بازار فيلم


سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
دامن‌زدن به اختلافات از درون بدنه‌ی مدیریت سینما

امیر محمد بهرامی‌نوا: هفته‌ای که گذشت چند روز تعطیل بود و خبر حاشیه‌سازی در سینمای ایران اتفاق نیفتاد، جز انتخابات خانه‌ی سینما که هیأت مدیره‌ی دوره‌ی دوازدهم تعیین شد و مجمع عمومی خانه‌ی سینما به هیأت مدیره‌ای رأی داد که مسیر قبلی را ادامه می‌دهند. بر همین اساس محمد مهدی عسگرپور در سمتش ابقا شد و دامنه‌ی اختلاف معاونت سینمایی و خانه‌ی سینما گسترده‌تر گشت. رویداهای سینمای ایران در هفته‌ی گذشته را می‌خوانیم.



چگونه می‌توان فیلم مستند و کوتاه ندید؟

ناصر صفاریان: در جشنواره‌ی سینما حقیقت و فیلم کوتاه، دست گذاشتن ارشاد بر روی فیلم‌ها و کنترل مو به موی آنها باعث شد برنامه‌ای در این دو جشنواره وجود نداشته باشد، طوری‌که مثلاً در روز دوم سینما حقیقت، حتی تا نیمه‌شب قبلش هم مشخص نبود چه فیلم‌هایی به روی پرده می‌رود، و برنامه‌ها، صبح همان روز اعلام شد. در واقع راهی نبود جز این که تماشاگر جشنواره راه بیفتد برود سینما و ببیند چه چیزی نشان می‌دهند و چه چیزی دشت می‌کند.



یک قاتل آمریکایی عاشق

نادر افراسیابی: در دومین فیلم سینمایی آنتون کوربیجان، عکاس سرشناس و کارگردان هلندی، جرج کلونی در نقش یک قاتل حرفه‌ای به نام جک به کشورهای اروپایی برای انجام مأموریت‌هایی اعزام می‌شود. فیلم از لحظه‌ای شروع می‌شود که جک در سوئد از عهده‌ی مأمورتش برنیامده است. به او اعلام می‌شود که باید برای انجام دادن آخرین مأموریتش به ایتالیا برود.



عسل، یک فیلم شاعرانه

نادر افراسیابی: شاعرانه‌ترین و هنرمندانه‌ترین فیلمی که این هفته در سینماهای غرب اکران شده، عسل است. کاری از سینماگر ترک، سمی کاپلان‌اوغلو. یوسف (بورا اطلس) در کنار پدر و مادرش در کوه‌های دورافتاده‌ی اطراف دریای اژه در شمال غرب ترکیه زندگی می‌کند. او در مدرسه به لکنت زبان مبتلاست، اما با پدرش رابطه‌ی عمیق عاطفی دارد. پدر او، یاکوب (اردال بسیک‌چیکولو) نوعی از زنبور عسل را پرورش می‌دهد که عسل کمیاب سیاه تولید می‌کنند.



سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
آدمکشی در خانه‌ی سینما

امیر محمد بهرامی نوا: روز ملی سینمای سال ۸۹ هم در حالی سپری شد که بیشتر از همیشه مدیران سینمای ایران با هم درگیری مسئولانه و ضدمسئولانه داشتند، که البته همه‌ی این دعواها از سر طلب قدرت بیشتر است و حکمرانی بر ضعیفانی که به نان شب محتاج‌اند. در این اوضاع کسانی هستند که به یاد نمی‌آورند سینمای ایران طی سال‌های گذشته بر اثر بی‌درایتی‌های برادرخوانده‌هایش مسیری را در پیش گرفت که حالا زنگ خطر بدصدای آن گوش ما را می‌آزارد.



سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
فروش کله‌پاچه بیش از فروش کل سینمای ایران!

امیر محمد بهرامی نوا: در این یک هفته منتهی به نیمه تابستان، هرچه فکر کردیم دیدیم اوضاع از آنچه فکرش را می‌کردیم ناجورتر است. از یک سو به فیلمی مجوز داده‌اند و اجازه اکران به آن نمی‌دهند، از سوی دیگر عبدالحسین برزیده، کارگردان خودی سینمای ایران، دادش درآمده که چرا او را قاطی بازی نمی‌کنند. از میان خبرهای ریز و درشت هفته پیش، چندتایی را برگزیده‌ایم که به تفصیل در ادامه می‌خوانید.



سینما در غرب
مردان روی پل

نادر افراسیابی: فیلم‌های کاراته‌ای هنوز هم در غرب طرفداران زیادی دارد. آنها که در سال‌های دهه‌ی هشتاد میلادی دوران نوجوانی‌شان را گذرانده‌اند، ممکن است هنوز «Karate Kid» را به یاد داشته باشند. در فیلم اصلی یک مرد ایتالیایی قد کوتاه تلاش می‌کرد کاراته یاد بگیرد. در فیلمی که از روی آن فیلم ساخته‌اند و اکنون در سینماهای غرب اکران شده، جادان اسمیث، پسر ویل اسمیث که از تولیدکنندگان این فیلم است، می‌خواهد کاراته یاد بگیرد.



سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
در پی روزنه‌های امید!

امیر محمد بهرامی‌نوا: با تمام شدن جام جهانی، سینمای ایران هم قرار بود به مسیر عادی‌اش بازگردد؛ یعنی فیلم‌ها روی پرده بیایند، نقد شوند، کارگردان‌های‌شان مصاحبه کنند، و از پرده پایین بیایند. این مسیر درست در یک کشور صاحب سینماست. اما انگار سینمای ما قرار نیست به این زودی‌ها این مسیر را در پیش بگیرد. اتفاقات این چند روزه نشان می‌دهد سینمای ایران به جای اینکه به تولید فیلم خوب برسد، در پی دامن زدن به حواشی است.



برابری زن و مرد و نزاع جاودانه

نادر افراسیابی: یک سرباز جوان در کرانه‌ی رود به راه خودش می‌رود. دم دمه‌های غروب است و نور خورشید چهره‌ی سه دختر زیبا را روشن می‌کند. قاعدتاً انتظار می‌رود که این دختران از سرباز وحشت کنند. اما چنین نیست. یکی از آن سه دختر به طرف سرباز می‌رود و گردن او را با بوسه‌ای شهوانی گاز می‌گیرد. در این لحظه این سرباز که در جنگ های داخلی آمریکا شرکت داشته به یک وامپیر خون‌آشام که از هر نظر تابع و مطیع ماریاست تبدیل می‌شود.



سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
زنگ خطرِ سینمای ایران شنیده شد

امیرمحمد بهرامی‌نوا: عجیب نیست که در این هوای گرم تهران، تنها سرگرمی‌ای که توانست مردم را به سالن‌های سینما بکشاند، جام جهانی بود که با قهرمانی اسپانیا پایان یافت. این شبه استادیوم در شب‌های گرم جام جهانی این خاصیت را داشت که ورزش و فرهنگ با هم تلفیق شوند و نسل جوان بتواند خاطره مشترکی از آن داشته باشد. در یکی از این کل‌کل‌ها و کرکری‌خوانی‌های مرسوم این روزها، به پردیس سینمایی ملت رفتم.



سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت
همه‌چیز در ید قدرت دولت است

امیرمحمد بهرامی‌نوا: هفته‌ی قبل در همین ستون از گلایه‌ی حسن فتحی گفتیم که از اکران فیلمش در این اوضاع و احوال بسیار گله‌مند بود و رد پای یک بی‌قانونی را در این ماجرا هشدار داد. در همین روزها علی معلم، تهیه‌کننده‌ی فیلم «آل» هم از اکران نابه‌هنگام فیلمش گله کرد و بیشتر از این شکایت داشت که وقتی در ایران نبوده فیلمش را از اکران پایین کشیده‌اند. معلم در این‌باره با یکی از روزنامه‌های صبح تهران نیز گفت‌وگو کرده بود.



این هفته با سینما در غرب
چهارده کیلومتر تا اروپا

نادر افراسیابی: آفریقا، این قاره‌ی فقیر با اروپای ثروتمند چقدر فاصله دارد؟ چه مسافتی انسان آفریقایی را از رفاه و آسایشی که انسان اروپایی از آن برخوردار است جدا می‌کند. چهارده کیلومتر و فقط چهارده کیلومتر آفریقا را از اروپا جدا می‌کند. چهارده کیلومتری که جاده‌ی جیبرال‌تار نام دارد و عبور از آن در دشوارترین شرایط موضوع مستند داستانی است که با نام «چهارده کیلومتر» در سینماهای بعضی از کشورهای اروپایی مانند هلند و آلمان اکران شده است.



این هفته با سینما در غرب
اگر پنج مرد عاشق تو باشند

راخل، خدمتکار یک خانواده‌ی مرفه شیلیایی یک زن خوش اخلاق و نمونه نیست. او زنی است اخمو و افسرده که حتی وظایف روزانه‌اش را به درستی انجام نمی‌دهد. آقای خانه تصمیم می‌گیرد یک خدمتکار دیگر استخدام کند. اما راخل نمی‌تواند کسی را در کنار خود تحمل کند. برای همین شروع می‌کند به دسیسه‌چینی و با ترفندهایی تلاش می‌کند کار رقیب را بسازد. گزارش نادر افراسیابی را بخوانید از یک هفته با سینما در غرب.



