خانه > حقوق انسانی ما > حقوق بشر در ایران > سنگسار سکینه آشتیانی نماد ظلم در ایران است | |||
سنگسار سکینه آشتیانی نماد ظلم در ایران استایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comهمزمان با اعتراضهای جهانی شهروندان کشورهای مختلف در یکصد شهر جهان نسبت به سنگسار، شکنجه و اعدام در جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته در پاریس در میدان حقوق بشر در تروکادرو، گروه پرشماری از فعالان اجتماعی، هواداران حقوق زنان، لائیک و کوشندگان مبارزه برای حقوق زنان، بهخصوص بسیاری از انجمنهای فرانسوی، برای نجات سکینه محمدی آشتیانی محکوم به مرگ از طریق سنگسار و دهها تن دیگر که هماکنون در انتظار این مجازات سنگین و ضدانسانی قرار دارند به این اعتراض جهانی پیوستند.
سکینه محمدی آشتیانی متهم به داشتن روابط جنسی با یک مرد، پس از تحمل ۹۹ ضربه شلاق در حضور فرزند پسرش، با گرفتن اعتراف جلوی دوربینهای تلویزیون جمهوری اسلامی، نماد اصلی تظاهرات امروز بود. شخصیتهای بسیاری نیز با این حرکت همراه شده بودند؛ ازجمله آقای Daniel Salvatore Schiffer فیلسوف سرشناس فرانسوی، Mark Bressant نویسنده و برندهی جایزهی آکادمی فرانسه، Luc Ferry، فیلسوف و وزیر پیشین فرهنگ فرانسه، Vivian Forrester نویسنده، Max Gallo تاریخنگار سرشناس و نویسنده و عضو آکادمی فرانسه، Marek Halter نویسنده و دهها نفر دیگر که روز گذشته در این مراسم سخنرانی کردند. خبرنگاران تلویزیونها و روزنامههای فرانسه نیز در این مراسم داشتند. خانم دکتر بهیه جیلانی جامعهشناس و فعال سیاسی دربارهی این مراسم میگوید: امروز سکینه آشتیانی سمبل یک ظلم بزرگ است که در ایران در حال پیشرفت است. ما از دنیا میخواهیم که در کنار ما قرار گیرد تا جلوی این ظلمی که در مورد زنهای ایرانی، بهخصوص زنهای زندانی اعمال میشود، گرفته شود. ما آروز داریم که بتوانیم دنیا را بسیج کنیم و صدای خودمان را در مورد ظلمی که بر زن ایرانی و بخصوص زنان زندانی اعمال میشود به گوش جهانیان برسانیم.
حمایت از جنبش زنان انا داد، یکی از سخنرانان این مراسم از انجمن زنان متحد فرانسوی است. از او میپرسم: در سخنان خود روی چه نکتهای انگشت گذاشتید؟ بیشترین مسئلهای که روی آن تأکید کردم، نسبیت فرهنگی بود؛ این که اروپاییها فکر میکنند باید به فرهنگ کشورهای دیگر، کشورهای مسلمان، احترام بگذارند و با این تفکر وقتی زنها در کشورهایی مثل ایران، افغانستان، سومالی و سودان محکوم به مرگ میشوند یا جسمشان با ختنه ناقص میشود، فکر میکنند که فرهنگشان این است و باید به آن احترام گذاشت.
ولی این احترام به فرهنگها به جایی میکشد که یک زن فقط به خاطر این که رابطهای جنسی آزاد داشته، و یا حدس میزنند که داشته محکوم به اعدام میشود. در واقع اگر ختنه و نقص عضو جنسی را برای زنها قبول میکنند و میگویند فرهنگشان است، پس باید محکومیت به سنگسار را هم قبول کنند. تاکید من این بود که وقتی شما این مسئله را قبول میکنید، در واقع آن دیگری را هم قبول میکنید. من مخصوصاً از جامعهی مدنی اروپا و جهان خواستم که از جنبش زنان و مردان ایرانی، از جنبشی که بیش از یکسال است در ایران شروع شده، دفاع و حمایت کنند و یادآوری کردم که زنان ایرانی دو سه هفته پس از آن که خمینی قدرت را در ایران گرفت و حجاب را اجباری کرد، به خیابانها ریختند و تظاهرات کردند و گفتند ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم.
