خانه > انديشه زمانه > Mar 2008 | |
Mar 2008آبرو، فضای خصوصی و آزادی فردیرضا کاظمزاده: اگر فرد با دقت تمام، جلوههایی از زندگی فردیاش را که در تضاد با ارزشهای جمعی قرار میگیرد، از نگاه «مردم» مخفی بدارد، در بعضی از موارد گروه نیز میتواند چنین انحرافی را نادیده بگیرد. در این معنا آبروداری هنجاری اجتماعی است که با توسل به آن فرد مجاز است به گروهش دروغ بگوید و حقایقی را از او پنهان بدارد. کند و کاوی در ساختار القاب قاجاری دسپوتیسم سلطانی و شغالالملکهای درباریواروژ میناسیان: «تودهای که در جهان سلطانباره میزیست، بسیار آسیبپذیر بود، به همینخاطر در مواجهه با سلطان، یا تسلیم میشد یا از او قدرت مشروط میگرفت؛ در هر دو صورت، شخصیتپرست میشد، قائم به دیگران بود و کیش شخصیت پیدا میکرد. اریک فروم در تحلیل چنین شخصیتی مینویسد: "فردی که دچار ناامنی خاطر شود سعی در یافتن مکانیسم فرار از وضعیت مزبور میکند و با مستحیل کردن خود در دیگران به دنبال احساس امنیت میگردد." در تاریخ دربار ایران هم "ناامنی، چهره غالب و بدل به هنجار عمومی اجتماعی شده بود."» نظریهی دولت و ادبیات – بخش دوم: ارشادیزه کردن زبانبهمن طاوسی: زبان رسمی ارشادیزه، هر زبان غیر همسو با خود را انکار میکند و در عین حال طوری وانمود میشود که گویی هفتاد ملیون سکنهی این سرزمین به همین زبان مطلقه تکلم میکنند. زبان ترکی، کردی و عربی که زبان مادری میلونها نفر است، همه یکجا بلعیدهی زبان فارسی میشود و آن هم تنها از یک نوعش یعنی زبان مطلقهی شمسالشعرایی ارشادیزه. نظریهی دولت و ادبیات – بخش اول: ملتِ غیور و شهیدپرور و گرامیبهمن طاوسی: رادیوی ما در ایران بار آلوده به رومانتیسیسماش را دمی فرو نمینهد و صبح و شبِ رانندهها را بخیر میگوید. ما در این زبان، گاهی محترم میشویم و گاهی گرامی، گاهی زحمتکش و گاهی ملت غیور، ایثارگران، شهیدپروران و ... در بررسی زبان "ارشادیزه" و کلیت رومانتیک آن، چند اصل اساسی را باید منظور داشت. نحوهی مخاطبهی این زبان و جهانبینی این زبان در پرداختش از زمان و مکان و موقعیات و حوادث و وقایع. نگاهی جامعهشناسانه به بحثهای رضا کاظمزادهبهروز علیخانی: «ساختار زبان و آداب و رسوم مربوط به تنظیم روابط اجتماعی گاهی اوقات از واقعیت تغییر و تحول روابط اجتماعی عقبتر میمانند. این مساله بهخصوص آنجایی بیشتر بهچشم میخورد که تغییر و تحولات اجتماعی روند سریعی به خود میگیرند.» روانکاوی «بومیگرایی» کلانتری و رادیو زمانهنگاه انتقادی داریوش برادری به برنامه های نیلگون عبدی کلانتری و محدودیت هایی که به زعم نویسنده از طرف زمانه بر نوشته های او اعمال شده است. کامنتهای بلند خوانندگان سایت زمانه «خطاپذیری قرآن؟»: در نقد نظرات عبدالکریم سروشم. نوری: «راز آمیزی و استخراج معانی عمیق و عظیم از این کتاب آسمانی عاملی تعیینکننده و اساسی بر ظهور و پرورش عارفان و اندیشمندان بزرگی از جمله مولانا که دکتر سروش فراوان از آن جناب تاسی میجوید و خیل بسیاری دیگر از این دست بوده است که نمیتوان این توانایی در رمز آمیزی و محتوا آفرینی و فرهنگسازی را تنها در تعیینکننده دانستن قالب وحی در متن نازل شده حسب ادعای دکتر سروش دانست.» روشنفکری فقیهانه ـ بخش دوماکبر گنجی: «اگر نگران حفظ دین هستیم، باید بدانیم که صاحب این دین وعده داده است که دینش را برای همیشه حفظ خواهد کرد. اما اگر نگران ایمان دیندارانیم و بر این باوریم که آدمیان میتوانند با سخنان و اعمال خود باعث زوال دینداری دینداران شوند، منصفانه از خود بپرسیم در ایران امروز سخنان و اعمال چه کسانی باعث دینگریزی و دینستیزی شده است؟ سخنان نواندیشانی چون عبدالکریم سروش که قرائتی اخلاقی ـ معنوی ـ عرفانی از دین ارائه میکنند؟ یا سخنان و اعمال آنان که قرائتی فاشیستی ـ توتالیتر از دین ارائه میکنند؟» روشنفکری فقیهانه ـ بخش نخستاکبر گنجی: «ارتداد و تکفیر جزء مهمی از سنت فقهی بوده است. اما اینک با این خطر روبرو هستیم که سنت روشنفکری ما نیز با تکفیر و ارتداد پیوند یابد و "روشنفکری فقیهانه" پا به عرصهی هستی بگذارد. ایران به اندازهی کافی فقیه برای تکفیر در اختیار دارد، مشکل ما کمبود "روشنفکر حوزه عمومی" است تا با آرای نو، گفتوگوی انتقادی مستدل، ارائهی مدلهای بدیل و رقیب، یک قلمرو عمومی رها از سلطهی ایدئولوژی و دولت و سرمایه پدید آورد.» جنگ و صلح و ما ايرانيانخسرو ناقد: «بى ترديد اصلاحات آرام و دگرگونىهاى بنيادى هزينههايى دارد که هر ملتى ناگزير بهپرداخت آن است؛ اگر که بخواهد از دور باطل انقلاب- خشونت- انقلاب بهدرآيد. دردا و دريغا که هزينهها را کمابيش نسل جوان ميهنمان بايد متحمل شود. ولى چاره چيست؟ هميشه و همه جا چنين بوده است.» تلویزیون و روشنفکران ایرانیامین بزرگیان: «نخبگان یا تحصیلکردههای ما گرفتار دو رویی و ریاکاری عجیبی در مواجهه با تلویزیون هستند. آنها غالبا بهگونهای رمانتیک مدعی میشوند که تلویزیون تماشا نمیکنند و خود را خصم آن نشان میدهند؛ در حالی که اوقاتی از خود را صرف تماشای تلویزیون میکنند. تلویزیون توسط آنها با پا پس زده و با دست پیش کشیده میشود. نفرت از چیزی را نشان میدهند که همان لحظه به آن وابستهاند.» بتوارگیِ صندوقِ رأیسعید حجاریان/ سایت نوروز: دقّت در مورد جامعهی مدنیِ الجزایر، قبل از سرکوب آن توسّط ارتش، نشان میدهد که در خاورمیانه این امکان وجود دارد که نیروهای ضدّدموکراسی، از طرق دموکراتیک، به خود سازمان بدهند و قدرت را به دست گیرند و به تخریب نهادهای دموکراتیک و مدنی دست یازند. پس، گاهی ممکن است جامعهی مدنی ضدّدموکراتیک عمل کند. در ستایش دروغ، شرارت و عبید زاکانیداریوش برادری: دروغ معمولا به معنای نظر و خبری مخالف حقیقت، مخالف واقعیت و شواهد است که فرد، باوجود آگاهی کامل یا نسبی بر دروغ بودنش، برای دستیابی به سودی و یا جلوگیری از تنبیه و ضرری آن را بیان میکند. میتوان به طور معمول سه «دروغ مصلحتی» (مثلا برای جلوگیری از ضرر و دعوا)، «دروغ اجتماعی» برای حفظ هارمونی روابط خانوادگی و اجتماعی و یا «دروغ خطرناک» برای دستیابی به سود خویش و ضرر دیگران را از یکدیگر جدا ساخت. گامی به سوی تحریم انتخابات صدای سلطان و صدای آزادیاکبر گنجی: اصلاحطلبان طرفدار شرکت در انتخابات بر سر یک نکته اجماع دارند: اصلاحطلبان در مجلس هشتم حداکثر به عنوان یک اقلیت حضور خواهند داشت، برای اینکه سلطان پیشاپیش دوسوم مجلس آینده را از آن خود کرده و خیالش آسوده است که «مجلس سلطانی» دیگری در اختیار خواهد داشت. با توجه به این واقعیت تلخ، این پرسش نیاز به پاسخ دارد: مدافعان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، برابری و اصلاحات مسالمت آمیز، به چه دلیل یا دلایلی باید در انتخابات شرکت کنند و مردم را هم به شرکت در انتخابات دعوت نمایند؟ خدا را باید از زمین به آسمان برداحسان عابدی/ روزنامه اعتماد ملی: به ياد ميآورم شبي از شبهاي احيا در اين سال را كه مجتهد شبستري سخنران ميهمانان حسينيه ارشاد بود. ميگفت كه خدا را بايد از روي اضطرار خواند و لحظه اضطرار هميشه است، نه لحظه تنگدستي. و در آن شب بود كه گفت خدا را بايد از زمين به آسمان ببريم. اعتراض كرد به زميني كردن وجود مقدس پروردگار و استفادههاي ابزاري از او. روشنفکران دینی و زن آرمانی مسلمان شریعتی زنان مدرن را عروسک فرنگی میدانستلیلا موری: زن ایدهآل انقلابی و مسلمان شریعتی به زنانگیاش نمیپردازد. ظاهرش شبیه مادر سنتیاش نیست همانگونه که شبیه زن «مدرن» نیز رفتار نمیکند. او بسیار ساده لباس میپوشد و حجابش را به عنوان پرچم تفکراتیاش برسر مینهد. تفکر شریعتی، در زمانهی انقلاب ایران بسیار هیجانانگیز و نو مینمود. آرای او برای زمان انقلاب شور و هیجان داشت. در حالیکه مطهری به زمان پس از شور میاندیشید وقتی که انقلاب به ثمر برسد و حکومتی با ثبات تشکیل شود. او به قوانین در زمانهی با ثبات میاندیشید. بشیر ما بشر بودپاسخ سروش به سبحانی: معنای بیصورت از خدا و صورت از محمد است، دم از خدا و نی از محمد، آب از خدا و کوزه از محمد است، خدایی که بحر وجود خود را در کوزه کوچک شخصیتی بنام محمدبنعبدالله (ص) میریزد و لذا همه چیز یکسره محمدی میشود: محمد، عرب است. لذا قرآن هم عربی میشود، وی در حجاز و در میان قبایل چادرنشین زندگی میکند، لذا بهشت هم گاه چهره عربی و چادرنشینی پیدا میکند: زنان سیاهچشمی که در خیمهها نشستهاند. مشارکت در فریضه جهادِ دشمنکوب سلطان به کام سلطان، به زیان دموکراسیاکبر گنجی: بنابر ادعای سلطان، بوش با حمایت صریح از اصلاحطلبان باز هم به جنگ جمهوری اسلامی آمده است. به همین دلیل رهبر به سرعت حملهی تبلیغاتی خود را آغاز کرد و حمایت بوش از اصلاحطلبان را از ننگ بدتر دانست. البته روشن است که بوش از اصلاحطلبان حمایت نکرده و اگر هم میخواست کسانی را به عنوان نفوذی وارد عرصه سیاسی ایران کند، آنها را به طور علنی معرفی نمیکرد تا به عنوان جاسوس شکار شوند. حمایت بوش از یک فرد یا گروه در ایران، همانند حمایت احمدینژاد از یک فرد یا گروه در آمریکاست. مردم دو کشور به تأیید رئیس جمهور دولت دشمن، تقریباً نگاه واحدی دارند. اما آقای خامنهای برای حذف اصلاحطلبان به این دروغ نیاز داشت. نگاهی به مقاله «شبی با اکبر گنجی درباره ایران و آمریکا» بخش دوم جهان دو قطبی گنجبخشها و جهان پیچیده گنجیها (۲)دکتر محمد برقعی: «آقای گنجبخش معتقد است این همه سر و صدا راه انداختن آقای گنجی و دیگران در محکوم کردن جنگ، به نفع جمهوری اسلامی است و ندانسته آلت دست دستگاه تبلیغاتی آن شدن. زیرا، طبق شواهد، آمریکا قصد حمله قریبالوقوع به ایران را ندارد. اگر جنگی درگیرد بیشتر ناشی از تحریکات جمهوری اسلامی است "عمده کردن خطر جنگ توطئه دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی است."» تمام معانی را در ترجمه نمی توان احضار کردپارسا پویا: در هر ترجمه ی فلسفی، گاه عناصری از زبان مبدأ با تغییر (گسترده یا محدود تر شدن) دامنه ی معنایی واژگان یا از دست رفتن برخی عناصر معناشناختی یا فرهنگی به زبان دیگر منتقل می شوند. از طرف دیگر نمی توان فعل بودن یا هستن را خارج از بافت فلسفی و بیرون از متن، در گستره ی معناییِ لغتنامه ای آن، مورد بحث قرار داد و نتیجه گرفت که مترجمان همگی اشتباه کرده اند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|