خانه > رادیو سیتی > Nov 2010 | |
Nov 2010اجرای «یوحنای مقدس کشتارگاهها» اثر برتولت برشت در آلمان و اتریش سلطان گوشت شیکاگواکبر فلاحزاده: آثار برشت در کشورهای بهاصطلاح جهان سوم بیشتر طرفدار دارد، چون او دلش با مردم محروم بود و در جستوجوی راهی برای نجات آنها بود. آثار او در اروپا بیشتر مورد توجه محافل چپ دانشجویی قرار میگرفت. اما اینک نمایشهایی از او که در زمان رفاه اقتصادی کمتر مورد توجه قرار میگرفت، باز مورد اقبال عام در اروپا قرار گرفته است. «یوحنای مقدس کشتارگاهها» یکی از این نمایشهاست. بخش دوم و پایانی گفتوگو با محمد یعقوبی، نویسنده و کارگردان نمایش «نوشتن در تاریکی» زیباشناسی سانسور و حد اختیار هنرمندمریم منصوری در گفتوگو با محمد یعقوبی، نویسنده و کارگردان نمایش «نوشتن در تاریکی»: وقتی که شما وارد کشور دیگری میشوید و میبینید اختیار انجام کارهای به ظاهر کوچکی را دارید که در کشور خودتان نداشتید، تازه میفهمید خود اختیار است که مهم و بزرگ است. تازه احساس میکنید خواست بزرگی است که در کشور خودتان نمیتوانید برآوردهاش کنید. از شما دریغ شده! طرح این خواستهای کوچک برای من مهم است. گفتوگو با محمد یعقوبی؛ نویسنده و کارگردان نمایش «نوشتن در تاریکی» ستیز بنیادگرایی با شعرمریم منصوری: «نوشتن در تاریکی» عنوان نمایشیست بهکارگردانی و نویسندگی محمد یعقوبی که بهتازگی اجرای آن در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر تهران به پایان رسیده است. «نوشتن در تاریکی» دربارهی جمعی از خبرنگاران گروه فرهنگ و هنر یک روزنامه است و یکی از آنها به نام نیما که در وقایع اجتماعی سال پیش به خیابان میرود و عکسی میگیرد و... گرفتار میشود. با محمد یعقوبی گفت و گویی کردهام در دو بخش. بخش نخست آن را میخوانید: سینماتک انتاریو با جعفر پناهی و مجموعه آثارشعارف محمدی: سینماتک انتاریو که کانونی است وابسته به جشنوارهی جهانی فیلم تورنتو بخش ویژهای را تحت عنوان مروری بر آثار جعفر پناهی برگزار خواهد کرد. این برنامه روز دوم دسامبر با نمایش مستند کوتاه «آکاردئون» آخرین ساختهی پناهی شروع میشود و با فیلم «آفساید» آخرین اثر بلند این فیلمساز به پایان میرسد. به این مناسبت با آندره آ پیکارد، برنامهریز سینماتک انتاریو گفتوگو کردهام. نگاهی به فیلم « از انسانها و خدایان»، برندهی جایزهی بزرگ جشنوارهی فیلم کن فیلمی در ستایش عشقاکبر فلاحزاده: فیلم «از انسانها و خدایان» در ستایش دین نیست، بلکه در نکوهش دولت است. با دنیوی شدن دین و دخالت دولت در دین، دین مادی و ابزار حکومت میشود. دین با رفتار دولتی دیگر قادر نخواهد بود بین انسانها رابطهای صلحآمیز برقرار کند.این فیلم نشان میدهد که امید به آرامش و صلح چقدر زیاد، و شانس تحقق آن در دنیای واقعی چقدر کم است. سینمای ایران در هفتهای که گذشت پایان نامه پر تنش سینمای ایرانامیر محمد بهرامینوا: در هفتهی گذشته اوضاع سینمای ایران آرام بود و چندان تلاطم نداشت. جشنوارهی بینالمللی فیلم مستند، معروف به جشنوارهی «حقیقت» پایان گرفت و جشنوارهی فیلم کوتاه شروع شد و آن هم به پایان رسید. فیلم تازهای روی اکران نیامد و همه چیز بر وفق مراد آدمها بود. به هر حال بشنوید از حاشیهها و متن این سینما در هفتهای که گذشت. یک بسیجی در پاریسایرج ادیبزاده: نمایش فیلم مستند «بسیجی» در چند سینمای پاریس و دیگر شهرهای فرانسه با واکنشهای گوناگونی همراه شده است. «نادر»، سرباز پیشین و بسیجی کنونی، مسئول یکی از هیئتهای سینهزنی در تهران است. او همراه برادرش به جنگ ایران و عراق رفته، برادرش را از