تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
در ارتباط با اعتصاب غذای سه روزه در نیویورک

«جمهوری اسلامی ۳۰ سال از این روشها استفاده کرده»

شیرین فامیلی در گفت وگو با اکبر گنجی


اکبر گنجی، نویسنده و روزنامه نگار منتقد دولت، اعلام کرده‌است که از تاریخ ۲۲ تا ۲۴ ژوییه به مدت سه روز به همراهی گروهی از روشنفکران ایرانی و خارجی به اعتصاب غذا در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دست خواهند زد. آقای گنجی در گفت وگویی با رادیو زمانه، با نگاهی به رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری، تاکید می‌کند که اعتراض آنها به بازداشت‌های اخیر و رفتاری است که با بازداشت شدگان در زندان‌ها صورت می‌گیرد و می‌گوید:

بعد از این انتخابات مردم به صورت مسالمت آمیز به خیابان‌ها آمدند و اعتراض خود را به رژیمی که آرای آنها را ربود، نشان دادند. البته با توجه به ساختار سیاسی کشور، حتی اگر رژیم آرای مردم را هم می‌پذیرفت امکان اصلاح و تغییر چندانی وجود نداشت.

Download it Here!

با این همه در همین چهارچوب محدود هم رژیم آرای مردم را نپذیرفت و آن را دور ریخت و احمدی نژاد را کماکان به عنوان رییس جمهور نگاه داشت. مردم به احمدی نژاد و به طریق اولی به آقای خامنه‌ای «نه» گفتند، چون همه می‌دانند آقای خامنه‌ای حامی احمدی نژاد است و در چهار سال پیش هم او را به قدرت رساند.

آقای خامنه‌ای در نماز جمعه فرمان سرکوب را صادر کرد و در آمارهای خودشان از ۲۰ کشته در طی اعتراضات خیابانی صحبت می‌کنند، هر چند که آمارهای غیر رسمی چیز دیگری می‌گوید و شمار کشته شدگان را بیش از آن چه بیان شده، اعلام می‌کند.

رژیم در راستای پروژه خود شمار بسیار زیادی از روشنفکران، فعالین سیاسی و حقوق بشری، گروه‌هایی که وابستگی حزبی دارند و وکلا را بازداشت کرده و به زندان انداخته‌است و این افراد در زندان برای اعتراف به چیزهایی که نظام دوست دارد، تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روحی قرار دارند. بازداشت شدگان باید اعتراف کنند که حرکت مردم یک انقلاب مخملی است که آمریکا و انگلیس پشت آن قرار دارند. اینها حتی با استفاده از کسی مانند آقای حجاریان که امکان راه رفتن هم ندارد، می‌خواهند به سناریوی خود برسند.

البته حتی اگر رژیم موفق شود تحت شکنجه اعتراف بگیرد و منتشر کند، هیچ اثری در مردم نخواهد داشت و مردم می‌دانند جمهوری اسلامی ۳۰ سال است که به این روش‌ها متوسل می‌شود.

ما به بازداشت غیر قانونی تمام این افراد و رفتار با آنها معترض هستیم. بازداشت شدگان را به سلول‌های انفرادی برده‌اند و اجازه ملاقات، تماس و داشتن وکیل را ندارند. هدف ما این است که تمام بازداشت شده‌ها هر چه سریع تر از زندان آزاد شوند.

آقای گنجی! چرا از بین اشکال مختلف اعتراض، اعتصاب غذا را انتخاب کرده اید؟

راه‌های مختلفی وجود دارد که ایرانی‌های خارج از کشورها از آنها استفاده کرده‌اند مانند تحصن، تظاهرات، سخنرانی و بیانیه که بسیار خوب بوده و همچنان باید ادامه داشته باشد و هر کدام از اینها کارکردهایی دارند.

یکی از اشکالی که می‌توان برای پیش برد این هدف استفاده کرد، اعتصاب غذا است. جمعی از روشنفکران نامدار ایران جمع شده‌اند تا در اعتصاب غذا شرکت کنند و طی چند روز آینده یک بیانیه هم منتشر می‌شود که از سایر ایرانی‌های مقیم آمریکا دعوت شده که به عنوان تحصن به این جمع بپیوندند.

اعتصاب غذا مخصوص افرادی است که بیانیه را امضا کرده‌اند و بیانیه برای دعوت از همه در تحصن است. البته هر کس بخواهد در اعتصاب غذا شرکت کند از او استقبال خواهد شد.

با این اقدام چه خواستی از افکار عمومی و جوامع بین المللی دارید؟

ما می‌خواهیم صدای مظلومیت مردم ایران و صدای زندانیانی که در شرایط سخت به سر می‌برند به گوش مجامع بین المللی، نهادهای مدنی و مردم غرب برسانیم.

مهمترین خواسته ما آزادی بدون چون و چرای بازداشت شدگان اخیر و تمام زندانیان سیاسی- عقیدتی از گذشته‌است. ما برای رسیدن به این خواست باید بکوشیم که جامعه جهانی را با این موضع همسو کنیم و آن را به یک خواست جهانی تبدیل کنیم، این که تمام زندانیان سیاسی عقیدتی آزاد شوند و رژیم از سرکوب و شکنجه دست بردارد.

فکر می‌کنید این فراخوان تا چه حد مورد استقبال ایرانیها قرار بگیرد؟

ما انتظارات خود را محدود کرده‌ایم و تعداد محدودی این بیانیه را امضا کرده‌اند که به مدت سه روز اعتصاب غذا خواهند کرد و تعداد دیگری در سایر کشورها از این اقدام ما حمایت کرده‌اند.

