خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > روزی روزگاری چهارم به پایان رسید | |||
روزی روزگاری چهارم به پایان رسیدزینب کاظمیخواه، روابط عمومی جایزهی روزی روزگاریمراسم پایانی چهارمین دورهی جایزهی ادبی «روزی روزگاری»، دیروز چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۳۸۹برگزار شد و تندیسهای این جایزه به برندگان بخشهای پنجگانهی جایزه اهداء شد. به گزارش روابط عمومی این جایزه، در ابتدای این مراسم که از ساعت ۱۷ شروع شده بود، مدیا کاشیگر عضو هیات امنای جایزه و دبیر سابق به ارائهی گزارشی پرداخت. حامیان مالی جایزهی «روزی روزگاری» امسال کمک مالی نکردند مدیا کاشیگر گفت: «جایزهی روزی روزگاری برای ارتقای کتاب و کتابخوانی برپا میشود و طبیعی است که باید جایزه به شکل عمومی برگزار شود و کتابخوانها و کتابدوستان بتوانند از نزدیک با نویسندگان دیدار داشته باشند؛ اما امسال هم برای سومین سال پیاپی جایزه بهطور خصوصی برگزار شد و از این بابت از کتابخوانان و نویسندگان پوزش میخواهم. همچنین بر اساس اساسنامهی جایزه، مصوبات باید از تصویب هیأت امنا بگذرد و این برای دومین سال است که دبیرخانه به اجبار برخلاف آییننامه عمل کرده است و از این جهت از اعضای هیات امنا نیز پوزش میخواهم. از سویی به دلیل محدودیت منابع مالی و به دلیل اینکه حامیان سنتی جایزهی روزی روزگاری در این دوره، از جایزه حمایت نکردند، از تمامی داورانی که طی این مدت بدون دریافت اجر مادی کار طاقتفرسای داوری را انجام دادند، پوزش میخواهم.» او در ادامهی سخنانش افزود: «برای ماها که سن و سالی داریم، بهتر این است که تا وقتی زنده هستیم خودمان جانشینمان را انتخاب کنیم، از این رو بود که در دورهی اول سعید طباطبایی را بهعنوان جانشین دبیر انتخاب کردیم که از دورهی دوم عملاً بیشتر کارها را او انجام داد، دورهی سوم هم دبیر اسمی جایزه شد. فکر میکردیم که دورهی چهارم مشکلات کمتر خواهد بود، اما متأسفانه اینطور نشد و در این دوره هیچکدام از حامیان مالی جایزه یک ریال به جایزه کمک نکردند.» امسال جایزهی «روزی روزگاری» وضعیتی دوگانه داشت در ادامهی این مراسم سعید طباطبایی، دبیر چهارمین دورهی جایزه ادبی «روزی روزگاری» نیز در سخنانی به دشواریهای برپایی این دوره از این جایزه اشاره کرد و یادآور شد: «متأسفانه در این دوره شرایط و کار برای برپایی جایزه بسیار دشوارتر از دوره گذشته بود؛ مراسم پایانی جایزه شش بار متوالی به تعویق افتاد، و این به تاخیر افتادنها خیلی بهتر از امسال بود که شرایط نامتعینی را برای برگزاری جایزه داشتیم.» با توجه به ممیزی برگزیدگان نمرهی متوسط میگیرند در ادامهی این مراسم تندیس مجموعه داستان برگزیده توسط پیمان اسماعیلی داستاننویس برگزیدهی دوره قبل به پیمان هوشمندزاده برای مجموعه داستان «شاخ» اهدا شد و امیرحسین خورشیدفر عضو هیأت داوران این جایزه در ارائهی گزارشی درباره وضعیت داستان کوتاه در سال ۸۸ با برشمردن نام داستاننویسان پیشکسوت، جوانتر و تازهکار که در این رقابت اثرشان مورد بررسی قرار گرفته است، اظهار کرد: «با در نظر گرفتن وضعیت ممیزی غیرعادی در سالهای اخیر در خوشبینانهترین حالت میتوان به آثار بررسی شده در این دوره از رقابت جایزه روزی روزگاری نمرهی متوسط داد.» وی در ادامه به انتقادات جدی که طی سالهای اخیر به شیوهی داستاننویسی متاثر از نویسندگان آمریکای شمالی و داستاننویسی موسوم به کاروری اشاره کرد و گفت: «در این دوره ما شاهد آن بودیم که داستانها کمتر تمایل به فضاهای آپارتمانی و بسته داشتند و از تنوع خاصی برخوردار