نمی دونم فرق مجمع و جامعه در چیست ؟
اینکه دو عنوان مقابل هم مجمع مدرسین حوزه علمیه و جامعه مدرسین حوزه علمیه وجود دارد.
هر دو تا دین اسلام و از نوع شیعه دارند. شاید یک تفاوتی از نظر درجه ی بنیادگرایی داشته باشند...

خمینی دستور اعدام آیت الله آشوری را داد و خامنه ای هم برای اعدام این روحانی مجاهد تمام تلاشش را نمود. آشوری از مواضع سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت می نمود. آیت الله گنجه ای هم از طرف خمینی مرتد شناخته شده بود که به پاریس پناه برد و اکنون با شورای ملی مقاومت ایران همکاری می نماید. آقای قابل و صد ها روحانی خلع لباس شدند و حالا نوبت به صانعی رسیده که مرجعیت او را بگیرند. آخوندها هیچموقع اینقدر در فشار و سرکوب نبودند که زیر این فاشیسم مذهبی هستند. برای رهایی باید دولت از دین جدا باشد و ملا ها به حو زه های آخوندی بروند و مردم را راحت کنند. خامنه ای ...و بی سواد دارد قدرت را از دست می دهد و برای هر جنایتی آماده می باشد.

مسعود عزیز از پارس، اشکال کار را خوب دیده ای و خیلی خوب هم به آن پاسخ داده ای، اما در عین حال خیلی پارسایانه با آن برخورد کرده ای و همچنان متواضعانه در شک باقی مانده ای.

اشکال کار این آقایان در آن است که زبان پیشرفته و کامل عربی (البته کامل تنها از نظر قواعد سخت و انعظاف ناپذیر اما نهایتاً از نظر استدلال و منطق انسانی، محدود) زبان مادری ایشان نیست. همانطور که ایرانیان خارج نشین، البته به جز معدودی، هر چقدر هم که معلومات خوبی در زبانهای انگلیسی و فرانسه و آلمانی و غیره داشته باشند، به هر حال نهایتاً در آن می لگند، این آقایان هم دست آخر کاری به جز "لفاظی" با زبان محترم اما بیگانه عربی نمی توانند انجام دهند.

البته خاصیتش، دست کم در این مورد خاص این است که وقتی لازم شد، می توانند به راحتی با جابجا کردن یکی دو اصطلاح مشابه، به نعل و به میخ زده و سر ما را از بالای منبر گرم کرده، جیب ما را خالی فرموده، خواهر و مادر و اعوان و انصار ما را عقد شرعی و نکاح نسیه و صیغه مبالغه نموده، و سرنوشت و منابع ملت و ممکلت را بر باد بیابان دهند! و تازه اسمش را هم بگذارند: "ما از طرف خدا مأموریم!"

البته متوجه منظور من که هستی: اشکال همچنان از من و شما و بقیه مردم است که توانایی قدرشناسی از این همه معرفت و کرامات این روحانیت نورانی را نداریم و گرنه حتی بیشتر از اینها و از جان برایشان مایه می گذاشتیم تا خدا را بیشتر خوش آید. (البته از ایشان بیشتر خوش آید نه از ما، چون ما که عددی نیستیم! ما حتی سوسک هم نیستیم!)

افشین گرامی
در عین حالیکه به آزادی احزاب اعتقاد دارم امیدوارم با کشیدن پای مجاهدین به میان همانگونه که از بام تا شام رسانه های اینان تلویزیون ملی ایران؟؟؟ سعی در وانمود کردن اینکه این مجاهیدین هستند که مردم را به خیابانها کشانده اند شما هم سعی بر اینکار نکنید جالب است که رژیم هم خودش برای اینان تبلیغ میکند در حالیکه برای ملت آخوند کت وشلواری و عمامه ای ندارد هردو برای اجرای ایدولوژی میجنگیدند یکی امتحانش را پس داد ملت ایران اما نفس داد دیگری نفسی نمانده است برای بار بعد وملت خوب تشخیص داده است بهایی نه به رهبریت نه به هویت اینان میدهد میگوید خوب شما هم بیایید مانند ما همراه شوید پشت سرما حرکت کنید اما اینان دیدیم که پارچه های زرد به میان آوردند که علامت زردیون گرفتنشان بود .خوب پولهای سرشار میراث ترا در قهرمان صدام هنوز میتوانند چند هواپیما را از این کشور به آن کشور ببرد برای تجمع نه برای ایران که برای مریم ومسعود یعنی همان آقای راست ها در ایران قصدم مخالفت با اعتقاد اینان نیست اما اگر شما به رسانه آقایان بنگرید همان رسانه ملی در ایران است درست کپی هم ودرست هردو نام ملی که البته مجاهدین نام را مانند بسیاری چیزهای دیگر از جاهای دیگر سرقت کرده اند بنگرید به پرچم ایران که مدتها پارچه زیر پا برای رژه بود زیرا شیر وخورشید داشت مطلب زیاد است اما در این شرایط همینقدر کافی است که من دوست دارم یکی از رسانه ها مانند وی او ای اعلام کند که به تلویزیون مجاهدین مردم زنگ بزنند وزنده پخش کنند که امکان ناپذیر است با ایران هم همین است اول به اطلاعات وصلت میکنند سین جیم میشوی بعد حرفت را میزنی بعد سانسور اگر نفعی بود پخش میشود

آخیش چه حالی میده وقتی پدرخوانده ها به جون هم میافتن! جای کوپولا خالی!