادوند در ١٧ ژانویه سال ٢٠٠٧ بوده است، در مصاحبه‌ای، در پاسخ به این سوال مجری مبنی بر این‌که آیا انجمن پادشاهی ایران فعالیت مسلحانه دارد یا نه، ماهیت مسلحانه (بمب گذاری) داشتن انجمن پادشاهی را کاملاً رد کرده بود.

وی مدعی بود محمد علی‌زمانی و بقیه‌ی محکومین به اعدام هیچ ربطی به گروه (تقریباً مرده و کم اهمیت) انجمن پادشاهی ایران ندارند.

در ادامه‌ی آن مصاحبه رزیتا منطقی مدعی است که انجمن پادشاهی در هیچ کجای دنیا به جز لندن شعبه‌ای ندارد و رئیس ناپدید یا دستگیرشده‌ی آن هیچ سخن‌گویی در هیچ جا ندارد و وی، یعنی رزیتا منطقی، تنها مسئول دفتر این انجمن بعد از دستگیری فولادوند در مرزهای ترکیه، بوده است.

و این که سایت تندر و رادیو و تلویزیون وابسته به آن پس از دستگیری فولادوند توسط افراد ناشناسی که خود را منتسب به انجمن می‌کنند، تاسیس شده و قبل از آن وجود نداشته است.

وی از شخص مشکوکی به نام جمشید شارمهد که علی‌الظاهر مجری اصلی تلویزیون تندر در لس‌آنجلس است نام می‌برد و انتساب او به فرود فولادوند را رد می‌کند و ادعا می‌کند گروه جمشید شارمهد احتمالاً وسیله‌ای برای جذب و به تله انداختن مخالفین نظام باشد چون بسیاری کسانی که با جمشید شارمهد تماس گرفته‌اند، در بین محکوم به اعدام شدگان هستند.

با مراجعه‌ای به برنامه‌های جمشید شارمهد در سایت تندر متوجه می‌شویم که او فردی فاشیست‌مسلک، بسیار بددهن و بی‌ادب است که جز فحش به پیامبر و سلمان فارسی و ائمه معصومین شیعه و توهین به اعراب و بنیان‌گزار جمهوری اسلامی و تاکید فوق‌العاده زیاد بر این‌که تمام اصلاح‌طلبان اعم از آیت‌الله عظمی ‌منتظری تا ابراهیم یزدی دست‌شان با حکومت در یک کاسه است و این‌که خلخالی صادق‌تر از منتظری بوده است چون اسلام حقیقی را نشان داده، صحبت دیگری بلد نیست.

توهین‌های او به اسلام بیش از آن‌که واقعی و طبیعی به نظر برسند، بسیار ناشیانه‌اند و به بیننده احساس فیلم بازی کردن را القا می‌کنند. به همین ترتیب است برنامه‌های رادیویی تندر در آن سایت که شو است با برنامه‌ی مستند و زنده.

به زمان حال و ترور دکتر مسعود علی‌محمدی بازگردیم. اگر دقت کرده باشیم، تنها ساعاتی پس از ترور دکتر مسعود علی‌محمدی در مقابل منزلش در قیطریه تهران، گروهی با عنوان تکاوران تندر، انجمن پادشاهی ایران، سربازان وفادار به فرود فولادوند در اطلاعیه‌ای در سایتی در آدرس تکاوران(خط تیره)تندر دات تک، با عنوان یورش دلاورانه فرزندان ایران و ترور مسعود محمدی با ماده‌ی منفجره در تهران ترور علی‌محمدی را از طرف انجمن پادشاهی بر عهده گرفت.

در بالای وب‌سایت این گروه علائمی از ملی‌گرایی افراطی مربوط به ایران باستان و اهورا مزدا و برخی علائم سنگ‌نوشته‌های تخت جمشید به چشم می‌خورد (گو این‌که تنظیم‌کنندگان خواسته‌اند مشابهتی میان محتوای این سایت و برخی شعارهای سبزها مثل استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی القا کنند).

