خانه > گوی سیاست > ایران > «دارند سپاه پاسداران را تغییر ماهیت میدهند» | |||
«دارند سپاه پاسداران را تغییر ماهیت میدهند»حسین علویalavi@radiozamaneh.com
طی روزهای اخیر با فرمان رهبر جمهوری اسلامی، تغییرات مهمی در مسئولیتهای ردهبالای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد شده است؛ از جمله انتصاب جانشین جدید فرماندهی سپاه، معاون اطلاعاتی جدید سپاه و همچنین فرماندهی جدید نیروی مقاومت بسیج. سرلشکر جعفری فرماندهی سپاه درباره این تغییرات گفته است: «مبنای این تحولات دگرگونیهایی است که در عرصهی تهدیدات به وجود آمده و اکنون وظیفهی سپاه مقابله با تهدیدات مربوط به تغییر نرم در محتوای نظام است.» در گفت و گویی با محمدصادق جوادی حصار، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در تهران میپرسم که با توجه به اینکه هر گونه فعالیت سیاسی مسالمتآمیزی در حقیقت هدفش تغییرات سیاسی تدریجی یا نرم در یک جامعه است، آیا این سخنان به معنای دخالت باز هم بیشتر و گستردهتر سپاه در سیاست و کنترل سیاسی کشور نیست؟
اگر بخواهم خلاصه پاسخ بدهم، باید بگویم چرا همینطور است. ولی باید این موضوع را نیز در نظر داشت که آنچه آقای جعفری و همکیشان و همراهان ایشان اعلام میکنند، بحث تغییر نرم و تغییر محتوا در انقلاب اسلامی است. اتفاقاً این موضوع کاملاً دو وجهی است؛ یعنی مخالفین آقای جعفری و منتقدین به وضع موجود نیز در این مورد تقریباً همنظرند که سپاه و جریانی که این روزها سردمدار مخالفت با مردم بودهاند، دارند تغییر ماهیت میدهند و در پی تغییر روش و تغییر منش انقلابی در ایران هستند. نفس وجود سپاه پاسداران برای حفظ و حراست از دستآوردهای انقلاب اسلامی است. اینجا اتفاقاً ابهامی وجود دارد و آن ابهام این است که آقای جعفری و همفکران ایشان چهطور به دستآوردهای انقلاب اسلامی از این جنس توجه ندارند که انقلاب اسلامی آمد تا استقلال و آزادی به مردم بدهد. بنابراین نه آزادی و نه استقلال نمیتوانند به خاطر فرضیات مشخص و ارادهی خاصی در جمهوری اسلامی به حاشیه بروند. نقطهی عزیمت و آغاز کژراههی آقای جعفری و دوستان ایشان نیز از همینجا است که احساس میکنند تفسیری فرامردمی و جدای از مردم میتواند جایگزین ارادهی مردم باشد. خیلی جالب است که ایشان در صحبتهای خود گفته است: «ما بر اساس شرایط جدید باید قالب شکنی خود را برای مقابله با تهدیدات دههی چهارم انقلاب آغاز کنیم» و تهدیدات دههی چهارم را هم تهدیدات نرم نامیده است. وقتی تهدید نرم است، یعنی عامل تهدید از درون کشور است و عوامل تهدید کسانی هستند که از جهت سیاسی و فرهنگی، برداشت متفاوتی با برداشت مسلط در سپاه دارند. اینکه میگویم مسلط، به این معناست که این برداشت، برداشت عام و کامل و تمام در سپاه پاسداران نیست. بسیاری از نیروهای سپاهی، نظری خلاف نظر آقای جعفری و تیم همراه ایشان دارند.