دست داده و حالا مدیریت یک انتشاراتی را دارد که کتابهای مذهبی چاپ میکند و در هیئت سینهزنی بروبیایی دارد. در اینباره با کارگردان فیلم و چندتن از بینندگان گفتوگو کردهام. جلوهای از سینمای امروز ایران در لندنبابک مستوفی: نخستین دورهی جشنوارهی فیلمهای ایرانی در لندن با نمایش ۳۵ فیلم تا روز جمعه، ۲۶ نوامبر ادامه دارد. این جشنواره که در سینما «آپولو»ی لندن واقع در میدان «پیکادلی» و همینطور چند نمایش در سینماهای دیگر شهر از جمله «سینه لومیر» در انستیتو فرانسه برگزار میشود، قصد دارد شمایی کلی از فیلمهای بلند و کوتاه و مستند چند سالهی اخیر سینمای ایران را ترسیم کند. گفت و گو با سوفیا کوپولا به مناسبت نمایش عمومی «یک جایی»، برندهی شیر طلایی جشنوارهی فیلم ونیز اینهمه فقط در یک نمااکبر فلاحزاده، سوفیا کوپولا: در فیلمهای من آدمهای زیادی هستند که یک جوری بیخانمان به نظر میرسند. آنها در یک مرحلهی انتقالی هستند. اما نمیدانند به کجا منتقل میشوند. آنها درگیر هستند با بحرانهای شخصی و تغییر و تحولات بزرگ. من هم مانند هر کس دیگری چنین تحولاتی را تجربه کردهام. شاید به همین دلیل است که جذب چنین داستانهایی میشوم. آدمهای من نه خوباند، نه بد. همیناند که هستند. سینمای ایران در هفتهای که گذشت طلب شفای عاجل برای همه بیماران!امیر محمد بهرامینوا: «سن پطرزبورگ» فیلم شاخص این روزهای سینمای ایران است و کارگردانش بهروز افخمی نه بهعنوان یک کارگردان بلکه بهعنوان کسی که عقایدی خاص ومتفاوت و رفتارهایی که گاه هیچ شباهتی به رفتارهای کلیشه هنرمندان ندارد، بهخودی خود جالب توجه است و البته بیش از هر چیز حرفهای اوست که تأملبرانگیز است. نگاهی به هشتمین جشنوارهی فیلمهای مستند کپنهاگ یک جشنوارهی داغ در سرمای پاییزیامید حبیبینیا: چندسالیست که یک جشنوارهی جدید به جشنوارهی فیلمهای مستند جهان اضافه شده؛ جشنوارهای که کمکم با رویکرد آوانگارد، تجربی و زیرزمینی خود میرود تا جای خود را در میان جشنوارههای مهم فیلمهای مستند تثبیت کند و هنوز به ده سالگی نرسیده یکی از معتبرترین جشنوارههای مستند اروپایی و بزرگترین جشنوارهی مستند اسکاندیناوی و شمال اروپا شده است. مرثیهای در مرگ سینما نگاهی به عمو بونمی، آخرین اثر پدیدهی سینمای جهانعارف محمدی: مثل این است که «عمو بومنی» سینما به مفهوم رایج آن نیست، بلکه نوعی مکاشفه و سرشار از تصاویری رمزآلود و پرکشش است در قالب سینمایی فلسفی و معناگرا. گرچه سبک فیلمسازی ویراستاکول با برداشتهای طولانی و ضد قصه و با قالبی فلسفی یادآور آثار فیلمسازانی چون برگمن، تارکوفسکی، اوزو و در نمونههای ایرانیاش، شهید ثالث و کیارستمی است، اما در سینمای او جدا از اهمیت دیالوگها که مشخصهی آثار چنین سینمایی است، تصاویر نقش مهمی در جذب مخاطب و درگیر کردن او با فیلم دارند. فصل ۱۴ (پایانی) کتاب "روا و ناروا در سینمای ایران" آخرین رویاروییها در سینمای امروزعلی امینی نجفی: از حدود ۷۰ فیلم سینمایی که سالانه در کشور ساخته میشود، تنها تعداد اندکی سودآور هستند، و برخی حتی به روی پرده نمیآیند. در سال ۱۳۸۸ تنها ۱۰ فیلم به فروشی مناسب دست یافتند. فیلم کمدی "اخراجیهای ۲" با اقبال زیادی روبرو شد و در مقام پرفروشترین فیلم سینمای ایران قرار گرفت. پس از آن فیلم "درباره الی" بود که هم در اکران عمومی و هم در بازار "دیویدی" فروش بالایی داشت. دعوت به دگرگونی استعارههاپانتهآ بهرامی: «دعوت به دگرگونی استعارهها» نام نمایشگاهی از طرحها و نقاشیهای نیکی نجومی است که در روزهای پایانی ماه اکتبر سال جاری در نیویورک برپا شد. تابلویی