خانه > رادیو سیتی > گزارش > یک بسیجی در پاریس | |||
یک بسیجی در پاریسایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
نمایش فیلم مستند «بسیجی» در چند سینمای پاریس و دیگر شهرهای فرانسه با واکنشهای گوناگونی همراه شده است.
«نادر»، سرباز پیشین و بسیجی کنونی، مسئول یکی از هیئتهای سینهزنی در تهران است. او همراه برادرش به جنگ ایران و عراق رفته، برادرش را از دست داده و حالا مدیریت یک انتشاراتی را دارد که کتابهای مذهبی چاپ میکند و در هیئت سینهزنی بروبیایی دارد. مهران تمدن سازندهی فیلم هم، به نوشتهی یک منتقد فیلم فرانسوی، یک ایرانی کافر با والدین کمونیست است که به فرانسه پناهنده شدهاند. این دومین فیلم مستند مهران تمدن بعد از فیلم «بهشت زهرا، مادران شهدا» است. او در ۱۲ سالگی، سال ۱۹۸۴ همراه خانوادهاش به پاریس آمده، بعدها در رشتهی معماری آرشیتکت تحصیل کرده و در سال ۲۰۰۰ پس از ۱۶ سال به ایران بازگشته است. پدر این فیلمساز، از اعضای پیشین حزب توده بوده، خود او نیز مذهبی نیست و با دختری در فرانسه زندگی میکند، بدون آن که ازدواج کرده باشند. همهی اینها تفاوت فضای زندگی او را با فضای فیلم «بسیجی» نشان میدهد. یک منتقد فیلم در پاریس، برنارد هیلگرن ، مینویسد: «آنها [یعنی کارگردان فیلم و بسیجیهایی که در فیلم او میبینیم] هیچ سنخیتی باهم ندارند. مگر با ساخته شدن فیلم که به توصیف کارگردان برای درک متقابل یکدیگر بوده است.» آغاز فیلم صحراهای جنوب ایران را نشان میدهد که زمانی صحنهی جنگ بوده و حالا با نام «جبهههای نور» از آن یاد میکنند. اتوبوسها از شهرهای مختلف ایران، زنان چادری و کودکانشان، مردان و نوجوانان دانشآموز را به آنجا میآورند. از بلندگوها صدای انفجار و آژیر خطر پخش میشود، تا حالت آن زمان را تداعی کند. فیلم «بسیجی» در سه کشور ایران، فرانسه و سوئيس، با بودجهی مراکز سینمایی فرانسه و سوئیس ساخته و تدوین شده است. بهجز کارگردان و فیلمبردار بقیهی عوامل فیلم فرانسوی یا سوئیسی هستند. لوموند، فیگارو و لیبراسیون سه روزنامهی مطرح فرانسه به نقد این فیلم پرداختهاند. منتقدین سینمایی این روزنامهها مهران تمدن کارگردان فیلم را به سادگی و سادهاندیشی دربارهی بسیج و بسیجی در جمهوری اسلامی متهم کرده و نوشتهاند: «آنها که به عنوان بسیجی مقابل دوربیناش قرار گرفتهاند، او را بازی دادهاند و تحلیل کارگردان از بسیجی را نپذیرفتهاند. بهویژه پس از رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و حضور بسیجیها و لباس شخصیها در تظاهرات و دست داشتن در حمله و کشتار مردمی که به نتایج انتخابات معترض بودند. عکس و فیلمهایی دربارهی آنها به دنیا مخابره شده است.»