این محدوده‌ای است که ما برای خود مشخص کرده‌ایم، در عین حال از همه ایرانیانی که در این برنامه شرکت کنند، استقبال می‌کنیم. البته قابل پیش بینی نیست که چه تعداد در این برنامه شرکت خواهند کرد، ولی اصل برنامه بر اساس همان تعداد امضا کنندگان بیانیه‌است.

تا به حال پشتیبانی ایرانی‌های خارج از کشور ازحرکت‌های مردم داخل ایران تا چه حد مؤثر بوده است؟

چیزی که تا امروز رخ داده، خوب بوده‌است. این حرکت در ایران، خستگی و رکود را از ایرانیان خارج از کشور گرفته و خوشبختانه فعالیت‌های زیادی انجام شده‌است.

نسل جوان ایرانی، افرادی که در دانشگاه‌ها مشغول تحصیل هستند و یا کسانی که اینجا بزرگ شده‌اند، بسیار به شوق آمده‌اند و برگزاری و دعوت به برنامه‌ها را به دست گرفته‌اند. این مسئله هم برای مردم داخل کشور و هم ایرانیان خارج از کشور فایده‌های زیادی دارد.

در شرایطی که رژیم سرکوب گسترده انجام می‌دهد و مردم به صورت سابق امکان بیان نظراتشان را ندارند، ایرانیان خارج از کشور باید این شیوه‌ها را ادامه دهند و صدای مظلومیت مردم ایران را به گوش مردم جهان برسانند.

در ضمن وقتی این نوع برنامه‌ها برگزار می‌شود و مردم داخل ایران می‌بینند که ایرانی‌ها در سراسر اروپا، آمریکا و کانادا تظاهرات کرده و از مردم داخل پشتیبانی می‌کنند، امیدشان افزایش می‌یابد.

البته اگر بخواهیم ایده آل به قضیه نگاه کنیم، این کارها با کارهایی که باید انجام شود فاصله زیادی دارد. این برنامه‌ها باید بیشتر شود و ارتباط ایرانیها در کشورهای مختلف طوری باشد که به طور منظم برنامه داشته باشند.

شما به «کارهای که باید انجام شود» اشاره کردید. این کارها چیست؟

انجام خیلی کارها امکان پذیر است که در حال حاضر انجام نمی‌شود. در سنت مبارزه سیاسی و تجربیات سیاسی گذار دموکراسی که در کشورهای مختلف شکل گرفته، انواع و اقسام تاکتیک‌ها وجود دارد که می‌توان از آنها استفاده کرد. شرط لازم برای این کار این است که افراد بتوانند با هم مرتبط شوند و با هم برنامه ریزی کنند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آیا اغراق در مورد هر چیزی حتی حرکت آزادیخواهانه مردم خود به خود ما را از واقعیات بیرونی جدا وبیگانه نمی کند؟ آیا همین بزرگنمایی ها نیست که بالاخره با آب سرد واقعیات آتشش خاموش و ما را به وادی فلسفه بافی پوچ پرتاب می کند؟
چرا احزاب سیاسی ایران واقعیات را آنگونه که هست دستمایه تحلیل خود قرار نمی دهند تا بعدا که گرد و خاک ها نشست مجبور به عقب نشینی نشوند۰
تظاهرات ۱۸ تیر واقعا چقدر گسترده تر از قبل بود؟ آیا این تظاهرات قادر به سرنگونی رژیمی هست که از حمایت بی چون و چرای دو رژیم دیکتاتوری زده روسیه و چین برخوردار است؟
آیا احزاب سیاسی چپ ایران اکنون به سطح مجاهدین خلق (که سی سال است از سقوط عنقریب ج ا خبر می دهند) و خود فریبی حاکم بر رهبری آن نزول نکرده اند؟
آیا این مشابه سازی کودکانه جنبش طبقه متوسط ایران با انقلاب ۵۷ صرفا خودفریبی و عوام فریبی نیست

-- nazanin ، Jul 11, 2009

روشنفکران ایران قبل از اینکه سعی کنند توجه مردم دیگر کشورها و بخصوص غرب را به ندای آزادی خواهی و مظلومیت ایرانیان جلب نمایند(که البته امری بایسته و لازم است).باید به عنوان پیش نیاز درس توجه به مصایب دیگر نقاط زمین به عنوان مثال نسل کشی سومالی را به مردم ایران بیاموزند.

-- بدون نام ، Jul 12, 2009

مردمی که نیاموخته اند با مردم دیگر نقاط جهان همدردی نمایند. شایسته همدردی و توجه مردم دیگر نقاط جهان نیستند

-- بدون نام ، Jul 12, 2009

کامنت های زیبایی درباب رفتارونگاه ایرانیان برای رهایی ازچنگ نظام سرکوبگر دراین صفحه گذاشته شده است. بنظرم وقتی ایرانیان با دید تحقیر واهانت به رنج ومحنت دیگران( مثال دم دستش همین افغانهای مقیم ایران ) نگاه میکنند، بعیداست که بدانند چگونه می توان با هم آوایی همه مردم وملت های جهان از دست نظام های سلطه وسرکوب وفریت رهایی یافت.

-- hasrat ، Jul 13, 2009

با سلام
به نظر من یکی از مثمر به ثمرترین راه های مبارزه برای احیای دمکراسی و آزادی برخوردی جسورانه و صادقانه با گذشته و بیوگرافی خود میباشد. و این راه برای آقای گنجی و بسیاری دیگر در جنبش اصلاح طلب قابل توصیه میباشد.
سیامک ظریف کار

-- سیامک ظریف کار ، Jul 13, 2009

گنجي جامعه ي ايران را ومفهوم دمكراسي را وراههاي مباره درراه دمكراسي درايران را خوب مي شناسد

-- بدون نام ، Jul 15, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)