خانه > خبر اول > ایران > نگرانی از وضعیت جسمانی زندانیان سیاسی اخیر | |||
نگرانی از وضعیت جسمانی زندانیان سیاسی اخیرگزارشهای منتشر شده در رسانهها حاکی از «وضعیت بد» سلامت برخی زندانیان سیاسی اخیر است. بنا بر این گزارشها، شماری از بازداشتشدگانی که در هفتههای اخیر به مرخصی آمدهاند، پس از آزادی راهی بیمارستان شدهاند و تعدادی از افرادی که همچنان در بازداشت هستند نیاز به درمان دارند. تارنمای جنبش راه سبز (جرس)، امروز پنجشنبه از بستری شدن مصطفی تاجزاده، عضو جبهه مشارکت در بیمارستان خبر داده است. به گفته فخرالسادات محتشمیپور، همسر آقای تاجزاده، وی از «درد شدید» کمر رنج میبرد و احتمالا باید تحت عمل جراحی دیسک کمر قرار بگیرد. این فعال سیاسی پیش از بازداشت، سابقه دیسک گردن داشت و طی دوران بازداشت به عارضه دیسک کمر دچار شده است. معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات، در روزهای نخست پس از انتخابات بازداشت شد و به مدت ۹ ماه در زندان بود. جواد امام، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز به دلیل سکته قلبی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شده است. آقای امام که ریاست ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران را در انتخابات ریاست جمهوری بر عهده داشت، ۲۶ خرداد سال گذشته بازداشت شد. وی چندی پیش با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد. گفته میشود منصور اسانلو، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، با پابند و دستبند، از زندان به بیمارستان منتقل شده است
از زندان اوین نیز خبر رسیده است که علی بیکس، فعال مدنی نیاز به درمان فوری دارد و به دلیل بیماری پیوره و از دست دادن دندانهایش قادر به غذا خوردن نیست. به گزارش کلمه، پایگاه خبری نزدیک به میرحسین موسوی، دادگاه این فعال مدنی را به هفت سال حبس تعزیری محکوم کرده و با مرخصی وی برای درمان موافقت نمیکند. از سوی دیگر، گفته میشود منصور اسانلو، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، با پابند و دستبند، از زندان به بیمارستان منتقل شده و با همین وضعیت به مدت ۹ ساعت مورد معاینه و بررسیهای پزشکی قرار گرفته است. آقای اسانلو از تیر ماه ۱۳۸۶ برای تحمل حکم پنج سال حبس تعزیری در زندان گوهردشت است. وی از بیماری قلبی، کمردرد و ناراحتی چشم رنج میبرد. در ۱۰ ماه گذشته هزاران نفر از مخالفان دولت در تهران و شهرهای دیگر ایران بازداشت شدهاند. در همین رابطه: • نگرانی از سلامتی جسمی باقی و محمودیان |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۸۹
چرا ايران متظاهرترين كشور دنياست
فرورتیش رضوانیه
در ايران هيچ چيزي سر جايش نيست و قرار هم نيست سر جايش قرار بگيرد، چون اگر اينطور بود آقاي احمدينژاد در جايگاهي قرار نداشت كه به رييسجمهور ايالات متحده آمريكا فحش بدهد و ملت ايران را ابله تصور كند و با ريختن سانديس در كف خيابانها، موجوداتي به اسم سانديسخور را به جاي مردم ايران معرفي كند. اگر در ايران همه چيز سر جايش بود، سپاه پاسداران در تمام عرصههاي كشور دخالت و نفوذ نميكرد و تا اين حد ثروتمند و قدرتمند نبود كه مخابرات را بخرد.
در ايران، بعضيها نسبت به بقيه برتري دارند. سالهاست وجود سهميههاي كنكور براي بسيجيان باعث كاهش ظرفيت براي داوطلبان عادي و سرخوردگي جواناني شده كه بدون هيچ پشتوانهاي تلاش ميكنند وارد دانشگاهها شوند. به ندرت پيش ميآيد كه يك بسيجي در كلانتري يا يك اداره دولتي معطل شود و كارش خيلي زود راه نيفتد. اگر كسي ريش بلند داشته باشد و يقه پيراهنش را ببندد و انگشتر عقيق در انگشت كند و پيشانياش كمي كدر باشد، نه توسط پليس راهنمايي جريمه ميشود، نه در صف بانك ميايستد و نه كسي جرئت دارد حرفي به او بزند.
