تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
بخشی مصاحبه روزنامه آلمانی "تاتس" با خانم "اديت زرتال"

چرا هانا آرنت در اسراييل مورد نفرت است؟

احمد سمايی
samayee@web.de


هانا آرنت - فیلسوف فقید آلمانی

اشاره:
۱۴ اکتبر(۲۲ مهر) امسال مصادف بود با صدمين سالگرد تولد خانم "هانا آرنت"، انديشمند نامدار آلمانی که به سبب اصل و نسب يهودی‌اش، در جريان جنگ جهانی دوم از کشورش مهاجرت کرد و پس از جنگ به تابعيت آمريکا درآمد. آرنت گرچه مخالف آن بود که فيلسوف ناميده شود،‌ اما اکثر آثارش به مباحث فلسفه و از جمله فلسفه سياسی اختصاص دارند. او البته با اصطلاح "فلسفه سياسی" هم ميانه خوشی نداشت و خود را بيشتر واضع و طراح تئوری‌های سياسی می‌دانست.

هانا آرنت برای علاقه‌مندان به فلسفه و سياست در ايران هم نامی غير‌آشنا نيست. علاوه بر شماری از مقالات وی، دستکم سه اثر از او با نام‌های "خشونت"، "توتاليتاريسم يا حکومت ارعاب و کشتار" و "نوشته‌ی ‌هانا آرنت" هم به فارسی ترجمه شده‌اند.

به رغم ريشه‌های يهودی آرنت، به غير از کتاب "آيشمن در اسراييل" که حاوی گزارش‌های او از محاکمه آيشمن در بيت‌المقدس است هيچ‌کدام از کتاب‌هایش به زبان عبری ترجمه نشده‌ است. کتاب يادشده يکی از عوامل چالش ميان دولتمردان، نخبگان و بخش‌هايی از جامعه اسراييل با هانا آرنت بوده است و لذا ترجمه آن به زبان عبری در سال ۱۹۹۷، يعنی ۳۴ سال پس از انتشار، باز هم به بحث و جدلی بزرگ در ميان يهوديان راه برد. چنان که در مصاحبه زير هم خواهيم خواند جامعه اسراييل کماکان با اين انديشمند و شماری از آراء و مواضع او درباره رويکرد و سياست‌های يهوديان در دوران قبل و بعد از جنگ جهانی دوم مشکل دارد.

آرنت به عنوان يک يهودی که مدتی به صهيونيسم نيز دلبستگی معينی داشت به عملکرد "شوراهای يهوديان" و مشی تسليم‌طلبانه و همکارانه اين شوراها در قبال رژيم هيتلری انتقادات معينی داشت. این شوراها در دوران گرگتازی آلمان نازی در اروپا به توصيه اين رژيم به عنوان واسط مردم عادی يهودی و دستگاه اداری و نظامی نازی‌ها به وجود آمده بودند. آرنت همچنين به رغم خشنودی از تشکيل دولت اسراييل، از مبانی قوم‌گرايانه و مذهبی آن که به تضييق حق فلسطينان انجاميده و مانع سربرآوردن يک کشور دو مليتی شده نيز، ناخرسند بود.

سال ۱۹۶۱ هم که آدولف آيشمن، از کارگزاران ارشد رِژيم هيتلری،‌ در اسراييل به محاکمه کشيده شد در گزارش‌هايی که آرنت برای نشريه "نيويورکر" تحرير کرد با نگاه دادستان که آيشمن را تجسم رژيم توتاليتر نازی‌ها معرفی می‌کرد از در چالش در‌آمد و او را به نشناختن سازوکار رژيم‌های توتاليتر و بهره‌گيری سياسی از محاکمه به سود صهيونيسم متهم نمود. همه اين‌ها سبب شد که رهبران و بنيانگذاران اسراييل و بخش بزرگی از نخبگان و مردم عادی اين کشور به آرنت همچون کسی که به منافع يهوديان پشت‌پازده است بنگرند. ۳۱ سال پس از فوت آرنت، در حالی‌که هم نسل‌های جدیدی در اسراييل سربر‌آورده‌اند و هم جامعه اين کشور همگونی و انسجام سابق را ندارد باز هم کماکان مناسبات اين جامعه با او و عقايد و ديدگاه‌هايش عاری از تنش نيست. مصاحبه‌ای که روزنامه آلمانی "تاتس" با خانم "اديت زرتال" انجام داده حاوی جنبه‌هايی از عوامل و علت‌های اين تنش است.

خانم اديت زرتال، پرفسور تاريخ معاصر يهود در دانشگاه‌های اسراييل است. کتاب او با نام "مرگ و ملت/هولوکاوست در گستره عمومی اسراييل" که سال ۲۰۰۳ انتشار يافت اثری است دانشگاهی ‌یه نوع نگاه يهوديان به ماجراها و فجايع دوران جنگ جهانی دوم. زرتال که در عين حال يکی از آرنت‌شناسان سرشناس اسراييل به‌شمار می‌رود اخيرا به اتفاق همکارش، آقای "موشه سوکرمان" کتابی منتشر کرده است با نام "هانا آرنت/يک نيمه قرن چالش".

