تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

«محال است که مهندس موسوی در آذربایجان اول نشود»

مریم محمدی

چند روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و اعلام محمود احمدی‏نژاد به عنوان برنده‏ی آن می‏گذرد. ایران هنوز گرفتار تبعات این انتخابات است که نتایج آن مورد قبول دو نامزد اصلاح‏طلب انتخابات و میلیون‏ها هوادارانشان قرار ندارد.

قرار بود امروز در تهران، در مخالفت با نتیجه‏ی اعلام شده و حمایت از ابطال انتخابات، به دعوت آقایان موسوی و کروبی، راه‏پیمایی بزرگی انجام شود که از جانب وزارت کشور مجوز نگرفت.


اما علی‏رغم این امر، میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام کردند که برای جلوگیری از خشونت و ناآرامی‏ها، در میدان انقلاب تهران حضور خواهند یافت.

به این ترتیب، راه‏پیمایی و تجمع بزرگ صورت گرفته است و تا همین ساعت نیز خیابان‏های تهران و برخی شهرهای بزرگ از جمعیت خالی نشده است.

در باره‏ی رویداد مشخص امروز و علل و نتایج احتمالی آن، با آقایان: عبدالله مومنی، دبیر سازمان ادوار تحکیم وحدت و هم‏چنین عباس عبدی، تحلیل‏گر سیاسی و از مشاوران مهدی کروبی، یکی از نامزدهای اصلاح‏طلب، گفت‏گو کرده‏ام.

Download it Here!

گفت‏گوی من با آقای مومنی، البته در ضمن حرکت ایشان به سوی میدان انقلاب و شرکت در این تجمع انجام شده است:

راه‏پیمایی لغو نشده است. مجوز نداده‏اند. قرار است آقایان خاتمی‏‏‏، کروبی و موسوی به میان مردم بروند و آن‏جا اعلام کنند که مجوز داده نشده و مردم به خاطر حفظ امنیت، به خاطر جلوگیری از برخوردهای نیروهای امنیتی و گروه‏های فشار و لباس شخصی آرامش خود را حفظ کنند و بهانه به دست این نیروها ندهند. مردم خبر ندارند که این راه‏پیمایی قرار است به این گونه طی شود.

ظاهرا، شب گذشته، آقای موسوی با رهبری ملاقاتی داشته‏اند، ایشان گفته‏اند: «افرادی که در بیرون راه‏پیمایی می‏کنند، از جنس شما نیستند، شما چرا به شورای نگهبان شکایت نمی‏کنید. شورای نگهبان مرجع رسیدگی به این شکایات است».

آقای موسوی هم گفته که: «شورای نگهبان در این بازی، نقش داوری را رعایت نکرده، بلکه خود یک طرف بازی بوده است».

نهایتاً، رهبری از آقای موسوی خواسته است که با معترضین و کسانی که به راه‏پیمایی و حرکت‏های اعتراضی ادامه می‏دهند، مرزبندی کند و گفته است که روند انتخابات سالم بوده، در هر انتخاباتی از این بحث‏ها بوده است. رهبری قرص و محکم حمایت می‏کند و آقای موسوی هم نپذیرفته است.

آقای خامنه‏ای قبلا به تقاضای آقای موسوی برای این ملاقات، پاسخ نداده بودند. فکر می‏کنید پذیرفتن آقای موسوی از جانب آقای خامنه‏ای در این شرایط، چه معنایی دارد؟

آقای موسوی به دلیل بالاترین جایگاهی که میان مردم دارد و در این انتخابات به صورت عینی و عملی خود را نشان داده است، با یک نگاه محاسبه‏گرانه‏ی مبتنی بر هزینه‏ فایده و نگرش عقلانی، این انتظار طبیعی بود که از مسئولان حکومتی که اداره‏ی امور کشور را به دست دارند و پاسخ‏گوی اتفاقاتی هستند که در کشور اتفاق می‏افتد، به حضور پذیرفته شود و حرف‏های‏اش را گوش کنند. اگر نگاه کلان‏نگر وجود داشته باشد، باید به فکر حل بحرانی که کشور به آن مبتلا شده باشند و در رفع نگرانی‏های طیف عظیمی از جامعه که امروز در کوچه و خیابان و در تجمعات به شکل اعتراضی خود را نشان می‏دهد، بکوشند.

