تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با حسین باستانی پیرامون اوج‌گیری حمله به سران اصلاح‌طلب

«روز قدس برای حامیان دولت خیلی دردناک بود»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

تهدید، انتقاد و حملات تند به میرحسین موسوی نامزد معترض به نتایج انتخابات اخیر در چند روز گذشته در ایران اوج گرفته است. بعد از موضع‌گیری تند فرمانده‌ی سپاه پاسداران علیه موسوی و نامه‌ی احمد توکلی از طرفداران دولت که لحن تندی در مورد میرحسین موسوی و محمد خاتمی داشت، این بار محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، میرحسین موسوی را خائن توصیف کرده و گفته است «خیانت موسوی به انقلاب همانند خیانت مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق است.»

روز یکشنبه در تظاهرات دانشگاه تهران هم گروهی دانشجوی بسیجی با شعارهایی «آزادی اندیشه، با شال سبز نمی‌شه» و «موسوی، اسرائیل، پیوندتان مبارک» علیه میرحسین موسوی شعار دادند. در این باره با حسین باستانی، روزنامه‌نگار مقیم فرانسه گفت و گو کردم و نخست از او پرسیدم هدف یا علل این حملات تند روزهای اخیر علیه میرحسین موسوی را در چه می‌دانید؟

Download it Here!

حمله به مهندس موسوی بعد از انتخابات و حتی قبل از انتخابات به کرات صورت گرفته است. حتی درخواست برخورد با او هم بویژه بعد از انتخابات هر از گاهی توسط شخصیت‌های عالی‌رتبه‌ی جناح محافظه‌کار بیان شده است. حتی از طرف شخصیت‌هایی به مراتب بالاتر از امثال آقای محمدجواد لاریجانی که الان سمت رسمی‌شان، دبیر کمیسیون حقوق بشر قوه قضایی است.

ولی به نظر می‌آید یکی از دلایلی که مدتی لحن‌ها علیه مهندس موسوی دوباره تند شد، این باشد که راهپیمایی روز قدس برای جناح حامی دولت خیلی دردناک بود. این راهپیمایی در واقع یکی از ویترین‌های جهانی آن‌ها بود که در آن‌جا اولاً ادعاهای جهانی خودشان را به معرض نمایش بگذارند و مهم‌ترین مراسمی بود که در راستای ادعای ام‌القرایی جهان اسلام در ایران صورت می‌گرفت؛ و از طرف دیگر، قدرت خودشان را به رخ رقبای داخلی هم بکشند.

از قضا آن‌جا آن قدر باعث سرافکندگی حکومت شد که چاره‌ای ندید جز این که صحنه‌های راهپیمایی امسال را سانسور کند که خب به کرات هم در وب‌سایت‌ها و این طرف و آن طرف هم مچ‌گیری‌هایی صورت گرفت؛ در این ارتباط که به نمایش گذاشته می‌شود که چه‌طور این‌ها مجبور شدند که آن‌چه را در خیابان‌های پایتخت گذشت، پنهان کنند؛ در حالی که معمولأ سعی می‌کردند این‌گونه راهپیمایی‌های دولتی را برای قدرت‌نمایی در داخل و خارج از کشور به رخ بکشند.

آن‌ها شخصیتهایی مانند میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی را در این‌که یک چنین میدان‌های تبلیغاتی مهمی دارد از دست آن‌ها گرفته می‌شود و در اختیار مخالفان دولت و حکومت قرار می‌گیرد، مقصر می‌دانند.

طبیعی بوده که به خاطر ناراحتی‌ای که بعد از مراسم روز قدس ایجاد شد، ما شاهد این باشیم که لحن‌ها هم تندتر شود. تا حدی که حتی شخصیت‌هایی هم که جزو میانه‌روهای محافظه‌کار محسوب می‌شدند، یک مقدار کنترل خودشان را از دست دادند.

نمونه واضحش آقای احمد توکلی بود که بلافاصله بعد از راهپیمایی روز قدس، صحبت‌های خیلی تندی را علیه میرحسین موسوی و بقیه رهبران اصلاح‌طلب بیان کرد.

البته حالا شخص آقای محمدجواد لاریجانی این وسط خیلی اهمیت خاصی ندارد. ایشان سال‌هاست که جایگاه خودش را در عرصه‌ی سیاسی ایران و در داخل جناح محافظه‌کار نمی‌تواند پیدا کند. معمولاً هم اگر مواضعش را دنبال کنیم، می‌بینیم که در لحظاتی که احساس می‌شود فضا دارد به سمتی می‌چرخد، ایشان سعی می‌کند که در همان چهارچوب عمل کند تا بلکه جایگاهی را که فکر می‌کند که شایسته‌ی خودش است، در داخل جناح محافظه‌کار به دست بیاورد.

البته به دلایل مختلف هم این جایگاه حداقل آن طوری که آقای محمدجواد لاریجانی انتظار دارد، هرگز در این دو دهه‌ی اخیر به او داده نشده است و به نظر هم می‌آید که داده نخواهد شد.


حسین باستانی، روزنامه‌نگار مقیم فرانسه

چرا با این همه تهدیدها و هشدارها و خائن شمردن موسوی، او را بازداشت نمی‌کنند؟

برای پاسخ دادن به این که چرا علی‌رغم تمام این همه تبلیغات و تأکیدات بر این که باید با این‌ها برخورد صورت بگیرد، باید بگویم که انگار نظام تکلیف خودش را در این زمینه هنوز نتوانسته است بیابد و تکلیفش روشن نشده است.

