خانه > انديشه زمانه > Aug 2008 | |
Aug 2008بخش اول فضاهای شهری و حوزه عمومیکیومرث مسعودی: در کشورهای در حال توسعه، مسوولین بلند پایه به شهرها و کلانشهرها نگاهی منفی دارند، اما با وجود تبلیغات گسترده درباره مزایای روستانشینی و اقدامات گسترده برای ایجاد زیرساختهای رفاهی در روستاها، بیش از چند دهه است که سیل مهاجرتها از مناطق کمتر توسعه یافته روستایی به شهرها و کلانشهرها ادامه دارد. مهاجرتهای مذکور، به دلیل ضعف موسسات اقتصادی مدرن شهری در جذب مهاجرین باعث نابسامانیهای گسترده فرهنگی، جابجاییهای اجتماعی، ثروتاندوزیهای افسانهای در کنار فقر فراگیر شده و موانع متعددی در روند شکلگیری فرهنگ شهرنشینی و هویت شهری پدید آوردهاند. به بهانهی «بیدلیلی ختم نبوت» وحی الهی انقطاعناپذیر است!مهرداد وجدانی: یکی از آموزههای دیانت بهائی «وحدت ادیان» است. یعنی همه «ادیان» خاستگاهی الهی دارند و هدف همه آنها کوشش برای پیشرفت و تعالی فردی و جمعی نوع بشر است. سپس پرسش اساسی و گریزناپذیر این خواهد بود: اگر همه ادیان از جانب خداوند هستند و هدفی یگانه را دنبال میکنند، دیگر چه نیازی به ظهور ادیان رنگارنگ و جور واجور بوده است؟ برای اینکه بانی این همه شر و «جهاد مقدس» شوند؟ قرآن محمدی - ۴ بیدلیلی عصمتاکبر گنجی: شیعیان برمبنای پیشفرضی نامدلل، همهی پیامبران را معصوم فرض میکنند. عصمت نزد اینان دارای دو معنای حداکثری و حداقلی است. عصمت به معنای حداقلی؛ یعنی پیامبر در مقام دریافت، نگاهداری و ابلاغ وحی، مصون از خطا است. عصمت به معنای حداکثری؛ یعنی انسان خطاناپذیر، لغزش ناپذیر، انسانی عاری از هرگونه خطا و گناه و به معنای دقیق کلمه، انسان ناانسان است. این مدعا با انسان شناسی علمی- تجربی که انسانها را موجوداتی خطاکار میشناساند، تعارض دارد. قرآن محمدی - ۳ بیدلیلی ختم نبوتاکبر گنجی: فیلسوفان، متکلمان و مفسران مسلمان، زبان دین را زبان واقعگرایانه تعبیر میکنند. به باور آنها، اعتباریات (اخلاق و فقه) مشمول صدق و کذب نمیشوند. اما آنچه دین، درخصوص جهان هستی (مبدأ و معاد)، تاریخ و اجتماع گفته است، گزارههایی صادق هستند. ما هم بنا را بر این میگذاریم که تفسیر واقعگرا از زبان دین، تفسیری وفادار به متن و مدلل است. واقعگرایان دینی باید نشان دهند که به چه دلیل یا دلایلی باورهای دینی صادق هستند؟ مسألهی نوشتار حاضر، ادلهی صدق آموزههای دینی است. نوشتار حاضر، همچنین «بیدلیلی» یا «سست دلیلی» این آموزهها را نشان میدهد. بسیاری از این آموزههای بیدلیل، با علم و فلسفه تعارض دارند. خطاهای روزمره - ۳۳ آمار گمراه کنندهمریم اقدمی: این اعداد و ارقام چه معنایی دارند؟ یعنی چه که دانشمندان تنها به ۱۰ درصد از خواص زیتون پی بردهاند؟ مگر آنها میدانند که کل خواص زیتون چه قدر است؟ معنای اینکه من سه برابر به کسی اعتماد دارم چیست؟ مگر میشود مفهومی مثل اعتماد را در قالبی کمی گنجاند؟ اینگونه خطاها را «مغالطات آماری» و «کمیتگرایی» مینامند. نوع دیگر این نوع اشتباهها مغالطه «دقت تقلبی» است. مغالطههای آماری و کمیتگرایی به دلیل اعتبار دادن بیش از حد مردم به اعداد، دامنه اثر زیادی دارند. قرآن محمدی - ۲ برساختههای تاریخیاکبر گنجی: مفسران، متکلمان، فیلسوفان و فقیهان مسلمان به گونهای سخن میگویند که گویی اسلام مولف از حقایق مدلل ازلی و ابدی است و مسلمین هم با ادلهی خدشهناپذیر، باورها و مدعیات خود را اثبات کردهاند. در حالی که، پذیرش جمعی – تاریخی این مدعیات، و مسلمان شدن مسلمین، معلل بوده است، نه مدلل. تفکیک و تمایز «دینداری معلل» از «دینداری مدلل» بسیار مهم است؛ برای اینکه، اگر دلیل و استدلال در کار نباشد، مسلمانی با غیرمسلمانی (مسیحی، یهودی، بودایی، هندویی و...) چه تفاوتی خواهد داشت؟ خطاهای روزمره - ۳۲ ادعای دوستداشتنیمریم اقدمی: ممکن است استدلالهای ساده روزمره و حتی پیچیده و تخصصی ظاهری منطقی و ساختاری قابل قبول از نظر قواعد منطقی داشته باشند، اما همچنان استدلالهایی قانعکننده نباشند. شکل بسیار رایج این نوع استدلال وقتی دیده میشود که استدلالکننده سعی دارد ادعایی را که دوست دارد به هر نحوی ثابت کند. این اشتباه استدلالی «مصادره به مطلوب» نام دارد. نقدی بر نوشتاری از اکبر گنجی شاهدبازی حافظ و حافظ بازی دیگرانسعید صحرایی: پیش از گنجی، افرادی چون احمد کسروی، رضا براهنی، و سیروس شمیسا نیز چنین برداشتی از شعر حافظ داشتهاند. کسروی، در «حافظ چه میگوید؟» حافظ را به صراحت بچهباز و چرندگو مینامد. براهنی نیز، دستکم بر مورد اول صحه میگذارد و شمیسا، در «شاهدبازی در ادبیات فارسی» در قسمتی که به حافظ اختصاص داده است، شاهد و معشوق حافظ را از جنس مذکر میداند که حافظ با وی نرد عشق میباخته است. قرآن محمدی - ۱ عقلگرایی و ایمانگراییاکبر گنجی: هر دینی دارای گزارههای صدق و کذب بردار است. اما آیا این گزارهها اثبات پذیرند؟ بسیاری از فیلسوفان گزارههای دینی را اثبات ناپذیر- خردگریز- تلقی میکنند. به عنوان نمونه، ابوعلی سینا می گفت معاد را نمی توان با دلایل عقلی اثبات کرد. به گمان بسیاری از فیلسوفان، وجود خدا را نمی توان با دلایل عقلی اثبات کرد. وقتی مبدأ و معاد با چنین معضلی روبرو است، تکلیف نبوت روشن است که کمترین ادعا در خصوص اثبات عقلی آن وجود دارد. این معضل، کسانی را واداشته است تا پروژه عقلانیت در قبول دین و التزام به آن را کنار بگذارند. خطاهای روزمره - ۳۱ تشبیه نادرستمریم اقدمی: یکی از روشهای استدلال و توجیه ادعاهای روزمره تشبیه است. معمولاً هدف از تشبیه این است که موضوعی را به صورت بهتر و قابل فهمتر بیان کنیم تا مخاطب قانع شود. اما گاهی همین روش به جای اینکه فهم موضوع را راحتتر کند، باعث پیچیدگی یا حتی اشتباه میشود. در یک تشبیه ادعا میشود دو مفهوم، شی یا دو رویداد الف و ب که ماهیت مشابهی دارند، ویژگیهایی مشترک با یکدیگر دارند. چنین اشتباهی به نام مغالطه «تشبیه نادرست» شناخته میشود. خطاهای روزمره - ۳۰ «کاملاً طبیعی؛ کاملاً خوب»مریم اقدمی: یکی از روشهای رایج استدلال برای ارزیابی و نقد مسائل، استدلال بر اساس طبیعی یا غیرطبیعی بودن موضوع مورد نظر است. اما نکته این است که استدلال بر اساس طبیعی بودن چیزی در تایید یا عدم تایید آن، در واقع نوعی دور شدن از موضوع و خطای استدلالی است. این اشتباه استدلالی «توسل به طبیعت»، یا «مغالطه طبیعتگرایی» نام دارد و ساختار آن به این شکل است: «هر چیزی که طبیعی باشد درست و خوب است» و «هر چیز غیر طبیعی، نادرست و بد است.» گفت و گو با رامین جهانبگلو، استاد دانشگاه کانادا: درسهای مشروطه برای روشنفکران امروزنیکآهنگ کوثر: رامین جهانبگلو، استاد دانشگاه تورنتو کانادا از جمله کسانی است که روی نقش روشنفکران در انقلاب مشروطه تاکید بسیاری میکند. او میگوید: « البته من با کلمهی جبر تاریخی خیلی موافق نیستم. برای اینکه فکر میکنم طبیعتاً یک شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بوده که موجب شده انقلاب مشروطه اتفاق بیفتد. به هرحال اهداف انقلاب مشروطه مبارزه با اهداف سیاسی خودسرانه، برای محدود ساختن