خانه > گوی سیاست > ایران > گمانهزنیها در باره فهرست مراجع جامعالشرایط | |||
گمانهزنیها در باره فهرست مراجع جامعالشرایطمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر ارتباط با آنچه در ایران میگذرد، اغلب این سخن را میشنویم که همه چیز به سیاست مربوط میشود. در این میان، آنچه در جامعهی روحانیت میگذرد، به خاطر ماهیت دینی حکومت، بیش از مسائل دیگر از این شائبه برخوردار است؛ به ویژه عزل و نصبهای روحانیون بر مراکز مختلف و حتی القاب و عناوین آیتالهی، حجتالاسلام و یا مراتب دیگر فقهی.
هفتهی گذشته خبری ابتدا به صورت شایعه و روز چهارشنبه، به عنوان خبری قطعی، روی سایتهای داخل کشور آمد که «جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم به زودی فهرست مراجع جامعالشرایط را اعلام خواهد کرد.» با توجه به اختلافات نظریای که این روزها در سطح بالای روحانیت بروز کرده است، این سؤال پیش میآید که این فهرست که برای دومین بار انتشار مییابد، شامل چه کسانی خواهد بود؟ این پرسش و بحثهای پیرامون آن را با آقای احمد قابل، اسلامشناس و تحلیلگر سیاسی منتقد حکومت در ایران، مطرح کردهام: مسأله دو وجه میتواند داشته باشد؛ یک مسأله این است که تا قبل از اتفاقاتی که در انتخابات افتاد، رویکردی در حاکمیت داشت خود را تقویت میکرد که اندکاندک به سمت وحدت مرجعیت بروند. به این معنا که آقای خامنهای را به عنوان مرجع واحد معرفی کنند. این مطلب خیلی پیش از اینها و در سال ۱۳۷۶ رسماً به برخی از آقایان علما در جامعهی مدرسین قم ابلاغ شده بود که جامعهی مدرسین باید بماند، مشکل تعدد مرجعیت را حل کند و دوباره وحدت مرجعیت را رقم بزند. آقای قابل، شما میگویید: «دوباره»، ولی تا آنجایی که به یاد داریم، همیشه مراجع در اسلام متعدد بودند. بحث رویکرد حکومت است و نه صحبت محدودهی بیرون از حکومت. مثلاً در زمان آیتالله خمینی، آیتالله خویی یا آیتالله گلپایگانی نیز از مراجع تقلید بودند. اما نهادهای وابسته به حکومت و روحانیون نزدیک به حکومت، رویکردشان یگانه بود. آنها بحث مرجعیت آیتالله خمینی را داشتند و صحبت از دیگری نمیکردند. دیگران به خاطر این که حضورشان از قبل از انقلاب تثبیت شده بود، امکان حذفشان وجود نداشت. بعد از فوت آیتالله خمینی، بحث آیتالله اراکی را حکومت و روحانیون نزدیک به حکومت مطرح کردند. در صورتی که ایشان اصلا این آمادگی را که وارد بازی مرجعیت بشود، نداشت و با آن سن بالا تا پیش از آن، هیچ اقدامی نکرده بود که در محدودهی مراجع قرار بگیرد. ولی حکومت این اقدام را کرد که آیتالله گلپایگانی یا بقیه، عنوان شاخص و منحصر به فرد پیدا نکنند و با توجه به این که آقای خامنهای هنوز عنوان مرجعیت را نداشت، بتواند در سایهی تعدد مراجع، در برخی صحنههایی که اظهار نظر مراجع را نیاز دارد، مفری برای خود بجوید.
