خانه > خبر اول > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزیده سرمقالههای روزنامههای بامدادی | |||
برگزیده سرمقالههای روزنامههای بامدادینظارت بر قانون اساسی نویسنده سرمقاله مینویسد: «در زمان ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی، ایشان به منظور نظارت بر حسن انجام قانون اساسی هیئتی را به عنوان پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی تعیین و منصوب کرد. که البته شورای محترم نگهبان آن هیئت را مغایر بر قانون اساسی معرفی کرد و آن اقدام را فراتر از اختیارات رئیس جمهور بر میشمرد. اکنون هم آقای احمدینژاد دومین اخطار قانون اساسی را به عنوان مقام ناظر بر حسن انجام قانون اعلام داشته است. در سال ٨٨ ایشان در خصوص نحوه اجرای یک قانون عادی به رئیس مجلس اخطار قانون اساسی داد و روزهای گذشته در همین خصوص نامهای سرگشاده خطاب به دبیر محترم شورای نگهبان ارسال کردند با این توصیف همان اشکال که آن روز بر آقای خاتمی گرفته میشد اکنون هم بر اقدام آقای احمدینژاد گرفته میشود .» در ادامه این سرمقاله آمده: «پرسش اساسی این است که نظارت بر اجرای قانون اساسی بر عهده کدام نهاد قانونی است آیا شورای محترم نگهبان معتقد است که این وظیفه بر عهده این نهاد است که اگر اینطور باشد آنگاه پرسش مهمتری مطرح است و آن اینکه برای عملیاتی کردن این نظارت، شورای محترم چه اقدام و یا اقداماتی تاکنون به انجام رسانده و چه تمهیدی برای نظارت بر اجراء اندیشیده است؟» نویسنده سر مقاله در ادامه مینوسید: «از آنجا که مطابق اصل ٩٨ تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای محترم نگهبان است مخاطب پرسشهای فوق هم این شورا هستند و تا به این پرسشها پاسخ متقن داده نشود این دعوا همچنان ادامه خواهد داشت و این پرسشها بدون پاسخ میمانند.» بحران یونان در این سرمقاله آمده: «وقتی بازارها و دولتها فهمیدند کسری بودجه یونان واقعا چقدر است، واکنشها آمیختهای از ترس و خشم بود. از یک طرف این واقعیت آزار دهنده بود که یک دولت عضو اتحادیه اروپا که رشد اقتصادیاش مدیون سرمایهگذاری سنگین سایر کشورهای عضو در اقتصادش است، واقعیت را از سایر اعضا پنهان کرده است. از طرف دیگر، این اقدام یونان گرچه غیراخلاقی بود، اما غیرقانونی نبود.» ابعاد جهانی بحران تا به آنجا است که بسیاری از خود میپرسند اگر کشور دیگری هم در اتحادیه اروپا مبتلا به مساله یونان میشد، آیا آنگاه اقتصاد جهانی به طور جدی در خطر سقوط قرار میگرفت؟» نویسندهی سرمقاله، برای پیشگیری از چنین بحرانی سه راهکار پیشنهاد داده و مینویسد:«همه میپرسند برای برای پیشگیری از تکرار چنین حادثهای چه باید کرد؟ گزینههای موجود به سه گروه تقسیم میشوند: گزینه اول سیاستهایی هستند که در چارچوب فعلی اتحادیه اروپا قابل اجرا هستند. تعیین استانداردهای حسابرسی و بازرسی اعمال سقف کسری بودجه و تنبیه کشورهایی که کسری بودجه بیشتری از حد اعلام شده دارند. گزینه دوم، منحل کردن یورو و پذیرفتن خروج کشورهای ضعیف از این سیستم پولی است. گزینه سوم که باعث خوشحالی طرفداران ایده اروپای متحد شده است، به معنای افزایش قدرت اجرایی