خانه > گوی سیاست > ایران > «حذف هاشمی، جنبش مدنی را رادیکالیزه میکند» | |||
«حذف هاشمی، جنبش مدنی را رادیکالیزه میکند»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.com«آمدن یا نیامدن؟»، مسأله این است! طرح مسألهی آمدن هاشمی رفسنجانی به صحنهی عمومی در هفتهی جاری، حساسیتهای زیادی را برانگیخته است. امامت رییس مجلس خبرگان در نمازجمعهی چند هفته پیش با طرح مسایلی همراه بود که به مذاق طرفداران محمود احمدینژاد و رهبری خوش نیامد. از سوی دیگر، غیبت هاشمی در مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری سوالات زیادی را در باب اختلافات عمیق رهبری و کسی که بیشترین تأثیر را در رسیدن آیتاله خامنهای به جایگاه امروزش داشته، ایجاد کرده است. رهبر جمهوری اسلامی ایران در مراسم تنفیذ حرف از مردودی خواص زد که میشد چنین استنباط کرد که تیر سخنان آیتاله خامنهای بیش از همه متوجهی هاشمی رفسنجانی است. وقتی در اوایل هفته، بعضی سایتها از جمله سایت رسمی هاشمی رفسنجانی اعلام کردند که امامت نمازجمعهی این هفته برعهدهی اوست، میشد پیشبینی کرد که جمع بسیار زیادی فقط به خاطر همین خبر در نمازجمعهی هفتهی جاری حضور خواهند داشت. بهخصوص نماز اولیها که مورد انتقاد سایتهای حامی رییس جمهوری هستند. اما این خبر دوامی نداشت و در بعضی دوائر اعلام شد که این اتفاق نخواهد افتاد و چون رهبری نظام باید موافق اقامهی نمازجمعه تحت امامت هاشمی رفسنجانی باشد. از سویی نیز گفته شد که خود هاشمی رفسنجانی تمایلی به امامت جمعهی تهران در موقعیت فعلی ندارد. نهایتاً اعلام غیبت هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه از سوی حجتالاسلام سید رضا تقوی، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور، سوالهای دیگری را موجب شد. تقوی در گفت و گو با خبرگزاری فارس با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر حضور هاشمی رفسنجانی در نمازجمعهی این هفتهی تهران گفت که ایشان برای جلوگیری از هرگونه سوء استفادهی سیاسی و غیرقابل قبول از جایگاه نمازجمعه در نمازجمعه شرکت نمیکند. در همین رابطه، نظر مسعود سفیری، تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار ساکن آمریکا را جویا شدم.
آقای سفیری به نظر شما نیامدن هاشمی رفسنجانی به نمازجمعهی این هفتهی تهران نشانهی چه مسایلی میتواند باشد؟ در واقع این نکته دو روی دارد. یک روی آن این است که ما بفهمیم هاشمی رفسنجانی خودش خواسته است نیاید که بیانیهی آخرینش در واقع این را به ما میگوید. و یک روی سکه هم این است که آقای هاشمی رفسنجانی تا اطلاع ثانوی احتمالاً از امامت نمازجمعهی تهران کنار گذاشته شدهاند. اگر روی دوم را بپذیریم، من میتوانم بگویم که پروژهی حذف هاشمی کلید خورده است.
