خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «تا این "اگر" باقیست، این روند ناامیدکننده است» | |||
«تا این "اگر" باقیست، این روند ناامیدکننده است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comتفسیر و تحلیل دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، زمینهها، آثار و نتایج فعلی و احتمالاً آتی آن، هنوز مورد بحث و بررسی قرار دارد. این شاید به علت تداوم آثار و رویدادهای ناشی از انتخابات باشد که ادامهی دادگاههای دستگیرشدگان حوادث اخیر، شکایات خانوادههای آنان و ملاقاتهایی که هر روز به این دلایل صورت میگیرد، از این جملهاند. در این رابطه تحلیل و نظریات دکتر علیرضا رجایی، محقق و فعال ملی مذهبی را میشنویم:
تحولات پس از بیست و دوم خرداد را میتوانیم به دو جنبهی کلی تقسیم کنیم؛ یکی ملاحظهی نسبت به سلامت انتخابات، یعنی بحث تقلب یا فراتر از آن، کودتا و دیگر، اتفاقاتی که بعداً در برابر معترضان به این وضعیت رخ داد. اما صرف نظر از این که انتخابات به چه نحوی برگزار شد؛ نحوهی برخورد با معترضان، ضرب و شتم و هجوم همه جانبهای که نیروهای امنیتی نسبت به مردم شرکت کننده در اعتراضات آرام در خیابانها انجام دادند، دستگیریهایی که صورت گرفت، برخوردی که با بازداشت شدگان در کهریزیک و یا سایر بازداشتگاهها شد، نحوهی محاکمات سیاسیای که انجام شد؛ که ظاهرا دادگاه علنی است ولی فقط افراد خود آنها شرکت دارند و از این دادگاهها آن چه را که مایل هستند، در تلویزیون پخش میکنند؛ حضور در دادگاه با لباس زندان و دمپایی که خود یک شکنجهی روانی جدی است، یعنی مجموعهی اقداماتی که نسبت به اعتراض آرام شهروندان تهران صورت گرفت؛ حاکی از این است که کسانی که چه عامل بودند و چه آمر و از این مجموعهی اقدامات حمایت کردند، همه از درجهی مشروعیت ساقط هستند، صرفنظر از این که انتخابات به چه نحو انجام شده باشد. برخی تحلیلگران، نظیر آقای صادق زیباکلام، درگفتگویی که با ایشان داشتم، معتقد بودند علیرغم همهی این مسائل، نشانههایی در جهت گشایش فضا میبینند. شما چطور؟ واقعیت این است که خیر، من چنین نشانهای را نمیبینم. البته معنایش آن نیست که این اتفاق، لزوماً نخواهد افتاد. ولی در حال حاضر نشانهای از این که ما قانع شویم که مسائل جاری به سمت حل شدن میرود؛ دیده نمیشود. چون مهمترین نشانه این است که جلوی این دادگاههای غیرحقوقی و غیرقانونی گرفته شود؛ از کسانی که به این نحو به زندان افتادهاند، در حبسهای انفرادی قرار گرفتند و به این شکل به دادگاه کشیده شدند، اعادهی حیثیت شود. در قبال برخوردی که با چهرههای سیاسی شد، از افرادی که در بازداشتگاههی مانند کهریزیک در مورد رفتار آنان لفظ جنایت به کار برده میشود، هیچ اسمی را عنوان نکردهاند. هنوز نشنیدهایم که کسی را در این رابطه، به طور رسمی، به دادگاه کشانده باشند. ولی صحبت آن هست… صحبت هست، ولی این صحبت فایدهای ندارد. بیرویه و بدون احضار میگویند که فلان کس دستگیر شده است. در حالی که آن فرد متهم است و نه مجرم، به عنوان عوامل اغتشاشهای اخیر به دادگاه کشیده میشود. آبرو، حیثیت، شأن و موقعیت اجتماعیاش لحاظ نمیشود. در حالی که در مورد افرادی که آن جنایتها را انجام دادهاند و با آن اتهامات روبرو هستند و باید حداقل نسبت به معرفی آنها راحتتر اقدام شود، هنوز اما و اگر مطرح است.
