خانه > گوی سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > بیانیه مشترک آمریکا و اروپا در آستانه سالگرد انقلاب | |||
بیانیه مشترک آمریکا و اروپا در آستانه سالگرد انقلابایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comامریکا و ۲۷ کشور عضو اتحادیهی اروپا در بیانیهای مشترک که امروز در کاخ سفید واشنگتن منتشر شد، نگرانی خود را از احتمال برخوردهای خشونتبار با تظاهر کنندگان معترض در مراسم سالگرد انقلاب، روز پنجشنبه ۲۲ بهمن (یازدهم فوریه) اعلام کردند.
در این بیانیهی مشترک و کمسابقه نقض گستردهی حقوق بشر، بازداشتهای گسترده، محاکمههای گروهی، تهدید تظاهر کنندگان به اعدام، تهدید و ترساندن خانوادهی بازداشت شدگان، تداوم جلوگیری از آزادی بیان و احتمال تشدید خشونت و سرکوب تظاهرات در روزهای آینده، به مناسبت سالگرد انقلاب، محکوم و به جمهوری اسلامی ایران هشدار داده شده است. در این زمینه با امیر طاهری، روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر سیاسی در لندن گفتوگو کردهام. آقای طاهری، به نظر میرسد که ۲۲ بهمنی کمسابقه در راه است؛ فرماندهی سپاه پاسداران در فاصلهای کمتر از ۴۸ ساعت به این روز مانده، به تهدید و ترساندن راهپیمایان اعتراضی ادامه میدهد. سران جنبش سبز نیز مردم را به شرکت گسترده در این راهپیمایی فرا خواندهاند. امریکا و ۲۷ کشور عضو اتحادیهی اروپا هم در بیانیهی مشترکی به جمهوری اسلامی هشدار دادهاند. شما تاثیر این بیانیهی مشترک را چگونه ارزیابی میکنید؟ انتشار این بیانیه تحول بیسابقهای است. چرا که تا کنون کشورهای اروپایی و ایالات متحده سعی میکردند در آنچه امور داخلی ایران شناخته میشود، دخالت نکنند. اما الان متوجه شدهاند رژیم کنونی ایران دچار شکاف داخلی بسیار عمیقی است. بخش عمدهای از مردم ایران و احتمالا حتی اکثریت مردم ایران، مشروعیت انتخاب مجدد آقای احمدینژاد را قبول ندارند. بنابراین رژیم کنونی در موقعیت آسیبپذیری قرار دارد و به نفع کشورهای اروپایی و امریکا است که دستکم حساب کوچکی با آنچه ممکن است رژیم آیندهی ایران باشد، باز کنند. به این صورت که اگر در آیندهی نزدیک تحولی رخ بدهد و نیروهای مخالف رژیم بتوانند حتی یک دولت موقت تشکیل بدهند، کشورهای اروپایی و ایالات متحده خواهند گفت که از جنبش مردم ایران حمایت کردهاند و در کنار آنها بودهاند. این واقعا برای اولین بار است که دنیای خارج یا لااقل قدرتهای بزرگ غربی متوجه آسیبپذیری رژیم کنونی ایران میشوند و سعی میکنند به ایران بعد از دوران خمینی بیاندیشند.