با نگاه منفی و بی‏اعتنایی و عدم پاسخ‏گویی، روندی را مشاهده خواهیم کرد که نتیجه‏ی آن نه خواست جامعه است، نه مقبول حکومت خواهد بود و نه نیروهای دمکراسی خواه جامعه ممکن است آن را مثبت ارزیابی کنند.
آقای مومنی، امیدوار هستید که تجمع امروز با آرامش صورت بگیرد و نتایج مثبتی هم داشته باشد؟

بله، فکر می‏کنم مردم، نیروهای معترض، وجدان عمومی جامعه‏ی ایران که نگرش اعتراضی به انتخابات دارد و وجدان بیداری که این‏گونه تضییع حقوق را برنمی‏تابد، اگر شیوه‏های اعتراضی را به شکل‏های مدنی و مسالمت‏آمیز و به دور از هرگونه خشونت مطلق ادامه بدهند، دست‏یابی به خواسته‏ها هموارتر و بدون مشکل خواهد بود.

الان متاسفانه، عده‏ای هستند که ممکن است مشکوک هم باشند، دست به حرکاتی می‏زنند، دست به تخریب اموال عمومی می‏زنند که هم بهانه به دست نیروهای سرکوب‏گر می‏دهد و هم از این طرف مورد قبول نیست. تمام هم و غم و تلاش ما در راستای حفظ آن چیزی است که متعلق به عموم مردم است.
با آقای عباس عبدی، تحلیل‏گر سیاسی در تهران صحبت می‏کنم و از ایشان می‏پرسم: رویداد امروز را در پی مسایل سه روز گذشته، چگونه ارزیابی می‏کنند؟

دو سه روزی که گذشت، خشونت و درگیری زیاد بود. اتفاقی که امروز افتاد، می‏تواند جهت جریان را کمی تغییر بدهد. اعلام راه‏پیمایی از سوی آقای موسوی بود و آقای کروبی هم حمایت کرد و علی‏رغم این که وزارت کشور مجوز نداد، آنان آمدند که اتفاق ناگواری رخ ندهد و جریان را از درگیری‏های خیابانی به سمت یک رفتار مسالمت‏آمیز منحرف کنند. فکر می‏کنم تا این‏جای کار همه‏ی مردم و این دو نفر موفق بودند. امید این هست که در ادامه‏ی جریان نیز این مسیر، شکل مدنی‏تری را پی‏گیری کند.

اما به هرحال، به نظر نمی‏آید که مشکل حل شده باشد. چه راهی برای حل مساله وجود دارد؟ چه پاسخی برای اعتراضات مردم وجود دارد؟
پیشنهاد اول من این است که یک مناظره‏ی تلویزیونی بین نمایندگان این دو ستاد و ستاد وزارت کشور صورت بگیرد. تا این‏ها اطلاعات ریز و دقیق خود را از جریان تخلفات ارائه کنند.

آن موقع، فکر می‏کنم همه‏ی مردم، چه آن‏هایی که به آن طرف رأی داده‏‏اند و چه آن‏هایی که به این طرف رأی داده‏ند، در جریان دقیق قضیه قرار می‏‏گیرند و زمینه برای گرفتن یک تصمیم درست در جهت تجدید انتخابات، مساعد می‏شود.
پذیرش آقای موسوی از جانب آقای خامنه‏ای را، با توجه به این که قبلا به این درخواست پاسخ مثبت داده نشده بود، اشاره‏ی مثبتی در جهت توجه به اعتراضاتی که هست، می‏بینید یا خیر؟

قطعا همین‏طور است. چون این درخواست صورت گرفته بود تا این که دیروز اعلام کردند، آمادگی برای این ملاقات وجود دارد. طبیعی است که هرچه گفت‏گوها و ارتباطات بیشتر باشد، به کاهش تنش بیشتر کمک می‏کند و طرفین درک بهتری از هم‏دیگر پیدا می‏کنند.