بودند و این مسأله را در مجموعه داستانهای سال ۸۷ شاهد بودیم که در سال ۸۸ نیز استمرار پیدا کرده بود و این ویژگی را دو تا از کاندیداهای این دوره از جایزه یعنی کتابهای مهدی ربی و مرتضی کربلاییلو داشت.» در قلمرو ترجمهی ادبیات داستانی تنوع زیاد بود در ادامهی این مراسم، اثر برگزیده در بخش نظرسنجی جایزه روزی روزگاری معرفی شد و سینا دادخواه به خاطر رمان «یوسف آباد خیابان سی و سوم« بهعنوان اثر برگزیدهی بخش نظرسنجی کتابفروشان جایزهی خود را از دست بلقیس سلیمانی دریافت کرد و همچنین نغمه دانش که نظرسنجی را به عهده داشت به ارائهی توضیحاتی دربارهی این بخش پرداخت. او گفت: «نظرسنجی از بین ۶۶ کتابفروش در تهران و شهرهای شیراز، اصفهان و دیگر شهرهای شمالی کشور انجام شده است. ۵۰ عنوان کتاب از طرف کتابفروشان عنوان شد و سرانجام کتاب «یوسف آباد خیابان سی و سوم» بهعنوان اثر برگزیدهی این نظرسنجی انتخاب و معرفی شد و به دلیل اینکه حجم مطالعهی بخش نخبگان غیرنویسنده بسیار کم بود و عملا امکان جمعبندی در این حوزه فراهم نبود نظرسنجی در این بخش انجام نشد. نغمه دانش یادآور شد: «در حوزهی ترجمه تنوع و تکثر بسیار بود و تمرکز بر روی یک اثر به دست نیامد و در حوزهی ادبیات نمایشی کتابفروشیها، کتابی را معرفی نکردند. مدیا کاشیگر: به دوستی با بابک احمدی مفتخرم در ادامهی این مراسم، تندیس بخش ادبیات نمایشی توسط حمید امجد به محمد رضاییراد تقدیم شد. قرار بود که در این بخش جلال تهرانی سخنرانی کند، اما به دلیل اینکه در مراسم حضور نداشت سخنرانی انجام نشد. وی یادآور شد: «کسانی که آثار من و بابک احمدی را خوانده باشند، درمییابند که افق دید من با بابک احمدی تفاوت زیادی دارد، اما بابک احمدی که شیفتهی مارکس، بارت و دریدا است هیچ وقت با توی نامارکسیست، نابارتی و نیمهدریدایی مشکلی ندارد، در واقع اندیشه را دشمن اندیشه نمیداند. بزرگترین دشمن اندیشه را جهل و نادانی میداند.» بابک احمدی: بخشی از فرهنگ ایران زیر سایهی اختناق است در ادامه بابک احمدی لوح تقدیر جایزه روزی روزگاری را از مدیا کاشیگر گرفت و در سخنانی با یادی از بیژن الهی که اخیراً درگذشته است و تأثیر عمیق او بر نسل وی، اظهار کرد: «خیلی ممنونم، من با افتخار این جایزه را میپذیرم. نخست اینکه این جایزه از طرف بخش خصوصی است و صدای آن بخشی از فرهنگ و خلاقیت و هنر این سرزمین است که در زیر سایهی اختناق است. دلیل دیگر اینکه این جایزه برایم پرافتخار است به خاطر داوران این جایزه است. آدمهایی که در رشد نقد ادبی تلاش کردهاند و انتخاب آنها برای من محترم است. همچنین خوشحالم جایزهای را میگیرم که آدمهای بزرگی چون شمیم بهار، جمال میرصادقی، بهرام بیضایی و رضا سیدحسینی این جایزه را گرفتهاند و از اینکه با جوانها هم هستم خوشحالم و آرزو میکردم کاش در نسل آنها زیسته بودم.» وضع طراحی جلد اسفناک است بخش دیگر اهدای تندیس جایزه روزی روزگاری به طرح جلد کتاب اختصاص داشت و ایمان راد عضو کمیته فنی طرح جلد این جایزه به ارائهی گزارشی اجمالی پرداخت و گفت: «از بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ طرح جلدی که در سال ۸۸ بررسی کردیم، دیدیم که وضع طراحی جلد اسفناک است. بررسی کردیم تا بدانیم دلیل آن چیست. یک بحثی که در گرافیک وجود دارد این است که این هنر وابسته با اقتصاد، اجتماع و سیاست است.» او با اشاره به عدم ارتباط ناشر، نویسنده و طراح در کشور، این موضوع را یکی از ضعفهای طراحی جلد ضعیف دانست. در ادامه امید روحانی جایزهی فرهاد فزونی را به وی تقدیم کرد. فرهاد فزونی برندهی