خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «احتمال تحریم های سنگین تر بسیار جدی است» | |||
«احتمال تحریم های سنگین تر بسیار جدی است»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comهفتهی گذشته، در حالی ایران رسماً به وجود تأسیسات اتمی دیگری در خاک این کشور اذعان کرد که به نظر میرسید با توجه به شواهدی که غرب در این باره به آن دست یافته است، گزینه دیگری برای جلوگیری از یک تنش حاد در سطح بینالمللی ندارد. با توجه به ناخرسندی جامعه بین اللمللی از رفتار ایران در قبال تعهداتش به آژانس بین اللمللی انرژی اتمی، انتظار تحریمهای سخت تری علیه ایران میرود. اول اکتبر مهلتی است که آمریکا و کشورهای اروپایی به ایران داده اند تا ثابت کند که قصدش از افتتاح تاسیسات جدید در نزدیکی تهران استفاده مسالمت آمیز است. در این رابطه با مهرداد خوانساری پژوهشگر مرکزمطالعات ایران و عرب گفتگو کردم:
اول باید دید که نتیجهی مذاکراتی که هفتهی آینده قرار است صورت بگیرد، چه خواهد بود. اگر فرض بر این باشد که ایران قصد توجه کردن به خواستهای جامعه بینالمللی را ندارد، یعنی کماکان میخواهد در جهت مخالف خواست شورای امنیت عمل کند و کوچکترین انعطافی از خودش نشان ندهد، چه این ماجرای چند روز گذشته فاش میشد و چه نمیشد، یک سلسله تحریمهایی علیه ایران، با پشتیبانی روسیه و چین یا بدون آن، اعمال میشد. این اطلاعاتی که فاش شده، زمینهای را ایجاد کرده است که همکاری هم روسیه و هم چین در صورت شکست مذاکرات هفتهی آینده، یک امر اجتنابناپذیراست. لذا من فکر میکنم احتمال این که ایران بخواهد با جامعهی بینالمللی راه بیاید، فوقالعاده کم است. چون دنیای غرب در شرایط کنونی، با توجه به وضعیت فعلی ایران، دارای آن اهرمهای متقاعدکننده نیستند که باعث شود که جمهوری اسلامی در این برهه زمان تغییر جهت بدهد. به این لحاظ من فکر میکنم که مسألهی تحریمهای بیشتر و جدیتر علیه ایران، امری است که حتماً صورت خواهد گرفت. خوب دراین مورد، آقای احمدینژاد در مصاحبههای مطبوعاتی که داشتهاند، گفتهاند که تأسیسات جدید ایران مخفی نیست و بازرسان آژانس میتوانند بیایند و از آن بازدید کنند. سؤال دیگر این است که اگر اینطور است، چرا تا به حال وجود آن را اعلام نکرده بودند و چه شده که الآن آن را اعلام کردهاند؟ البته حرفی که آقای احمدینژاد و دولت جمهوری اسلامی میزنند، بنا بر تعهداتی است که ایران در چهارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) دارد. ایران موظف است ۱۸۰ روز قبل از به کار گرفتن یک تأسیسات جدید، وجود آن تأسیسات را اعلام کند. آقای احمدینژاد مدعی است که الان دقیقاً بیشتر از آن ۱۸۰ روز این تأسیسات جدید به طور جدی وارد کار میشود. لذا ایران همین که نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشته است، در اصل در آن تعهدات قانونی خودش را در چهارچوب انپیتی اجرا کرده است. مسأله اساسی این است که غربیها میگویند که اگر ما از این مسأله خودمان مطلع نمیشدیم و از طریق وسایلی که در اختیار خودمان است این تأسیسات جدید را کشف نمیکردیم، دولت ایران وجود آنها را اعلام نمیکرد. ولی از این مسائل هم که بگذریم، مسألهی اساسی این است که شورای امنیت به ایران اخطار کرده است که از هر گونه فعالیت در زمینهی غنیسازی خودداری کند. دولت ایران نه تنها این دستور شورای امنیت را اجرا نکرده و به فعالیتهای خودش در نطنز ادامه داده است، بلکه امروز قبول کرده و اعلام کرده که تأسیسات جدیدتری را برای غنیسازی بیشتر میخواهد به کار بیندازد که این اعلام درست در جهت مخالف آن آرایی است که از سوی شورای امنیت قبلاً صادر شده است. لذا ایران دارد از خواست بینالمللی سرپیچی میکند. رعایت قانون صرفاً در ایستادن ایران در چهارچوب انپیتی نیست؛ برای اینکه رأی شورای امنیت سازمان ملل متحد فراتر و والاتر از آن قانون قبلی است و دولت جمهوری اسلامی باید این خواست بینالمللی را قبول کند؛ یا این که در مقابل عکسالعملهای بیشتری قرار بگیرد. مدتها بود که در غرب صحبتهایی از تأسیسات مخفی ایران به گوش میرسید. به خصوص منابع اسراییلی بر این موضوع اصرار داشتند. اما در واقع هیچگونه شواهد و مدارکی هم در دست نبود. باز این سؤال را میپرسم که فکر میکنید چهطور شد که به صورت ناگهانی، جمهوری اسلامی خودش خبر از این مرکز داد؟ جمهوری اسلامی هنگامی خبر از وجود این مرکز جدید داد که برایش مسجل شده بود که وجود این مرکز برای دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی نیز مسجل شده است و اگر آنها اعلام نمیکردند، این مراکز غربی آنها را فاش میکردند و این در انظار بینالمللی، از نظر تبلیغاتی خیلی بیشتر به ضرر جمهوری اسلامی تمام میشد. باید در نظر داشته باشیم که به هر حال این شک در اذهان بینالمللی هست که ایران خواستار ساختن بمب اتمی است و برای این که بتواند به این هدف برسد، نیازمند به تأسیسات متفاوت در زمینههای مختلفی است. حالا این یکی فاش شده است. ولی این پایان ماجرا نیست. خیلیها فکر میکنند که تأسیسات خیلی بیشتری هستند که هنوز رسماً اعلام یا رسماً توسط غرب فاش نشدهاند.
