خانه > گوی سیاست > ایران > «ملت است که تاریخ دارد و آینده دارد» | |||
«ملت است که تاریخ دارد و آینده دارد»نیک آهنگ کوثر
در همین رابطه نظر ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیس جمهوری ایران را جویا شدم. بنیصدر: اینکه ایشان زبان تهدید را به کار بردهاست، امر تازهای نیست. رژیم، رژیم خشونت است، نه ماه رمضان حالیاش میشود نه شبهای قدر. هر فرصت برای این آقا (آیتالله خامنهای)، فرصتی است برای ابراز وجود. حال هم آمده آقایان را تهدید کرده که تا حالا در محدوده نظام تعریف شدهاند و امیدوارند که ایشان در محدوده بمانند و اینکه با کسانی که از این محدوده خارج شدهاند برخورد خواهند کرد.
جامعه از این محدوده آمده بیرون و شعار میدهد استقلال آزادی، جمهوری ایرانی، بنابریان ایشان دوباره به ملت اعلان جنگ دادهاست. واین ملت هم باید تکلیفش را تعیین کند که کرده، که نمیخواهد این نظام بردهداری را بیش از این تحمل کند.
حالا این که کدام یک از دو طرف ماندگارند، سوال سادهای است. ملت است که تاریخ دارد و آینده دارد، رژیم است که محکوم به زوال است. علائم مرگش هم پی در پی از خود بروز میدهد، یکی اینکه این آقا در روز جمعه آمده نماز گذارده، نه اینکه گویا جنایتی شده، نه اینکه گویا تقلب در انتخابات شده، نه اینکه به این ملت طی سه دهه ستم شده، همچنان به عنوان عامل مافیاهای نظامی-مالی تهدید میفرمایند، در واقع خود را محکوم میکند به فنا. یعنی اینکه زبان دیگری را نمیفهمد و سرنوشت دیگری ندارد این رژیم. یا این ملت باید تسلیم شود به عنوان برده، یا بایستد و بجنگد. مردم ایران خوب میفهمد که این آقا چه میگوید و مصمم است که جنبش را ادامه بدهد و پیروز شود. آقای خامنهای در سخنان خود مدعی شد که قائل به جذب حداکثری و حذف حداقلی است. نظر شما در این باره چیست؟ عادت این آقایان است که هر چه میکنند، عکسش را میگویند. مثلا جنایت کردند، بردهاند در گورستان به صورت بینام و نشان دفن کردند، آقای جنتی میآید و میگوید، اینها شهدای بسیجی هستند و سربازان گمنام امام زمان. این مدتی که ایشان تصدی دارد، آن جذبی را که ایشان میگوید کسی اسمی آورد که چه کسی را جذب کردهاند؟ اینکه خودی داریم و غیر خودی را این آقا مرزبندی کردهاست، و در صحبتهای دیروز دوباره این مرزبندی را مطرح کرد. میگوید درون نظام تعریف میشوند و بیرون نظام. اینهایی که درون نظام تعریف میشوند و اجازه دادند در انتخابات شرکت کنند و رایشان را دزدیدند، چه بر سرشان آمده؟ جذب کردند یا دفع کردند؟ اگر این رژیم متوجه شود که کسی استعدادی دارد (و در ایران فراوان است)، به نحوی دفع شرش میکند، یا سربه نیتسش میکنند یا از کشور بیرون میآید، یا کناره بگیرد. تا به حال کسی ندیده که اینها جذب کنند. آخر آقای محترم! شما یک مورد را بفرمایید که جذب کردهاید، اگر این اراذل و اوباش است که جذب کردهاید که انداختهاید به جان مردم، پس قوه جاذبه شما قوی است. اما در همان سپاه هم به ترتیبی که یک نماینده گفت، صدها نفر استعفا دادهاند، شما حتی آنجا دفع میکنید، در واقع این رژیم با این دفع مستمر استعدادها محکوم به فناست. به نظر شما علت تاکید مجدد آیتالله خامنهای بر روی برنامههای هستهای درست پیش از اجلاس عمومی سازمان ملل و جلسه کشورهای مشترک ۵+۱ چیست و چه نفعی میتواند برای ایران داشته باشد؟ این تاکیدها و آن حرفهای آقای احمدینژاد هدف روشنی دارد و آنهم بحرانسازی است. تنها مساله هستهای هم نیست. به منطقه نگاه کنید. ایران در هر جا نزاع هست، حضور دارد. تازه در یمن هم نزاع و برخورد شروع شده که ایران حضور دارد. در عراق و افغانستان هم که هست. این رژیم هرچه بیشتر از درون تهدید میشود، به بحران سازی بیرونی اقدام میکند. بر اساس گزارش آژانس انرژی اتمی، ایران اورانیوم کافی ندارد که کاری کند. شما میخواهید استفاده صلح آمیز اتمی بکنید، دعوا لازم ندارد. اینها هم میگویند که موافق استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هستهای هستند. پس این تحریکها برای چیست؟ غیر از اینکه یک رژیمی نیاز به بحران خارجی داشته باشد دلیلی برای این رفتارها هست؟ دنیای کنونی مثل دوران آقای بوش آماده آنکه طرف بحران بشود نیست. نه آمریکا و نه اروپا آمادگی این را دارد نه اروپا که طرف آقایان بشود مثل ظروف مرتبطه، و این تقابل را شدت ببخشند. در نتیجه این بحران یک طرف است، که برای کشور ما زیان دارد، ولی برای رژیم ضررش بیشتر است. برای اینکه بحران یک طرفه بخواهید بسازید و طرف مقابل هم نخواهد که بیاید، جامعه میفهمد که این رژیم ضعیف شده، زور میزند تا بحران ایجاد کند بلکه جو ترسی ایجاد کند و جامعه حرکت نکند. این به جامعه فرصت میدهد که بر جنبش خود اصرار بورزند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آيا اين آقا همان نبود که کنار آقاي خمينی نشست و رئيس جمهور اول همين رژيم بود؟ ميدانم که براي ما ايراني ها عذرخواهي و قبول گناه مشکل است ولي چرا همه اينها که شامل موسوي و کروبي و سازگارا و گنجي و صدها مخالفين امروز و عاملين ديروز مي شوند، از سروش درس نمي گيرند و از مردم ايران پوزش و از درگاه خداوند آمرزش نمي طلبند؟ بگوييد اشتباه کرديم، غلط کرديم. ببينيد با اين جمهوري اسلامي تان چه بر سر جوانان مملکت آورده ايد که با آغوش باز جلوي گلوله مي روند!
-- محمد ، Sep 12, 2009تا زمانی که " قمپزیسیون " ما چنین پراکنده است این اقایان برای خود می تازند و مافیای امنیتی ایران در خارج و داخل هم هر غلطی را خواهد کرد و ما هم فقط تماشاچی
کاش اقای بنی صدر شما هم اخر عمری رهبری یک جنبش را بر عهده می گرفتید
همه منتظر یک موج اند انگار که سوار شوند
-- ماندانا ، Sep 12, 2009اگر چنین نیست . پس بسم الله
جای تاسف بسیار دارد که سیاستمدار استخوان خرد کردهای همچون آقای بنیصدر و خبرنگار با سابقهای چون نیکآهنگ، خبر طنز یکی از وبلاگ نویسان را باور کردهاند.
-- Darieh ، Sep 12, 2009http://gameron.wordpress.com/2009/08/26/janati/
کاش راجع به کراوات هم از این بابا سوال می کردی نیکان جان!!!! :)
-- آرش ، Sep 12, 2009"موی زنها اشعه ای دارد که مردها را به خود جلب کرده و باعث گناه می شود پس باید این مو را در حجاب نگاه داشت!" - نقل به مضمون از سخنان "مترقی" حضرت اجل جناب آقای بنی صدر در دوران انقلاب
-- زن زلیل ، Sep 12, 2009با داریه کاملا موافقم, خیلی جالبه که آقای نیک آهنگ کوثر نمونه طنز آقای شادمهر عقیلی می باشد, مقایسه شود به نگاه شادمهر به موسیقی قبل از لس آنجلسی شدن و بعد از آن....
-- کاوه ، Sep 12, 2009چه جالب
"آقای جنتی میآید و میگوید، اینها شهدای بسیجی هستند و سربازان گمنام امام زمان."
این ظاهرا قسمتی از یک مطلب طنز بوده که اشتباها جدی گرفته شده. اگر آره سوتی بزرگی داده شده، شاید هم من اشتباه میکنم (نکته سنجی از دوستی در گودر)
-- محمد ، Sep 13, 2009http://gameron.wordpress.com/2009/08/26/janati/
He kissed Khomeni's hand to become president. tehre is no difference between Banisader and Ahamdinejad. Both kiss hands.
