خانه > گزارش ويژه > دانشجویان > «جناح حاکم با حرکتهای پوپولیستی رأی جمع میکند» | |||
«جناح حاکم با حرکتهای پوپولیستی رأی جمع میکند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comاین برنامهی «روی خط زمانه» را به مطالبات دفتر تحکیم وحدت از کاندیداهای انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری ایران اختصاص دادهام که بر اساس بیانیهای به همین نام، روز دوشنبه، هفتم اردیبهشتماه از سوی این دفتر انتشار یافته است. در مورد مطالبات طرح شده در این بیانیه، تقاضاهای صنفی و سیاسی دانشجویان، ادامهی بازداشت دانشجویان دفتر تحکیم و همچنین روزهی اعتراضی سیاسی که از دوشنبه، هفتم اردیبهشت در دانشگاه تهران آغاز شده، با آقای فرید هاشمی گفت و گو کردهام که خود از شرکت کنندگان در این اعتراض سیاسی نیز هستند.
آقای هاشمی، دفتر تحکیم در دو دورهی قبل انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شرکت نداشت. اما، اینبار پس از بیانیهی مطالبهمحور، بیاینهی جدیدی منتشر کرده، اگر ممکن است در مورد مبنای این تصمیم توضیح بدهید؟ شورای عمومی دفتر تحکیم در نشست آبانماه ۱۳۸۷، مصوبهای داشت مبنی بر اینکه دفتر در فرایند انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، حضور داشته باشد و شورای مرکزی را در مورد نحوهی این حضور ملزم به بررسی و تحقیق کرد. بر این مبنا، شورای مرکزی اعلام حضور در فرایند انتخابات را در پیش گرفت و دفتر تحکیم وحدت با رویکرد مطالبهمحوری، وارد فرایند انتخابات شد. روند تحقیق و مطالعهای که اشاره کردید، چگونه انجام گرفت؟ اعضای کمیتهی سیاسی دفتر تحکیم وحدت با همکاری انجمن اسلامیهای زیرمجموعهی این مجموعه، گروههای مختلف، کارشناسان سیاسی و همینطور کمیسیونهای مختلف عضو اتحادیه شروع به تحقیق کردند و در اسفندماه، بیاینهای را همراه با چهار ضمیمه منتشر کردند. این چهار ضمیمه، شامل نقد اصلاحطلبان و دلایل شکست اصلاحات، نقد تحریم سال ۸۴ که توسط این اتحادیه اتخاذ شد، شرایط امروز کشور و راهکاری که این مجموعه برای انتخابات ریاست جمهوری در پیش گرفته است. در بیانیهی اسفندماه، حداقلی از مطالباتمان را ارائه کردیم و وعده دادیم که مطالبات نهایی، حداکثر، تا اوایل اردیبهشت ماه منتشر خواهد شد. هفتم اردیبهشتماه، دفتر تحکیم وحدت مطالبات نهایی اتحادیه را منتشر کرد. این مطالبات، به طور کلی، چه راستاهایی دارند؟ این مطالبات دو دسته را شامل میشوند؛ یکی مطالبات کلان اجتماعی فرهنگی و دستهی دیگر هم مطالبات دانشجویی هستند. مطالبات دانشجویی، شامل حق تحصیل، وضعیت زنان و دختران دانشجو، اساتید دگراندیش و حق تدریس و پژوهش، آکادمی آزاد و استقلال دانشگاه میشوند. مطالبات کلان اجتماعی سیاسی هم شامل حقوق بشر، سیاست داخلی، سیاست خارجی، جنبشهای اجتماعی، زنان، قومیتها، کارگران، معلمان و… در این بیانیهی چهارده صفحهای آمده است. دفتر تحکیم سازمانی دانشجویی است و حتا با سازمان ادوار تحکیم که خود را یک سازمان سیاسی میداند، تفاوت دارد. اما چگونه است که مطالبات کلان اجتماعی که عموماً، تقاضاهای معین سیاسی را شامل میشود، از جانب دفتر تحکیم عنوان میشود؟ دفتر تحکیم وحدت، یک سازمان دانشجویی سیاسی اجتماعی است. حزب سیاسی نیست، به این معنا که دنبال قدرت نیست، ولی خود را یک جنبش اجتماعی میداند و سعی در تأثیرگذاری در فرایندهای قدرت و تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای قدرت دارد. دفتر تحکیم وحدت، به عنوان بخشی از جنبش دانشجویی ایران، به مثابهی شاغول، هماهنگکننده و میزان جنبشهای اجتماعی کشور، شامل جنبشهای زنان، کارگران، معلمان و اقوام عمل میکند و سعی میکند ارتباطدهندهی این جنبشها با یکدیگر نیز باشد. از این نظر است که این دفتر به خود اجازه میدهد که علاوه بر مطالباتی که فقط در سطح دانشگاه مطرح است، خواهان مطالبات کلان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هم باشد.
