خانه > گوی سیاست > ایران > پیامدهای واگذاری پروژهی پارس جنوبی به سپاه | |||
پیامدهای واگذاری پروژهی پارس جنوبی به سپاهایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comمشارکت و سرمایهگذاری و بهرهبرداری از سه فاز ۲۲ تا ۲۴ میدان گازی مشترک پارس جنوبی به قرارگاه خاتمالانبیا، وابسته به سپاه پاسداران، واگذار شد. به گزارش سایت خبری نفت نیوز در پی کنارهگیری ترکیه از سرمایهگذاری در پارس جنوبی، این طرح هفت میلیارد دلاری به سپاه پاسداران واگذار شده است. هدف از طرح توسعهی فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی، تولید روزانهی ۴۰ میلیون مکعب گاز، ۵۰ هزار بشکه مایعات گازی، ۳۰۰ تن گوگرد و سالانه ۸۰۰ هزار تن گاز مایع است.
با توجه به طرحهای ناتمام پارس جنوبی که پیشتر به سپاه پاسداران واگذار شده است، این واگذاری تازه چه مسئلهای را ایجاد میکند. این پرسشی است که با آقای رضا تقیزاده استاد دانشگاه گلاسکو و تحلیلگر سیاسی در میان گذاشتهام: بیتردید واگذار کردن کار تازهای به قرارگاه خاتم الانبیا باعث رکود بیشتر در اجرای طرحهای بهرهبرداری و توسعهی گاز ایران میشود. در چهار سال گذشته همین قرارگاه مأمور توسعهی فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی شده که با قراردادی معادل دو میلیارد و نیم یا بیشتر از این و از راه ترک مناقصه این کار را به عهده گرفته. این کار هنوز در مراحل بسیار ابتدایی است و از هدفهای اعلام شدهی خودش در حدود سه سال عقب است. در آن زمان هم چون این قرارگاه بنیهی مالی لازم را نداشت و امکانات فنی کافی هم در اختیارش نبود، دولت حتی برای پرداخت ضمانت حسن انجام کاری که بایستی شرکت پیمانکار نسبت به صاحب کار پرداخت کند، این پول را به عنوان قرض اسماً در اختیار شرکت گذاشت و قرارگاه کار را به صورت ترک مناقصه شروع کرد. ولی هنوز از مراحل پیشرفت کار بسیار بسیار عقب است. اخیرأ هم در حدود چهار هزار نیروی کار از اجرای این طرحها خارج شدهاند. حالا در این وضعیت و در حالی که ترکها گویا از اجرای این طرح خودشان را کنار کشیدند یا قادر به انجام تعهداتی که پذیرفته بودند نشدند، این کار دوباره به قرارگاه خاتمالانبیا واگذار شده است. این قرارگاه تجربهی کافی در امور نفت و گاز و استخراج و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز و همین طور لولهگذاری و لولهکشی ندارد. شرکت مجبور است شرکتهای پیمانکار کوچکی را در داخل و خارج استخدام کند تا این کارها را انجام دهند. در واقع این شرکت نه نقش پیمانکار که نقش واسطه را اجرا میکند و دستمزد واسطهگی گاهی در یک پروژهی هفت میلیارد دلاری به صدها میلیون دلار ممکن است برسد. همین حالا صحبت از این است که برای اجرای این پروژه در حدود یک میلیارد دلار از صندوق ذخیرهی ارزی برداشت کنند و در اختیار قرارگاه خاتمالانبیا قرار دهند. این شرکت دیگر این پولها را با نظارت دیگری هزینه نمیکند، با نظارت مدیریت خودش هزینه میکند و نتیجهاش هم پیشرفت بسیار محدود و یا عقبماندگی از زمان اجرای کار می-شود. همان طوری که در فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی شاهد بودیم. البته اینها طرحهایی نیست که خاتمالانبیا به دنبال اجرای آن هست. همین اسفند ماه گذشته قرارداد دیگری با ارزش ۸۵۰ میلیون دلار در مورد کشیدن خط لوله قرارگاه خاتم الانبیا با شرکت پالایش نفت ایران امضاء کرد که اجرای آن را هم باز به شرکتهای کوچکتر واگذار میکند. در حقیقت قرارگاه خاتمالانبیا کم کم تبدیل شده است به یک وزارت نفت در شکم وزارت نفت با تأثیری به مراتب زیادتر از آن تاثیری که وزارت نفت و واحدهای با تجربه و گستردهی فنی این وزارتخانه برای اجرای طرحهای توسعه نفت و گاز ایران به عهده داشتهاند.
