خانه > گوی سیاست > ایران > سکوت هاشمی در دقیقه ۹۰ | |||
سکوت هاشمی در دقیقه ۹۰نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comهاشمی رفسنجانی، رییس مجلس خبرگان رهبری و یکی از حامیان اصلی میرحسین موسوی در نخستین اظهارنظر رسمی خود بعد از انتخابات تدبیر رهبر نظام را در تمدید مهلت شورای نگهبان برای بررسی بیشتر مسایل و ادای توضیحات قانعکننده و ابهامزدایی از انتخابات را ارزشمند دانست و گفت این اقدام با ارزش رهبر ایران برای جلب اعتماد و اطمینان مردم به روند انتخابات بسیار مؤثر است و اظهار امیدواری کرد که دستاندرکاران امر بتوانند به طور دقیق و با رعایت انصاف و عدل با همکاری کاندیداها به اعتراضات قانونی به طور کامل رسیدگی کنند. این موضعگیری رفسنجانی با اما و اگرهای بسیاری همراه است.در روزهای گذشته خانوادهی هاشمی رفسنجانی در معرض اتهامهای فراوانی بوده است. فائزه هاشمی نیز به مدتی کوتاه بازداشت و سپس آزاد شد. همچنین گفته میشد که سفر سریع هاشمی رفسنجانی به شهر قم بعد از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج برای دیدار با سران مجلس خبرگان جهت تشکیل جلسهی فوقالعادهی این مجلس است که میتوانست برای رهبر ایران یک تهدید به حساب آید. در طول دو هفتهی گذشته بسیاری انتظار داشتند که هاشمی رفسنجانی با توجه به قدرت و نفوذی که در کل نظام دارد وزنه را به سمت میرحسین موسوی سنگینتر کند. اما اظهارنظر اخیر وی مطمئنا باعث ناامیدی خیلیها خواهد شد. در همین رابطه با مسعود سفیری روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی ساکن آمریکا گفتوگو کردم.
آقای سفیری آقای هاشمی رفسنجانی در طول چند دیداری که در روزهای گذشته داشتند، صحبتهایی را مطرح کردند که چندان به مذاق طرفداران آقای میرحسین موسوی خوش نخواهد آمد. و چنین به نظر میآید که ایشان در طول روزهای آینده نیز به طور مشخص از آقای میرحسین موسوی حمایتی نخواهند کرد. آیا میشود چنین تفسیری کرد که براساس خبرهای بهدست آمده آقای هاشمی رفسنجانی اردوگاه خودشان را عوض کردهاند؟ من امیدوارم که این خبر صحت نداشته باشد. به دلیل این که برمبنای آنچه تا الان منتشر شده دو خبر است. یک خبر دیدار آقای هاشمی هست با اعضای کمیسیون شورای امنیت ملی مجلس که آقای سبحانینیا از آقای هاشمی صحبتهایی را نقل کردهاند و دوم صحبتهای درواقع دوپهلو، من میخواهم بگویم صحبتهای هاشمیوار، یعنی آقای هاشمی خودش یک ادبیات خاص دارد. من اسم این ادبیات را میگذارم «ادبیات موجسواری». یعنی آقای هاشمی منتظر میماند تا دقیقهی نود تا ببیند امتیاز به نفع چه کسی هست و آن را مصادره به مطلوب میکند و این هنر را داشته است. اما فکر میکنم که آقای هاشمی اگر بخواهد در این شرایط اردوگاه عوض بکند، دچار یک خودکشی سیاسی شده است. آیا این تغییر اردوگاه سیاسی میتواند به این واسطه باشد که ایشان و یا فرزندانشان و منافعشان به هرصورت در خطر افتاده که چنین تغییر موضعی دادهاند؟ نه. من فکر میکنم بحث منافع اقتصادی در حال حاضر نه برای آقای هاشمی رفسنجانی، بلکه برای بخش اعظم روحانیت منافع اقتصادی که مطرح میشود اصلا چندان مهم نیست. من فکر میکنم که اصلا حیات روحانیت مطرح است. آقای هاشمی یکی از مدافعان سرسخت بحث ولایت فقیه بوده در تاریخ معاصر. بعد از فوت آقای بهشتی به آقای خمینی کمک کردند در خیلی از پیچیدگیهای تاریخی عبور بکنند. در بحث جنگ، در بحث قطعنامه، در بحث مذاکره با آمریکا و موارد دیگر. آقای هاشمی بحث آلودگی اقتصادی فرزندانشان را هم اگر حتا مطرح بشود و حتا منجر به دستگیریشان بشود، چندان برایشان مهم نیست. اما آنچه میتواند برای آقای هاشمی مهم باشد و شاید برای ملت ایران مهمتر، این است که آقای هاشمی با آقای خامنهای به شراکتی بعد از آقای خمینی دست پیدا کردند که این شراکت ممکن است که یک زمانی دچار عدم توازون بشود، اما بهم نخورده است. در واقع الان به نظر میرسد که این شراکت دارد بهم میخورد. در مقاطعی ملت ایران انتظار داشتند که آقای هاشمی حتا با سکوت مرگبار دو هفتهای خودش طرف آنها بایستد. ولی متاسفانه علائمی که دارد از طرف ایشان میآید، معنایش این است که آقای هاشمی دارد انتخاب خودشان را میکند و میخواهد برود در اردوگاه مقابل بایستد.