اگر دفتر تحکیم وحدت یک سازمان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی است، نیاز به سازمانی صرفاً صنفی برای پیگیری مسایل دانشجویان که خود همانها در حوزهی دمکراتیک ارزش ایجاد میکنند، ندارد؟ دفتر تحکیم وحدت به دلیل نبودن فضای فعالیت در کشور و اینکه تنها گروهها و دانشجویان معترض به فضای فعلی، اجازهی شرکت در مجموعهی این تشکیلات را پیدا میکنند، این اجازه را پیدا کرده که بتواند سخنگوی مطالبات بسیاری از سوی جنبشهای اجتماعی ایران و جنبشهای دانشجویی باشد. وگرنه همانطور که گفتید، اگر ما در یک بستر توسعهیافتهی سیاسی بودیم، آن وقت دفتر تحکیم وحدت صرفاً، به مطالبات صنفی خود میپرداخت. در ارتباط با انتخابات فعلی؛ بیانیهی مطالبهمحور که به امضای دفتر تحکیم هم رسیده است، بر همین اساس که مطالبه، محور شرکت انتخاباتی شده است و نه شخص، تدوین شده است. اما در نهایت، مطالبه تبلور خود را در وعدهها و برنامههای انتخاباتی یک فرد مییابد. آیا دفتر تحکیم وحدت هنوز به آنجا نرسیده که تشخیص بدهد، مطالبات اعلام شدهاش، نزد کدام یک از کاندیداهای انتخاباتی، امکان تحقق بیشتری دارد؟ مطالبات ما تازه منتشر شده است. این مطالبات به کاندیداهای اصلاحطلب ارائه میشود. در نهایت ما این مطالبات را از کاندیداهای اصلاحطلب ریاست جمهوری میخواهیم و به میزانی که آنها برآورده کردن این مطالبات را تقبل کنند، ما هم به همان میزان به آن کاندیدا نمره میدهیم و در نهایت تصمیم میگیریم از کدام یک از آنان حمایت کنیم. برعکس احزاب که بدون واسطه و صرفاً همینجوری از کاندیدایی حمایت میکنند، ما بر اساس مطالباتمان وارد فرایند انتخابات شدیم. این مطالبات را در اختیار کاندیداها قرار میدهیم، به میزانی که این کاندیداها برآورده کردن آنها را تقبل میکنند و راهکار و تضمین ارائه میکنند و بر اساس احتمالاتی که خود ما هم میدهیم، مشخص میکنیم آن کاندیدا چه میزان امکان برآوردهسازی این مطالبات را دارد. گذشته از بیانیهی انتخاباتی، یکشنبه، ششم اردیبهشتماه، هم شما بیانیهای در اعتراض به ادامهی بازداشت دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت، انتشار دادید. در مورد آن بیانیه هم اگر ممکن است توضیحاتی بدهید. نزدیک به هشتاد روز از بازداشت سری اول دانشجویان دانشگاه امیرکبیر؛ حسین ترکاشوند، کوروش دانشیار و مجید توکلی میگذرد. خوشبختانه، آقای اسماعیل سلمانپور روز یکشنبه، ساعت سه بعد از نیمه شب، آزاد شد. ایشان دوازده کیلو وزن کم کرده و به خاطر این که وضع جسمی ایشان مطلوب نبوده، آزاد شده است. گفته میشود که لکنت زبان دارد و وضع روحی و جسمی وی اصلاً مطلوب نیست و اگر در زندان میماند، حتا احتمال اتفاقات ناگوار نیز وجود داشت. ما همچنان برای دیگر دانشجویان دربند، ابراز نگرانی میکنیم. حسین ترکاشوند، کوروش دانشیار و مجید توکلی، روز چهاردهم بهمنماه دستگیر شدند. بعد از آن، دوستانمان در دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی امیرکبیر، مجدداً در روز ششم اسفندماه بازداشت شدند؛ عباس حکیمزاده، مهدی