تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
ارزیابی دو تحلیگر از سخنان آقای خامنه ای

اراده من یا عواقب وخیم

شیرین فامیلی

سخنان آيت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه تهران در واکنش به اعتراضات خيابانی روزهای اخير، بحث ها و انتقادات بسياری را در ميان تحليلگران و فعالان سياسی برانگيخته است.

آيت الله خامنه ای در سخنان خود امکان ابطال انتخابات را رد کرد و ضمن حمايت کامل از محمود احمدی نژاد، تنها راه رسيدگی به شبهات را استفاده از مجاری قانونی دانست.
مهندس حسن شريعتمداری، تحليلگر و فعال سياسی در آلمان، در گفت و گو با راديو زمانه ضمن تاکيد اين مسئله که آقای خامنه ای با سخنان خود بی اعتمادی را ميان مردم گسترش داد، می گويد: « آقای خامنه ای می خواست به طور واضح چند مسئله را مطرح کند؛ اين که به آقای احمدی نژاد نزديک است، فکر می کند او برنده انتخابات است، در نتيجه اين انتخابات شک ندارد و پيشنهاد می کند شورای نگهبان به شرطی که شاکيان مستندات ملموسی داشته باشند، چند صندوق رأی را بازشماری کنند.

البته اين مسئله با اراده ميليون ها انسان که در خيابان ها هستند و به تقلب در انتخابات اذعان دارند و معتقد هستند به آرای آنها خيانت شده، کاملا متفاوت است.»
وی می افزايد: « در حقيقت آقای خامنه ای راه حل مناسبی ارائه نداد، بلکه گفت يا به اراده من تمکين کنيد يا منتظر عواقب آن باشيد.

بنابراين از امروز خودش را نه به عنوان رهبر جمهوری اسلامی بلکه به عنوان رهبر و همدست عده ای که در اين انتخابات تقلب کردند، قرار داد. از امروز هر تظاهراتی که مردم در خيابان راه می اندازند و هر نارضايتی که در دل دارند، يک رفراندوم عدم اعتماد عليه آقای خامنه ای است. »

آيت الله خامنه ای همچنين درسخنان خود در واکنش به اعتراضات گسترده مردم در اين روزهاف هشدار داد که زير بار بدعت های غير قانونی نخواهد رفت.

حسن شريعتمداری، فرزند مرحوم آيت الله سيد کاظم شريعتمداری، معتقد است به رغم اين هشدار و تهديد، مردم و نيروهای طرفدار تحولات مسالمت آميز در کشور راهی جز پيگيری خواسته های دموکراتيک خود ندارند.

وی در اين باره می گويد: «برای کم شدن هزينه اين اعتراضات، بايد تظاهرات کاملا به شکل مسالمت آميز و پيگيرانه باشد و مردم بايد نشان دهند با سخنان رهبر موافق نيستند. از طرف ديگر تمام اصولگرايان و گروهی که به آقای احمدی نژاد رأی دادند، کسانی نيستند که در اين تقلب همدست باشند. ميليون ها انسان شريف ايرانی بر اساس عقايد مذهبی و ايمانی خود فکر می کردند آن چه رهبری نظام می گويد در جهت حفظ مسايل دينی و مذهبی آنان است، ولی به اين معنا نيست که اين گروه همدست تقلب ها و خيانت به آرای ديگران باشند. البته اختلاف عقيده بر سر رهبری کشور ممکن است بين اين دو گروه باقی باشد، ولی هيچ کدام از اينها مايل نيستند ايران را به يک جنگ داخلی بکشانند و وضعيتی مانند الجزاير يا لبنان را در ايران دامن بزنند و هيچکدام نمی خواهند کشور بر اساس تقلب و خيانت در آرای ديگران اداره شود. »

آقای شريعتمداری با اشاره به اين که از اين به بعد هر شعار اعتراض آميز مردم، عليه اراده آقای خامنه ای و اعتراض به صلاحيت ايشان است، می گويد:

« مهم نيست از اين به بعد شعار اين تظاهرات چه باشد يا مردم چه بگويند، آن چه مردم می خواهند درست برعکس چيزی است که آقای خامنه ای خواسته و بر آن ايستادگی می کند و می خواهد به زور کشور را در آن جهت پيش ببرد. در حقيقت هر حرکت مردم رأی عدم اعتماد به لياقت و کاردانی آقای خامنه ای در رهبری است.»

آيت الله خامنه ای در بخش ديگری از سخنان خود کشورهای غربی را خطاب قرار داد و از آنان به عنوان دشمنانی ياد کرد که در جهت اهداف خود نتايج انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری را زير سؤال برده اند.

