خانه > حقوق انسانی ما > زندان و مجازات > اعتصاب غذای زندانیان و تجمع بیپاسخ خانوادهها | |||
اعتصاب غذای زندانیان و تجمع بیپاسخ خانوادههاحسین علویalavi@radiozamaneh.comروز شنبه، نهم مردادماه، تعداد زیادی از خانوادههای زندانیان سیاسی از ساعت ده بامداد در برابر دفتر دادستان تهران، عباس جعفری دولتآبادی، تجمع کردند.
آنها خواهان پاسخگویی به درخواستهایی شدهاند که در نامهی اخیر خود به دادستان مطرح کرده بودند. در بین زندانیانی که دست به اعتصاب غذا زدهاند، ازجمله نام کیوان صمیمی، پیمان کریمیآزاد، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی، عبداله مؤمنی، کوهیار گودرزی، حسین نورانینژاد، بابک بردبار، علی پرویز، مجید دری و تعدادی دیگر بهچشم میخورند. فاطمه آدینهوند، همسر عبدالله مؤمنی در گفتوگو با زمانه، دربارهی تجمع روز گذشتهی خانوادهها در برابر دادستان تهران و واکنش مسئولان میگوید:
از ساعت ده صبح ما خانوادههای زندانیان سیاسی آنجا جمع شدیم، تا ساعت تقریبا ۱۲ ظهر، ولی هیچ جوابی به ما ندادند. هیچکس نیامد جواب ما را بدهد. جواب که ندادند هیچ، ما را تهدید کردند و گفتند اگر تا ده دقیقه یا نیمساعت دیگر خودتان نروید، کسان دیگری میآیند و شما را جمع میکنند. گویا آنجا پیشنهاد میشود که به آقای آوایی، رییس دادگستری تهران مراجعه کنید! بله آنجا هم جاهای دیگر را پیشنهاد میکردند. ولی دادستان باید جواب ما را بدهد. چون بیشتر زندانیها زندانی قطعیاند. حکمشان دیگر قطعی است و زیر نظر دادستان است. دادستان باید به ما جواب دهد که متاسفانه از دوشنبه ما هیچ اطلاعی از زندانیانمان نداریم. نمیدانیم آیا اینها هنوز در اعتصاب غذا هستند؟ چرا ما بیخبریم و هیچ اطلاعی از اینها نداریم؟ بچهها خیلی نگرانند. من بچه دارم. بچهی من خیلی نگران است که در طول این چهار، پنج روز حتی صدای پدرش را هم نشنیده است. خانم آدینهوند، چه تعدادی از خانوادهها امروز جلو دادستانی جمع شده بودند؟ بیشتر خانوادههای زندانیان بند ۳۵۰ بودند. چه کسانی که اعتصاب غذا کردند، چه کسانی که در انفرادی هستند و چه کسانی که همچنان در بند ۳۵۰ هستند. چون آنها هم «ممنوعالتلفن»اند. همهی خانوادههاشان آمده بودند و از برخورد بد زندانبانها اعتراض داشتند.
بازداشتها و رفتارهای خودسرانه نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل مدافع تعدادی از زندانیان که به سلولهای انفرادی منتقل شدهاند، در مورد وضعیت این زندانیان و علت اقدام مسئولان زندان در انتقال آنها به سلول انفرادی، به زمانه میگوید: من نمیدانم که همکارم آقای اولیاییفرد دراعتصاب هستند یا نه، ولی بههرحال چون تلفن ایشان و تماسهایشان با خانواده از روز دوشنبه قطع شده، طبیعی است خانوادهی ایشان و من بهعنوان وکیل وی نگرانشان هستیم. همینطور برای آقای کیوان صمیمی که به بند انفرادی منتقل شدهاند. قبل از این در اردیبهشتماه، شش تن از متهمان سیاسی را به همین دلیل به زندان رجاییشهر منتقل کرده بودند، با این تصور که آقایان سحرخیز، طبرزدی و داود سلیمانی این اعتصاب غذاها را ساماندهی میکنند، اما بعد از آن بارها و بارها خبر اعتصاب غذا از بخش زندانیان سیاسی به بیرون درز کرده است. بنابراین این تصور که اعتراضات جمعی را فقط چند نفر ساماندهی میکنند، یک تصوراشتباه است که حاکمیت بهدنبال آن است. بهتر است به خواستههای این زندانیان و متهمان توجه شود و مطابق قانون با آنها رفتار شود، تا شاهد چنین اعتصابهایی نباشیم.