مهران تمدن میگوید، فیلمبرداری پیش از انتخابات ریاست جمهوری بوده و بسیجیها را بخشی از مردم ایران میداند که بازماندگان جنگ ایران و عراقاند. در گفتوگوی ویژه با زمانه، مهران تمدن کارگردان فیلم مستند یکساعت و چهل و پنج دقیقهای «بسیجی» از شروع کارش برای ساخت این فیلم میگوید. مهران تمدن: من در آن چهارسالی که در ایران بودم، یعنی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، این نیاز را دیدم که کمی از این محیط محدودی که در آن هستم که در واقع محیط روشنفکری است، بیرون بیایم و با بخش دیگری از جامعهی ایران آشنا شوم. هدفم از شروع دو پروژه که بسیجی یکی از آنهاست، این بود که از این محیطی که در آن زندگی میکنم و احساس میکردم محیط خیلی کوچکیست بیرون بیایم. پس رفتم سراغ عواملی که در فیلم بسیجی می بینید. راحت با آنها کار کردید؟ اینها مراسم دارند. مراسم تاسوعا و عاشورا دارند. گاه نیز به بهانهی نمایشگاهی دربارهی جنگ و یا موقع عید به مرز میروند. در این فضا خیلی راحت میشود با آنها صحبت کرد. چون وقت دارند که صحبت کنند. یعنی در مراسم تاسوعا و عاشورا چون کمی نمایشی هم هست، خیلی راحت میشود رفت سراغشان و با آنها صحبت کرد. شخصیتهای اصلی فیلم را که در مراسم تاسوعا و عاشورا و هنگام آشپزی میبینیم، آنجا پیدا کردم. من با چند شخص صحبت کردم که با اجازهی خودشان در فیلم مطرح شدند. نه به پایگاه بسیج رفتم که بخواهم اجازهی سپاه یا بسیج را بگیرم و نه جای خاص دیگری رفتم. در فضای شهری فیلم گرفتم و یا از یکسری افراد فیلمبرداری کردم که به هر حال اجازهاش آسان بود. شما در فیلمتان مسئلهی دیوار و به نوعی خودی و غیرخودی را مطرح کردهاید و اینکه برخی حاضر نیستند که با آن طرفیها گفتوگو کنند و خواستهاید که فیلمتان باب گفتوگویی بین این طرف و آنطرف باز کند. اما از آن طرفیها کسی نبود! در واقع من میخواستم ببینم میتوانم با کسانی که خیلی باهم فرق دارند صحبت کنم یا نه. از آنطرفیها که خودم بودم. میخواستم ببینم با اینها میتوانم صحبت کنم. نمیخواستم یک بخش جامعه را با بخش دیگر روبهرو کنم. چون کسی هم نمیخواست در چنین پروژهای وارد شود. فقط خودم حاضر بودم که چنین کاری کنم. فیلم هم در فرانسه ساخته و مونتاژ شد. وقتی تمام شد، دی وی دیاش را فرستادم که شخصیتهای فیلم هم ببینند که دیدند. نمیدانم ارشاد دید یا ندید. اگر دیده باشد، غیر رسمی بوده است. یعنی یک دیویدی به دستشان رسیده و خودشان نگاه کردند. من برایشان نفرستادم. من تنها مشکلی که داشتم، پیدا کردن شخصیتهای فیلم بود. قانعکردنشان بود به این که بتوانم با آنها صحبت کنم و این بحثها را جلوی دوربین بیاورم. سعی کردم ببینم میتوانم با آنها صحبت کنم یا نه. واکنشها هم که مختلف بود. برای خیلیها هم جالب است که ببینند این بخش از جامعهی ما که هیچ وقت جلوی دوربین خارجی نمیآیند چه جوری صحبت میکنند.
اظهار نظرها متفاوت است . یکسری هم مثل این آقایی که امشب در سالن دیدید، عصبانی میشوند که چرا من دارم با اینها صحبت میکنم یا چرا این جوری حرف میزنم و چرا این و آن را بهشان نمیگویم. نگاه دیگران در پایان نمایش فیلم بسیجی و نشست بحث و گفتوگو با کارگردان نظر موافق و مخالف چند نفر از تماشاگران این فیلم را پرسیدم. آقای صالحی، یکی از ایرانیان مقیم پاریس، فیلم «بسیجی» را تبلیغی برای رژیم تهران میداند. او میگوید: «من فکر میکنم این فیلم تا اندازهای جنبهی متأسفانه تبلیغاتی داشت. برای این که تهیهکنندهی فیلم نمیتوانست نظرات خودش را به صورت روشن بیان کند. در صورتی که بسیجیها، توانستند از عقاید خودشان، با این که بههیچوجه منطقی نبود، دفاع کنند و چهرهی مثبتی از خودشان نشان دهند. به نظر من این اصلاً صحیح نیست؛ بهخصوص در اوضاع فعلی که میدانید چه شرایطی را دارند به مملکت ما تحمیل میکنند. بهخصوص که فیلم از صحنههایی مربوط به زمان جنگ شروع