من اینها را به فرانسویها گفتم، به خاطر این که بعضی از آنها نمیدانند و فکر میکنند که مبارزهی ایرانیها از یکسال پیش شروع شده، در حالی که مبارزه در ایران بیش از سی سال است که شروع شده است. روز گذشته سازمانها و گروههای مختلفی از فمینیستها تا انجمنهای حقوق بشری فرانسوی در اعتراض نسبت به سنگسار، شکنجه و اعدام در جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند. بسیاری از آنها نیز سخنرانی کردند. بیشتر این افراد، بهخصوص فمینیستها روی چه نکتهای انگشت گذاشتند؟ فمینیستهای فرانسوی میگفتند که زنان ایرانی سالهاست دارند مبارزه میکنند و افرادی چون سکینه و ندا زنانی هستند که قربانی رژیم جمهوری اسلامی شدهاند. حال یکی با گلوله در خیابان کشته میشود، یکی چون سکینه محکوم به اعدام میشود و زینب جلالیان و زنان دیگر نیز به دلایل و به گونهای دیگری قربانی میشوند.
آنها از مردم و دولتهایشان خواستند که از جنبشهای آزادیخواهانهی ایرانیها حمایت کنند. گفتند ملت ایرانی لیاقت حکومتی را دارند که در آن سیاست از مذهب جدا باشد و اعلام کردند که از جنبش ایرانیها حمایت میکنند. چه مدت زمان است که عضو انجمن زنان متحد فرانسوی هستید؟ من ۱۵ سال است که در فرانسه هستم و ۱۴ سال است که عضو این انجمن هستم، یعنی از زمانی که حتی فرانسه صحبت نمیکردم. این انجمن یک انجمن فمینیستی است. ویژه ی زنان یعنی قاطی نیست و فقط زنانه و برای جنبش زنان است. چرا اعضای این انجمن فقط زنان هستند؟ انجمن زنان متحد فرانسوی درست فردای روزی تاسیس شده است که آن دسته از زنان مبارز، زنانی که زندانی رژیم نازیست بودند و مقاومت کرده بودند، از دست هیتلر زنده بیرون آمدند. آمدند این انجمن را نیز فقط برای زنان تأسیس کردند. آنها گفتند که ما زنان در جنگ شرکت کردیم، قربانی دادیم، در جنگ شکنجه و کشته شدیم و میخواهیم مبارزه کنیم تا زنان هم بتوانند همان حق و حقوقی را داشته باشند که مردها دارند. این انجمن بیش از ۶۰ سال قدمت دارد و از آن زمان تاکنون همیشه این خاصیت خود را که تقریباً تنها انجمن فمینیست فرانسوی است، فقط زنان یعنی با مردها قاطی نمیشود حفظ کرده است. ما معتقدیم اگر مردها میخواهند برای حقوق برابر بین زن و مرد مبارزه کنند، بهتر است که بروند به مردهای دیگر آموزش دهند یا خود آموزش ببینند و برای برابری حقوقی مبارزه کنند. ما زنان وظیفه داریم از یکسو باهم بودن را یاد بگیریم و از سوی دیگر باهم برای حق و حقوقمان مبارزه کنیم. این را شما به مردان ایرانیها هم توصیه میکنید؟ بله، این را به مردان ایرانی هم توصیه میکنم. زمانی که مردهای ایرانی روسری سرشان کردند برای حمایت از مجید توکلی و با افتخار این روسری را نشان میدادند، خیلی خوب بود از مجید توکلی بهخاطر این که تلاش کرده بودند تا او را خار و ذلیل نشان دهند حمایت کنند. ولی آیا فکر نمیکنید که با سر کردن روسری و قبول آن به عنوان لباس زنانه و با خندیدن به آن، دارید آن خواری را که زنان در ایران ۳۱ سال است تحمل کردهاند به هیچ میگیرید؟
زنهای ایرانی ۳۱ سال است روسری را تحمل کردهاند. آنها هم علیه این روسری مبارزه کردند و هم مجبور شدند خواری آن را تحمل کنند. آزادی جامعه میسر نخواهد شد بدون آزادی زنان. چیزی که میخواهم به آقایان ایرانی بگویم این است که اگر میخواهند برای آزادی زنان و حقوق برابر زنان و مردان مبارزه کنند، بهتر است که از یکسری مردهای هندی یاد بگیرند. در هندوستان مردها آمدند و گفتند ما خسته شدیم از این که میبینیم این همه به زنها خشونت میشود. مردها خودشان آمدند و یک انجمن ویژه ی مردان درست کردند. یعنی یک انجمن مردانه . و در این انجمن خودشان خودشان را آموزش میدهند و خودشان برای برابری حقوق بین زنان و مردان مبارزه میکنند. اگر روزی مردان ایرانی این کار را کنند، فکر میکنم از پیشگامهای مردان دنیا خواهند بود؛ مثل هندیها. دیگر این که قرار شده است ما مجموعهای تشکیل دهیم برای مبارزه برای آزادی سکینه، برای لغو اعدام و مخصوصاً سنگسار در ایران مبارزه کنیم. اما چیزی را که من امروز یادآوری کردم و خیلی برایم مهم بود، یکی زینب جلالیان بود که در زندان است و آن یکی پسر هجده سالهای که دو روز است به خاطر لواط محکوم به اعدام شده است. بخاطر این که همجنسگرا بوده است. بخاطر این که هموسکسوالها در ایران آزادی ندارند و در خطر هستند.
