تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
پنجمین نامه نوری‌زاد به رهبر جمهوری اسلامی:

«صدای شکستن استخوان‌های اقتدارتان را می‌شنوم»

محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و فیلم‌ساز زندانی در پنجمین نامه‌اش به رهبر جمهوری اسلامی که نهم خرداد جاری در زندان اوین نوشته شده، به او هشدار داده است که «استخوان‌های اقتدار» جمهوری اسلامی در حال«شکستن» است.

وی در این نامه نوشته است صدای شکستن این اقتدار را می‌شنود و اگر رهبر ایران هم با خود «صادق» باشد صدای آن را خواهد شنید.

محمد نوری‌زاد در این نامه که در سایت کلمه منتشر شده، اطرافیان رهبر جمهوری اسلامی را «بانیان فتنه» نامیده و از او خواسته‌است که مراقب «فتنه» آن‌ها باشد.


این فیلم‌ساز پس از انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری در ایران، سه نامه سرگشاده به رهبر ایران نوشت که در نتیجه آن بازداشت و به سه سال و نیم زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.

آقای نوری‌زاد پس از بازداشت، نامه‌های چهارم و پنجمش را خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای از داخل زندان اوین نوشته است.

او در آخرین نامه‌اش به رهبر ایران یادآوری کرده‌است کسانی که «ادعای دوستی غلیظ» با وی می‌کنند، همان «بانیان فتنه» هستند که هرگز «مطیع» او نیستند.

محمد نوری‌زاد به رهبر ایران نوشته است که «قدرت‌های در سایه» بدون این که او بفهمد، «امضای رضایت» رهبر را پای «عملکرد خود» می‌نشاند.

او در قسمتی از نامه نوشته است: «قدرتی که یک جا از حنجره رئیس‌جمهور نامتعادل ما بیرون می‌خزد، و در جای دیگر از امضای نمایندگان مجلس ما جاری می‌شود، و برای گشودن موانع پیش رو، به قاضیان مرعوب دستگاه قضا تحکم می‌کند؛ سران واقعی فتنه، سران قدرت‌های در سایه‌اند. سرانی که میلیارد میلیارد پول بی‌زبان مردم را جابه‌جا می‌کنند و به پرونده مفتوحه میلیاردها پول گمشده، پوزخند می‌زنند.»

آقای نوری‌زاد اینان را مصداق «قدرت‌های در سایه و بانیان فتنه» نامیده که در یک سال «پرآشوب و پرهیاهو» به تحکیم مواضع خود پرداخته‌اند.

این روزنامه‌نگار زندانی در این نامه تاکید کرده است که «قدرت‌های در سایه» مردم ایران را از اطراف رهبر پراکنده کرده‌اند. او خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشته که آن‌ها به مردم احتیاج ندارند، اما «کدام رهبر است که بدون مردم، هم‌چنان رهبر باشد و رهبری کند؟»

محمد نوری‌زاد نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران را «قدرت‌های در سایه و بانیان فتنه» نامیده که در یک سال «پرآشوب و پرهیاهو» به تحکیم مواضع خود پرداخته‌اند

محمد نوری‌زاد در بخش دیگری از نامه‌اش در انتقاد از رفتار نظامیان و سپاه پاسداران در ورود به کارهای اقتصادی و «واردات میلیاردها کالای قاچاق از مبادی گمرکی و اسکله‌ها» به رهبر جمهوری اسلامی ایران یادآوری کرده که او در مقام فرمانده کل قوا در برابر این رفتارها دارای «مسئولیت» است.

او هم‌چنین از آیت‌الله خامنه‌ای پرسیده که «آیا اسلامی که از او دم می‌زدید، همین است که در چارچوب در خانه، جوانان بی‌کار و معتاد و تن‌فروش و سرگشته و فرومرده و پژمرده و معلق ما ذبح می‌شود؟ همین است که در مجلس شورای اسلامی، هر روزه چهره‌اش را می‌خراشند و پوستش می‌درند؟ و در دستگاه قضا به شوخی‌اش می‌گیرند؟ و در دولت، جیب‌های‌اش را خالی می‌کند؟»

سه هفته پیش از انتشار پنجمین نامه محمد نوری‌زاد، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در هنگامی که محمد نوری‌زاد اعتصاب غذا کرده بود به دیدار او در زندان اوین رفت.

