تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
نامه عبدالله مؤمنی به رهبر جمهوری اسلامی

نامه به رهبر ایران درباره شکنجه در زندان

عبدالله مؤمنی فعال مدنی- سیاسی، که در زندان به‌سر می‌برد با انتشار نامه‌ای خطاب به آيت‌الله خامنه‌ای، از «شکنجه‌ها» عليه وی در زندان، «اعترافات ساختگی و دادگاه نمايشی» نوشته است.

کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران که اين نامه را منتشر کرده است، نگرانی خود را از وضعيت عبدالله مؤمنی، پس از انتشار اين نامه ابراز داشته و مسئول سلامت و امنيت وی را آيت‌الله خامنه‌ای و آيت‌الله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه ايران دانسته است.


عبدالله مؤمنی در دادگاه

عبدالله مؤمنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوار تحکیم وحدت) در روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، پس از انتخابات بحث‌برانگيز دهمين دوره رياست جمهوری در ايران، بازداشت گرديد و هنوز در زندان به‌سر می‌برد.

مؤمنی انگيزه نوشتن اين نامه را سخنان آيت‌الله خامنه‌ای در دوم تيرماه ۱۳۸۹ دانست که در آن رهبر جمهوری اسلامی ايران از «ضديت با ظلم و رعايت انصاف و عدالت» سخن گفته بود.

وی همچنين می‌نويسد پس از این که در زندان شنیده است در سخنرانی نماز عید فطر، آيت‌الله خامنه‌ای گفته است که «اعتراف و اقرار هر متهم در دادگاه و در مقابل دوربین‌ها و بینندگان میلیونی شرعاً،عرفاً و عقلاً حجت، مسموع و نافذ است» تصمیم گرفته است که این نامه را بنویسد.

«آيا اعترافاتی که از طريق چنين شيوه‌های غير انسانی و غير اخلاقی اخذ می‌شود نيز از نظر شما معتبر است يا خير؟»

عبدالله مؤمنی نوشته است: «قصد کردم طی اين نامه شکنجه‌ها و رفتارهای غير قانونی، غير شرعی رفته بر خودم را شرح دهم تا به اين پرسش پاسخ جدی داده شود که آيا اعترافاتی که از طريق چنين شيوه‌های غير انسانی و غير اخلاقی اخذ می‌شود نيز از نظر شما معتبر است يا خير؟»

وی ابراز اميدواری کرده است که بازگويی اين موارد «به جای تحقيق در خصوص واقعيت ماجرا و اجرای عدالت، به افزون شدن فشارها و تلخ‌تر شدن ايام زندان نينجامد.»

وی که پيش از بازداشت اخير در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی فعاليت می‌کرد در نامه خود توضيح می‌دهد که از همان آغاز دستگيری با «هتاکی و فحاشی و ضرب و شتم» مأموران امنيتی روبه‌رو شده و در حالی که بر اثر گاز اشک‌آور به حالت خفگی افتاده بود، حدود ۲۰ مأمور او را با دست‌ها و پاهای زنجيرشده زير مشت و لگد گرفته‌اند.

عبدالله مؤمنی نوشته است که او را بارها به اعدام تهديد کرده‌اند و در طول ۸۶ روز زندان انفرادی هيچگاه روی آفتاب را نديده است. وی همچنين می‌گويد که طی هفت ماه بازداشت در بندهای امنيتی ۲۰۹ و ۲۴۰ تنها شش بار از «حق هواخوری» برخوردار بوده است.

مؤمنی از شرايط دشوار سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوين که تنها امکان دراز کشيدن در آن را داشت؛ از بی‌خوابی‌های مکرر، جلسات بازجوئی چند ساعته، ايستادن‌های روی يک پا، ضرب و شتم‌های پی‌درپی و بيهوشی‌های هنگام بازجوئی، حملات بازجو برای خفه کردن وی و... نوشته است.

«من همچنان به اعتقاداتی که پيش از بازداشت داشته‌ام پايبندم»

اين زندانی سياسی می‌نويسد که از فريادهای وی به هنگام شکنجه برای مرعوب کردن ديگر زندانيان استفاده می‌کردند و بازجوها همواره به وی می‌گفتند «خونی ريخته شده و نظام ترک برداشته و خيلی از شماها بايد اعدام شويد و شاکی شما نيز نظام است.»

مؤمنی شرح می‌دهد که بازجوها برای شکستن شخصيت او، وی را « وادار به تک نويسی عليه دوستان و نزديکان» می‌کردند و می‌خواستند به «روابط و مسائل اخلاقی ناکرده خود» نيز اعتراف کند.