به نظر می‌آید که پاسخ را باید در به جمع‌بندی نرسیدن رهبر جمهوری اسلامی دانست. این اقدام، یعنی برخورد با کسانی در حد میرحسین موسوی، اقدامی تند و پُرهزینه است که طبیعتاً نمی‌تواند در حد فرض کنید که رییس دادگستری تهران یا حتی رییس قوه قضاییه یا وزارت اطلاعات در مورد آن تصمیم‌گیری صورت بگیرد. این تصمیم‌گیری به خاطر هزینه‌هایی که قطعاً خواهد داشت، باید مسئولیتش به صورت شفاف توسط آیت‌الله خامنه‌ای حداقل در داخل حکومت قبول شود.

آیت‌الله خامنه‌ای به هر علت تا این لحظه نتوانسته است این تصمیم را بگیرد و به همین خاطر هم دستگاه‌های دیگر، علی‌رغم این که مرتب دارند هشدار می‌دهند و علی‌رغم این‌که مشخص است که خیلی‌ها به جد موافق این هستند که برخورد با میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سید محمد خاتمی شدید شود و به مرحله دستگیری هم برسد، با وجود همه‌ی ‌این‌ها می‌بینیم که تا این لحظه اقدام عملی در حد دستگیری قضایی صورت نگرفته است.

ما قبلاً خبرهایی البته داشتیم که حتی کسانی مثل شخص آقای احمدی‌نژاد پیگیر دستگیری کاندیداهای اصلاح‌طلب بوده‌اند و این بحث را حتی در شورای عالی امنیت ملی مطرح کرده‌اند، اما در آن‌جا اکثریت نسبی افراد به این داستان رأی ندادند و دلیلش هم البته واضح است.

آن‌ها نمی‌توانند چنین تصمیمی را بگیرند؛ بدون این‌که بدانند رهبر موضعش چیست! طبیعتاً منتظر هستند که نشانه‌ای یا به هر حال شاهدی را مشاهده کنند که معلوم شود رهبر به طور جد پای کار دستگیری این‌ها ایستاده است. در آن صورت ممکن است که خیلی‌ها در واقع موافق این ایده شوند.

در این میان موضع سپاه پاسداران چیست؟

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بین نهادهای حکومتی آن‌جایی که به نظر می‌آید که بیشتر از همه برای دستگیری کاندیدهای اصلاح‌طلب پای کار ایستاده است، سپاه پاسداران باشد. مواضعی که سپاه پاسداران درهفته‌های بعد از انتخابات داشته، به وضوح نشان می‌دهد که آن‌ها چه‌قدر تأکید دارند که حتماً باید برخورد با کاندیدهای اصلاح‌طلب به صورت جدی صورت بگیرد. لابد تحلیلشان هم این است، تا وقتی که این اتفاق نیفتد، به لحاظ امنیتی «جمع کردن» پایتخت و بقیه‌ی شهرهای ایران و کنترل اعتراضات مردم امکان‌پذیر نخواهد بود.

اما از طرف دیگر هم به نظر می‌آید که دقیقاً عده‌ای به همین خاطر مخالف دستگیری کاندیداهای اصلاح‌طلب هستند. به عبارت دیگر کسان دیگری از دستگیری کاندیداهای اصلاح‌طلب به یک دلیل مشخص هراس دارند و آن هم این است که فکر می‌کنند از قضا ممکن است که برعکس باعث غیر قابل مهار شدن اعتراضات مردمی شود. به همین خاطر تردید دارند که آیا این کار انجامش درست است یا نه؛ و آیا تبعاتش برای نظام قابل کنترل است یا خیر.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

راهیپیمایی روز قدس نمایش قدرت ملت ایران بود ، در زمانی که برخی سران اصلاحات در زندان بودند و دسترسی مردم به موسوی ، خاتمی و کروبی تقریبا قطع بود ، چنین اتفاقی هشداری به کودتاگران بود .
مسأله ی دیگر آن است که مدام درباره ی دستگیری موسوی ، خاتمی و کروبی سخن نگویید . مقام عظما هر وقت مطلحت ببینند ، دستور می دهند و عوامل کودتا آین افراد خائن به رهبر را دستگیر می فرمایند !!!!!!!

-- بدون نام ، Sep 29, 2009

مردم منتظر یک جرقه هستند تا حسابشان را با کودتاگرا و رای دزدها یکسره کنند. اگر حامی دولت کودتا عاقل باشد یه جور این جرثومه فساد را کنار میگذارد تا نظام بماند وگرنه اساس این نظام از ریشه کنده میشود

-- ندا ، Sep 30, 2009

ایزان سرزمین ایرانیان است.
ایرانیان خود باید تصمیم ساز بزرگی خود باشند.
احمدی نژاد فراتر از هر جناحی پاسدار رای ایرانیان است و من در نیویورک به چشم خود دیدم اعتبار ایرانی را که چگونه به زشتی در کف خیابان ها با پرچم ها رنگی به باد مرفت و شو من های درجه 3 رادیوهای آمریکا گه گاه به خنده از آن یاد می کردند. هم وطن اینجا افغانستان نیست. دموکراسی ما 100 ساله است . نه وامدار خاتمی و موسوی و وه کروبی.
بیایید واقعیتها را واقعی ببینیم نه از چشم بیگانه.

-- ایران برای ایرانیان ، Sep 30, 2009

ما در روند رسیدن به دموکراسی باید نقش خودمون رو خوب ایفا کنیم جدا از نتیجه ای که در کوتاه مدت حاصل میشه که به نفع ما هست یا نیست آنچه که مهم هست اینه که در بلند مدت این تاریخ است که در مورد ما قضاوت میکنه که آیا نقش خودمون رو در زمان لازم به خوبی ایفا کردیم یا نه چه به عنوان مردم و چه به عنوان نخبگان جامعه

-- مسعود ، Oct 1, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)