دادستان تهران از آقای نوری‌زاد خواسته بود که اعتصاب غذایش را بشکند و خطاب به رهبر ایران نامه درخواست عفو بنویسد. این روزنامه‌نگار اما به دادستان گفته است که به دلیل این‌که خطایی انجام نداده، تقاضای عفو نمی‌کند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

خدا از زبانت بشنود

-- مسعود از پارس ، Jun 4, 2010

آقای نوریزاد احساس شما را می فهمم . چه شد که این جانی های این گونه به رگ و ریشه ایران چنگ انداختند و خون این مملکت را مکیدند چه شد و گناه ما مردم چه بود که بیاد هر روز حالمان از این بسیجی های نظام زور و تزویر به هم بخورد. واقن دارم بالا میارم . هر چی گند و کثافته دارم استفراغ میکنم روی این نظام و رهبرش .دوست دارم روی دم و دستگاهشون بالا بیارم دوست دارم همونطور که اینا گند زدن به این مملکت و فرهنگ گند بزنم به سر تا پایشون و سر تا پای نظام مزخرفت شون . امروز حرفهای آمیخته به گند رهبر رو شنیدم و حالم ازکلمات ، که از دهن او بیرون می آمد ، به هم خورد .از بوی گندی که کلماترهبردر هوا منتشر میکرد حالم به هم خورده .دور نیست و دیرنمیتواند باشد که در دادگاهی که دموکراسی بر پا می کند و در پیشگاه همه مادران و پدران شهدای سبز سکه یک پول شوند و جهان آزاد تف به روی شان بیندازد.

-- shamim ، Jun 4, 2010

آقای نوری زاد نماد ریزش طرفداران نظام است.

-- بدون نام ، Jun 4, 2010

آقای نوریزاد ای کاش من نیز مثل شما امیدوار بودم ، من پاک نا امیدم آقای نوریزاد. اصلن از امید خسته ام .از هر چه که بوی امید بدهد پاک خسته ام .چون سی سال است همواره نا امید شده ام هر روز هر ساعت هر دقیقه نا امید بوده ام .امید دیگر مال این دل درد مند نیست.امید مال دلهای دیگراست ، نه مال دل ایرانی .امید مال دل مردم افغانستان است . مال عراق مال هر جای به جز ایران . این بیشرف ها ریشه ی امید را در دل ایرانی سوزانده اند .ای مرگ بر شما اسلام آوردگان عتیق . ای شبزیان .ای سنگ دلان .سنگ سران .سنگ اندیشان . ای سنگ شدگان . shamim

-- shamim ، Jun 4, 2010

نوری زاد در نهضت سبز فعلا" حرف اول را میزند در نوشته های او صداقت موج میزند . او به حق اصلاحات نامیده میشود . درود بر این جوانمرد.

-- sadr ، Jun 4, 2010

خوش به حالت آقای نوری زاد که درزندانی و راحت می توانی آزادانه نامه بنویسی وحرف دلت رابگویی ولی من آزادم در حالی که نمی توانم دردفتر مدرسه ازترس مستخدم مدرسه که فردی بیسواد است یک انتقاد ساده ازریس جمهوری که بی عقلی اش شهره عام و خاص است بکنم

-- حسام ، Jun 4, 2010

شامین جان اینکه کاری ندارد تو هم انتقادت را بکن می روی پیش نوری زاده! خوش انصاف!!

-- بدون نام ، Jun 5, 2010

دورود بر نوری زاد
جنبش سبز زنده است
آزدای در راه است
بوی دل انگیز آزادی و دموکراسی استنشاق می شود و بوی تعفن و ...دیکتاتوری از بین می رود

-- بدون نام ، Jun 6, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)