برکناری آقای مرتضوی و تعویض سمت ایشان را، در این جهت نمیبینید؟ البته، نفس کنار گذاشته شدن مرتضوی، اقدام مثبتی است. در زمینهی مطبوعات، در زمینهی محاکمات سیاسی، حذف مرتضوی فینفسه، باعث تشفیع خاطر است. در همین حد هم، پدیدهای است مورد استقبال ما. ولی در پاسخ به سوال شما که بحث کلانتری است؛ تا زمانی که این دادگاهها متوقف نشود، من نشانهای از حل شدن مسائل نمیبینیم. مثالی میزنم؛ فکر کنید که در قرن هفتم هجری هستید، قوم مغول به شما حمله کرده است، شما در شهر نیشابور هستید، شهر را گرفتهاند و از دم تیغ گذراندهاند؛ گفته میشود که فرماندهی منصفی آمده است و قرار است از این به بعد، برخورد مناسبتری انجام دهد. شما با تجربهی این همه جنایتی که در پشت سر دارید، باور میکنید؟ همهی آن جنایتها را فراموش میکنید؟ این است که هیچ عقل سلیمی و هیچ عاطفهی جریحهدار شدهای، این را نخواهد پذیرفت. با توجه به ارزیابی شما از شرایط موجود، دو سمت این بحران، یعنی مردمی که مطالباتی دارند و حکومت فعلی با مشخصاتی که شما برمیشمارید، برای حل بحران چه باید بکنند؟ روشن است که توصیهی امثال من، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد. اما اگر در همین حد باشد که بخواهم برای ثبت در تاریخ گفته باشم، عبارت از این است که حکومت یک بار دیگر آن چه را که به وقوع پیوسته، مرور کند و تعریف درستی از وقایع دو ماههی اخیر داشته باشد، نه تعریف تحریف شده از آن را. تأکید میکنم که وقایع بعد از انتخابات مد نظر من است. این که انتخابات تقلب بوده است یا نه،که به اعتقاد من بوده است، را کنار میگذاریم. عدهای در اعتراض به نتیجهی انتخابات، به طور مسالمتآمیز، وارد خیابانها شدند و آنچه که تحت عنوان اغتشاش اسم میبرند، چیزی نبوده، به جز حملهی نیروهای امنیتی به مردمی که با آرامی، نوعی «مطالبه»را مطرح میکردند. در نتیجهی این هجوم، جنایتهایی اتفاق افتاده که از رهبری جمهوری اسلامی تا به پایین، همه قبول دارند و لفظ جنایت را در مورد آن بهکار میبرند. جنایت درست در همین نقطه اتفاق افتاده، نه در نقطهای که اکنون سعید حجاریان، محسن میردامادی، محمد قوچانی، احمد زیدآبادی و دیگران ایستادهاند. توصیهی من به حکومت این است که نقطهی ثقل را عوض کند و به آنجایی ببرد که جنایت واقعاً اتفاق افتاده است. دوم، این تصور که نتیجهی انتخابات هرآنچه که بود این اتفاقات به وقوع میپیوست؛ ارزیابی نادرست دیگر حاکمیت است. هیچ تردیدی وجود ندارد که اولاً، اگر آقای میرحسین موسوی، به عنوان رییس جمهور انتخاب میشد، هیچ وقت چنین اتفاقاتی پیش نمیآمد. نکته بعد این که وقتی اعتراضات مردمی، به خصوص در تهران، اتفاق افتاد، با روحیهی دیگری میشد با این اعتراضات آرام، برخورد کرد. با همدلی، با حسن نیت و با عنوان این که اینها شهروندان همین مملکت هستند، نه کسانی که از سوی مزدوران خارجی تحریک شدهاند. اگر به این طریق با این اعتراضات برخورد میشد، باز هم این جنایتها اتفاق نمیافتاد. نکتهی ثقلی که حکومت گذاشته است، ثقل غلطی است. چیزی به اسم انقلاب مخملی نبوده است. لفظ کودتای مخملی را اولین بار آقای خاتمی نسبت به همین آقایان بهکار برد. حالا تصرف شده و گفته میشود که اینان به دنبال کودتای مخملی بودهاند. ولی معلوم نیست از چه طریق. مجموعاً به نظر من، حکومت دارد همچنان مسیر اشتباهی را میرود. خُب، مردم چهکار باید بکنند؟ مردم، کاری را که لازم است، خواهند کرد. من نمیتوانم صحبتی دربارهی مردم بکنم و بعداً، به عنوان فرد تحریک کننده، مورد محاکمه قرار بگیرم و شما من را با لباس زندان، پشت تلویزیون، در کنار آقای حجاریان ببینید. نظرتان در مورد ملاقات اساتید دانشگاه با مقام رهبری چه بود؟ با توجه به حضور دکتر روحالامینی، پدر محسن روحالامینی در این مراسم و سخنرانیای که ایشان کرد؟ منظورتان دقیقاً، تاکید روی چه قسمتی است؟ روی این که «مطمئن باشید، جنایاتی اگر صورت گرفته باشد، بررسی میشود». خوب نکتهای را اشاره کردید؛ من به همین لفظ «اگر» ایراد دارم. در حالی که این جنایتها اتفاق افتاده، دائما گفته میشود: «اگر جنایتی اتفاق افتاده باشد». من میگویم، چرا در مورد آقای محسن میردامادی یا افراد دیگری که در زندان هستند، این «اگر» به کار نرفت و بلافاصله در حالی که متهم هستند، مثل مجرم با آنان برخورد شد. تا زمانی که این اگر، فقط در مورد عوامل جنایتهای کهریزک به کار میرود، ولی در مورد بقیهی متهمان بهکار نمیرود، من نسبت به اوضاع ناامید هستم. با همین «اگر»، نه تنها من، همهی ما مشکل داریم. پس از نظر شما، نکتهی تازهای در این دیدار و انعکاس آن وجود نداشت؟ البته چرا؛ نکتهی تازه این است که مواضع آقای خامنهای نرمتر شده است. روشن است که ایشان در روزهای اخیر نسبت به نحوهی سخنرانیای که در نماز جمعه داشت، نرمتر شده. این خیلی واضح است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این مصاحبه ابتر است وضعیت بغرنج آینده وبررسی قوای طرفین وچشم انداز آینده جنبش و عملکرد سران ونقش مردم در تحولات آینده از مواردیست که میتوانست مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد
-- محسن ، Sep 5, 2009chizi ke dirooz az gofehaye Samareh hashemi, pedar rohani va reis setad ahmadinejad, dirooz dar khoozestan va az ezharate fars news, eddeyi az namayandegan osoolgara, va niz mosahebeye rahim safavi, peydast, inha ghasde raha kardan ghodrat ra nadarand. Safavi az tanesh va ehtemal dargiri ba esrail ta payan emsal migoft. chizi ke hast in ast ke ahmadinejad be doon bala bordan sathe tanesh ba amrika o esrail nakhahad tavanest hokoomat konad.ehtemal jang dakheli ya khareji kam nist. dar vaghe sarnevesht ahmadinejad kami mesle Bush ast. Bush ham agar 11 septebre be komakash nayamade bood, ghader be tamam kardan chahar sal avval khod nabood. ba jang dar aragh davam avard. dolat feliye ahmadinejad ham ghader be hall moshkelat nist. dar natije feshar va tanesh ra dar dakhel o dar kharej bala khahad bord. tahrim o tahdid bishtar khahad shod. faghr o badbakhti bishtar khahad shod. nezamian, be in onvan ke keshvar zire tahdid ast, emtiazhaye bishtar siasi o eghtesadi khahad gereft. va kool keshvar padegan khahad shod. man intor mibinam
-- yek movarrekh ، Sep 5, 2009