این کار بعد از فوت آیتالله اراکی ممکن شد؟ بله، البته ابتدا و یک روز پیش از جامعهی مدرسین قم، جامعهی روحانیت مبارز تهران سه نفر را به عنوان مرجع معرفی کردند که یکی از آنان آقای خامنهای بود. در جامعهی مدرسین، چون برخی از افراد عضو این جامعه، مانند آیتالله فاضل، آیتالله مکارم و برخی افراد دیگر خودشان مدعی بودند، طبیعتاً اگر میخواستند به آن سه نفر جامعهی روحانیت مبارز هم اعتنا کنند، باید حداقل این عدد را به پنج نفر میرساندند. از سوی دیگر، بر روی جامعهی مدرسین این فشار بود که حتماً نام آقای خامنهای نیز در لیست این جامعه بیاید. اتفاقاتی هم افتاد؛ حتی چند اتوبوس از تهران آورده بودند که آمدند جلوی جامعهی مدرسین ایستادند و اجازه ندادند آقای فاضل به نماز جماعتاش برسد و گفتند تا بیانیه ندهید و نام آقای خامنهای نباشد، ما از دور دفتر جامعهی مدرسین تکان نمیخوریم و اجازه هم نمیدهیم کسی به خانه برود. در حقیقت شرایط تهدیدی را فراهم کردند تا این که اسم آقای خامنهای نیز در لیست آمد و جامعهی مدرسین در مجموع هفت نفر را معرفی کرد. شروع حبس خانگی آقای منتظری نیز گویا در همین رابطه و در ارتباط با سخنرانی ایشان بود که در آن به مرجعیت آقای خامنهای اعتراض کردند. همینطور بود؟ در سال ۱۳۷۶، آیتالله منتظری از طریق آیتالله آذری قمی که یکی از اعضای اصلی جامعهی مدرسین بود، مطلع میشود که آقای خامنهای به جامعهی مدرسین اصرار کرده است که مسألهی مرجعیت را آرام آرام از این چندگانگی به مرجعیت واحد برگردانند تا بشود مسائل را خصوصاً در مورد حکومت، کنترل کرد. این مسأله از سوی آیتالله آذری قمی و دیگران، به آیتالله منتظری اینگونه گفته شده بود که «کسانی که این پیغام را آوردهاند، برای وحدت مرجعیت روی شخص خود آقای خامنهای انگشت گذاشتهاند.» با همین اطلاع بود که آیتالله منتظری آن سخنرانی را در ۱۳ رجب کرد و بحث را به اینجا کشاند که آقای خامنهای فقط برای رهبری، آن هم با تفکیک مرجعیت از رهبری انتخاب شده است. ایشان حق ندارد پا را در وادی مرجعیت بگذارد. چون مرجعیت قابلیتهایی اضافه بر اجتهاد عادی میطلبد و آقای خامنهای در آن زمان یک «مجتهد متجزی» بود. جامعالشرایط نبود؟ بله، جامعالشرایط نبود. به همین خاطر آیتالله منتظری در آن سخنرانی به این مسأله پرداخت. اما متأسفانه جوی را در جامعه ایجاد کردند که باعث حبس پنج سال و اندی آیتالله منتظری شد. ولی آیتالله منتظری هنوز هم در صحبتهای خود تاکید دارد که موضع ایشان در ارتباط با مرجعیت، همان موضع سال ۷۶ و سخنرانی ۱۳ رجب است. اما الان قرار است فهرستی منتشر شود و دو سه نفر نیز به مراجع کنونی اضافه شوند. در حال حاضر شرایط پس از انتخابات به گونهای است که نهادهایی که به دنبال بردن مرجعیت به سمت مرجعیت واحد آقای خامنهای بودند، منصرف شدهاند. چون الان شرایط به هیچ عنوان اجازه نمیدهد. البته یکی از مقاصد حکومتی را به شکل دیگری تأمین خواهند کرد. چون جامعهی مدرسین وابسته به حکومت و طبیعتاً به دنبال مقاصد حکومت است. اینها احتمالا مراجعی که نزدیک به حکومت و مدافع دولت و شخص رهبری هستند را در لیست خواهند آورد تا اگر ممکن نشد که مسألهی مرجعیت از راه اتحاد مرجع به نفع آقای خامنهای و تصمیماتش تمام شود، از راه تعدد به سوی کسانی متمایل شود که حتی در قضایای پس از انتخابات و اختلافات شدیدی که در سطح حاکمیت و در ردهی بالای حکومت پیش آمده، مدافع آقای خامنهای هستند. یعنی لیست را از بین مدافعان آقای خامنهای پر خواهند کرد. روحانیونی که به فهرست مراجع افزوده خواهند شد، به نظر شما، احتمالاً چه کسانی خواهند بود؟ برای این که فضا را پس از اختلافاتی که میان آقای خامنهای و یا دولت با برخی از مراجع پیش آمده، تلطیف کنند و به اصطلاح دلی به دست بیاورند، احتمالاً آقای صافی گلپایگانی یکی از آنان خواهد بود. احتمال دارد آقای نوری همدانی در لیست بیاید و یا آقای سبحانی را چون تبریزی است، به جای میرزا جواد آقای تبریزی معرفی کنند که بتوانند همهی کشور و همهی اقوام را پوشش بدهند. احتمالاً نام این سه نفر باید قطعاً در لیست باشد. حال اینکه نام افراد دیگری به این لیست اضافه شوند را نمیدانم. مثلاً آقای جوادی آملی الان به شدت مطرح هستند. طبق لیست قبلی، چه کسانی الان در فهرست مرجعیت قرار دارند؟ از لیست هفت نفرهی قبلی، آقای وحید خراسانی، آقای شبیری زنجانی، آقای مکارم شیرازی و آقای خامنهای باقی ماندهاند. از این لیست، آقای تبریزی، آقای لنکرانی و آقای بهجت از دنیا رفتهاند. الان اگر بخواهند لیستشان را همچنان هفت نفره ببنند، سه نفر به لیست اضافه خواهند کرد. از میان چهار نفری که نام بردم؛ آقای جوادی آملی، آقای سبحانی، آقای صافی گلپایگانی و آقای نوری همدانی، احتمال این که آقای نوری همدانی و آقای صافی و آقای سبحانی انتخاب شوند، بیشتر از این است که آقای جوادی آملی را در لیست بگذارند. حال به خاطر استمالت و دلجویی از آقای جوادی آملی و چون ایشان بعد از وقایع انتخابات به شدت با تصمیمات آقای خامنهای مخالفت میکرد، ممکن است برای این که ایشان را مجدداً به صف حامیان آقای خامنهای برگردانند، در لیست بیاورند. یا لیست را هشت نفره کنند و یا یکی از آن آقایان، مثلا آقای سبحانی را اضافه نکنند و لیست را با آقای جوادی آملی تکمیل کنند. آقای قابل، جای آقای سیستانی در این فهرست چه خواهد شد؟ ایشان دور قبل نیز در لیست جامعهی مدرسین قرار نداشت. درست است؛ در این که در حال حاضر آقای سیستانی بیشترین مقلد را نسبت به بقیهی آقایان دارد، نمیتوان تردید کرد. ولی آنها هنوز هم میخواهند به آقای سیستانی اعتنا نکنند. حتی آقای شبیری زنجانی با این که در همان سالهای ۷۳ و ۷۴ جزو لیست هفت نفرهی جامعهی مدرسین معرفی شدند، هر کس به ایشان مراجعه میکرد و میپرسید از چه کسی باید تقلید کند؟ پاسخ میداد: «یا آیتالله منتظری یا آیتالله سیستانی». فکر میکنید مخالفتهایی با فهرستی که اعلام میشود، وجود خواهد داشت؟ و اساسا به چه شکلی ممکن است باشد و یا باید باشد؟ اولاً، کسانی که در حال حاضر اعضای تشکیل دهندهی جامعهی مدرسین قم هستند، به استثنای یکی دو نفر که از گذشته عضو این جامعه بودهاند، بقیه افرادی هستند که تازه به صف آقایان پیوستهاند. از سوی دیگر درست هماورد این جامعه، «مجمع محققین و مدرسین» را داریم که رویکردی اصلاحطلبانه دارند و اگر جامعهی مدرسین لیست بدهد، به نظر من، مجمع محققین و مدرسین نیز باید لیست بدهند و اسامیای مانند آیتالله موسوی اردبیلی و یا خود آیتالله منتظری را که سرآمد همهی اینها بوده است، در لیست خود بیاورند. همهی آقایانی که در جامعهی مدرسین قبلی بودهاند، حتی خود آقای فاضل لنکرانی و آقای مکارم، قبلاً در باب اعلمیت آقای منتظری گفتهاند و ثبت شده است. اما ظاهراً آقایان فکر میکنند وقتی شأن سیاسی را از کسی میگیرند، میتوان شأن علمی را نیز از او گرفت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|