اما امیدواریم که این قضیه ادامه پیدا کند و طرفین در مورد صحت یا عدم صحت انتخابات، به درک مشترکی برسند. چون قراینی که ستاد آقای موسوی و آقای کروبی ارائه می‏کنند، خیلی خیلی جدی‏تر از آنی‏ است که بتوان با توجه به آن‏ها، صحت انتخابات را تایید کرد.

نکته‏ی دیگری که در ملاقات میان آقای خامنه‏ای و آقای موسوی شاید قابل توجه باشد، این است که آقای خامنه‏ای هم گفته‏اند که در مورد رسیدگی به شکایات آقای موسوی تذکر خواهد داد و هم در پایان، بار دیگر به صحت و درستی انتخاباتی که برگزار شده، تاکید کرده است. فقط به نظر می‏رسد که این تاکید مثل گذشته محکم نیست. نظر شما چیست؟
طبیعی است که اگر ایشان پافشاری کند، رسیدگی معنایی ندارد. اما مشکل این است که اصلا، رسیدگی مفید فایده نیست. به خاطر این که می‏توان گفت رییس شورای نگهبان، عضو غیررسمی و غیرعلنی ستاد آقای احمدی‏نژاد است. چه شکایتی به ایشان می‏توان برد؟ وقتی که آقای احمدی‏نژاد را بهترین فرد و بقیه را مشکل‏دار می‏داند، چنین کاری که نخواهد کرد.

پیشنهاد مناظره‏ی شما، فکر می‏کنید چگونه کمک می‏کند؟

آن‏جا قضیه خیلی فرق می‏کند. آن‏جا همه‏ی حرف‏هایی که من زدم و اضافه بر آن، خیلی دلایل وجود دارد. مثلا در یکی از مناطق سیزده‏گانه‏ی استان تهران تعداد آرای آقای کروبی، پانصد و سی‏ تا است. می‏خواهید اعلام کنیم، ده هزار نفر بیایند و بگویند ما به کروبی رأی داده‏ایم؟ همه درویش هستند. رأی دراویش قطعی است. یعنی از ده هزار رأی، پانصد و سی تای آن منظور شده است، این را با اطمینان می‏گوییم. تازه پانصد و سی‏تا از جاهای دیگری هم هست، مال منطقه‏ی مورد نظر من که رودهن باشد، نیست.

معلوم است که هم در شمارش آرا و هم در آرا مشکل وجود دارد و بهتر است قضیه را حل کنند. وگرنه اگر اصرار روی این مساله بکنند، اعتماد اجتماعی از این بین می‏رود و خیلی فاجعه‏بار خواهد شد، متاسفانه!

ممکن است به نمونه‏هایی از قراین و شواهدی که کاندیداها در جهت ضرورت ابطال انتخابات دارند، اشاره کنید؟

آقای کروبی چند بیانیه داده‏اند. سومین بیانیه، نامه‏ای است به شورای نگهبان در مورد فقدان صحت انتخابات و درخواست برای ابطال آن.
این بیانیه چند بند دارد، یک بند آن در مورد صلاحیت آقای احمدی‏نژاد است که مفصل در مورد امانت‏داری، صداقت و تقوای ایشان تشکیک شده که آخرین آن هم همین نکته‏ای است که دیروز از قول شورای نگهبان گفت: «هیچ شکایتی به شورای نگهبان واصل نشده است». بعید است که شورای نگهبان چنین دروغ واضحی را بگوید. در حالی که ستادها این شکایت‏ها را به شورای نگهبان داده بودند. ثبت هم شده و نامه‏اش را هم گرفته‏اند.

اتفاق‏های دیگری هم که در جریان مناظره‏ها افتاد، کاملا واضح بود که کسی که خلاف واقع بگوید، نمی‏تواند معرف کسی باشد که تقوا دارد. در مورد هزینه‏های مالی دولت و انواع و اقسام این‏ها که امانت‏داری ایشان را مورد سوال قرار داده‏اند.