در سالهای اخیر، مسالهی هستهای، نقض حقوق بشر در ایران را در سایه قرار داده بود. آیا حالا وضعیت فرق کرده است؟ بله، در سالهای اخیر همیشه صحبت از این بود که در ایران دو ساعت مشغول کار هستند. ساعت اول، ساعتی است که زمان را میشمارد تا موقعی که جمهوری اسلامی به بمب اتمی دست پیدا کند. ساعت دوم زمان را میشمارد تا موقعی که رژیم جمهوری اسلامی سرنگون شود. در سالهای گذشته توجه قدرتهای بزرگ و همچنین همسایگان ایران بیشتر به ساعت اول، یعنی ساعتی که زمان را تا دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی میشمرد، جلب بود. ولی حالا توجه عمومی متوجه ساعت دوم شده است. ساعتی که زندگی جمهوری اسلامی را میشمرد. فکر میکنید چه راههایی برای جلوگیری از نقض گستردهی حقوق بشر و جلوگیری از سرکوب احتمالی تظاهرات ۲۲ بهمن وجود داشته باشد؟ راههای متعددی وجود دارد؛ راه اول راه سیاسی است که همین اعلامیهای که داده شده بسیار مؤثر است. چرا که بسیاری از افراد داخل هیأت حاکمه مخالف سرکوب خونین هستند. میدانیم که تعدادی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران هم حتی به آقای خامنهای نامه نوشتهاند و خواستار پیشبرد یک راه حل سیاسی و نه یک راه حل سرکوبگرانه شدهاند. بسیاری از روحانیون و آیتاللهها نیز در همین زمینه صحبت کردهاند و فشار آوردهاند که یک مدل چینی، یعنی سرکوب خونین مردم، در ایران صورت نگیرد. بنابراین حمایت از خارج، به خصوص از طرف قدرتهای دمکراتیک بزرگ، به این گروه کمک خواهد کرد که صدایشان را در داخل رژیم بلندتر کنند. از طرف دیگر این حمایت بیسابقه، به مخالفان رژیم هم جرأت بیشتری میدهد که با اعتماد بهنفس بیشتری وارد میدان شوند و نظریات خود را اعلام و خواستههایشان را تفهیم کنند. همچنین هشداری است به کشورهایی مانند چین، روسیه و برخی کشورهای جهان سوم که سعی کردند با جمهوری اسلامی مماشات کنند. این بیانیه به این کشورها هم خواهد گفت که تحلیل کشورهای بزرگ غربی این است که جمهوری اسلامی در یک بحران شدید قرار دارد. بحرانی که ممکن است احتمالاً به تغییر رژیم در ایران منجر شود. آقای طاهری، ارزیابی خود شما از وضعیت کنونی ایران و جمهوری اسلامی چیست؟ فکر میکنم در حال حاضر در یکی از آن لحظاتی قرار داریم که تاریخ مردد است به کدام طرف برود. بدون تردید سیستمی که آقای خمینی بهوجود آورده بود، به پایان رسیده است. برای این که ولایت فقیه به این معنا بود که اگر فقیه چیزی گفت، لااقل در داخل رژیم همه آن را بپذیرند. این موضوع الان دیگر منتفی است چون بخش عمدهای از خود رژیم حرف آقای خامنهای را قبول ندارند. بنابراین ما با نظام جدیدی در ایران روبرو هستیم. من میتوانم اسم آن را «امامت» بگذارم. مانند امامتی که تا سال ۱۹۶۰ در یمن وجود داشت و یا رژیم طالبان در افغانستان. بنابراین وضع کاملا جدیدی است. البته این وضع کاملا جدید هنوز میتواند مخالفان خود را با خشونت سرکوب کند و با کنترل اقتصادیای که دارد، عدهای را با ارتشاء و دادن امتیازات اقتصادی به سمت خود بکشاند. ولی راه دیگر هم وجود دارد و افرادی در داخل رژیم، مانند آقای لاریجانی رییس مجلس، آقای قالیباف شهردار تهران، حتی آقای رفسنجانی و کسان دیگری دارند سعی میکنند یک راه حل میانه پیدا کنند. بنابراین هنوز رژیم شانس دارد که خود را بدون خشونت، حداقل برای مدت کوتاهی نجات بدهد. ولی از طرف دیگر گروههای رادیکالتر در داخل رژیم، آقای احمدینژاد، آقای عزیز جعفری، فرماندهی سپاه پاسداران و… طرفدار یک سیاست سرکوبگرانه هستند که به نظر من، مدت زندگی رژیم را کوتاهتر خواهد کرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|