دیگر این که شیوا نظرآهاری در خطر محکومیت به مرگ است. چیزی که از دوستان فرانسوی و فرانسویهایی که اینجا هستند خواستم، این بود که گفتم سکینه بدبختانه و متاسفانه تنها کسی نیست که برایش مبارزه میکنیم. ما هنوز مبارزه برای آزادی سکینه را تمام نکردهایم که باید مبارزه برای آزادی شیوا و این پسر جوان هجده ساله را که محکوم به مرگ شده است آغاز کنیم. تداوم صدای ما اشرف، شرکتکنندهی دیگری است که در این تظاهرات حضور دارد. او میگوید: خیلی خوشحالم از این که تمام مردم به نوعی آمدند و برای سکینه در این تظاهرات شرکت کردند. از فرانسویها و دیگران. در هر صورت برای ما مسئله مبارزه با اعدام به هر شکل و نوع آن محوری است. سنگسار وحشیانهترین نوع این حرکت است که میتواند همه را به نوعی به فریاد آورد. چیزی که امروز اهمیت داشت و من شنیدم و امیدوارم راست باشد، این است که جمهوری اسلامی اعلام کرده که این مسئله را اعلام کرده که دیگر سکینه را اعدام نمیکنند. الان چیزی که برای ما مهم است مسئلهی شیوا نظرآهاری است که امیدوارم بتوانیم با برنامهای که هفتهی دیگر میگذاریم از او دفاع کنیم تا جمهوری اسلامی بداند که نمیتواند به این حرکتها ادامه دهد. ما هستیم، صدایمان هنوز ادامه دارد. سکوت در ایران نشانهی این نیست که مبارزه تمام شده است. ما ادامه خواهیم داد تا روزی که همهمان آزاد باشیم، تا بتوانیم آن کاری را که دوست داریم چه از نظر فردی که در خانواده است و چه از نظر جمعی در محیط سیاسی، اجتماعی و فعالیتهای اقتصادی انجام دهیم و آزاد و برابر با مردها باشیم. امیدوارم این مبارزه به زودی به نتیجه برسد. شما در دست خود اعلامیهای دارید برای یک میلیون امضاء، برای تغییر قوانین تبعیضآمیز و به طرف سفارت هم در حال حرکت هستید. میتوانید توضیح بدهید. برنامهای که قرار است هفتهی دیگر سوم سپتامبر شکل بگیرد، برنامهای از سوی کمپین یک میلیون امضا برای دفاع از شیوا نظرآهاری است. امروز فرصتی بود که به دیگران بگوییم تنها سکینه نیست و بقیه هم هستند. من امیدوارم که این حضور اعتراضی همچنان ادامه پیدا کند و در دنیا مثل توپ بترکد تا رژیم ایران بداند ما هستیم و اجازه نخواهیم داد کسی، حال به هر دلیلی، چه به دلیل دزدی، چه به قول خودشان به عنوان فحشا یا به دلیل فعالیتهای سیاسی اعدام شود.
باید بداند آنها اجازه ندارند اینها را در دادگاههای خودشان که به نظر ما هیچگونه قانونیتی ندارند و هیچ گونه دموکراسی در آن رعایت نمیشود محکوم به مرگ کنند. شاید بتوانیم امروز یا روزهای دیگر جلوی اینها را بگیریم. حتی اگر بتوانیم جلوی اعدام یکی از این محکومین به مرگ را بگیریم، جای امیدواری است.» جمعیت حاضر سپس به طرف سفارت جمهوری اسلامی ایران به راه افتاد. سفارت اعلام کرده بود که نمایندهی این گروه را در روز شنبه نمیپذیرد و پلیس هم اجازهی تجمع در برابر سفارت را صادر نکرده بود، اما با این حال گروه به طرف سفارت به راه افتاد. قرار شد در صورتی که موفق شدند تا به جلوی سفارت برسند، بیانیهی خود را از لای نردهها به داخل سفارت بیاندازند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|