وی می‌نويسد: «از خود می‌پرسيدم که چگونه يک دستگاه امنيتی می‌تواند با چنين تهديدها و ارعاب‌هايی امنيت را در کشور برقرار کند و عاقبت چنين روش‌هايی به کجا خواهد رسيد؟ آيا با تکيه بر انهدام روانی و شخصيتی زندانيان به عنوان حلقه مکمل شکنجه و سرکوب می‌توان به عدالت دست يافت؟»

عبدالله مؤمنی سپس به تشريح کامل فشارها و شکنجه‌های مأموران بر او برای اعتراف به «داشتن روابط نامشروع» می‌پردازد.

مؤمنی هدف اين فشارها را «بريدن زندانی و گرفتن اعتراف» دانسته و مبنای حرکت بازجويان در تمامی مراحل بازجوئی را «دروغ و فريب» عنوان کرده است.

وی آنگاه می‌نويسد: «در ادامه چنين فشارهايی و پس از۸۶ روز انفرادی و بعد از ۵۰ روز بی‌خبری مطلق، عدم دسترسی به تلفن و ملاقات با خانواده، پس ازانجام تمرين زير نظر بازجويان برای اعتراف عليه خود روانه دادگاه شدم.»

مؤمنی می‌گويد در دادگاه اجازه نداشته است وکيلی برای خود اختيار کند و مجبور بوده که متن ديکته‌شده‌ از سوی بازجويان را بخواند که هيچ اعتقادی به آن نداشته است. وی علت شرکت خود در اين دادگاه را «خلاصی از فشار روحی و جسمی شبانه‌روزی بازجوها و مشت آهنين آنها» عنوان کرده است.

عبدالله مؤمنی در اين رابطه می‌نويسد: «تجربه زندان اوين و بازجويی‌های پرحاشيه ماموران وزارت اطلاعات، فرد را به آنجا می‌کشاند که حتی عليه خود به دروغ در دادگاه اعتراف کند و جالب اين است که اين اعترافات دروغ مبنای رأی و حکم قاضی نيز قرار می‌گيرد.»

وی افزوده است: «من همچنان به اعتقاداتی که پيش از بازداشت داشته‌ام پايبندم و آن‌چنانکه توضيح دادم سخنانی را که تحت فشار در دادگاه روخوانی کردم، بيان اعتقاد خود نمی‌دانم. جرم ما اين بوده و هست که برای بهبود شرايط کشور اصلاحات و دموکراسی را مناسب‌ترين روش می‌دانيم.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

صد رحمت به چنگیز و یزید

-- رضا ، Sep 9, 2010

اقای مؤمنی پیروزی با شما خواهد بود و هیچ انسان با وجدانی دادگاهای رژیم خونخوار اسلامی را باور نخواهد کرد و ان را محکوم میکند
ای مسلمانان ادمکش دیری نخواهد کشید که شاهد نابودی شماها و باورهای ضد انسانی ١٤٠٠ سال تان باشیم مردم دنیا دیگر افکار پلید شما را که در قالب دینی در اورید تحمل نخواهد کرد

-- بدون نام ، Sep 9, 2010

سلام ملت ایران بر شما راست قامتان تاریخ ایران. بی شما ایران هیچ است و زیر پای خوکان خمیر! سلام بر تو ای عبد الله مومنی، تو که آبروی دانشجویان ایران هستی.
زنده باد انقلاب سبز ایران
زنده باد میر حسین موسوی

-- بدون نام ، Sep 9, 2010

آقای مومنی به آزادی و دموکرسی اعتقاد دارد،او خواهان جامعه ایست که همه مردم با عقاید و باورهای مختلف آزادانه اظهار نظر کنند، او دفاع از خواسته های مردم ،و انتقاد از قدرت را حق قانونی خود میداند. اسلامیون محمدی حاکم بر ایران اینهارا بر نمی تابند،او را با ضرب و شتم دستگیر میکنند و با رکیک ترین فحشها که شایسته خود و رهبرشانست برای شهادت دروغ عليه خود سرش را به درون توالت فرو میکنند،و از او میخواهند که علیه خود اقرار به رابطه جنسی با دیگران کند . این حضرات چه پست و بی شرمند،شرف و انسانیت و اخلاق براشان بی معناست .دولتی که به نخبه های ملتش چنین میکند، باید دستی از غیب یا عجی مجی نگاهدارشان باشد .

-- bahram ، Sep 10, 2010

متاسفانه در نظام ...اسلام ملایی، انسانیت و بشر هیچ جایگاهی مگر ذلت و زبونی در برابر ملایان و خرافات ندارند. تا زمانی که این تفکر دوران فراعنه مصر بر ایران حاکم است، نمی توان به نامه نگاریهایی از این دست دل خوش کرد. باید روشنفکران و متکلمین، ریشه های ضد بشری دین ....اسلام را برای مردم ایران روشن کنند. تنها راه نجات ایران ...، روشن ساختن ذهن جوانان و مردم کشور در مورد خرافات دینی و مرده پرستی است.

-- علی ، Sep 11, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)