آقای تقیزاده چرا ترکها ۱۷ ماه پس از اعلام آمادگی و دادن طرحهایی برای سرمایه¬گذاری در همین فازها، خودشان را کنار کشیدند؟ در ۱۷ ماه گذشته ترکها قدم جدی در این راه برنداشتند و آنچه به ایران به عنوان توافق اعلام کرده بودند، اجرا نشده است. حال آن که اگر چنین چیزی اجرا میشد، قرار بود از مجموع تولیدات این سه فاز، روزانه ۴۰ میلیون متر مکعب گاز، همانطوری که شما هم اشاره کردید، و بیش از ۵۷ هزار بشکه میعانات گازی تولید بشود. این میزان گاز تولیدی ۳۰ درصد بیشتر از گازی است که همین حالا ایران به ترکیه صادر میکند و میتوانست در افزایش حجم تولید گاز ایران نقش بسیار مهمی بازی بکند. ترکها هنوز دلیل قانع کنندهای به ایران ارائه نکردند. ولی در آن زمانی که این خبر اعلام شد، ایران از آن به عنوان یک سرمایهگذاری خارجی یاد کرد و گفت که تحریمهای خارجی اثری نگذاشته و ما منزوی نشدهایم و ترکها خواستار و داوطلب اجرای این کار هستند. حال آن که بعد از ۱۷ ماه میبینیم قدم خاصی در این مورد برداشته نشده و این ۱۷ ماه بسیار حساس و با ارزش است که از دست ایران میرود، فقط به اعتبار واگذار کردن قرارداد به کشورها و یا شرکت-هایی که یا نمیتوانند یا نمیخواهند این طرحها را اجرا کنند. در عمل در یک حوزهی مشترک با قطریها، ایران سرمایهی ملیاش را با از دست دادن وقت از بین میبرد. شما از تحریمهای تازه هم صحبت کردید. میدانیم که این تحریمها در راه است و قرارگاه خاتمالانبیا هم در بالای فهرست تحریمها قرار دارد. به نظر شما چرا وزارت نفت بهرهبرداری از این حوزهی گازی را به قرارگاه خاتمالانبیا داده و این واگذاری چه تأثیری میتواند در اجرای طرح توسعهی پارس جنوبی داشته باشد؟ به نظر نمیرسد که دولت هم خیلی امیدوار و یا حتی مایل باشد که این طرحها پیشرفتی کنند؛ وگرنه این کار را در اختیار قرارگاه خاتم الانبیا قرار نمیداد. دلیلش این است که اسم این قرارگاه در فهرست تحریمهایی که آمریکا در کنگره مطرح کرده دیده میشود. منابع غربی هم اعلام میکنند که در فهرست تحریمی شورای امنیت اسم قرارگاه خاتم الانبیا کنار دانشگاه صنعتی شریف، شرکت بیمه ایران، خدمات بار هما و یا سازمان فضایی ایران و حتی مؤسسههای واکسن-سازی و غیره و شش بانک دیگر است. اگر چنین فهرستی اعلام شود، قرارگاه خاتمالانبیا فاقد امکان برخورداری از منابع مالی خارجی و منابع فنی خارجی خواهد شد و در عمل به علت نداشتن امکانات مالی و فنی نخواهد توانست این طرح را اجرا کند. در این وضع میبینیم که این را به قرارگاه خاتمالانبیا واگذار میکنند و هم خودشان را هدف تحریم¬ها قرار می¬دهند و هم اجرای این طرحها را بیش از پیش به عقب میاندازند. میبینیم که قطر، همانطور که شما هم اشاره کردید، الان بزرگترین صادر کنندهی گاز مایع در دنیاست و ایران خودش وارد کنندهی گاز مایع شده است. فکر میکنید این مسائل چه مشکلات تازهای به مشکلات اقتصادی ایران اضافه کند؟ نیاز ایران به گاز نیازی بسیار بسیار جدی است. گاز در سبد انرژی ایران اهمیتی بیشتر از نفت پیدا میکند؛ به عنوان عامل تأمینکننده، و همینطور برای ادامهی تولید صنایع پتروشیمی برای پاسخ گفتن به نیازهای مصرفی در خانهها، برای ادامهی خدمات صنایعی - مثل فولاد و غیره - و همین طور تزریق گاز به چاههای نفتی که فشارشان در حال افت است. افزایش تولید گاز ایران یک ضرورت است. ولی به این کار در پنج سال گذشته توجه کمی شده و امکاناتی که ایران میتوانست در اختیار بگیرد، عملاً از دست رفته است. در ضمن ما در حدود ۱۱ سال بعد از قطریها در این حوزهی مشترک شروع به کار کردیم. قطریها در سال ۱۹۹۰ از اولین چاهشان بهرهبرداری کردند. در حالی که این کار در ایران در سال ۲۰۰۱ صورت گرفت. از آن به بعد هم همهی طرحهای توسعهی فازهای بیست و هشتگانه از یک تا ده با تأخیر چندساله روبهرو بوده است. حالا هم فازهای در دست اجرا مثل فاز ۱۲، فاز ۱۵ و ۱۶ بیش از سه تا چهار سال است که از هدفهای تعیین شدهشان عقب هستند که این آن فاصلهی ۱۱ ساله با قطر را بازهم زیادتر میکند. در عمل میبینیم که با بهرهبرداری از منابع گاز و تا حدودی نفت، قطر تبدیل میشود به کشوری که دارای بالاترین درآمد سرانه در دنیاست. کشوری است مرفه و پیشرفته و همهی این پیشرفت با استفاده از خدمات مالی و ظرفیتهای فنی شرکتهای خارجی تأمین شده است. در حالی که ایران از این ظرفیتها در پنج سال گذشته بخصوص محروم مانده است. واگذاری این کار به شرکتهای داخلی هم فقط در جهت تغذیهی مالی این شرکتها مؤثر بوده و نه در پیش بردن طرحهای توسعهی گازی ایران. از این لحاظ دهها میلیارد دلار به ایران ضرر بالقوه تحمیل میشود. این چیزی است که به هرحال ایران را هر روز فقیرتر از پیش خواهد کرد و بیتردید ادامهی این وضع بر اقتصاد ایران هم اثر خواهد گذاشت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقای تقی زاده اطلاعاتشان کافی نیست و لذا اظهارتشان با حقایق نمی خواند.بطور مثال می کویند قرارگاه خاتم الانبیا بنیه مالی کافی ندارد!
-- کارگر بیکار ، Apr 23, 2010استاد عزیز: قرارگاه خاتم الانبیا بازوی اجرایی سپاه پاسداران است و تنها مشگلی که ندارد پول و امکانات است!
در مورد پیمانکار ترکیه هم می فرمایید که تجربه کافی در امر استخراج گاز ونفت ندارند و به همین دلیل (و همچنین بدلیل تحریمهای آتی) از انجام کار صرف نظر کردند! که باید عرض کنم که شرکتهای خصوصی ترکیه مثل حجره های بازار ایران نیستند که بدون تجربه و قضا قورتکی وارد یک مناقصه بزرگ در کشوری مثل ایران شوند و بعد از بردن مناقصه یادشان بیا ید که اینکاره نیستند.دلیل اصلی ترک این معامله فقط مو ضوع عدم ثبات رژیم بوده و است.
با احترام