تندیس بخش طرح جلد در سخنانی به پیوند دادن مقولهی گرافیک با ادبیات در جایزه روزی روزگاری اشاره کرد و آن را به فال نیک گرفت. او گفت: «وقتی میگوییم دارم کتاب خوب میخوانم منظورمان باید این باشد که دارم کتابی با کاغذ خوب، صفحهبندی خوب، حروفچینی خوب، طراحی جلد خوب و محتوای خوب میخوانم.» علی محمد افغانی نتوانست اثری بهتر از شوهر آهوخانم بیافریند بخش دیگر این مراسم تقدیر از علیمحمد افغانی نویسنده پیشکسوت بود. مشیت علایی در سخنانی دربارهی این نویسنده با مروری اجمالی بر تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران تصریح کرد: «وجه شاخص ادبیات معاصر ما، ادبیات رئالیستی است که بیشک علیمحمد افغانی در این عرصه سهم بسیار بزرگی دارد. هنگامی که رمان شوهر آهوخانم منتشر شد تکانهای در گسترهی ادبیات داستانی ما ایجاد شد و کسانی مانند نجف دریابندری، سیروس پرهام و محمدعلی اسلامی ندوشن نقدهایی دربارهی این اثر نوشتند و آن را در کنار آثار بزرگ رئالیستی نویسندگان روس قرار دادند. مشیت علایی در ادامه یادآور شد: «دیگر آثار داستانی علیمحمد افغانی نتوانستند در طراز رمان اول این نویسندهی پیشکسوت قرار بگیرند. شوهر آهوخانم تبدیل به قلهای شد که حتی خود نویسنده هم دیگر نتوانست آن را فتح کند، اما این هرگز از ارزش کار و تلاش افغانی نمیکاهد و اگر وی فقط همین یک رمان را خلق کرده بود، کافی بود که در گستره تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران حضوری پررنگ داشته باشد.» در ادامه علیمحمد افغانی هنگام دریافت لوح تقدیر چهارمین دوره جایزه روزی روزگاری از مشیت علایی در سخنانی اظهار کرد: «کاش شوهر آهوخانم را ننوشته بودم، یعنی اول کتابهای دیگرم را تالیف میکردم و بعد شوهر آهوخانم را مینوشتم. این اثر مانند فرزند بزرگی شده است که والدین همهی توجه و محبتشان را به او داشتند و سایر آثار دیگر من در سایهی این اثر قرار گرفته است. ضمن اینکه هر کتابی مثل درخت میوه خاص خودش را دارد.» مردم با عوامل پشت صحنه کاری ندارند در بخش دیگری از چهارمین دوره جایزه ادبی روزی روزگاری که به تقدیر از حروفچین نمونه اختصاص داشت، ناصر بزرگمهر، مدرس حوزه چاپ و نشر و روزنامهنگار به ارائهی توضیحاتی دربارهی مراحل مختلف چاپ و نشر پرداخت و بر اهمیت توجه به عوامل پشت پرده تولید و عرضهی کتاب تأکید کرد. او گفت: «کسانی که در حوزهی چاپ و نشر فعالیت میکنند سوپراستار نمیشوند، مردم با عوامل پشت صحنه کاری ندارند. این رسم خوبی است که از پشت صحنه نشر هم تقدیر شود.»و سرانجام لوح تقدیر امیر توکلی حروفچین پیشکسوت را به وی تقدیم کرد. وضع کتاب روزبه مردم با عوامل پشت صحنه کاری ندارندوز بدتر میشود در بخش دیگری از این مراسم نوبت به اهدای تندیس جایزه تندیس داستان غیرایرانی رسید. مهدی غبرایی عضو کمیته فنی ترجمه در سخنانی کوتاه، دشواریهای کار نوشتن و برپایی جایزه ادبی را یادآور شد. این مترجم متذکر شد: «جایزه روزی روزگاری با سختجانی مانده است، همت کنیم همینطور بماند.» او متذکر شد: «با ترجمهی ادبیات روز آلمان میخواستم این دید را گسترش دهم که غیر از زولا و ادبیات قرن نوزدهم ادبیات دیگری هم هست.» یودیت هرمان از مهمترین نویسندگان آلمان است محمود حسینیزاد علت عدم حضور یودیت هرمان نویسنده برگزیدهی غیرایرانی در مراسم پایانی جایزه روزی روزگاری را سفر طولانی وی به روسیه اعلام کرد و متذکر شد که وی در بهار سال آینده به تهران سفر خواهد کرد و همچنین مژده دقیقی تندیس بهترین اثر داستانی غیرایرانی را برای کتاب آلیس یودیت هرمان، به دلیل عدم