متن اصلی مصاحبه زير در شماره ۱۴ اکتبر روزنامه آلمانی تاتس به چاپ رسيده است.


تاتس: خانم زرتال،‌ آثار خانم هانا آرنت تا کنون به عبری ترجمه نشده‌اند. او هنوز هم در اسراييل مورد نفرت است. چرا؟
زرتال: نفرت غيرعادی نسبت به آرنت يک پديده جالب و در عين حال تاسف‌بار است. چرا که اين نفرت از رهگذر مطالعه و نقد آثار او به وجود نيامده است. در واقع کمتر کسی در اسراييل اين آثار را خوانده است. از اين رو می‌توان اين نفرت را نوعی هيستری و واکنش بيمارگونه تلقی کرد که معمولا در برابر يک امر يا پديده ظاهرا تهديدکننده و دهشتناک بروز می‌کند و تنها به لحاظ روانشناختی قابل توضيح و تبيين است.

تاتس:اخيرا يک خانم پروفسور سرشناس در تلويزيون اسراييل گفته است که اگر کتاب "نبرد من" هيتلر به عبری ترجمه شود، بلافاصله نوبت آثار هانا آرنت خواهد رسيد. اين نگاه نفی‌آميز نسبت به آرنت از کجا می‌آيد؟ آيا به خاطر موضع و ديدگاه ويژه او نسبت به صهيونيسم است؟
زرتال: به باور من علت همين است که شما گفتيد، چرا که آغاز مخالفت با آرنت به دهه سی قرن گذشته برمی‌گردد و صرفا از ۱۹۶۱ که گزارش‌های وی از دادگاه آدولف آيشمن در بيت‌المقدس بحث و جدلی داغ برانگيخت شروع نشده است. به عنوان نمونه می‌توان به چالش آرنت با گرشوم شالوم در سال‌های قبل از جنگ اشاره کرد. شالوم آرنت را متهم می‌کرد که نسبت به مصالح يهوديان توجه و درک لازم را ندارد. آرنت ابتدائا صهيونيسم را کنشی انقلابی در تاريخ يهوديان تلقی می‌کرد. به باور او صهيونيسم آغاز خودشناسی و خودباوری يهوديان و آغاز بازگشت آنها از برهوت بی‌هويتی به درون تاريخ است.

تاتس: ولی آرنت بعدا نگاه ديگری به صهيونيسم پيدا کرد.
زرتال: بله، او به زودی متوجه جنبه منفک‌ساز و قوم‌گرايانه صهيونيسم و خشونت نهان و بالقوه درون آن شد و آن را مغاير با مبانی و ارزش‌های يک حکومت مدنی ارزيابی کرد. او به ويژه با تفوق نظاميگری در درون حکومت اسراييل و با وابستگی آن به قدرت‌های بزرگ توافقی نداشت و آن را منشا انزوای فزاينده اسراييل و نفرت روزافزون در منطقه تلقی‌ می‌کرد. در واقع آرنت هيچگاه حاضر نشد صهيونيسم و دولت برآمده از آن را به عنوان يک پروژه نظامی و رسالت‌گرايانه که اسکان مجدد در سرزمين آبا و اجدادی يهوديان را بر پرچم خود نوشته بود مورد تاييد قرار دهد. مخالفت آرنت با جنبه‌های رانشی و دافعه حکومت اسراييل نسبت به اقليت‌ها قومی ديگر به گونه‌ای اجتناب‌ناپذير به چالش وی با نمايندگان و مدافعان صهيونيسم تجسم‌يافته در حکومت اسراييل منجر شد.

تاتس: در تشديد اين چالش، گزارش‌های منتقدانه آرنت از محاکمه آدولف آيشمن در بيت‌المقدس، چه نقشی داشته است؟
زرتال: اين گزارش‌ها هم به نوبه خود در شکاف آرنت با راويان قرائت رسمی و حکومتی از صهيونيسم نقش قابل اعتنايی داشته است. البته خشم از آرنت در اسراييل به انتقاد او از موضع منفعلانه شوراهای يهودی اروپا در قبال رژيم هيتلری هم بی‌ربط نيست. آرنت البته تاکيد داشت که اين شوراها در شرايط حاکميت تام و تمام ترور بی‌عمل نبودند و می‌خواستند که تا حد ممکن جان عده بيشتری از يهوديان را نجات دهند، اما در عين حال ناخواسته به ماشين مرگ نازی‌ها هم کمک کردند. راست اين است که صهيونيسم در محافل خودی،‌ نقش يهوديان دياسپورا( مقيم اروپا) را از آرنت نيز منفی‌تر ارزيابی می‌کرد، ولی محاکمه آيشمن قرار بود که به اين اختلاف درون يهوديان پايان دهد و بار اتهام را از دوش يهوديان دياسپورا تا حدودی دور سازد. اما آرنت، زنی که حالا ديگر به صهيونيسم اعتقادی نداشت با گزارش‌های انتقادی خود از محاکمه آيشمن محاسبات چهره‌های ارشد صهيونيسم در کاهش شکاف ميان يهوديان درون و برون اسراييل از رهگذر اين محاکمه را به هم ريخت. در واقع او با اين گزارش‌ها که در نشريه نيويورکر به چاپ رساند موضع دادستان که آيشمن را نه مهره‌ای گوش به فرمان در درون يک سيستم توتاليتر و جهنمی که تجسم تام و تمام اين سيستم معرفی می‌کرد به باد انتقاد گرفت و به تلقی بخش بزرگی از يهوديان که می‌خواستند جنايات نازی‌ها را با تقابل صهيونيسم و ناسيونال سوسياليسم تعريف و تبيين کنند خدشه وارد آورد.