دکتر فرهنگ منصور، استاد علوم سياسی در آمريکا، معتقد است که انگيزه رهبر جمهوری اسلامی از طرح اين مسئله سرکوب نيروهای مخالف درون حاکميت است و در اين رابطه به راديو زمانه می گويد:

« درون سيستم حاکميت ايران رقايت های شديدی اتفاق افتاده که آقايان خامنه ای و رفسنجانی در دو طرف اين رقابت قرار دارند. دفاع اکثريت مردم از ميرحسين موسوی و يا کانديداهايی غير از احمدی نژاد، دفاع از شخص کانديد نيست بلکه مخالفت با تماميت نظام است. بنابراين قابل فهم است که يک بار ديگر جمهوری اسلامی با استفاده از دشمن يابی و دشمن تراشی و تاکيد روی تئوری توطئه، می خواهد نيت و خواست مخالفين و منتقدين رژيم را زير سؤال ببرد و از اين راه بتواند کسانی که يا به خاطر رقابت بر سر قدرت و يا تحليل هايی که از آينده رژيم دارند فعلا در برابر احمدی نژاد و خامنه ای قرار گرفته اند، پاکسازی درونی کند.»

دکتر منصور فرهنگ تبعات سخنان آيت الله خامنه ای را بر مناسبات و چشم اندازی که برای مذاکرات احتمالی ايران و آمريکا وجود داشت، بسيار منفی ارزيابی می کند و می گويد:

« نگرانی های آمريکا درباره برنامه هسته ای ايران يک واقعيت است و اين نگرانی در تمام نخبگان سياسی آمريکا، در کنگره و حتی در افکار عمومی اين کشور وجود دارد. اوباما اين آمادگی را داشت که با ايران دراين زمينه به گفت و گو بنشيند و بتواند راه حل مناسبی پيدا کند، مثلا بپذيرد که ايران حق غنی سازی اورانيوم را دارد ولی فقط در حدی که برای سيکل سوخت داخلی نياز است.

اين طور که به نظر می رسد رژيم ايران نياز شديدی به دشمن دارد و اين امر امکان مذاکره موفقيت آميز بين ايران و آمريکا را مشکل می کند. پيامد مهم و تأسف انگيز اين ماجرا برای رابطه ايران با دنيای خارج و به ويژه آمريکا اين است که يک بار ديگر دست راستی ترين نيروهای سياسی يعنی کسانی که در آمريکا و اسراييل دنبال تغيير رژيم سياسی در ايران و ادامه تقابل هستند، تقويت می کند و فردی مانند اوباما را که دنبال پيدا کردن راه حل های مسالمت آميز است تضعيف می کند.»

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

صلح حديبيه تا انتخابات خبرگان
آنچه تاكنون در سايت‌هاي مختلف در باره سخنان رهبر انقلاب در خطبه‌هاي نماز جمعه بيان گرديده است بيشتر به حمايت ايشان از آقاي احمدي نژاد و سركوب اغتشاشات خياباني مي‌پردازد، كه در خطبه دوم نماز جمعه بيان گرديد. اما كمتر تحليلي به موضوعات مطرح شده در خطبه اول اشاره دارد. شايد برخي تصور كنند بيانات ايشان در خطبه اول كه بسيار كوتاه نيز بود چندان به موضوع انتخابات مرتبط نبوده است و شايد به عمد نيز برخي نمي‌خواهند موضوعات مطرح شده در اين خطبه را مطرح نمايند. بهر جهت من معتقدم استراتژي اصلي ايشان در اين شرايط بحراني در همان خطبه اول تشريح شد جايي كه از صلح حديبيه پيامبر (ص) سخن گفتند و اشاره نمودند كه در آن برهه تاريخي پيامبر به دليل مسائل مومنين از ذكر نام خدا در آغاز صلح نامه كوتاه آمده و همچنين اشاره‌اي به رويدادهاي سي سال تاريخ انقلاب اشاره نمودند:

شايد در ادامه خطبه دوم نام بردن از افرادي همچون هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري در ادامه همين بيانات ايشان قابل تامل باشد. تاكيد ايشان بر شناخت 50 ساله از هاشمي رفسنجاني و منش وي گويا اين موضوع است كه با جدا ساختن اين افراد از صفوف حاميان موسوي و تضمين حفظ اموال و ثروتشان آن‌ها را از اطراف موسوي پراكنده ساخته و تا مدتي ديگر به آنان مجال آسوده زيستن و بهره‌مندي از منافع كسب شده را خواهد داد. آنگاه موسوي نيز در خواهد يافت اطرافيان وي براي چه به دور او حلقه زده‌اند و چرا وي را به آوردگاهي فرستاده‌اند كه هيچ كس حتي خاتمي نيز جرئت ورود به آن را نداشت. اين حركت همچنين نقش و موقعيت هاشمي را به عنوان ابو سفيان زمان نيز در جامعه شاخص خواهد نمود.
آه... اي اسفنديار مغبون....

بديهي اين شرايط همچون ساعتي شني مي‌ماند كه در پايين آن صلح و دوستي قرار داشته و در بالاي آن انتخابات خبرگان، به مرور زمان و نمايان شدن هر چه بيشتر انتخابات، صلح و دوستي نيز در لابلاي شن‌هاي زمان محو خواهد شد. بي شك اين سخنان همچنان كه در قلوب و صفوف هواداران موسوي ترس و طمع ايجاد مي‌نمايد در دل ياران احمدي نژاد آرامش و اطمينان بوجود مي‌آورد.


-- بدون نام ، Jun 21, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)