در این وضعیت موقعیت آقای میرحسین موسوی چه خواهد؟ بهر صورت آقای هاشمی یکی از مدافعین ایشان بودند و میتوانستند کمک به حالشان باشند؟ من فکر میکنم برای آقای میرحسین موسوی بحث شخصی اگر بخواهیم داشته باشیم که آقای موسوی چارهای جز مقاومت مدنی ندارد، مگر این که دستگیر بشوند. همین خبرهای ضد و نقیض که ما الان از تهران دریافت میکنیم. اما اگر بخواهند تسلیم بشوند، معنایش این نیست که ملت ایران تسلیم بشوند. در واقع آنچه در خیابانهای تهران اتفاق میافتد، اگر اسمش را براندازی نگذاریم، بهانهای است که مردم ایران بغض سرکوب سی سالهی خودشان را به بهانهی موسوی دارند با نظام سر به سر میکنند. و آقای موسوی کار چندانی قرار نبود انجام بدهد و خودش هم اعتقاد داشت و در تمامی صحبتهایش این را اعلام کرده بود. اما آقای موسوی به لحاظ اقتصادی آدم پاکی است. میتوانست مدیر مسئولی برای نظام باشد. حتا به اعتقاد من جمهوری اسلامی را میتوانست نجات بدهد. با توجه به این که موفق شد که طبقهی متوسط را به حرکت دربیاورد، آنچه موسوم به «موج سبز» است. در مراسمی که در مسجد قبای تهران برگزار شد به مناسبت سالگرد هفتم تیر، آقای کروبی آنجا حاضر شدند و در طول چند روز گذشته هم صحبتهایی که ایشان مطرح میکنند، عملا به چالش کشیدن رهبری و بخش مهمی از نظام هست. به نظر شما ایشان در این وضعیت دنبال چه چیزی هستند؟ من فکر میکنم که آقای کروبی در واقع حساب خودش را جدا کرده است. آقای کروبی یک رای مشخص دارد، یک جایگاه مشخص دارد. از آن جایگاه هم نه بالاتر میرود نه پایینتر میآید و حاضر هم نیست که حرف خودش را پس بگیرد. نه این که ما فکر بکنیم هر روز رادیکالتر میشود. اما آقای کروبی قطعا به این نتیجه هم رسیده است که فرماندهی و رهبری جنبش سبز را نمیتواند در اختیار داشته باشد، اما آقای کروبی به چانهزنی خودش ادامه میدهد. ببینید، فشاری که الان روی اطرافیان آقای موسوی هست و در واقع روی خود آقای موسوی هست، روی آقای کروبی نیست. این نشان میدهد که آقای کروبی برای نظام خودیتر از آقای موسوی است. اولا که یک روحانی است. بهرصورت روحانیت در تحلیل نهایی هرگز رای خودش را در خارج از خودش تقسیم نمیکند، در بین خودش تقسیم میکند. توپ در زمین روحانیت بازی میشود. ولی آقای موسوی نه. بعد هم در مورد آقای موسوی نکتهی بسیار مهمتر و کلیدیتر این است که آقای موسوی با آقای خامنهای باهم مشکلات شخصی دارند. یعنی هشت سال در دورهای که ایشان نخستوزیر بود و آقای خامنهای هم رییس جمهور بود، اینها باهم مشکل شخصی داشتند که ناشی از مشکلات ساختاری جمهوری اسلامی در قانون اساسی اول بود. رییس جمهوری که از رای مردم برآمده بود، توانایی ایجاد تغییرات در سیستم نخستوزیری را نداشت و آقای موسوی هم نخستوزیر محبوب آقای خمینی بود. سوالی که اینروزها مطرح است این است که آقای خاتمی که در این وضعیت میتوانستند یک حامی و کمک بزرگی برای آقای موسوی باشند کجا هستند؟ و غیبت ایشان چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ من نمیدانم آقای خاتمی دارد چه کار میکند. ولی کسی که در تاریخ صاحب ۴۴ میلیون رای بوده، من نمیدانم چرا این سکوت مرگبار را انتخاب کرده در حالی که بسیاری از مدیرانشان، بسیاری از دوستانش در زندان هستند و شکنجه میشوند و در معرض آزار و اذیت هستند. انسانهایی کشته میشوند و آقای خاتمی فقط به یکی دوتا بیانیه و حرف اکتفا کرده است. سید محمد خاتمی به اعتقاد من هنوز دارای آن پتانسیل و توانایی هست که اگر اعلام کند من امروز در خیابان حاضر خواهم شد، جنبش سبز یک جان دیگری خواهد گرفت. اما آقای خاتمی این کار را نمیکند. ما از آقای خاتمی شجاعتی ندیدیم. انصاف دیدیم، روشنفکری دیدیم، اما من اعتقاد دارم که آقای خاتمی در اینروزها میتوانستند در پوزیسیون و موقعیت دیگری ظاهر بشوند و این را از ملت ایران دریغ کردند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تنها حرفی که می توانم بزنم این است که بگویم آقای رفسانجانی واقعا برایت متاسفم...
-- بدون نام ، Jul 1, 2009متاسفانه آقای خاتمی انقلابی نیست وشجاعت ندارد وگرنه با لباس زندان در شهر حاضر میشدو دوستدارانش نیز پشت سر او راهپیمائی میکردند و ازتمامی زندانیانی که یا وزارایش بوده اند و یا ازدوستانش حمایت میکردآنهم کسی که تمام وقت با میر حسین موسوی بوده و از حقانیت اودفاع میکرده است.
-- بدون نام ، Jul 1, 2009قبلا از خاتمی دفاع می کردم اما این روز ها از 8 سال دوره اون متاسفم که بی ثمر ترین بود و الان هم باز بی اثر ترین
-- minoo ، Jul 1, 20091- معلوم نیست آقای سفیری بنا بر چه اساسی هاشمی را "مدافع سرسخت ولایت فقیه" دانستهاند. شواهد که غیر از این را نشان میدهد (به کتاب "هاشمی بدون روتوش" و دیگر مصاحبههای او در این باره مراجعه کنید) و اصولا اگر هاشمی معتقد و تابع ولایت فقیه بود که اصلا این ماجراها پیش نمیآمد! تغییر اردوگاه هاشمی همان قدر محتمل است که تغییر اردوگاه رهبری!!
-- مانا ، Jul 1, 20092- خانواده هاشمی ـ طبق گفته فائزه هاشمی ـ از محمود احمدی نژاد به خاطر طرح اتهامهای اقتصادی بیپایه، به قوه قضاییه شکایت کردهاند (هر چند بعید است این قوه قضاییهای که میبینیم بتواند یا اصلا بخواهد به این شکایت رسیدگی کند!)
3- اجازه بدهیم سیاستمداران منتقدی که هنوز در سیستم هستند به جای اظهار نظرهای احتمالا کمفایده، از ظرفیتهای عملیشان استفاده کنند. و به عبارت دیگر: همه کارتها را با هم خرج نکنیم!
سر انجام یک روز خا تمی مجبور حواهد شد به تاریخ جواب دهد. که چرا کنار نشسته است امروز؟ چرا کاری نمی کند امروز ?. reza
-- بدون نام ، Jul 2, 2009متاسفانه مصلحت طلبی اقایان هاشمی و خاتمی منتهی به این میشود که طالبانیسم احمدی نژاد و تیمش بدون هیچ مانعی در جامعه پیش بره.و روز به روز حوزه قدرت و نفوذشان را بیشتر کنند.در حالیکه رهبری و افرادش ما رو نادیده گرفتند چه رایمون و چه دیگر حقوقمون سران اصلاح طلب (به جز موسوی ) همین راه رو ادامه دادن با وجود خونهای ریخته شده.اما تاریخ قضاوت خواهد کرد.
-- charlotte ، Jul 3, 2009