آقای جعفری همچنین گفته است: «تحولات در سپاه، تحولی کیفی و با رویکرد اعتقادی و معنوی است.» آیا این سخن یعنی «تغییرات با رویکرد اعتقادی» به معنای انجام تصفیههای سیاسی و عقیدتی بیشتر در سپاه و در جهت ایدئولوژیک شدن بیشتر این نیرو خواهد بود؟ من معتقدم که در جهت ایدئولوژیک شدن نیست؛ بلکه در جهت جناحبندی و تسلط گرایشهای خاص است. جالب اینجاست که ایشان میگوید: «بحمدالله سپاه از این آزمون نیز سربلند بیرون آمد.» از کدام آزمون!؟ از آزمون مقابلهی با مردم؟ مقابلهی با رأی مردم؟ آیا در مواجهات و درگیریهای سیاسی، یک طرف تعاملات سیاسی را گرفتن و جانبداری از یک جریان سیاسی را کردن، واقعاً سربلندی در آزمون است!؟ خیلی جالب است که سپاه و بسیج امروز باید بیایند مفسر قانون اساسی و مفسر سیاسی بشوند. بعد هم تمام کنشگران سیاسی و مدیران عرصهی سیاست را کنار بگذارند و بگویند: ما مأمور مقابله با برداشتهای خلاف نظر خودمان هستیم. یعنی هر آنچه آنها خلاف نظر ما انجام بدهند، خلاف اسلام است و ما باید با آن مقابله کنیم. به جز آقای جعفری، چند روز پیش آقای عبدالله عراقی فرماندهی سپاه تهران نیز به مسألهی وظایف سپاه بر اساس قانون اساسی اشاره کرد. آیا واقعاً تعاریف حقوقی مندرج در قانون اساسی و سایر قوانین، به سپاه چنین اختیارات گستردهای را که قابل تعریف و مرزبندی مشخص نباشد، میدهد؟ در پیشبینی اولیه در اساسنامهی اولیهی سپاه آمده است که: «سپاه برای مقابله با جریانهای خارجی که به انقلاب اسلامی حمله کنند، پدید میآید.» این اختیار نیز به سپاه داده شده است که اگر نیروهای انتظامی یا ژاندارمری آن زمان یا نیروهای امنیتی نتوانند به وظایف ذاتی خود عمل کنند، از سپاه (به عنوان نیروی کمکی) در جهت حفظ دستآورهای انقلاب اسلامی درخواست کمک کنند. اما هیچکدام از این اختیارات بدوا نمیتواند به خود جامهی عمل بپوشد. مسلم این است که در تعبیر و تفسیر از وظایف سپاه اختلاف وجود دارد. اینها در برابر نص تفاسیری که از مأموریتهای سپاه وجود داشته، دارند اجتهاد میکنند. اجتهاد در برابر نص که معنا ندارد. امام با صراحت اعلام کردند: «سپاه نباید در مسائل سیاسی دخالت کند.» اتفاقا مخالفان و مدعیان آقای جعفری معتقدند که اینها دارند سپاه را از مسیر اصلی خود منحرف میکنند. رسالت اصلی سپاه تمکین به ارادهی ملی است؛ نه تحمیل ارادهی یک جمعی از درون سپاه به ملت ایران. مخالفان برداشتی که الان در فرماندهی سپاه حاکم است، بیشتر در درون سپاه حضور دارند یا نیروهایی هستند که از سپاه خارج شدهاند؟ در درون سپاه نیز حضور دارند. یعنی نیروهایی هستند که الان در درون سپاهاند و دارند به حاشیه رانده میشوند. اتفاقاً تغییراتی که دارد صورت میگیرد، میتواند از این جنس باشد. یعنی نیروهایی که حاضر نیستند این گرایش و برداشت را به سطح بیاورند و گسترش تام و تمام بدهند، به عنوان نیروهای از رده خارج یا نیروهای کمکار و ناکارآمد، کنار زده میشوند و جایشان را به نیروهای باظرفیت و پتانسیل روزآمدی (به تعبیر آقای جعفری) میدهند که اجرای این تفسیر از