آقاي احمدينژاد پس از بازگشت از نيويورك در ديدار با جمعي از پاسداران سپاه، گفت:"گارد رياست جمهوري آمريكا هنگام اسكورت شخصيتهاي سياسي، چند ماشين سياه را پشت سر هم در خيابان راه مياندازد و در ميان مردم رعب و وحشت ايجاد ميكند." درست است كه در ايران بيشتر تيمهاي حفاظت شخصيتها از ليموزين و اتومبيلهاي مشكي رنگ استفاده نميكنند و تدابير امنيتي آنان در خيابانها نامحسوستر از كشورهايي چون ايالاتمتحده و اسرائيل است، اما اين اظهارات مغرورانه آقاي احمدينژاد در حالي مطرح ميشود كه رعب و وحشت به نوع ديگري در جامعه ايجاد شده است. در ايران هر رانندهاي با ديدن هر تويوتای لندكروز خاكي با پلاك كرم رنگ، چنان ترسي وجودش را فرا ميگيرد كه اگر يك فورد SUV مشكي با سرنشينهاي مسلح را هم ببيند، تا آن اندازه نميهراسد.
در ايران، همه چيز بر پايه تظاهر است و جمهوري اسلامي در ظاهر بينظير است. آقاي احمدينژاد در گفتوگو با رسانههاي خارجي ميگويد ايران با ثباتترين كشور دنياست، ايران قدرتمندترين كشور منطقه است، ايران از ايالات متحده محبوبتر است، دستگاه اطلاعاتي ايران پاكترين در جهان است.... ماجراي ارتباط "مونيكا لوينسكي" و "بيل كلينتون"، رييسجمهور پيشين ايالاتمتحده در حالي در ايران مورد توجه ويژه رسانهها قرار گرفت كه هر ماه زمزمههايي از لو رفتن فيلم يا شواهد ارتباطهاي نامشروع مديران جمهوري اسلامي يا شخصيتهاي ديني شنيده ميشود اما با تلاش و تهديدهاي رژيم، در نطفه خفه ميشود.
در فروردين 89 آقاي خامنهاي در بازديد از خط توليد اتومبيل در سايپا، از اينكه يكي از محصولات را "مينياتور" نامگذاري كردهاند، انتقاد كرد و گفت:"این کلمه در زبان فرانسوی هم استفاده میشود. کلماتی هم وجود دارد که مال ماست اما آنقدر آنجا استفاده شده که دیگر خارجی محسوب میشود. حالا چرا مینیاتور؟ یک اسم دیگر انتخاب کنید که حرف و حدیث نداشته باشد."
اين بيانات رهبر ايران در حالي مطرح شد كه ايشان دو سال قبل در ديدار با هنرمندان صداوسيما، در آن جمع يك بازيگر نوجوان را "مرد مينياتوري" خطاب كرد. حال اين پرسش مطرح ميشود كه اگر "مينياتور" نامي بيگانه است، چرا خودشان آن را به يك هنرمند محبوب نسبت ميدهند؟
زماني تصور ميشد نمايش تصاوير برهنه يا نيمهبرهنه زنان و مردان در تلويزيون دولتي ايران عملي خلاف شرع و عرف شناخته ميشود. اما يك روز عصر آقاي علي لاريجاني، رييس وقت سازمان صداوسيما وارد اتاق پخش شبكه يك سيما شد و يك حلقه فيلم را به مسوول آنجا داد و به او گفت: "اين را همين الان پخش كنيد."
دقايقي بعد، تصاوير مونتاژ شده كنفرانس برلين از شبكه ملي تلويزيون پخش شد و به دنبال آن يكي از بزرگترين دادگاههاي سياسي در كشور برپا شد. در آن روز به دستور رهبر ايران، "حرام" تبديل به "حلال" شد و پس از پايان نمايش تصاوير، دوباره به حالت قبلي بازگشت. در مناطقي از ايران هنوز خانوادههايي هستند كه حتي دستگاه پخش ويدئو هم در خانه ندارند، به فرزندانشان اجازه نميدهند فيلمي جز آنچه از تلويزيون پخش ميشود را ببينند و حتي خواندن سوره "يوسف" در قرآن را هم براي دخترانشان ممنوع كردهاند. در چنين شرايطي، شبكه ملي تلويزيون تصاوير برهنه با اندكي فيلتر شطرنجي مرد و زني را نشان داد، چون رژيم ميخواست همه آن را ببينند. آن روز چه اتفاق افتاد كه ناگهان ارزشهاي جامعه براي دقايقي تغيير كرد؟
زماني انتشار كارتون روحانيون با مخالفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همراه بود اما حالا شرايط به گونهاي تغيير كرده كه آيتالله هاشمي رفسنجاني تبديل به حجتالاسلام ميشود و به او مهر فساد ميزنند و كسي هم اعتراضي نميكند و با كفش و چاقو به كروبي و خاتمي حمله ميشود و هنگام سخنراني مهدي هاشمي كه قصد دفاع از پدرش را دارد، چراغهاي سالن سخنراني را خاموش ميكنند.
بله؛ حالا كه قرار است به هر قيمتي به "ضدانقلاب" ضربه وارد شود، عكسهاي خصوصي افراد هم در اخبار سيما پخش ميشود.
--------------------------------------------------------------------------------
-- بدون نام ، Apr 16, 2010