خس و خاشاک سینمایی در سالگرد انتخابات

امیر رسولی: یکی از خبرگزاری‌های زنجیره‌ای طرفدار حکومت اعلام کرد که در شهریور یا مهر ماه ِ امسال فیلم سینمایی «اینجا غبار روشن است» تولید خواهد شد. موضوع این فیلم، تظاهرات اعتراض‌آمیز و گسترده‌ی مردم ایران به نتایج انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری است که در این فیلم به شکلی دگرگونه و بر این اساس که کشورهای غربی در شکل‌گیری تظاهرات نقش داشتند جلوه داده می‌شود.



این هفته با سینما در غرب
از رضوان خان تا مارچلو

نادر افراسیابی: «رضوان خان که به بیماری آتیسم یا در خودماندگی مبتلاست به دلیل هندی بودنش و رفتار غریب بیمارگونه‌اش، همه فکر می‌کنند که او یک تروریست بنیادگرای مسلمان است. او که در این مدت موفق شده ملیت آمریکایی بگیرد، به خاطر قیافه‌اش، نام خارجی و مذهبش، شغلش را از دست داده و دختری هم که عاشقش بوده او را به همین خاطر ترک کرده است.» مروری می‌کنیم بر سینمای غرب در هفته‌ی گذشته.



در احوالات منتاقض پشت میزنشینان سینمای ایران
سایه‌ها از چهره‌ها رفته است

مسعود نوبخت: بعد از این‌که در جشنواره فیلم فجر معاونت سینمایی فعلی دست به رفع توقیف فیلم‌هایی زد که چند سال به بایگانی سپرده شده بود، پرواضح بود که این عکس‌العمل کاملاً تبلیغاتی است و سردمداران جدید سینمایی هیچ قرابتی با لفظ «آزادی» ندارند. این سیاست موقتی در راستای همسو کردن جریان سینماگران اندیشمند ایران با معاونت خشک فعلی به کار گرفته شد، اما زمان زیادی نگذشت تا مشخص شود آن سیاست جشنواره فجر فریبی بیش نبوده است.



این هفته با سینما در غرب
از «بخشش» تا «سرود دو اسب»

نادر افراسیابی: فیلم‌هایی که در هفته‌ی اول ماه جون ۲۰۱۰، در اروپای مرکزی اکران شده‌اند مطابق معمول در ژانرهای گوناگون قرار دارند. دو عنوان فیلم علمی – تخیلی، تریلر، فیلم جنایی، یک مستند سینمایی از آلمان و سرانجام: مهم‌ترین فیلم هفته که یک درام آمریکایی است که به پیامدهای جنگ آمریکا با عراق می‌پردازد. نگاهی می‌اندازیم به مهم‌ترین فیلم‌های این هفته بر پرده‌ی سینماهای غرب.



تهاجم ائمه جمعه به سینمای ایران

امیر رسولی: سید احمد خاتمی، اخیراً به جمع منتقدان سینمایی پیوسته و در دیداری که با وزیر ارشاد داشته از وضعیت سینمای ایران به شدت انتقاد کرده است. پس از آن که معاونت سینمایی وزارت ارشاد از سینماگران خواست به موضوعاتی مانند دفاع مقدس، اهل بیت، خانه و خانواده و عترت پیامبر بپردازند، اصولاً ائمه جمعه این روزها به نقد سینما علاقمند شده‌اند.



«آواتار»؛ هبوط خدا برای تغییر زندگی

پانته‌آ بهرامی: آواتار رکورد فروش فیلم را شکسته و تاکنون دو میلیارد دلار فروش کرده است. اما راز رکورد فروش فیلم در ساختار لایه‏ای آن است. فیلم لایه‏های بسیاری دارد که هر تماشاگر با لایه‏ای از آن می‏تواند هم‌زادپنداری کند؛ از یک‌سو داستان عاشقانه‏ای است بین دو جوان و از سوی دیگر، فیلم گویای حمله‏های تجاوزکارانه برای منابع طبیعی است. اما شاید زیباترین لایه‏ی فیلم، زبان جادویی و اسطوره‏ای آن است.



گفت‌وگو با محمد حقیقت، کارگردان و منتقد سینما در باره پخش گسترده فیلم «گربه‌های ایرانی» در پاریس
نیمه‏ی پنهان تهران!

ایرج ادیب‌زاده: این روزها پوسترهای بزرگ فیلم «کسی از گربه‏های ایرانی خبر ندارد»، روی تابلوهای تبلیغاتی متروهای پاریس و بسیاری از شهرهای بزرگ فرانسه به‏چشم می‏خورد. برای نخستین بار یک فیلم ایرانی به‌طور هم‏زمان در ۸۰ سینمای فرانسه به نمایش درخواهد آمد. علاوه بر این واکنش منتقدان فرانسه نیز به این فیلم جالب توجه بود. محمد حقیقت از دلایل موفقیت این فیلم می‌گوید.