به نام «در حال سوختنم»، زنی را نشان میدهد که در شعلههای نارنجی میسوزد. در سمت راست او فردی قرار دارد که به یک خوک تبدیل شده و در سمت چپش آخوندی دیده میشود. آنچه در نظر اول خودنمایی میکند، زن جوان است که یک سر و گردن از آن دونفر بلندتر مینماید. نگاهی به فیلم اوریون، ساختهی علی زمانی عصمتی جامعهای با دردهای بغرنج و کهنهبابک مستوفی: فیلم اوریون ساخته علی زمانی عصمتی، فیلمساز اهل یزد، در جشنوارههای مختلف جهانی به نمایش در میآید بدون آنکه امیدی برای نمایش در ایران داشته باشد. این فیلم که بدون مجوز در ایران فیلمبرداری شده، داستان جسورانهی رابطهی یک دختر با استادش و دردسرهای بعدی را به تصویر میکشد. شخصیتهایی خام در ساختاری ناموزونمحمود خوشچهره: ایستوود با «پس از مرگ» به خطهای تازه و ناشناخته گام مینهد. «پس از مرگ» هیچ ربطی به واقعیتهای عریان یک فرهنگ خشن ندارد. در عوض، این فیلم به تعمق دربارهی درونمایهی متافیزیکی زندگی پس از مرگ میپردازد. شاید ایستوود قصد دارد دایرهی دلمشغولیهای خود را با «پس از مرگ» گسترش دهد، اما نتیجه کاملاً رضایتبخش نیست. سینمای ایران در هفتهای که گذشت چتر سوراخ!امیر محمد بهرامینوا: در زمانی که مهمترین بحث سینمای ایران در این یکی دو هفتهی اخیر متحد کردن صنف تهیهکنندگان بود و مدیر ادارهی نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی که بانی تشکیل این اتحادیهی دولتی بود، برای انجام فرائض دینیاش در سفر بهسر میبرد، بلبشویی در جامعهی سینمایی ایران حاکم است که باید ایستاد و تنها نظارهگر این آشفتگی بود. با یک هفته تأخیر ناخواسته پیگیر خبرهای سینمای ایران در هفتهی قبل باشید که پربدک نیست. دربارهی «فیلم فاخر»، به بهانهی اکران «ملک سلیمان» فیلم فاخر، همان فیل هوا کردن است؟ناصر صفاریان: آنچه در این سالها دیدهایم و از گفتههای مسئولان سینمایی نتیجه گرفته میشود، فیلم فاخر امروزی، همان « فیلم ارزشی» سالهای قبل است. تنها عنوان عوض شده، وگرنه هر فیلمی که در انتخاب موضوع مورد تأیید و تمجید رسمی باشد و در راستای سیاستهای دولت - حکومت باشد، مورد حمایت خاص قرار میگیرد و از پشتیبانی مادی و معنوی بنیاد سینمایی فارابی بهرهمند میشود. این، یعنی فیلم فاخر در سینمای امروز ایران. دربارهی سینمای پازولینی و به مناسبت سی و پنجمین سالگرد قتل این سینماگر، نویسنده و شاعر ایتالیایی صاعقهی سبز ، آسمان جنونمحمد جواد اعتمادی: پازولینی وصلهی ناجور روزگار و جامعهی خود بود و از اندیشه و هنرش کوتاه نیامد. خندهدار است اگر کسی باور کند که پازولینی را به خاطر همجنسگرایی کشتند. شکاف عمیق میان نبوغ و هنر او و جامعه و روزگارش جز با مرگ او قابل پُر شدن نبود. به عبارت دیگر کشته شدن او نقطهی پایانی بود بر زندگی مردی که تن به هیچگونه محافظهکاری و همرنگ جماعت شدن نداد و لحظهای از نبوغ و هنرش دست برنداشت. به مناسبت هفتاد سالگی آنتونیو اسکارمتا نویسنده معترض شیلیایی خالق رمانی در مورد پابلو نرودا پلاسیدو دومینگو در نقش پابلو نرودااکبر فلاحزاده: آنتونیو اسکارمتا نویسنده شیلیایی به نوشتن داستانها و رمانهای شاعرانه معروف است. او که از فعالین چپ و از هواداران سالوادور آلنده بود، مجبور شد بعد از کودتای نظامیان در سال ۱۹۷۳ از کشورش فرار کند. او ابتدا به آرژانتین گریخت و از آنجا با استفاده از یک بورس دانشگاهی آلمان به برلین غربی رفت. اسکارمتا سالها در شهر برلین بهسر برد و چندین رمان، داستان نمایشنامه و فیلمنامه را هم در تبعید نوشت. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|