اتحادیه اروپا به قیمت کاهش قدرت دولتهای عضو است. تاسیس یک ناظر مرکزی واحد برای تعیین مالیاتها و بودجه کشورهای عضو، اولین گام برای تاسیس ایالات متحده اروپا خواهد بود.» به باور این روزنامه: «در حال حاضر، انتخاب سیاستهای نوع اول محتملتر است. سالهای استفاده از یورو به نوعی باعث یکپارچگی اقتصاد اروپا شده است که بسیاری از شرکتهای عمده اروپایی در حفظ آن مشترکالمنافع هستند. انحلال یورو گامی است که با توجه به هزینهها و تبعات آن محتمل به نظر نمیرسد.» تست سلامت در این سرمقاله آمده: «مدعیان خط امام و نگران ارزشهای انقلاب، چگونه توانستند با طیفی كه یك سر آن سلطنت طلبها و جبهه ملی و نهضت آزادی و انجمن حجتیه و بهائیت و مفسدان سیاسی- اقتصادی و سر دیگر آن ماركسیستهای سابق و مجاهدین خلق و توده و فدائیان خلق و پژاك و كومله و تندر بودند جبهه سبز تشكیل دهند؟ یعنی مروانها به دین و عدالت گرویده و امویان دلشان با علویان صاف شده بود؟ یعنی حمایتها و نامههای جداگانهای كه رأس اردوگاه طاغوت (معاویه) به جناب طلحه و زبیر نوشت و گفت «من با تو همراهم، اگر با علی بجنگی و پیروز شوی، با تو بیعت می كنم.» یك رجل سیاسی دارای قلب و مغز سالم را به خود نمیآورد؟ چرا جناب ابوموسی اشعری این حقایق را ندید و مدعی شد «آوردگاه جمل، فتنهای است كه باید در آن به كناری نشست» و نگذاشت مردم كوفه یك صدا به امیرمومنان بپیوندند و چرا هم او در فتنه حكمیت در صفین، وسط فتنه به بازی گرفته شد؟ آن حاشیهگزینی زاهدمآبانه و پرهیزنمایانه كجا و این سقوط در وسط فتنه كجا؟!» نویسندهی سرمقاله همچنین افزوده: «حضرت امام ملاكها و شاخصهای ممتازی را برافراشت كه كسی حتی اگر مسلمان هم نباشد و صرفا وطن دوست و صاحب وجدان باشد، به كارآمدی آن سنجهها شهادت میدهد. اگر امثال نخست وزیر سابق، هم سنگ خط امام را به سینه میزنند و هم لاف میزنند كه عملكرد امام قابل نقد است ولی فعلا مصلحت نیست نقد كنیم!، باید گفت ادعای ادامه یك راه در حالی كه به اصل آن راه ایراد دارید، متناقض و نفاق كامل است.» در بخش دیگری از سرمقاله آمده: «سران فتنه را به هر بیمارستان یا نزد هر روانپزشكی كه ببرید و هرگونه كه تست سلامت از آنها بگیرید، جواب آزمایشات انجام گرفته از بیماری و عفونت شدید در قلب و مغز آنان حكایت خواهد كرد. خداوند در سوره توبه میفرماید: «منافقین اولیای یكدیگرند، امر به منكر میكنند و از معروف باز میدارند». چه، آنان دچار حس معكوس و وارونگی فهم شدهاند و این بدتر از بیحسی و بیوجدانی است. آنها از جنس سنگ و حجاره بلكه «اشد قسوه » (قسیتر از سنگ) شدهاند و خون، نه به قلب و نه به مغزشان نمیرسد.» دیگر روزنامهها سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «آیا آرایش جدید اصولگرایان شکل میگیرد؟» سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان «شکلگیری بزرگترین تروریسم انتحاری قرن ٢١» |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جناب روزنامه کیهان، منظور رهبر شامل حال من که مارکسیست جدیدم نمیشود. آنها را من در جیب بغل خودم چپاندم.
پایدار باشیم!
مستر ن. آ. ک...
-- بدون نام ، Jun 9, 2010