لینکی هم به مجموعه‌ی سخن‌رانی‌های ضداسلام فرود فولادوند بانی انجمن و گروه کوچک و بی‌اهمیت پادشاهی ایران وجود دارد که ظاهراً تا قبل از ناپدید شدنش در سال ٢٠٠٧ از طریق تفسیر قرآن به تبلیغ علیه اسلام می‌پرداخت، به اضافه‌ی لینک‌های متعددی در مورد آموزش فنون مبارزه‌ی خیابانی و شهری، بانک اطلاعات اسلحه‌شناسی، استراق سمع، اسلحه شوک الکتریکی و موارد مشابه(!).

درمتن اطلاعیه‌ی این سایت در مورد ترور دکتر علی‌محمدی آمده است:

«بامداد امروز طی یک عملیات هماهنگ و برق‌آسا توسط فرزندان دلیر ایران، مسعود محمدی، از مزدوران رژیم اسلامی و استاد دانشگاه تهران در زمینه‌ی انرژی هسته ای، با ماده‌ی منفجره و از راه دور ترور شد.

این مزدور از عناصر اصلی توسعه‌ی برنامه‌ی اتمی رژیم اسلامی در سال‌های اخیر بود که در سرکوب مردم در حوادث اخیر به عنوان لباس شخصی نیز نقش موثر و فعال داشت. لازم به توضیح است قبل از این عملیات، بارها به این مزدور هشدار داده شده بود.

ما بار دیگر به تمام عناصر و مزدوران رژیم اسلامی هشدار می‌دهیم دست از همکاری با جنایت‌کاران مسلمان بردارید، در غیراین‌صورت سرنوشت خوشی در انتظار شما نخواهد بود، و دیر یا زود در آتش خشم فرزندان ایران گرفتار می‌شوید. پاینده ایران، کوبنده تندر فولادوند، برافراشته پرچم سه رنگ شیر و خورشیدنشان. تکاوران تندر - انجمن پادشاهی ایران»

در قسمت دیگری از پیام این سایت در مورد ترور دکتر علی‌محمدی با لحنی یادآور لحن ناسیونالیسم افراطی حزب نازی آلمان در زمان هیتلر آمده است:

«ما نه اصلاح‌طلب هستیم، نه دنبال‌روی جریان سبز و لجن‌مال شده‌ی اسلامی، و نه هوادار جناح غالب یا مغلوب رژیم تازی‌تباران.

ما خواهان برقراری یک حکومت ناسیونالیست ایرانی و سکولار با رعایت موازین سوسیالیسم و عدالت برای همه و برقراری آیین ریشه‌ای و احیای قدرت ایران در حد عهد هخامنشیان و حتی فراتر از آن، و تضمین سربلندی ایران و ایرانی و زدودن آیین ١٤٠٠ ساله‌ی تازی از ایران هستیم و برای این هدف خود تا پای جان می‌جنگیم.

این‌ها اهداف ما و آرمان‌های فرود فولادوند، رهبر انجمن پادشاهی ایران، می‌باشد و در راه رسیدن به هدف خود هر بهایی که لازم باشد می‌پردازیم.»

در پایین این اطلاعیه عکس دکتر علی‌محمدی با مهر قرمز «ترور شد» و علامات هلهله و شادی به چشم می‌خورد. دعوت به خشونت و کشتار از سر و پای این اطلاعیه و سایت می‌بارد. تمام جزئیات این سایت مو به مو متناقض با روش‌های مورد تاکید مبارزات غیرخشونت‌آمیز و مسالمت‌آمیز است.