این زندانیان اکثراً احکام قطعی دارند و نامهای هم به آقای جعفری دولتآبادی، دادستان نوشتهاند، ولی گویا وقتی خانوادهها به دفتر او مراجعه میکنند، هیچ پاسخی نمیگیرند. اساساً کدامیک از مقامات قضایی در این زمینه باید پاسخگو باشند؟ اصولاً در مورد شرایط زندانیان و بهویژه متهمان سیاسی، همهی افراد دستاندرکار، از بازپرس تا بازجوی اطلاعات و قاضی پرونده، یعنی کسی که رأی را صادر کرده و دادگاه تجدیدنظر که رأی را تأیید کرده، تا رئیس زندان و دادستان تهران که حکم زیر نظر او اجرا میشود، باید پاسخگو باشند. بهویژه این که دادستان تهران اعلام میکند که همهی ملاقاتها، مرخصیها و کلیهی امور مربوط به زندانیان سیاسی باید با نظر ایشان اجرا شود. پس طبیعی است که همهی اینها باید پاسخگو باشند و بیش از همه به دلیل اعلامی که ایشان کردهاند، دادستان باید پاسخگو باشد. زیرا دادستان اعلام کرده است که من مسئول اجرای احکام مربوط به زندانیان سیاسی ازجمله مرخصی، ملاقاتها و همهی اینها هستم. بنابراین همهی اینها باید پاسخگو باشند. در پروندههای متعددی، موکلین من بدون قرار بازداشت قانونی بازداشت شده بودند. مطابق قانون و مادهی ۱۲۴ آئین دادرسی کیفری، این بازداشتها خودسرانه محسوب میشود و قانون گفته است کلیهی مأمورینی که در چنین بازداشتهای خودسرانهای مباشرت دارند، متهم هستند. قاضی دادگاهی که در دادگاه اختصاصی به جرایم سیاسی رسیدگی میکند، بدون حضور هیئت منصفه و بهصورت غیرعلنی حکمی را رسمیت میبخشد که به لحاظ قانونی اعتبار ندارد؛ و همچنین اجرای احکامی که چنین حکمی را اجرا میکند، همه متهم هستند. من میخواهم این را بگویم: از مأموری که به خانهی این افراد مراجعه میکند و مبادرت به بازداشت غیرقانونی میکند مسئولیت دارد تا آن قاضی دادگاه تجدید نظری که بهطور غیرقانونی اصول اساسی حقوقی را نادیده میگیرد و حکم غیر قانونی را تأیید میکند. تمام اینها در این قضیه مسئولیت دارند. خانم ستوده از آقای اولیاییفرد نام بردید که احتمالاً در بند انفرادی هستند. ایشان وکیل دادگستری هم هستند. آخرین اطلاعی که از وضعیت ایشان دارید چیست؟ همکار شجاعم جناب آقای محمد اولیاییفرد از فروردینماه امسال در بازداشت بهسر میبرند. در واقع در دفاع از موکل خودش که از کیسهای اعدام زیر هجده سال بوده، به یکسال حبس محکوم شدند. ایشان اکنون در حال سپری کردن این حکم هستند. این حکم بهطور غیر قانونی و قبل از این که به وکلای پرونده ابلاغ شود، برای اجرا ارسال شد. همهی اینها مورد اعتراض ما بود.
به اتفاق دیگر وکلای این پرونده، آقایان عبدالفتاح سلطانی، هوشنگ پوربابایی و مسعود اولیاییفرد، ما همگی به غیر قانونی بودن اجرای این حکم اعتراض کردیم که مورد توجه قرار نگرفت. ایشان از نمونههایی هستند که بهطور غیر قانونی در زندان بهسر میبرند. از دوشنبهی گذشته هم هیچ تماسی با خانواده نداشتند. از این بابت هم خانواده و هم وکلای ایشان نگرانند. وکلای زندانیانی که به سلول انفرادی منتقل شده و اعتصاب غذا کرده اند، درحال حاضر تا چه میزان در جریان وضعیت آنان هستند و چه اقدام احتمالیای میتوانند انجام دهند؟ قطعاً وکلا هم بابت تضییع حقوق موکلان خودشان، بهعنوان یک زندانی، به این وضعیت اعتراض دارند. تقریباً تمام موکلانی سیاسی ما اعلام کردهاند که فیالمثل فرصت تلفنی که روزانه به آنها داده میشد، دو دقیقه بوده است. حتی گاه یک روز یا دو روز در میان میتوانستند از این دو دقیقه استفاده کنند. شما میدانید، دو دقیقه فرصت برای صحبت با خانواده بسیار کم است. بههرحال آنها خیلیوقتها کار حقوقی دارند و میخواهند با وکلایشان تماس بگیرند. ممکن است کار اداری ضروری داشته باشند، یا حتی برای رتق و فتق امور مالی خود یا خانوادگیشان بخواهند تماسی از زندان بگیرند. این فرصت محدود امکان هیچ نوع رابطهای را به متهم، اعم از رابطهی خویشاوندی با فرزند و همسر و گفتوگو با وکیل به آنها نمیدهد. این شرایط تنها در بند متهمان سیاسی وجود دارد. یعنی در مورد متهمان دیگر شما میبینید که آنها از امکاناتی که قانون در اختیار آنها قرار داده است، خوشبختانه میتوانند استفاده کنند که خیلی هم خوب است. ولی ما انتظار داریم که این شرایط برای متهمان سیاسی نیز رعایت شود. متأسفانه حاکمیت از اهرمهای اجرایی خودش استفاده میکند و به متهمان سیاسی اجازهی استفاده از حقوق قانونیشان را نمیدهد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|