خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > وقتی مشروعیت رهبری به دولت احمدینژاد گره میخورد | |||
وقتی مشروعیت رهبری به دولت احمدینژاد گره میخوردنیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comروز گذشته، سید محمد خاتمی رئیس جمهوری سابق ایران و یکی از مدافعان حامیان میرحسین موسوی خواستار برگزاری یک همهپرسی برای آزمودن مشروعیت دولت فعلی شد. خاتمی اما خواسته که چنین رفراندومی را نهادی بیطرف برگزار کند، که نشانه بیاعتمادی به وزارت کشور و شورای نگهبان، مجری و ناظر انتخابات اخیر ریاست جمهوری است. در طول چند روز اخیر، دو رئیس جمهوری سابق نظام ایران مشروعیت انتخابات را زیر سوال بردهاند که در عمل میتوان کارشان را به چالش کشاندن رهبری نظام خواند. نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که گرچه بعید به نظر میرسد محافظهکاران زیر بار چنین رفراندومی بروند، اما طرح این ایده از سوی خاتمی اعتماد به نفس بیشتری به اصلاحطلبان میدهد. در این رابطه با رضا اصلان، تحلیلگر سیاسی شبکه سیبی اس آمریکا و یکی از حاضران همیشگی در میزگردهای شبکههای تلوزیونی آمریکا گفتگو کردم. از اصلان پرسیدم که تحلیلش در رابطه با طرح رفراندوم از سوی خاتمی در موقعیت زمانی فعلی چیست؟
این یک حرکت هوشمندانه است، چرا که اصلاحطلبان و راهبرانی مثل خاتمی و کروبی و موسوی و حتی هاشمی رفسنجانی دنبال پیشبرد کار خود از روشهای قانونی برای مبارزه با احمدینژاد و نظام هستند به جای آنکه نظام را دور بزنند.
طرح مساله رفراندوم توسط آقای خاتمی، به جالش کشیدن دولت محمود احمدینژاد است، اما آیا ممکن نیست این وسط مشروعیت خود نظام زیر سوال برود؟ این دو عملا به هم گره خورده اند. حمایت واضح و آشکار آیت الله خامنهای از محمود احمدینژاد و موضعگیریاش به نفع یک طرف که به ندرت در طول ۲۰ سال رهبریاش انجام داده، خود به خود او را تبدیل به مساله اصلی در بحث مشروعیت کرده است به همان اندازه که مشروعیت محمود احمدینژاد زیر سوال رفته است. بنابرین هر قدمی که که در آن مشروعیت انتخابات زیر سوال برود، عملا مبارزهای در جهت زیر سوال بردن مشروعیت کل نظام محسوب خواهد شد، اما باید بطور واضح بگوییم که تلاش این حکومت برای این است که باقی بماند. اینکه فکر کنیم که تظاهرات و جنبش یک ماه اخیر میتواند کل دولت را جابجا کند و یک دولت سکولار کاملا دموکراتیک را جانشینش کند، یک رویا است. ایران دارد به سمت یک جامعه بازتر و دموکراتیک پیش میرود، اما این حرکت در چارچوب معیارهای جمهوری اسلامی خواهد بود و این تغییر ناپذیر خواهد بود. موضعگیریهای بقیه را در این موقعیت زمانی چگونه ارزیابی میکنید، آیا تناسبی با سخنان هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی دارند؟ اتفاقی که افتاده این است که به خاطر موقعیت خاصی که اصلاح طلبان بدست آوردهاند، نه تنها مراجع که حتی مشاوران و نزدیکان رهبری از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس و یا ناطق نوری، رئیس اسبق مجلس و حتی علیاکبر ولایتی وزیر اسبق خارجه اقدامات و واکنشهای محمود احمدینژاد و سپاه پاسداران نسبت به بحران بعد از انتخابات را محکوم کردهاند. این را اضافه کنید به انتقادهای بیپروای هاشمی رفسنجانی نسبت به نحوه بررسی مجدد آرا توسط شورای نگهبان، و همچنین درخواست آزادی زندانیان سیاسی که عملا مقابلهای مشخص با آیتالله خامنهای بود. به نظر میرسد اصلاحطلبان و کسانی که در ائتلاف ضد احمدینژاد هستند میخواهند از موقعیت پیش آمده حداکثر بهره را ببرند. البته این نحوه کار عملا مقابله با ولایت فقیه است، آیتالله مصباح یزدی هم بسیاری از مسوولان را متهم به بیاعتقادی به ولایت فقیه نمود، فکر میکنید با این موضعگیری جدید آقای مصباح، تلاش برای حذف کسانی که مقابل ولی فقیه ایستادهاند آغاز شده؟ باید توجه داشت که خود آیتالله مصباح یزدی شخصیت جامعی نیست و در اقلیت قرار دارد. البته اینکه حامی روحانی آقای احمدینژاد است برایش موقعیت بهتری بوجود آورده ولی در ماجرای انتخابات مجلس خبرگان و رقابت بر سر ریاست این مجلس مقابل هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و شکست تحقیر آمیزی خورد، و ائتلافی از عمل گراها و حتی بعضی از محافظهکاران او را به حاشیه راندند، که اعتقاد داشتند که شیعهگری آقای مصباح آخرالزامانی است و جایی در سیاست روز ایران ندارد. وقتی چنین اظهار نظری را از سوی مصباح یزدی میشنوید، درست مثل این است که یک افراطی جناح راست آمریکا بگوید که حامیان و طرفداران تروریستها در کنگره آمریکا حضور دارند که البته نمونههایش را دیدهایم، چون نگاه حاضران در کنگره را باعث به خطر افتادن دیدگاه سیاسی خودشان میبینند. این البته به آن معنی نیست که از اهمیت آقای مصباح یزدی بکاهیم، اما او در واقع شخصیتی حاشیهای است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مصباخ از حاشیه متن رو اداره می کنه او تثوریسین این حلقه است که از نظر فقهی خیلی مورد قبول پیروانش می باشد و ارام ارام قدرت نظامی مریی و نا مریی رو در دست گرفته برای شناخت اسیب های جنبش بر رسی موقعیت های این فرد جای مهمی دارد نباید . او دفعه بعد شکست نمیخورد الان برای خبرکان و شاید رهبری خیز برداشته متاسفانه در این سالها هر اشتباه ی از سوی اصلاح طلبان بستر ی شد برای مصباح پیشروی اندیشه مصباح
-- mah ، Jul 22, 2009هر گز این ادم رو دست کم نگیرید