مشایخی، نریمان مصطفوی، احمد قصابان و این بازداشتها تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. آقای محمد پورعبدالله، از فعالان دانشجوی چپ و خانم شبنم مددزاده، از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم هم بازداشت شدهاند. اصلاً، این یک اتفاق غیرمترقبه است. این میزان بازداشت موقت سابقه نداشته است. آنهم اینگونه که به تعدادی از این دانشجویان اجازهی ملاقات هم ندادهاند. از جمله، به آقای حکیمزاده، دبیر سیاسی دفتر تحکیم، اجازهی زنگ زدن به منزل را هم ندادهاند. به نظر شما، چرا این سختگیریهایی که میگویید تا حدی هم بیسابقه است، صورت گرفته است؟ در حالی که انعکاس خوبی ندارد و در انتخابات حکومتی هم تأثیر میگذارد؟ این سختگیریها را در مورد دانشجویان اقوام داشتیم و در مورد کردها و ترکها چنین سختگیریهایی بوده است. ولی در تهران، کاملاً بیسابقه است. آنهم در فضای انتخاباتی. معمولاً در فضای انتخاباتی از چند ماه پیش از انتخابات، فضا را مقداری باز میگذاشتند که مردم را برای مشارکت در فرایند انتخابات تشویق کنند. ولی در این دوره، شاهد این روند هم نیستیم و همچنان دانشجویان را بازداشت میکنند، فعالین زنان بازداشت میشوند. اساساً، جلوی فضای انتخاباتی را گرفتهاند و بیشتر به نظر میرسد، این بار بیش از هرچیزی میخواهند که ما در فرایند انتخابات، مشارکت معکوس داشته باشیم. فکر نمیکنید، به این علت باشد که تصور میکنند اگر جامعهی دانشجویی در انتخابات فعال باشد، در هر حال ممکن است به جناح حاکم رأی ندهد؟ احتمالاً. تحلیل خود ما هم همین است. تحلیل ما این است که روند و سمت و سو به همین صورت است و در حال حاضر، به جای اینکه فضا به سوی باز شدن برود، با حرکتهای پوپولیستی در حال رأی جمع کردن هستند. آقای احمدینژاد با پخش کردن پرتقال و سیبزمینی و دادن پول به مردم، به خصوص در شهرهای کوچک، سعی میکند دل آنها را به دست بیاورد. مسلم است که اگر دانشگاه فعال باشد و تصمیم به مشارکت در فرایند انتخابات بگیرد، در نهایت رویکرد اصلاحطلبانه دارد و دمکراسی و چشماندار حقوق بشر را در دستور کار خود دارد. در این بیانیه، به این مسأله اشاره کردهاید که آقای رییس جمهور به حبس خانم رکسانا صابری توجه نشان داده است و این را مطرح کردهاید که چگونه است که به بازداشت طولانی دانشجویان توجه نمیشود. آیا بهجز از طریق نامهی سرگشاده، این مسأله را با رییس جمهور مطرح میکنید؟ نامهی سرگشادهای توسط خانوادهی دانشجویان سیاسی دربند، خطاب به آقای رییس جمهور نوشته شده که «آقای رییس جمهور، چرا شما برای ایرانیان دو ملیتی، به حق (دقیقاً، به حق) خواستار رعایت حقوق شهروندیشان میشوید. ولی در مورد دانشجویان تک ملیتی که دانشجوی همین آب و خاکند، تبعهی همین مملکت هستند، این رویکرد را ندارید و چرا احقاق حقوق آنها را درخواست نمیکنید. چرا آنها همچنان در انفرادی بهسر میبرند.» زندان انفرادی، از لحاظ قانونی ممنوع است و قانون فقط در شرایط خاصی اجازهی چنین چیزی را داده است. در حالی که دانشجویان، بعضاً پنجاه تا شصت روز و گاهی بیشتر در انفرادی هستند. این روزهی سیاسی از کی و چطور برگزار شده است؟ دانشجویان انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران، طی بیانیهای، فعالین دانشجویی و اعضای خود را به برگزاری مراسم روزهی سیاسی نمادین، برای احقاق حقوق دانشجویان، دعوت کردند. روز اول این روزهی سیاسی، در دانشگاه تهران، با حضور اعضای انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران، وسط دانشگاه، روبهروی مسجد، در حال برگزاری است. ما امیدواریم، صدای اعتراضمان به گوش نهادهای مسئول برسد و این اتفاق باعث شود که آنها هم جدیتر بگیرند و آزادی بچهها را برای ما به ارمغان بیاورند. ما واقعاً برای بچهها، بسیار بسیار نگران هستیم. این مراسم با حضور دانشجویان دانشگاه تهران و خانوادههاست؟ این مراسم اعلان عمومی نشده است. خانوادهها نیستند، دانشجویان عادی نیستند. صرفاً، اعضای تشکیلاتی انجمنهای اسلامی دانشگاه تهران که زیرمجموعهی دفتر تحکیم وحدت هستند، در این مراسم شرکت کردهاند. این مراسم از دوشنبه شروع شده؟ چگونه ادامه خواهد یافت؟ دوشنبه، روز اول روزهی سیاسی بود. دانشجویان روزهدار اینجا حاضر شدهاند. از ساعت چهار به سخنرانی و شعار دادن میپردازند و خواستار آزادی دانشجویان میشوند. بعد از افطار میروند. سهشنبه هم هرکدام از این انجمنها در دانشگاههای خودشان این مراسم را برگزار میکنند. روز سوم مراسم روزهی سیاسی ما با سالگرد شهادت پدر مسعود دهقان، از دانشجویان بازداشتی امیرکبیر همزمان است که به خاطر اعتراض به دفن شهدا در دانشگاه، ایشان که فرزند شهید است، بازداشت شده است. به همین مناسبت، میخواهیم روز سوم مراسم را در منزل آقای مسعود دهقان، با حضور شخصیتهای سیاسی، گروهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب، برگزار کنیم تا نشان بدهیم که در دفاع از حقوق بشر، کنار هم و متحد هستیم. در همین رابطه: • روزه سیاسی دفتر تحکیم وحدت آغاز شد • ابراز نگرانی از شرایط بازداشت دانشجویان • «ارتباط با مجاهدین» اتهام دانشجویان بازداشتی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این حضرات وارثین انجمنهای اسلامی هستند که حالا چندان مد نیست بخش انجمن اسلامی اسمشونو علنا و دائما بگن. وقتی ما دانشجو بودیم، حضرات عرصه را بر ما از هس نظر تنگ کردند چناچه زندگی عادی هم در وحشت از حضرات مگذشت. اکنون هم آقایان (اکثرا هم آقایان هستند) خود را دوباره اختراع کردین و مدعی هستند که میخواهند مردم سالاری بیاورند. معلوم نیست اونوقت بدین فراگیر و استبداد دینی چه میکنند. آیا پس از اینکه آقایان مرد سالاری دینی (عجب پارادکسی!) را یافتند، ما میتونییم بی دین باشیم؟ آیا هنوز باید دین رسمی در مملکت داشته باشیم و مشغول شخصیت و مرده پرستی؟ با تجرب تلخی که از این مملکت دارم خیال میکنم حضرات بیش از هر چیز قدرت میخهند، و در این بین هم چند تایی آدم ساده را به کشتن میدهند. ما نمیخواهیم دین ما را خفه کیند، این آقایان که انجمن اسلامیند!!
-- bizar az harfe moft ، Apr 30, 2009