تاتس: شما به اتفاق پرفسور سوکرمان اخيرا کتابی منتشر کرده‌ايد که به زندگی و کارنامه آرنت مربوط می‌شود. مدتی پيش هم در تل‌آويو کنفرانسی برگزار شد که موضوع آن بررسی آراء و انديشه‌های آرنت بود. آيا می‌توان گفت که حالا ديگر در اسراييل بحث درباره آرنت نه تنها تابو نيست که در حال گسترش است؟
زرتال: راست اين است که پديده دولت-ملت در اسراييل ديگر ابعاد و معنای سابق را ندارد و در حال تجزيه به اجزاء متعددی است. از گفتمان ملت يک‌پارچه و صهيونيسم نوع بن‌گوريونی هم ديگر کمتر اثری يافت می‌شود. جامعه امروز اسراييل نه مجموعه‌ای يک‌دست و يک پارچه که متشکل از شماری از اقليت‌های بزرگ است و اين سبب شده که ديگر دراين کشور جامعه‌ای همگون با يک خاطره فرهنگی مشترک وجود نداشته باشد. چنين وضعيتی موجب پيدايش شمار متنوعی از گفتمان‌ها، گزينه‌ها و رويکردها شده است. علاوه بر اين، مسئله تعويض نسل‌ها هم نقش عمده‌ای در کاهش هيستری و نگاه منفی اسراييلی‌ها نسبت به هانا آرنت بازی می‌کند. برای مثال دانشجويان من هيچ حساب تسويه‌نشده‌ای با آرنت و افکار و مواضع او ندارند.

تاتس: به اين ترتيب آيا می‌توان از "رنسانس آرنت" در اسراييل صحبت کرد؟
زرتال: نه، افکار و ايده‌های آرنت کماکان موضوع صحبت و مشغله فکری اقليتی از جامعه اسراييل است. ولی خوب،‌ افرادی هم وجود دارند که با اتکاء‌ به بحث‌ها و پرسش‌های او روايت صهيونيستی را در معرض نقد و وارسی بيشتری قرار می‌دهند.

تاتس: آيا يکی از انديشه‌های محوری آرنت، يعنی برآمد و جسارت مدنی هم در اين بحث‌ها مطرح می‌شود؟
زرتال: طبيعتا. چرا که جسارت و برآمد مدنی در اسراييل هنوز هم موضوعی دشوار و نامانوس در ميان آحاد اين جامعه است. به ويژه در مقاطع بحرانی، ملت به طور يک‌ پارچه حامی و مدافع ارتش می‌شود و اگر کسی سخنی متفاوت و منتقدانه‌ بگويد بلافاصله به عنوان خيانتکار به او نگاه می‌شود.

تاتس: آيا اين از آنجا ناشی نمی‌شود که اسراييل هميشه خود را به عنوان قربانی تلقی می‌کند.
زرتال: بله. استعداد ما برای آن که خودمان را هميشه قربانی بپنداريم در حالی که چه در درون و چه در برون اقدامات ناروا و گاه انزجاور‌آوری انجام می‌دهيم تنها از حفظ و انتقال روايت‌ها و گفتمان‌های بسته، افسانه‌وار و غيرمنطقی ناشی می‌شود. تلاش آرنت اين بود که همين روايت‌ها را بشکند و فروريزد. از همين رو کمتر انديشمندی وجود دارد که در اسراييل نياز به خواندن آثارش چنين ضروری و مبرم باشد. نفرت ورزيدن به او هم شايد از بابت همين آينه‌ای است که او در آثارش در برابر ما اسراييليان قرار داده است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

This weblog seems to get a great deal of visitors. How do you advertise it? It gives a nice unique spin on things. I guess having something authentic or substantial to say is the most important factor.

-- Audrie Heidler ، Dec 13, 2010

Fantastic article! I’ll subscribe correct now wth my feedreader software package!…

-- seotons ، Dec 19, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)