خانه > گوی سیاست > ایران > «از سکوت ما هم میترسید!؟» | |||
«از سکوت ما هم میترسید!؟»مریم محمدی
آیتالله خامنهای در خطبهی سیاسی نماز جمعه، با دعوت مردم به وحدت و یگانگی، تلویحا از آقای هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری که مورد حملات شدید آقای احمدینژاد و دوستان او قرار داشتند، دلجویی کرد، اما در تکذیب اتهاماتی که متوجه فرزندان و خانوادهی هاشمی رفسنجانی بود، سخنی نگفت. او گفت: «کسی این دو نفر را به فساد مالی متهم نکرده، اما در مورد وابستگان آنها اتهاماتی مطرح شد که فقط میتواند در مراجع قانونی به آنها رسیدگی شود و نباید بدون اثبات قانونی، مورد استناد قرار گیرد». آقای خامنهای همچنین گفت: «بین هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد، در زمینههای سیاست خارجی، عدالت اجتماعی و مسایل فرهنگی، اختلاف نظر وجود دارد». هرچند نظر رییس جمهوری به نظر خود او نزدیکتر است. آیتالله خامنهای در این خطبهی نسبتاً طولانی از رهبران سیاسی و در واقع، نامزدهای اصلاحطلب خواست که جلوی ادامهی تظاهرات خیابانی را بگیرند. وگرنه، آنها فرماندهان پشت صحنهی عواقب آن خواهند بود. در همین حال، قرار است فردا ساعت چهار بعداز ظهر، تظاهراتی با حضور آقایان موسوی و کروبی انجام بگیرد و تا این لحظه، این تظاهرات لغو نشده است. در مورد اظهارات امروز آقای خامنهای، با یکی از چهرههای شناخته شدهی منتقد دولت نهم، دکتر مهدی خزعلی، گفتگویی کردهام. اما نتیجهی کلام و برداشتی که افراد از این پیام دارند، این است که پیام خوبی برای هفتهی آینده نیست. پیام ورود به مرحلهی شدید و حاد این اختلافات است و امیدواریم آن چیزی که ما میخواستیم، ما میخواستیم این اختلافات در چهارچوب نظام حل شود و به خواستهی مردم رسیدگی شود. ما نگران این هستیم که با این صحبتها، کسانی که اساساً، به نظام اعتقاد ندارند، از چهارچوبها عبور کنند و این بار مطالباتی را خواسته باشند که بالاتر از مطالبات آقای موسوی و کاندیداها بود. باور جامعه این بود که این رأیها، رأی مردم نیست. نمیخواهم بگویم اینهایی که در خیابان آمدند، ملاک است، اما حداقل میتوانم بگویم که فراخوان گستردهی طرفداران احمدینژاد به عنوان جشن پیروزی، در میدان ولیعصر، چند هزار نفر شد؟ با تمام امکانات تبلیغاتی و تمام شبکههای صدا و سیما. اما فراخوان آقای موسوی در بیست و پنجم خرداد، شد پنج میلیون نفر، بدون هیچ امکان و سینه به سینه گذشت. این یک پیام دارد که اگر میگویید بیست و چهار میلیون نفر دارید، کجا هستند؟ همان چند هزار نفرند و این طرف که ما میگوییم رأی با ما است، پنج میلیون نفر، سینه به سینه خبر میکنند، میآیند. این پیام را باید دید. این که ما چشممان را ببندیم و این پیام را نبینیم، خدای ناکرده، خطری که تهدید میکند، این است که مشروعیت کل نظام زیر سوال برود. من به همهی افکار احترام میگذارم. فرمایش رهبری هم محترم، مثل همه. اما این که ببینیم که کسی میخواهد بیاید و همه چیز را ببرد و مردم فکر نکنند، میشود مردم را سرکوب کرد، اما نمیشود گفت: فکر نکنید. میشود گفت: چشمتان را ببندید، میشود گفت: حرف نزنید، میشود گفت: نشنوید، اما نمیشود گفت: نفهمید! این جملهی آخر مهم است. مردم میفهمند. هرچه ما تحلیل بدهیم، بدتر میشود. چون مردم تحلیل خودشان را دارند. مردم معتقدند: میرحسین موسوی، رییس جمهور قانونی آنها است و حائز اکثریت مطلق آرا است. بدون شک! و من در این تردید ندارم، یک لحظه! و اگر حالا میخواهید بگویید: نگوییم، چشم. نبینیم، چشم. نشنویم، چشم. اما نفرمایید که نفهمیم و خر شویم! این برای ما سنگین است. اما، پرسش این است که آقای خامنهای امروز، به نوعی اتمام حجت کرد و خواست که مردم دیگر به خیابانها نیایند. مردم الان باید چهکار کنند؟ یا نامزدهای اصلاحطلب باید چهکار کنند؟ با توجه به این که آقای خامنهای به نوعی آنها را مسئول عواقب بعدی این حضور مردم در خیابانها معرفی کرد که مردم را از بروز خشونتهایی نگران میکند؟ خُب، الان من هم اتمام حجت میکنم؛ من هم میگویم: آقایان علما، آقایان مراجع، نکنید کاری را که شاه کرد. با مردم اینگونه سخن نگویید. شاه کرد، اشتباه کرد. با مردم سخنی نگویید که مردم بیایند به همان صحنه برسند. اشتباه شاه را ما نباید تکرار کنیم! ما میخواهیم مسالمتآمیز بیاییم، بگوییم: ما هستیم. ما رأی دادیم و رأیمان را میخواهیم! و کوتاه هم نمیآیم. این سینهی من آماده است، برای شهادت! گلولهی شما را در جبهه، با آغوش باز پذیرفتم و امروز هم جواب خواهم داد: من آمادهی شهادتام، به عنوان یک شهروند ایرانی و تمام ملت ایران آماده است برای شهادت. با آغوش باز گلولهی شما را، زندان شما را، فیض شما را، ما میپذیریم. اما رأیمان این نبوده است. والله این نبوده است! میگی نه، بسمالله، فردا اجازه بدهید نصف شما ما جنجال کنیم، صدا و سیما را بیست و چهار ساعت به ما بدهید. ما دعوت کنیم، همهی مردم بیایند. ببینید، اگر ما راهپیمایی بیست و چهار میلیونی راه نیانداختیم و نگفتیم بیست و چهار میلیون رأی ملت ایران با ما است!؟ فقط اجازه بدهید، صدا و سیما را بدهید، ما بیست و چهار میلیون، تمام خیابانهای شهر را پر میکنیم، تمام کشور را پر میکنیم. بعد ببینید، شما رأی دارید یا ندارید؟ شما چماق به دست دارید، رأیای ندارد، آقای احمدینژاد! چماق دستاش است، اسلحه دستاش است. پشت نیروهای مسلح سنگر میگیرد. من در این منطقه بودم. من خودم در این جمعیت، در ترافیکاش بودم و در همین فضا بودم. تمام اتوبوسهایی که اطراف دفتر من و اطراف فاطمی و اینها بود، اتوبوسهایی بودند که روی آنها، رسما نوشته شده بود: رجاییشهر، اتوبوسرانی کرج، از قم، کرج و … آمدهاند. این همه اتوبوس خیابانهای اطراف را گرفته بود، اینها را هم فیلم بگیرند. اولا، آقای کروبی هم دعوت کرد به نماز جمعه. دیگران هم دعوت کردند به نماز جمعه. این جمعیت یک طیف نبود، نماز جمعهی شهر بود که آمدند. از هر چهار کاندیدا بودند. محسن رضایی هم آن جلو بود. بنابراین، این جمعیت مربوط به یک طیف نیست. این نماز جمعه است. علیرغم این که جناح قدرت با اتوبوس نیروهایاش را آورده بود، بسیج کرده بود و از تمام شهرها هم آورده بود. میبینیم در فیلمهای خودشان هم لو میرود. طرف از اصفهان آمده است. این ملاک نیست. اگر میخواهید جناحی عمل کنید، آقای احمدینژاد دعوت کند، اشکالی ندارد، بیست و چهار ساعت مال ایشان، دعوت کند. بعد بیست و چهار ساعت صدا و سیما را بدهد و همان زمان ما دعوت کنیم… شما میدانید که آنها این امکان را نخواهند داد. فکر میکنید، از فردا باید چهکار کرد؟ ما با آرامش، با دهان بسته، با سکوت راهپیمایی کردیم. ما داد هم نزدیم. با سکوت راهپیمایی کردیم! از سکوت ما هم میترسید!؟ بله، ما ایستادهایم! باز هم بنده، فردا ساعت چهارده در خیابان انقلاب، راهپیماییام را انجام میدهم. وظیفهی شرعیام میدانم. شما هم موظفید مجوز بدهید. تکلیف شرعی شما هم این است. هرکس مجوز ندهد، دیکتاتور است!
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جنگ زرگری!
-- بدبین! ، Jun 20, 2009