در همین رابطه، در کنفرانس مطبوعاتی که آقای ابریشمچی از «شورای ملی مقاومت» (شاخه سیاسی سازمان مجاهدین خلق) چند روز پیش داشتند، عکسهای ماهوارهای را نشان دادند که بر طبق این عکسها، ایران مراکز غنیسازی جدیدی را هم در دست احداث دارد. مراکز غنیسازی نه؛ بلکه مراکزی که برای تولید بمب اتمی، کارها یا مأموریتهای مختلفی را انجام میدهند. من نمیدانم دقیقاً که آن مدارکی که آقای ابریشمچی دادهاند، از کجا آن را پیدا کردهاند یا چه ارزشی دارد. ولی به هر حال سازمان آقای ابریشمچی در سال ٢٠٠٢ آمد و علناً وجود مرکز نطنز را اعلام کرد و دیدیم که درست بود. حالا چه این اطلاعات اخیر درست است یا درست نیست - که من در موقعیتی نیستم که در ارتباط با صحت آن بتوانم حرفی بزنم - ولی برای من جای شک و تردید نیست که چنین مراکزی به هر حال در ایران وجود دارند و اینکه دولت جمهوری اسلامی به لحاظ پیشبرد مقاصد استراتژیکی خودش در این راستا نیاز به وجود این نوع مراکز را دارد. حالا آیا آن مراکز دقیقاً همان مراکزی هستند که در این کنفرانس مطبوعاتی به آنها اشاره شده یا نه، من نمیدانم. ولی من نمیتوانم با روح آن پیامی که آقای ابریشمچی میخواست بدهد، مخالفتی داشته باشم. آقای باراک اوباما در اجلاس گروه ۲۰ گفتند که همچنان راههای دیپلماتیک را ترجیح میدهند؛ ولی گزینههای نظامی را هم رد نکردهاند. آیا در واقع داریم به آن سو میرویم؟ یعنی داریم به سوی جنگ میرویم؟ و اگر برویم، آیا آمریکا و متحدانش به نظر شما توان جنگ دیگری در منطقه را دارند؟ ببینید، این سؤالی که شما میکنید، سؤالی است که بارها و بارها در تاریخ شده است. در دههی ۳۰ میلادی، بعد از خاطرهی دهشتناک جنگ اول جهانی، همه فکر میکردند که دنیا آمادگی این را ندارد که بخواهد وارد یک جنگ تازهی بینالمللی بشود و به همین لحاظ دیدیم که خیلیها سعی کردند که مشکلات غرب با دولت آلمان نازی را از طریق مذاکره حل کنند. هر امتیازی دادند، دیدند که فایدهای ندارد و بالأخره کار به جایی کشید که دیدیم علیرغم خواستههایی که جامعهی بینالمللی در آن زمان داشت، جنگ دوم جهانی آغاز شد. امروز هیچکس طالب جنگ نیست. ولی دیدیم که نخستوزیر بریتانیا روز گذشته علیرغم اینکه مثلاً بریتانیا در این ماههای اخیر هفتهای چندین سرباز در افغانستان از دست داده است که برای جامعه بریتانیا هضم این مسأله یک امر مشکل بوده است، علیرغم تجربیات تلخ آمریکا چه در عراق و چه در افغانستان، اینها گفتهاند که ما امروز داریم یک خطی را در مقابل جمهوری اسلامی میکشیم و انتظار داریم که جمهوری اسلامی از این خط تجاوز نکند. حالا اگر دولت آقای احمدینژاد یا آقای خامنهای و دولت سپاه پاسداران ایران بخواهد که به این راه و روش خودش ادامه بدهد، تردیدی نیست که دیپلماسی شکست میخورد و من اعتقاد دارم که علیرغم آن خواستی که همه میخواهیم که وارد یک مرحلهی جدید نظامی نشویم، ولی به نظر من این یک تهدید جدی است و آنجور که شرایط امروز به چشم میخورد، ما آن آمادگی لازم را در رهبران جمهوری اسلامی نمیبینیم که بخواهند عدم پیشرفت در این مسیر را متوقف کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|