-- ali ، Sep 13, 2009آقای بنی صدر نیز خود می گوید که اشتباه کرده ولی چند نکته در اینجا مهم است و آن اینکه آیا آقای بنی صدر به تنهایی اشتباه کرده ؟و آیا آقای بنی صدر بعد از اشتباه در صدد جبران آن بر نیامدند؟ایشان با ایستادگی خود کار خمینی را به جایی رساندند که خمینی گفت 35 میلیون بگویند بله من می گویم نه.ایشان تا کنون نیز هم چنان ایستادند و مبارزه می کنند.". آنچه از اکتبر سورپرایز در جهان صدا کرد، گوشهای از نتایج زحمات او بود. در طول این سالها او هر چه در توان داشت گذاشت. همانطور که در آغاز ورودش به پاریس قول داده بود، در این سالیان ، باتفاق معتقدان به ﺁزادی و استقلال، بار سنگین بدیل مستقل را بر دوش کشیدهاند. افشای سازشهای پنهانی حکومت ایران، اکتبر سورپرایز و ایران گیتهای امریکا و اروپائی( معامله بر سر گروگانگیری و معامله های اسلحه بقصد طولانی کردن جنگ در سود امریکا و انگلستان و اسرائیل که ﺁلن کلارک، وزیر دفاع انگلستان در حکومت تاچر، در دادگاه بدان اعتراف کرد)، افشای ﺁمران و مأموران ترور رستوران میکونوس آلمان که طی آن رهبران کرد کشته شدند، انتشار نامههای منتظری و پرده برداشتن از اعدام زندانیان سیاسی در تابستان 67، ماجرای مکفارلین، افشای ﺁمران و مأموران قتلهای زنجیرهای، کشتار حلبچه، قتل قاسملو وسران کرد وافشای فسادهای کوچک وبزرگ استبدادیان ایران و غرب تنها گوشهای از زحمات او در راه استقلال و آزادی ایران است
-- azade ، Sep 13, 2009آقای بنی صدر بارها در صحبتهاشون گفتند که هر انسانی استعداد رهبری دارد و همه افراد جامعه باید در رهبری شرکت کنند .
آقای بنی صدر اولين کسی بود که بطور جدی علم مبارزه با ديکتاتوری خمينی را بر انگيخت. ايشان در افشای چماقداريها، شکنجه ها
-- محمدرضا ، Sep 13, 2009و ديگر جنايتهای رژيم منحوس خمينی يک سر وگردن از همه مدعيان بلندتر بوده و افسون قدرت او را از راه آزاديخواهی باز نداشت. بنده به نوبه خود قدرشناسی خودم را از اين شخصيت برازنده و آزاديخواه ابراز داشته و برايشان سلامتی و سرافرازی آرزو مينمايم.
این که جنتی هم چنین چیزی بگه طنزه؟ یا این که این ها واقعا شهید گمنام باشند طنزه؟ یا این که بنی صدر این رو بگه؟
-- بدون نام ، Sep 13, 2009البته در قیاسی بالاتر تو این مملکت همه چی یه جور طنز تلخه.
مصاحبه جالبی بود، و باید بیشتر از آقای بنی صدر سوال کرد. آقای بنی صدر البته خیلی زودتر از آقای سروش و بقیه به انحا مختلف به اشتباهات گذشته معترف بودهاند، اما آقایان سروش و گنجی و دیگران گویی تازگیها متوجه خطاها شدهاند و خیلی هم راحت به نقد کسانی چون آیتالله خمینی نمیپردازند. فکر میکنم جوانترها باید از آقایان سروش و خاتمی و دوستان بخواهند اول بت خمینی و خمینیسم را بشکنند، بعد بیایند به بنی صدر و امثال او که ۲۸ سال پیش از دیگران موضعگیری کردهاند گیر بدهند
-- عزت ، Sep 13, 2009مردم از امکان تغيير وضع موجود مايوس و نوميد Nashavindشوند، تا آن گاه دماراز روزگار امثال کروبی و موسوی و خاتمی نيز درآورد.و استبداد را در ايران به قول فرمانده "سپاه ۲۰ سال" ديگر بيمه کند.
-- بدون نام ، Sep 13, 2009اما همه شواهد نشان می دهند که اين فضای اعتراضی ظرفيت آن را دارد که تا نابودی کامل بساط خامنه ای و حکومت او ادامه يابد. در روز قدس امسال ميليونها زن و مرد ايرانی مخالفت خود را با و دولت کودتا به نمايش خواهند گذاشت. کافی است هر شرکت کننده معترض يک تکه پارچه سبز را در جيب خود مخفی کند تا پس از شکل گيری گردهمايی آن را بر سر دست بگيرد. کافيست که "همه جا شعار مرگ بر ديکتاتور "سر داده شود
آقای بنی صدر باید به این اسلامش تقود کند و با تقوای انسانی شود و بعد هم راجع به دست بوسیش از یکی از جنایت کارترین شخص قرن بیست در سرزمین ما توضیح دهد بعد البته ما مکردم مهربانیم و او را و هر کس نزدمان آید خواهیم بخشید آقای بنی صدر باید دست کم برای خودش و شرافت خودش هم شده از مردم پوزش بخواهد، ولی نه همجچون سروش که باز هم در برابر گناهش نزد مردم از خدا پوزش خواسته ! آخر ما هم مردمانی هستیم!
