خانه > انديشه زمانه > خطاهای روزمره > نقل قول ناقص | |||
نقل قول ناقصمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comنقل قول و بازگو کردن سخنان و گفتههای دیگران یکی از کارهای روزمره همه ماست. در همین نقل قولها اشتباهات و مغالطههای بسیاری به وجود میآیند و به همین دلیل به هر نقل قولی نمیتوان اعتماد کرد. این اشتباهات گاهی از روی عمد و گاهی هم از روی بیتوجهی و تخصص نداشتن نقل قولکننده در زمینه موضوع مورد بحث پیش میآیند.
فرض کنید یکی از مسئولان در مصاحبهای بگوید: «اگر فلان طرح اجرا شود و اگر فلان قانون تصویب شود، در کشور مشکلی نداریم و همه چیز بر طبق برنامههای ما پیش میرود.» بعد از قول او در روزنامهها بنویسند: «آقای الف گفتند که در کشور مشکلی نداریم و همه چیز بر طبق برنامههای ما پیش میرود.» بنابراین گاهی در گزارش و نقل حرفهای کسی قسمتی از آن گفته حذف میشود و همین کار باعث عوض شدن معنای آن گفته میشود. در مثال مربوط به حرفهای آن مسئول در باب مشکلات کشور اشتباهی استدلالی رخ داده است که مغالطه «نقل قول ناقص» نام دارد. نقل قول ناقص، به خصوص در گزارههای شرطی میتواند معنای جمله را به کلی عوض کند؛ به این ترتیب که وقتی کسی میگوید: «اگر این طور باشد، آن اتفاق میافتد» با حذف کردن قسمت اول جمله، این معنا برداشت میشود که آن اتفاق بدون هیچ شرطی رخ خواهد داد. نقل قول ناقص در ارجاع دادن به حرفهای مشاهیر و اندیشمندان نیز رایج است. فرض کنید فیلسوف الف در کتابی یا مقالهای حرفهای زیادی در باب حکومت زده باشد. حال اگر بدون توجه به کل آن مقاله یا کتاب یکی از جملات او را بیاوریم و بگوییم فیلسوف الف اعتقاد دارد که «حکومت بدون خودکامگی و سلطه بر دیگران غیرممکن است.» با نقل قول ناقص سخنان او، چیزی را به او نسبت دادهایم که در واقع منظور اصلیاش نبوده است. در واقع توجه به سخنان و نوشتهها در زمینهای که آن سخنان شکل گرفتهاند، اهمیت زیادی دارد و باعث جلوگیری از اشتباه میشود.
یکی دیگر مغالطههای مربوط به نقل قول، مغالطه «تحریف» است. به نظر میرسد تحریف، خیلی بدتر از نقل قول ناقص باشد؛ زیرا حرفهایی به گوینده نسبت داده میشود که اصلاً آنها را بیان نکرده است. در مغالطه تحریف، با پس و پیش کردن و زیاد و کم کردن چیزی را به گوینده نسبت میدهیم که در واقع خودمان میخواهیم آن طور باشد. تحریف در سخنان بزرگان و احادیث هم در طول تاریخ بسیار رخ داده است. به این ترتیب، گذشت زمان هم میتواند یکی از زمینههای بروز تحریف سخنان باشد؛ چرا که آن حرف و سخن از واسطههای زیادی رد میشود و به شنونده میرسد. درست مثل شایعه که در اکثر موارد اصل سخن صادق و راست است و با نقل قولهای زیادی که پس از آن رخ میدهد، تحریف به وجود میآید و به سخنی کاذب یا چیزی که منظور گوینده نبوده است؛ تبدیل میشود. «تفسیر نادرست» مغالطهای شبیه تحریف است که در نقل قولها به وجود میآید. این مغالطه وقتی اتفاق میافتد که نقل قولکننده پس از گفتن خبر بدون هیچ گونه تحریفی، تفسیر خودش را هم به آن اضافه میکند. در واقع به جای خبر دادن صرف، تحلیل هم به آن اضافه میکند؛ بدون اینکه تأکید کند این تفسیر خودش است. این مغالطه در رسانهها زیاد رخ میدهد. به این ترتیب که وقتی خبری را نقل میکنند، تحلیل و تفسیر هم انجام میدهند؛ بدون اینکه مشخص کنند این یک تفسیر است. در این موارد به احتمال زیاد، مخاطب به اشتباه میافتد و همین نکته زمینه بروز خطاهای بسیاری خواهد شد. بنابراین نقل قول گفتهها و حرفهای دیگران کار دشواری است که دقت در انجام از خطاهای روزمره بسیاری جلوگیری خواهد کرد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
«فرض کنید فیلسوف الف در کتابی یا مقالهای حرفهای زیادی در باب حکومت زده باشد.
حال اگر بدون توجه به کل آن مقاله یا کتاب یکی از جملات او را بیاوریم و بگوییم فیلسوف الف اعتقاد دارد که «حکومت بدون خودکامگی و سلطه بر دیگران غیرممکن است.» با نقل قول ناقص سخنان او، چیزی را به او نسبت دادهایم که در واقع منظور اصلیاش نبوده است.»
با کلیت صحبتهای شما موافقم، ولی در مورد این قسمت نقل قول شده میشه بحث کرد، چون ممکنه منظور اصلی نویسنده باشه. انتظار ندارید که یا نقل قول نشه و یا یک صفحه ی کامل یا کل کتاب نقل قول بشه؟ ممکن بود نویسنه قبل از این نقل قول گفته باشد: «بعضی ها میگویند که «حکومت بدون خودکامگی و سلطه بر دیگران غیرممکن است.»» که در ان صورت حق با شماست، اما ...
-- شاهین دلنشین ، Aug 21, 2008