مثلاً در پایین این اطلاعیه مطلب دیگری وجود دارد با عنوان ما افتخار می‌کنیم که محاربیم با این محتوای بسیار مشکوک و خشن که:

«آری ما محاربیم، ما با افتخار محاربیم، ما محاربیم چون ترسی از کشتن یا کشته شدن در راه آزادی ایران نداریم، ما محاربیم چون آزاده‌ایم، ما محاربیم چون حق با ماست، ما محاربیم چون از حق‌مان کوتاه نمی‌آییم، ما محاربیم چون چیزی برای از دست دادن نداریم.

ما محاربیم چون هیچ نیرویی قادر به بازداشتن ما از حرکت آزادی‌بخشمان نیست، آری ما با افتخار محاربیم پس بکشید از ما هر آن‌چه می‌توانید و می‌کشیم از شما هر آن‌چه بتوانیم...»

یعنی نوشته‌ی ‌فوق رسما به کشتن و کشته شدن و خون و خون‌ریزی دعوت می‌کند.

از طرف دیگر در سایت تندر دات ارگ که به آن در ابتدای این نوشتار اشاره شد تیتر خبری وجود دارد با عنوان ترور مسعود علی‌محمدی به دست عوامل جمهوری اسلامی که درست بر عکس خبر قبلی انتساب ترور دکتر مسعود علی‌محمدی به انجمن پادشاهی ایران را کاملاً تکذیب می‌کند، ولی کاملاً موافق با سایت قبلی، دعوت به خشونت و آدم‌کشی می‌کند.

در بخشی از اطلاعیه‌ی این سایت در رد و انکار سایت قبلی به انجمن پادشاهی آمده است:

«تارنمای takavaran-tondar.tk از سوی بخش سایبری سپاه پاسداران آماده و منتشر می‌شود. هدف از تاسیس این سایت، در کنار سایر سایت‌های ضد انجمن پادشاهی، به دام انداختن مشتاقان پیوستن به انجمن پادشاهی، حمله‌ی تبلیغاتی به یاران شناخته شده‌ی انجمن پادشاهی و در آخر، در صورت شکست دو هدف اول، تولید خوراک تبلیغاتی برای رژیم جمهوری اسلامی است.

تکآوران انجمن پادشاهی برای اجرای عملیات نظامی خود و کشتن دشمنان ایران با کسی رودربایستی ندارند و برای اجرای عملیات خود پیشآپیش مسولین خارج کشور را برای پشتیبانی تبلیغاتی آگاه می‌کنند.

انجمن پادشاهی ایران نیازی به سربه‌نیست کردن یک استاد دانشگاه ندارد، مضافا بر آن‌که آن استاد نه تنها پشتیبان دولت نبود بلکه با انجمن نیز در یک جبهه قرار داشت. بر همه‌ی مبارزین راستین آریابوم است که به دام نیرنگ‌های رژیم درمانده، مفلوک و کلافه‌ی اسلامی نیفتند.

قدرت این مبارزه بیش از آن است که با چنین ترفندهای جنایی- تبلیغاتی بتوان آن را دچار وقفه کرد. پاینده ایران، برقرار آیین ریشه‌ای و کوبنده تندر.»

یعنی این سایت هم مانند سایت قبلی از واژه نظامی تکاور در معرفی خود استفاده می‌کند، تنها با این فرق که مسئولیت ترور را بر عهده نمی‌گیرد و کمی لحن آرام‌تری دارد.


«خیلی ها سبز هستند ولی قطعاً هرکسی که خشونت می‌ورزد یا دعوت به خشونت و مبارزه‌ی مسلحانه و غیر مسالمت‌آمیز می‌کند سبز نیست»؛عکس از وبلاگ فانوس آزاد

لحن سخنان خشونت‌طلب این سایت هم مانند قبلی کاملاً با روح بیانیه‌های سران سیاسی و فکری جنبش سبز یعنی موسوی و کروبی و خاتمی در داخل و بقیه در خارج (مانند روشنفکران مذهبی، چپ‌ها، لیبرال‌ها و...) مغایر است. جالب آن‌که این سایت بخش آلمانی هم دارد.