اساسنامهی سپاه را میتوانند جامهی عمل بپوشانند. در بیرون سپاه هم عدهای از سپاهیان قدیمی، از نیروهای مسلط و قوی دوران جنگ، از پاسداران کهنهکار، از فرماندهان عالی سپاه و از قانونگذارانی که قانون سپاه را در مجلس تصویب کردند، عموماً نظرشان این است که آنچه الان سپاه دارد انجام میدهد، آن چیزی نیست که سپاه برای آن خلق شده باشد. نقش سپاه مواجه با ارادهی ملت نیست. اصلاً کار ندارم این اراده، ارادهی اقلیتی است یا ارادهی اکثریتی. سپاه در مواجهات سیاسی، به هیچ روی نباید جانب یک جریان سیاسی را بگیرد و در مناقشات سیاسی وارد شود. اما متأسفانه اتفاقاتی که دارد میافتد، دارد سپاه را از این جایگاه خود خارج میکند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
وقتی سپاه رهبر را همچون عروسک در اختیار دارد بیچاره ما ملت که دلمان خوش است به نظر وزارت بهداشت راجع به سالم بودن برنجهای وارداتی سپاه
-- علی ، Oct 11, 2009در ایران قانون اساسی معنا ندارد. قانون همان است که آیت الله خامنه ای، ولی فقیه، اراده کند. ایشون امروز به نفع خودشون دیدن که سپاه دستگاه موازی وزارت اطلاعات شود. مخابرات را در دست بگیرد. مردم را سرکوب کند. و بر خلاف قانون اساسی، خواست خود را به جامعه تحمیل کرده و بر احزاب نظارت کند. اقدامات سپاه در اصل همان خواست ولی فقیه است. مردم بیخود شعار مرگ بر دیکتاتور سر نمی دهند. همه این ها را می بینند.
-- بدون نام ، Oct 12, 2009ببینید سیر قهقرایی سپاه تا کجا رفته، که نیرویی که قرار بوده دامن امنی برای همه ی ایرانیان از هر مذهب و مسلک و دین و آیین و حزب و فرقه باشد، تبدیل شده به تجاوز گر جنسی و دستور دهنده ی تجاوزات جنسی و تجاوزات فیزیکی و تخریب و کشتار و قتل، یعنی از یک طرف همان کاری که نتوانستند با نیروهای عراقی بکنند، و از دیگر سو کاری که حتا صدامیان با ما و دختران و پسرانمان نکردند. من و زن و دخترم در میدان شوش در صف لبنایات بودیم پیرمردی می گفت: خدا رحمت کنه صدامو، دیگه اون به بچه های ما تجاوز جنسی نکرد!
-- بدون نام ، Oct 12, 2009شاید تمامی طنز زهرآگین تجاوزات جنسی توسط سپاه و بسیج در زندانهای ایران در این کلام آن پیر مرد خلاصه شود.
سپاه از روز اولش هم چیزی بهتر از این که در این لحظه می بینیم نبود فقط جای خمینی با خامنه ای به عنوان "معبود لشگر مسلمین" عوض شده، همین و بس!
چرا این مقاله سعی دارد از سپاه در دوران جنگ یک فرشته بسازد و از سپاه کنونی یک دیو؟
جنایات رضایی با خود افراد بسیج و سپاه (فرستادن نیروها بدون آموزش و اسلحه و حتی گاهی با دمپایی به جای پوتین به میدان مین و نبرد با دشمن!) در زمان جنگ ایران و عراق پیش از هر کس دیگر عصبانیت خود حزب اللهی ها را در همان دوران بر انگیخت!
بسی ساده اندیشی است اگر فکر کنیم در این لحظات حتی اگر بعضی از نیروهای سپاه به هر دلیلی با دولت کنونی در بیفتند و آن را سرنگون کنند، بتوان امیدوار بود که وضعیتی بهتر از آنچه که هست یا در سی سال گذشته بوده را برای کشور و ملت فراهم آورند.
-- آگاه ، Oct 13, 2009