-- بدون نام ، Sep 13, 2009هنوز خاطرات آقاي(البته خانم) بني صدر براي ما محو نشده كه شما با او مصاحبه مي كنيد.
-- salaam-irani.blogfa.ir ، Sep 13, 2009فکر نمی کنم انتظار علم غیب داشتن از بنی صدر منصفانه باشد زمانی که خمینی در نوفل لوشاتو وعده آزادی و دموکراسی بهتر از غرب می داد، بسیاری به او اعتماد کردند چون سابقه روحانیون مشروطه خواهی چون خراسانی و غروی نایینی و زنجانی و مدرس را می دیدند و پنداشتند که وی نیز همانند آنهاست حال آنکه وی در عمل ثابت کرد از قماش فضل الله نوری و کاشانی است. به نظر من این خمینی بود که مردود شد از همان اولی که از کودتای سال ۶۰ دفاع کرد - دقیقا مانند امروز خامنه ای.
آقای بنی صدر و طالقانی با ولایت حتی غیر مطلقه در مجلس خبرگان مخالفت کردند، ریاست جمهوری بنی صدر داستان مقاومت در برابر انحراف از اهداف انقلاب بود،
تفاوت بنی صدر و سروش و گنجی و غیره تفاوت بزرگی است اگر کمی انصاف داشته باشیم،
آقای بنی صدر و سایر مبارزین هم زمان ایشان در اوج قدرت پشت به قدرت کردند به همان سرعتی که متوجه ناجوانمردی ها شدند ولی آقایان مانند گنجی و سروش به همکاری هم چنان ادامه دادند (مصاحبه سروش در مورد رایحه خوش اسلامی شدن دانشگاهها در یوتیوب موجوداست مقایسه شود با ایرادات اخیر خامنه ای در مورد علوم انسانی) ایشان وقتی طایب شدند که پس از پایان جنگ از قدرت توسط راست سنتی به بیرون پرتاب شدند، و حتی گناه گذشته خود را به گردن دکتر شریعتی کسی که کتاب هایش را خود ایشان در انقلاب فرهنگی سانسور می کردند انداختند.
آنان از دست رییس جمهور وقت رفسنجانی به شدت ناراحت بودند و در زمان بازگشت به قدرت در زمان اصلاحات به شدت وی را تخریب کردند (کتاب عالی جناب های رنگین و تاریکخانه اشباح یادمان نرفته) اکنون اما عالی جناب رفسنجانی کودتاگر سال ۶۰ تبدیل به یکی از امیدهای ایشان شده است!!
از نیک آهنگ به خاطر مصاحبه ممنون هستم
-- کاوه کویرزی ، Sep 14, 2009آقای بنی صدر اولین قربانی تمامیت خواهی طبقه حاکم است من نمی دانم چرا برخی به ایشان توهین می کنند اینشان و تمام ملت ایران در سال 57 بر علیه استبداد قیام کردند اینکه جمعی به رهبری خمینی از اعتقادات و باورهای مردم سواستفاده کردند و قدرت را قبضه کردند چه ربطی به بنی صدر دارد ایشان اولین کسی است که در مقابل تمامیت خواهی گروه حاکم بر ایران ایستاد و هزینه اش را هم تا کنون پرداخت کرده .
-- خلیل ، Sep 14, 2009خانوم آزاده گفته آقای بنی صدر اولين کسی بود که بطور جدی علم مبارزه با ديکتاتوری خمينی را بر انگيخت.
-- هوخشتره ، Sep 16, 2009جدا راست میگین شما؟ بدونین قبل از اینکه خمینی به قدرت برسه خسلی ها به طور جدی با خمینی مقابله میکردند. کسانی که مانند آقای بنی صدر نبودند بلکه دارای شعور بودند. آزادی و آزادگی نشانه قابل احترام مرد سیاسیت که بنی صدر نداشت. نخستین رئیس جمهور استبداد نعلین شد و با لباس زنانه فرار کرد.
نه به علت اینکه آزادی خواه بود بلکه استبداد و ارتجاع را طور دیگری میپسندید