میشود و میشد اینطوری مسئله را تعبیر کرد که آن بسیجیهایی که از مملکت دفاع کردند، حالا دارند کارهای دیگر میکنند. در صورتی که ما میدانیم نسلی از بسیجیها هم هستند که در جنگ شرکت نکردند و فقط دارند در سرکوب جوانان ما و آنهایی میپردازند که میخواهند جامعهای بهتر و انسانیتر داشته باشند. به خاطر این من فکر نمیکنم که این فیلم اصلاً بیانگر وضع فعلی ایران و نقشی باشد که اینها در جامعهی ما دارند بازی میکنند. نقش بسیجیها در حال حاضر بسیار منفی و خشن است. این موضوعی است که فیلم اصلاً آن را نشان نمیدهد. آرش جنتی عطایی رئیس انجمنی به نام جنبش برای ایران است. او از تحسینکنندگان این فیلم است و میگوید: «نظر من در ابتدا تاکید بر جرئت مهران تمدن در برخورد با مسئلهی گفتوگو است. رفتن و صحبت کردن با اشخاصی که اکثر ایرانیها، به خاطر همین مسائلی که اتفاق افتاده، ازجمله سرکوب شدید مردم، حتی نمیخواهند به آنها نزدیک شوند جالب است. حرکت به طرف گفتوگو و ارتباط برقرارکردن، شاید چیزی است که در فرهنگ ما خیلی به آن احتیاج داریم و همیشه کم بوده است. بنابراین از این جهت این فیلم واقعاً قابل ستایش است.» یکی از تماشاگران فیلم، بسیجیای است که پس از رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری زندانی شده و حالا به پاریس آمده و دانشجو است. او دربارهی فیلم میگوید: «من خودم بسیجی بودم و همیشه هم به بسیجیبودنم افتخار کردم. چون بسیجی بودن این است که بدون چشمداشت به مادیات برای مملکتت، آب و خاکت و برای دنیایی که در آن زندگی میکنی بتوانی کار کنی. بسیجی یعنی این. باید بگویم که من تقریباً شش ماه در بند دو الف زندانی بودم؛ به دلیل اعتراض به عدهای که به کوی دانشگاه حمله کرده و چهار نفر از بچههای دانشگاه را کشته بودند. عدهای هم زخمی شدند و... خب خیلی داغون بودند بچههایی که من میدیدمشان. به این دلیل ما معترض بودیم و بعد از چند روز هم آمدند و ما را گرفتند و بردند.» فیلم «بسیجی» ساختهی مهران تمدن جایزهی نخست فستیوال بینالمللی فیلمهای مستند در جمهوری چک را دریافت کرده و در چند جشنوارهی جهانی به نمایش درآمده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
دیگه کم کم نمایش این تیپ موضوعها اینور اب واقعا تکراری و نخ نما شده . واقعا جای تاسف است که هنوزکم نیستند کسانی که نان به نرخ روز خوردن را به جای کار هنری جا می زنند .
-- افسون ، Nov 23, 2010«فستیوال بین المللی فیلم های مستند در جمهوری چک» درکدام شهر ودر چه تاریخی برگزار می شود وبرنده جایزه دوم کدام فیلم واز کدام کشور بود. متمنی جواب.
-- بدون نام ، Nov 23, 2010قابل یاد اوری است که فیلم - بسیجی - از روز 20 -اکتبر 2010 در یک سینما )saint andre des arts) درمنطقه پاریس پنجم بنمایش در امد و در روز اول 56 نفر تماشاگر داشت. این فیلم کلا دوهفته در همین سینما نمایش داده شد و چندین جلسه بحث و گفتگو با کارگردان ان هم انجام گرفت . مجموعا حدود 900 نفر بیننده داشته است - پاریس - مجتبی علویان
-- مجتبی علویان ، Nov 23, 2010سایت های ایرانی نوشته اند و شما هم میگوید که لیبراتیون و لموند از فیلم انتقاد کرده اند. در حالی که بر عکس هست. تعداد زیادی از روزنامه های فرانسوی از جمله لموند و لیبراتیون از فیلم خیلی تعریف کردند و به نظرشون سنده مهم و جالبی هست .
تو این لینک سینما ای میبینید که لموند فیلم رو ۴ ستاره زده و باقی روزنامه ها هم همیطور بین سه و ۴ ستاره هستند.
http://www.allocine.fr/film/revuedepresse_gen_cfilm=177718.html
این هم لینک لیبراتیون به زبان اصلی :
http://next.liberation.fr/cinema/01012297245-bassidji-l-iran-en-un-tour-de-vice
این هم لموند :
http://www.lemonde.fr/cinema/article/2010/10/20/bassidji-un-cineaste-iranien-face-aux-gardiens-du-regime-islamique_1428767_3476.html