حضور وی به نمایندهی ناشر، امیرحسین خورشیدفر تقدیم کرد و در ادامه محمود حسینیزاد پیام بخش فرهنگی سفارت آلمان در تهران را به دلیل برگزیده شدن یودیت هرمان در این رقابت خواند که در آن ضمن تبریک به برگزار کنندگان جشنوارهی خصوصی ادبی روزی روزگاری آمده بود: «جهان ادبیات حیاتش را مدیون کنجکاوی نسبت به ناشناختهها و غرایب است. آن چه غریب است، مجذوب میکند و الهام میبخشد. یک جایزهی بینالمللی ادبی توجه همگان را معطوف به چندگانگی و چندصدایی موجود در ادبیات معاصر جهان کرده و معطوف به کار مهم مترجم به عنوان واسطهای بین دو ادبیات.» در ادامهی این پیام آمده است: «بر این باوریم که درک ادبیات بینالملل، گفتوگوی انسانها را ماورای عالم سیاست پیش میبرد و نه فقط به این خاطر که ادبیات به ژرفترین انگیزههای انسانی نهفته در تک تک ما روی کرده و همهی انسانها را مورد خطاب قرار میدهد بیتوجه به اینکه در کجای جهان سکونت دارند، این یعنی جادوی زبان. ما معتقدیم که نویسندگان معاصر بینالملل امکانی را برای تبادل نظر و فهم فرهنگ دیگری فراهم میآورند. یودیت هرمان یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر ادبیات آلمان است.» در سال گذشته اتفاق مهمی در رمان فارسی نیفتاد سرانجام در بخش پایانی این جایزه تندیس رمان برگزیده به کتاب «آفتابپرست نازنین» اثر محمدرضا کاتب اهدا شد که به دلیل عدم حضور جعفرمدرس صادقی، نویسندهی برگزیده دوره پیشین روزی روزگاری، سعید طباطبایی تندیس رمان برگزیده را به وی تقدیم کرد. امیر احمدی آریان عضو هیات داوران چهارمین دوره جایزه ادبی روزی روزگاری گفت: «رمان فارسی در سال ۸۸ هیچ اتفاقی نداشت. در واقع در یک جمله میخواهم بگویم اتفاق مهمی در مجموع نیفتاد. بخشی از این مسأله دلایل تاریخی دارد و بخش دیگر هم دلایل کاملاً امروزی دارد. دلایل تاریخی ادبیات فارسی به این برمیگردد که ادبیات فارسی سنت رمانسازی نداشته است و از چهرههای مطرح و پیشگام ادبیات ما تا همین روزگار که نگاه میکنیم کسانی مانند صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، غلامحسین ساعدی و دیگر نویسندگان همواره نویسندگان داستان کوتاه بودهاند و کمتر رمان خلق کردهاند و از سویی رمانهای بزرگ فارسی بسیار اندک است و فواصل انتشار آنها بسیار طولانی است و رمانهای بزرگ و تاریخساز در ادبیات ما کم خلق شده است.» او تصریح کرد: «وضع عجیب و غریب ممیزی در حوزهی رمان طی سالهای اخیر به این مسأله دامن زده است و همچنین برای تألیف رمان شرایط فیزیکی خاصی لازم است. استمرار بر کار نوشتن و امکانهای حداقلی برای تألیف رمان از ضرورتهای اصلی است در حالیکه در جامعهی ما روزمرگی درصد زیاد استهلاک و فشار و استرس را به همراه دارد و با اتفاقاتی که در سال ۸۸ رخ داد، عملاً این امکانها از دست رفت.» سرانجام محمدرضا کاتب پس از دریافت تندیس بخش رمان چهارمین دوره جایزه ادبی روزی روزگاری در سخنانی کوتاه از هنر، ادبیات و خلاقیت به عنوان روشنایی و مایهی حیات یاد کرد و در نثری توصیفی- ادبی بر اهمیت کار نوشتن و ارتقای سطح آگاهی عمومی تأکید کرد. در این مراسم شخصیتهای فرهنگی، هنری و ادبی زیادی حضور داشتند که از آن جمله میتوان به سیمین بهبهانی، علیمحمد افغانی، بابک احمدی، ناصر بزرگمهر، مشیت علایی، مهدی غبرایی، رضا نجفی، مهشید نونهالی، امید روحانی، حسن شهسواری، حسن بنیعامری، مژده دقیقی، فرخنده آقایی، حسین سناپور، علیرضا زرگر، بلقیس سلیمانی، مهسا محب علی، علیرضا سیف الدینی، حمید امجد و... اشاره کرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|