نکته‏ی دیگر این است که نابرابری شدیدی در تبلیغات وجود داشته است. استفاده‏ی وسیع از امکانات مالی دولت، استفاده‏ی یک‏طرفه از رسانه‏ها، به خصوص صدا و سیما. ایراد و اتهامات در این رابطه مفصل است و بخش‏های آن هم مفصل است.

این دو مورد را ذکر کردم، چون ما با فرض وجود این دو عامل وارد انتخابات شدیم و معتقد بودیم با فرض وجود نابرابری، تبعیض و عدم عدالت، باز هم می‏توانیم رییس دولت را کنار بگذاریم.

اما دو مورد اصلی آن بعد از این است؛ یک مورد مربوط به اتفاقاتی است که روز رأی‏گیری رخ داده است و دیگری در شمارش آرا.

در روز رأی‏گیری، اولین چیزی که همیشه تاکید می‏شد، این بود که صندوق‏های رأی شفاف و شیشه‏ای باشد. معلوم باشد، درون آن چیست. اما با اخراج ناظران نمایندگان (از زمانی که صندوق رأی را پلمپ کردند، ناظران نمایندگان را اخراج کردند)، معلوم نشد در صندوق چه بوده است.

قرینه‏های جدی وجود دارد که وقتی در ساعت ده، ده و نیم، در بسیاری از حوزه‏های رأی‏گیری تعرفه‏های‏شان تمام شده، نشان می‏دهد این تعرفه‏ها قبلا استفاده شده بوده است. در واقع، این‏گونه از قضیه تعبیر می‏شود …

چون قبلا گفته‏ بودند که تعرفه‏ها را حتا بیشتر از حد نیاز چاپ کرده‏‏اند؟

این که بیشتر چاپ کرده‏اند، مهم نیست. باید بیشتر چاپ کنند.

با وجود این، تمام شده است…
تعداد مصرف صندوق‏های رأی همیشه تا حدودی مشخص است. بر اساس سابقه، می‏دانند کدام صندوق چقدر مصرف دارد. بیست، سی درصد هم بیشتر تعرفه در اختیارشان می‏گذارند. اتفاقی هم نمی‏افتد. عموم این‏ها دو هزار، هزار و پانصد، در بعضی جاها که دو سه صندوق هست، چهار هزارتا هم می‏دهند. این تعرفه‏ها، هیچ‏وقت ساعت ده و نیم تمام نمی‏شود. امکان ندارد تمام شود. معلوم است که طور دیگری از آن‏ها استفاده شده است. بنابراین، بخشی از تخلفات این‏ها هستند.

خطر دیگر این بود که به ناظران کاندیداها کارت ندادند، دیر کارت دادند، موقع پلمپ بیرونشان کردند، موقع شمارش بیرونشان کردند. بسیاری از صندوق‏ها اصلا نتوانست ناظر داشته باشد. هرکاری خواستند کردند.

نکته‏ی کلیدی‏تر این است که در ساعت شش بعد از ظهر که پایان انتخابات بود، یک بار تمدید کردند و در اکثر صندوق‏های شلوغ، عملا مردم دیگر نتوانستند رأی بدهند و متفرق شدند. دلیل اصلی هم این بود که می‏ترسیدند اگر مردم متفرق نشوند و رأی بدهند، تعداد مشارکت از صد در صد بیشتر شود. این اتفاقی بود که در لرستان در سال ۷۶ رخ داد و مشارکت در این استان از صد در صد بیشتر شد. معلوم شد که قبلا پانصد هزار رأی در صندوق‏ها ریخته بودند.
ولی آمار آن هنوز هم در وزارت کشور است، با همان اختلاف.

بله، هنوز هم هست. چیز پیچیده‏ای نیست.