در خبری متفاوت سایت فارسی العربیه اطلاع داد که گروهی از طرف‌داران رادیکال جنبش سبز با عنوان جبهه‌ی آزادی ایران مسئولیت ترور دکتر علی‌محمدی را بر عهده گرفته‌اند. یعنی در خبر العربیه از تندر خبری نبود:

«یک گروه ناشناخته‌ی ایرانی به نام «جبهه آزادی ایران» با صدور بیانیه‌ای که نسخه‌ای از آن به «العربية.نت» ارسال شد، ترور مسعود علی‌محمدی دانشمند هسته‌ای ایرانی را که بامداد امروز سه‌شنبه ١٢/١/٢٠٠٩ در پی انفجار یک بمب در تهران به قتل رسید، بر عهده گرفت.

در این بیانیه آمده است عناصر این گروه «امروز ساعت هفت و نیم صبح مسعود علی‌محمدی نایب‌رئیس دانشگاه تهران» را ترور کردند.

در بیانیه‌ی یاد شده در العربیه فارسی که لحنی به ظاهر بسیار سلطنت‌طلبانه دارد، مقتول به طرز بسیار ساده‌لوحانه‌ای متهم شده که اسامی اساتید و دانشجویانی که در راه‌پیمایی بر ضد رژیم شرکت کرده‌اند را در اختیار نیروی انتظامی قرار داده است.

قابل تامل‌ترین نکته در مورد اعلامیه گروه یاد شده آن است که در بالای آن، سمبل گروه که علامتی است از دستی با کف دست سیاه و انگشتان سبز به نشانه‌ی جنبش سبز با پس‌زمینه‌ی خورشید (احتمالاً به معنای سمبل رادیکال بودن یا نظامی بودن یا سلطنت‌طلبی) دیده می‌شود.

هر دو سایت تندر منتسب به انجمن پادشاهی و گروه موسوم به جبهه‌ی آزادی ایران بیش از آن‌که واقعی به نظر برسند، جعلی و برساخته‌ی ‌نهادهای نظامی - امنیتی کودتاچی به نظر می‌رسند.

هدف آن است که جنبش سبز با این عناوین به خشونت و ترور و وحشی‌گری و اغتشاش محکوم شود و در پی آن با زمینه‌سازی برای دستگیری بیشتر و حتی اعدام بعضی از دستگیرشدگان وقایع اخیر به جرم خشونت و ترور و ضدیت با اسلام و دست داشتن در ترور اشخاص انقلابی یا اساتید اتمی چون دکتر علی‌محمدی، به سرکوب جنبش سبز بپردازند.

در واقع الگوی برگرفته برای سرکوب جنبش سبز از برخی جهات (ولی این بار بسیار پیچیده‌تر) مشابه الگوی مواجهه با گروه مسلح سازمان مجاهدین خلق یا منافقین در دهه‌ی اول انقلاب است.

ولی تفاوت اصلی آن‌جاست که مجاهدین گروهی مسلح بودند، ولی جنبش سبز جنبشی مدنی و عاری از سلاح و خشونت است و انتساب خشونت به آن دروغ‌بافی کودتاچی‌ها ست.

یک سوال پاسخ داده نشده این‌جا باقی می‌ماند و آن این‌که چرا دکتر مسعود علی‌محمدی و نه شخص دیگری، برای ترور انتخاب شده؟

این جانب متاسفانه اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم و در این زمینه می‌توان تنها به گمانه‌زنی‌هایی از قبیل امکان اطلاع ایشان از پاره‌ای اطلاعات به خاطر سابقه‌ی همکاری داشتن با نهادهای نظامی، طرف‌داری او از مهندس موسوی در انتخابات اخیر و تلاش برای زهرچشم گرفتن از اساتید دانشگاه منتقد دولت و موارد مشابه نام برد.

امیدواریم در این زمینه کسانی که مطلع‌اند هرچه بیشتر روشن‌گری کنند و دانسته‌ها را توسعه ببخشند.

