خانه > گوی سیاست > ایران > «فرمانبر مطلق، فرقی نمیکند که زن باشد یا مرد» | |||
«فرمانبر مطلق، فرقی نمیکند که زن باشد یا مرد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که قرار است چهارشنبه بیست و هشتم مردادماه محمود احمدینژاد، اعضای کابینهی دهم را به مجلس شورای اسلامی معرفی کند، او روز یکشنبه در تهران در یک برنامهی زندهی تلویزیونی حضور یافت و اسامی شش تن از وزرای پیشنهادی دولت خود را اعلام کرد.
آقای احمدینژاد برای وزارتخانهی جنجالی اطلاعات که در روزهای آخر عمر دولت نهم، وزیر آن، محسنی اژهای را برکنار کرد و اکنون خود سرپرستی آن را به عهده دارد، حجتالاسلام حیدر مصلحی را پیشنهاد کرده است. بیشترین سوابق آقای مصلحی مربوط به نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران است. وی نمایندهی آیتالله خمینی در قرارگاههای کربلا و خاتمالانبیا و سپس نمایندهی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه و نیروی مقاومت بسیج بوده است. در حال حاضر نیز سرپرستی سازمان اوقاف و امور خیریه را بر عهده دارد. محمد عباسی، شمسالدین حسینی و علیاکبر محرابیان، وزرای تعاون، اقتصاد و صنایع نیز در همین سمتها باقی میمانند. علیاکبر محرابیان اوایل مردادماه امسال از جانب دادگاه عمومی تهران به دلیل تقلب برای ثبت اختراع «اتاق امن زلزله» به نام خود و یک نفر دیگر، حکم دریافت کرده است. شاکی این پرونده، فرزاد سلیمی است که این طرح را در سال ۸۲ و ۸۳ به شهرداری و مطبوعات اعلام کرده بود. آقای محرابیان کتابی نیر در این زمینه، با همراهی محمود احمدینژاد و موسی مظلوم تحت عنوان «نگاهی تازه به مقابله با زلزله: اتاق امن» نوشته است. اما نکتهی قابل توجهتر در اعلام اسامی وزرا، حضور دو زن به عنوان وزرای رفاه و بهداشت است؛ خانم فاطمه آجرلو، نمایندهی فعلی مجلس، کسی که در پروندهی افشاگریهای عباس پالیزدار، بارها مورد بازجویی قرار گرفت، به عنوان وزیر رفاه و خانم مرضیه وحید دستجردی نیز که پزشک است، برای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معرفی شده است. دربارهی حضور دو زن در کابینهی آقای احمدینژاد با خانم مینو مرتاضی لنگرودی، فعال در حوزهی زنان و عضو شورای فعالان ملی مذهبی در تهران گفت و گو کردهام.
خانم لنگرودی، یکی از مطالبات شورای فعالان ملی مذهبی قبل از انتخابات، حضور وزرای زن در کابینه بود. این اقدام آقای احمدینژاد را گامی در جهت مطالباتی که شما اعلام کرده بودید، میبینید؟ شخص من، به این مسائل، به صورت شکلی نگاه نمیکنم. مقصود ما از وزارت زنان، بحث حضور جدی زنان در عرصههای تصمیمگیری بود. این حضور باعث میشود که ویژگیهای تصمیمات سیاسی که دخالت مردانه در آن خیلی قوی است، آن ویژگیهای قیممآبانه، دیکتاتورمآبانه، خودکامه و ستیزهجویانهاش به حداقل کاهش پیدا کند. چرا فکر میکنید این انتخاب، مشخصاتی را که شما میخواهید، ندارد؟ من معتقدم که اساساً پیشنیازهای اولیهی یک دولت دموکراتیک در این دولت، در چینش این دولت و اصلاً در شکلگیری این دولت وجود ندارد؛ حال چه زن باشد، چه مرد. این نوع چینش، برخاسته از ارادهی خودکامهای است که زن و مرد را فرمانبر خود میخواهد. اگر بنا باشد کسی فرمانبر مطلق باشد، دیگر فرقی نمیکند که زن باشد یا مرد. خانم فاطمه رجبی که از مدافعان سرسخت آقای احمدینژاد است، به ایشان یادآوری کرده بود که در اسلام زنان در چنین مقامات بالای اجرایی قرار نداشتهاند و از او خواسته بود که دست به چنین انتصابی نزند. نگاه خانم رجبی ربطی به اسلام ندارد. چون که پیغمبر اسلام در شرایطی که زنان زنده به گور میشدند، با زنان بیعت کرد. اما توصیهی خانم رجبی به معبود و فرماندهاش این است که تحت تأثیر اصلاحطلبان قرار نگیرد و استفادهی ابزاری از زنان را تحت این تأثیر به خود روا ندارد. این تحلیل ایشان را شما چگونه میبینید؟ اینجا موافق هستم که در ایران، دولتهای اقتدارطلب، چه نگرش سنتی داشته باشند چه مدرن، از زنان استفادهی ابزاری در جهت بهرهبرداری سیاستهای تمامیتخواهانه و اقتدارگرایانهی خودشان داشتهاند. به همین دلیل هم هست که این نوع چینش کابینه، با دو، سه یا حتی بیشتر وزیر زن در کابینهی احمدینژاد، نمایشی از نوگرایی است؛ که این نمایش نوگرایی با آن رفتار اقتدارگرایانهای که در عرصههای دیگر از خود نشان میدهد، در تناقض آشکار است و اجازه نمیدهد ما باور کنیم که حضور وزرای زن در این کابینه به معنای دخالت دادن زنان در عرصههای جدی تصمیمگیری در ساختار قدرت سیاسی حاکم در ایران است. این دو وزیر، ربطی به امور زنان ندارند. یکی در وزارت رفاه و دیگری در وزارت بهداشت مسئولیت خواهند داشت. ممکن است صرفاً بر اساس تجربه و دانایی باشد؟ این نگرش که ما مسائل جنبش زنان را به مسائل زنانه محدود کنیم و جنبش زنان را چون سایر جنبشهای آزادیخواهانه و نوگرایانه، در چهارچوب جنبش دموکراسیخواهی قرار ندهیم، پاشنهی آشیل فعالان جنبش زنان است. اگر ما جنبش زنان را فارغ از جنبش دموکراسیخواهی در ایران ببینیم، باید موافق باشیم و خیلی هم خوشحالی کنیم از اینکه دو وزیر زن آمده است. ولی وقتی که جنبش زنان ایران را در چهارچوب جنبشهای دموکراسی خواهی و عدالتطلبی در ایران مورد توجه قرار بدهیم، آنگاه پی میبریم چون مؤلفهها و پیشفرضهای اساسی تحقق دموکراسی اساساً در فرآیند انتخابات و تشکیل کابینه لحاظ نشده است، بنابراین در این کابینه هم به طریق اولی، حضور چند وزیر زن نمیتواند جنبش زنان و مطالبات زنان را تحت تاثیر خود قرار بدهد. آیا تجربیات و سوابق این خانمها، هیچ ارتباطی با مطالبات زنان نداشته است؟ این دو در حوزهی جنبش زنان و مطالبات آنان فعالیتهای عمدهای نداشتهاند که به عنوان افراد معتبری در حوزهی دفاع از حقوق زنان و دفاع از مظلومیت زنان یا محو کلیهی اشکال تبعیض شناخته شده باشند. ممکن است به لحاظ تخصصی به آنان نگاه کرد که آنگاه در شرایطی که حتی متخصصان مرد اصولگرا هم اصراری به همکاری با دولت فعلی، به دلیل تعارضات و اشکالات زیاد ندارند، میرسیم به اینکه حضور زنان از سر ناچاری و نمایشی سطحی از نوگرایی است. اگر از همین نگاه تخصصی ببینیم، حضور یک زن متخصص اصولگرا برای جامعهی زنان فرصت بهتری نیست؟ فکر میکنم که این خانمها، به عنوان خانمهای متخصص، در جامعه مورد احترام هستند. اما اینکه اجازه بدهند یک قدرت یا دولت اقتدارگرا از آنها استفادهی نمایشی کند و با یک تیر چند هدف را که از اهداف مهم جنبش زنان و جنبش دموکراسیخواهی در ایران هستند، نشانه بگیرد، نه تنها به منافع زنان، بلکه فراتر از آن، به منافع ملی ایران و مردم ایران خدمتی نکردهاند. بهتر است که آنان بازنگریای در این امر داشته باشند و اجازه ندهند از آنها استفادهی ابزاری بشود. دولت اقتدارگرا سعی میکند مطالبات ساختاری زنان را برای حضور زنان در عرصههای قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و اصولاً حقوق انسانی زنان را در یک سطح حرفهای تقلیل بدهد. چرا به زیان جنبش زنان ارزیابی میشود؟ این نوع چینش کابینه در کشورهایی مثل کشور ما، با دولتهای اقتدارگرا که ویژگی اصلیاش قیممآبی و خودکامگی است و از زن و مرد استفادهی ابزاری میکند، برخاسته از عزم ملی زنان و مردان نوگرای ایران برای تغییر ساختارهای ناکارآمد نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
"پیغمبر اسلام در شرایطی که زنان زنده به گور میشدند...." این نقل قول یک افسانه است. اگر این طور بودکه در آن زمان زنان زنده به گور می شدند نسل عربی دیگر وجود نداشت.
-- امیرخلیلی ، Aug 18, 2009