آیا حذف احتمالی هاشمی رفسنجانی، مقدمهچینیهایی لازم خواهد داشت، یا به همین ترتیب که داریم میبینیم ایشان دارند پله پله از صحنههای مختلف حذف میشوند؟ حذف هاشمی رفسنجانی از لحظهای کلیک خواهد خورد که احتمالاً کروبی، موسوی و یا خاتمی دستگیر بشوند که فعلاً برای جناح احمدینژاد و جناح آقای خامنهای این قضیه مطرح نیست و بیشتر بهعنوان یک تئوری مطرح میشود، که افکار عمومی را تست بکنند. به خاطر اینکه اعتقاد دارند اگر یکی از این آقایان دستگیر بشود یا هر سه دستگیر بشوند، سیستم رادیکالیزه میشود. یعنی جنبش مدنی رادیکالیزه میشود و با این جنبش رادیکالیزه چه میخواهند بکنند؟ افکار بینالمللی را هنوز تست نکردهاند! به نظر من بیشتر دارند میترسانند، رعب و وحشت میاندازند. اما اگر چنین حادثهای صورت بگیرد، در واقع بعد از آن هاشمی رفسنجانی منزوی خواهد شد و احتمالاً پست مجمع تشخیص مصلحت را از دست خواهد داد و تنها پست ریاست مجلس خبرگان را خواهد داشت. و آن وقت این سوال مطرح میشود که آیا ایشان حاضر است از این ظرفیت سوخته بهنام مجلس خبرگان یکبار برای همیشه استفاده کند یا خیر؟ با توجه به موضعگیریهای مجلس خبرگان و اکثریت آن در طول دو ماه گذشته، ایشان چه استفادهای میتواند از این جایگاه ببرد؟ اگر آقای هاشمی رفسنجانی تنها با صدور یک بیانیه، درخواست استیضاح و یا عزل رهبر را مطرح بکند ـ این از اختیارات قانونی رییس مجلس خبرگان است، یعنی رییس مجلس خبرگان میتواند دستور کار یک جلسه را بنویسد و برای افکارعمومی اعلام کند ـ نفس وجود یک بیانیه و چنین کلماتی در ذات آن بیانیه میتواند بحران و شکافی سیاسی در آرایش نیروهای سیاسی در ایران را به حداکثر برساند. آنوقت است که نظام چارهای ندارد که با آقای هاشمی برای آخرین بار برخورد بکند و آن دیگر نقطهای است که راه برگشتناپذیر و راه سقوط قطعی سیستم روحانیت در ایران چنین خواهد بود. چون هنوز اعتقاد دارم که روحانیت سنتی امیدوار است که با توجه به اقشار سنتی که در کشور وجود دارند، خودش را از حاکمیت جدا بکند و نجات بدهد. آیا آقای هاشمی رفسنجانی به تنهایی میتوانند رهبر را استیضاح بکنند یا نیاز به حداقل دوسوم از آراء دارند، تا این کار را انجام بدهند؟ نه من منظورم این است که در واقع هاشمی رفسنجانی از پست خودش یک استفاده سیاسی بکند. قطعاً احتیاج به دوسوم آراء دارند، آییننامهی داخلی دارد و هر چیز دیگری. اما هاشمی رفسنجانی میتواند با صدور یک بیانیه که دستور کار مجلس خبرگان است، نظام را در برابر یک بحران جدی قرار بدهد و شخص آقای خامنهای را در برابر افکار عمومی و افکار اجتماعی قرار بدهد. سوالی که در نهایت وجود دارد این است که اگر این مسیر بخواهد به حذف آقای هاشمی رفسنجانی بیانجامد، بخشی از نیروهای میانی در کشور نیز حذف میشوند. تأثیر حذف این نیروها در کل ساختار نظام چه خواهد بود؟ برای تعادل سیاسی در یک کشور، بهویژه در کشور ما در شرایط فعلی، حذف نیروهای میانه به رادیکال شدن فضا بیشتر کمک میکند. آقای خامنهای و جناحش اگر هاشمی رفسنجانی را از سیستم حذف بکنند، راه گفت و گوهای احتمالی را در آینده با مردم قطع خواهند کرد. اگر روزی کسی بتواند مرضیالطرفین بین دو جناح حاکم و جنبش مدنی شود و برابر جناحی که جنبش مدنی را سرکوب کرده است بایستاد و این دو دیدگاه را بهم نزدیکتر بکند و شاید راهحلی برای برونرفت از بحران کنونی کشور ایجاد بکند، آن شخص آقای رفسنجانی است. اگر هاشمی رفسنجانی حذف بشود، هیچ کس در کشور دارای چنین پتانسیلی نخواهد بود. خبر مرتبط: • هاشمی خطیب جمعه این هفته نیست
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|