نتیجه آن‌که این دسیسه‌های خطرناک و خشونت‌طلبانه مسئولیت رهبران و فعالین و طرف‌داران جنبش سبز در پایبندی و تقید به اصول مبارزه‌ی بی‌خشونت را از این مرحله به بعد صد چندان می‌کند.

ترور دکتر مسعود علی‌محمدی نشان می‌دهد که این تحلیل و هشدار برخی سران جنبش سبز که نهادهای نظامی و امنیتی حاکمیت بسیار علاقمند به انتصاب خشونت و حتی به خشونت کشیده شدن جنبش سبز هستند، کاملاً درست و مطابق مستندات است.

بعضی می‌خواهند جامعه را به خشونت بکشند و بعد وجئ یک دیکتاتوری نظامی برای برقراری امنیت و نفی خشونت را مجاز بدانند. ولی جنبش سبز جنبشی برای دموکراسی است که در هیچ حالی، حتی زیر شکنجه و فشار و خشونت بسیار، نباید از روش‌ها و اصول ضد خشونت خود دست بردارد.

یعنی الگوی مبارزه‌ی جنبش سبز باید به جای الگوهای صفر و یکی و حسینی و یزیدی دیدن اوضاع و شهادت‌طلبی بی‌جا، الگوی مبارزه‌ی ضدخشونت گاندی یا ماندلا یا عیسی مسیح باشد.

جنبش سبز باید از قاعده‌ی ببخش ولی فراموش مکن ماندلا و گنجی پیروی کند و حتی اگر تا سر حد جان هم تحت فشار از سوی خشونت‌طلبان حاکمیت برای توسل به خشونت قرار گیرد، از اصول مبارزه‌ی غیرخشونت‌آمیز عدول نکند.

اگر چه سبز بودن را نمی‌توان تعریف کرد، ولی ترور دکتر فقید علی‌محمدی را می‌توان آغازی برای تعریف سبز نبودن در نظر گرفت: خیلی ها سبز هستند ولی قطعاً هرکسی که خشونت می‌ورزد یا دعوت به خشونت و مبارزه‌ی مسلحانه و غیر مسالمت‌آمیز می‌کند سبز نیست.

این تنها پادزهر توطئه‌ی عمیقی است که از سوی نهادهای خشونت‌طلب طرف‌دار حاکمیت و خامنه‌ای و احمدی‌نژاد برای سرکوب جنبش سبز و دموکراسی طراحی شده است.

سرانجام پادزهر دیگر چنین توطئه‌ای نشان دادن و تاکید بر عدم مغایرت میان مسلمان بودن و سبز بودن است. اگرچه جنبش سبز جنبشی متکثر است که در آن از افراد بی‌دین تا کاملاً مذهبی وجو دارند، ولی ضددین نشان دادن جنبش سبز دقیقاً حربه‌ای است که دست توطئه‌گران امنیتی را در سرکوب سبزها بسیار بازتر می‌کند.

این از آن رو است که حفظ قسمت دین‌دار طرف‌دار حاکمیت برای حکومت بسیار مهم است و حکومت در پی آن است که تا ‌جای ممکن این طبقه را که شاید مهم‌ترین طرفدارانش در میان آن‌ها هستند، حفظ کند.

شاهد بودیم که فتوای آیت‌الله منتظری به عنوان یک فقیه برجسته از بسیاری بیانیه‌های صرفاً غیر دینی و سکولار در فروریختن مشروعیت رژیم در عمل موثرتر بود. همچنین در این راه نباید از نقش نواندیشی مذهبی غافل بود و از کارکرد نواندیشی دینی در جنبش غفلت کرد. البته که این سخن اصلاً به معنای طرد بی‌دینان از جنبش نیست.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

نکته جالبی هست که من جایی ندیدم اشاره ای به آن شده باشد و آن اینکه سایت ظاهرا تقلبی در ایران فیلتر نیست!!!

-- یاشار ، Jan 15, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)