سلطنت قاجار، و ایجاد دولت قانونی از طریق ایجاد نظم حقوقی و دادگستری، و بالاخره نگارش قانون اساسی بود. بنابراین نقش روشنفکران هم خیلی مهم میشود.» سرزمین ناشاد دروغآنچه در جریان تعیین علی کردان به وزارت در دولت اسلامی اتفاق افتاده است می تواند برای بازشناسی آنچه به نام دین و اسلام در ایران جریان دارد به کار آید. علی کردان نشانه های همه چیزهایی را دارد که به شناخت وضع کنونی ما در ایران ختم می شود. میزان دینداری و امانتداری و انقلابیگری مقامات را از آن می توان شناخت. میزان قانون مداری و حق مداری را می توان شناخت. میزان آزمندی و اندازه تطبیق ادعا و واقعیت را می توان سنجید. میل رسیدن به مقامات عالی علمی بدون زحمت بسیار را می توان دید. و البته می توان میزان حاکمیت دروغ را دید و قباحت زدایی از دروغ را. خطاهای روزمره - ۲۹ نقل قول ناقصمریم اقدمی: گاهی در گزارش و نقل حرفهای کسی قسمتی از آن گفته حذف میشود و همین کار باعث عوض شدن معنای آن گفته میشود. فرض کنید یکی از مسئولان در مصاحبهای بگوید: «اگر فلان طرح اجرا شود و اگر فلان قانون تصویب شود، در کشور مشکلی نداریم و همه چیز بر طبق برنامههای ما پیش میرود.» بعد از قول او در روزنامهها بنویسند: «آقای الف گفتند که در کشور مشکلی نداریم و همه چیز بر طبق برنامههای ما پیش میرود.» در این مثال، اشتباهی استدلالی رخ داده است که مغالطه «نقل قول ناقص» نام دارد. پروژهی جنگطلبانه «معادلسازی اسلام و فاشيسم»پروفسور محسن مسرت، برگردان احمد احقری: برای پر کردن این خلاء، جنگطلبان در واشنگتن و اورشلیم، به مدد آژانسهای تبلیغاتی خود به کاربست یک استراتژی عمیقاً احساسی و عوامفریبانه دست زده و طرح خطر «اسلامو فاشیسم» و وقوع یک هولوکاست دوم را بر دیوار نقاشی میکنند. آنها با استفاده از این واژه نو میخواهند به دنیا تلقین کنند که اسلام، تبلور فاشیسم زمان حال در جهان است و درگیری با کشورهای اسلامی و به ویژه آنها که در مقابل آمریکا و اسرائیل عرضاندام میکنند، یک اقدام ضدفاشیستی است. خطاهای روزمره - ۲۸ مناقشه در مثلمریم اقدمی: درست است که با یک «مثال نقض» میتوان یک حکم کلی را نقض کرد، اما با نقض یا رد یکی از مثالهای آن حکم نمیتوان این کار را انجام داد. فرض کنید شخصی در یک مقاله یا سخنرانی یا یک بحث فلسفی، ادعا کند فلاسفهای مثل ژان پل سارتر که نظریه الف را قبول دارند، به دلایلی اشتباه میکنند و نظریه الف درست نیست. خطاهای روزمره - ۲۷ بار ارزشی کلماتمریم اقدمی: «بار ارزشی کلمات» اشتباهی است که به سختی میتوان از آن اجتناب کرد. هم واژههای تکنیکی و تخصصی و هم واژههای روزمره به مرور زمان و در بین عدهای بار ارزشی منفی یا مثبت پیدا میکنند. نکته مهم تشخیص این اشتباهها موقع ارائه استدلالها و ادعاها است. باید توجه کنیم آیا منظورمان از به کار بردن یک واژه خاص بار ارزشی آن بوده است یا اینکه آن را بیطرفانه استفاده کردهایم. خطاهای روزمره - ۲۶ فضلفروشیمریم اقدامی: گاهی افراد برای ادعایشان استدلالی ندارند و برای مستدل جلوه دادن آن اینطور حرف میزنند که مخاطب گمان کند او ادعایی مستدل و درست ارائه داده است. خیلی از اوقات ضعف در استدلال و یا نبودن استدلال با استفاده از کلمات و اصطلاحات سخت و پیچیده پوشانده میشود. این عمل برای مرعوب کردن مخاطب و با استفاده از ناآگاهی یا کم اطلاعی او از اصطلاحات تکنیکی انجام میشود. اشتباه استدلالی در این موارد مغالطه «فضلفروشی» نام دارد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|