نکته‏ی دیگر موقع شمارش آرا است. شمارش آرا قاعده دارد. صندوق به فرمانداری می‏رود. در هر فرمانداری، صورت‏جلسه‏ی صندوق‏ها را می‏آورند، یک صورت‏جلسه‏ی فرمانداری درست می‏شود. معلوم می‏شود چه تعداد صندوق بوده و هرکس چه تعدادی آورده است. صورت‏جلسه‏ی فرمانداری‏ها به استان می‏رود، در استان تکمیل می‏شود، به تهران می‏آید. یا مستقیم از فرمانداری به تهران می‏آید. بنابراین، تهران باید جمع صندوق‏های فرمانداری‏ها را بگوید.

اما ناظران ما که در وزارت کشور بودند، می‏گفتند که تهران جمع‏ فرمانداری‏ها را نمی‏گفته است، بلکه جمع صندوق‏ها را می‏گفتند. اصلا معلوم نبوده این صندوق‏ها چگونه به وزارت کشور می‏آیند.

صندوق باید به فرمانداری برود، آن‏جا صورت جلسه شود. گروه دیگری در فرمانداری‏ها مسئول هستند که صندوق‏ها را جمع کنند و به تهران بفرستند. بنابراین، وقتی نتایج کل کشور اعلام می‏شود، قبل از آن نتایج فرمانداری‏ها و استانداری‏ها مشخص است. استان‏ها و شهرستان‏ها نتایج‏شان مشخص است.

اما این‏ها سه روز بعد نتایج استان‏ها و شهرستان‏ها را مشخص کردند. یعنی کل شمارش آرا، غلط و مخدوش بوده است. اصلا چنین نحوه‏ی شمارش آرایی، امکان ندارد.

بیان شمارش آرا از یک رگرسیون خطی (تنازل خطی) تبعیت می‏کند که غیرممکن است چنین چیزی اتفاق بیافتد، با یک رگرسیون با ضریب همبستگی نهصد و نود و هفت هزارم! در واقع یک یک. این طور استنباط می‏شود که آرا را در یک فرمول خاصی داشتند اعلام می‏کردند. بنابراین، این جای کار هم اشکال دارد.

اما نتایج آرا هم نشان می‏دهد که این آرا نمی‏تواند آن طور که باید و شاید، دقیق باشد. چرا که در انتخابات قبل می‏بینیم همه در استان‏های خودشان اول می‏شدند (منظور از همه، نامزدهای اصلی هستند و نه نامزدی که یکی دو درصد رأی می‏آورده است). مثلا، آقای ناطق نوری یک سوم آقای خاتمی رأی آورد ولی در دو استان اول شد؛ استان لرستان و استان مازندران. در استان لرستان به دلیل تقلب و در مازنداران، به این علت که استان خودش بود.

محال است که مهندس موسوی در آذربایجان اول نشود. محال! بدون تردید! وقتی صد و پنجاه هزار نفر به استقبال یک نفر می‏آیند، معنی‏اش این است که اقلا صد و پنجاه هزارتا رأی دارد. بعد می‏بینیم که آن‏جا با پانزده برابر فاصله‏ی رأی با آقای احمدی‏نژاد سوم می‏شود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

پيام آيت‌الله منتظرى پيرامون نتايج انتخابات رياست جمهورى و حوادث پس از آن‏

‏بسم الله الرحمن الرحيم ‏
‏(لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم)‏

‏ملت شريف و مظلوم ايران

‏ضمن سلام و تحيت - در روزهاى اخير شاهد تلاش و حضور پرشور و‏ ‏ايثارگرانه شما برادران و خواهران عزيز و بزرگوار، از زن و مرد، پير و جوان و‏ ‏تمامى اقشار در صحنه تبليغات انتخابات دوره دهم رياست جمهورى‏ ‏بودم.

‏در اين ايام قشر جوان با روحيه اميد و براى رسيدن به خواسته هاى به حق‏ ‏خود به صحنه آمدند و شب و روز براى روز موعود لحظه شمارى كردند، و‏ ‏اين فرصت بسيار مناسب و خوبى براى مسئولين نظام بود تا موقعيت را‏ ‏مغتنم شمرده و بتوانند بهترين رابطه دينى ، عاطفى و ملى را با قشر عظيم‏ ‏نيروى جوان و بقيه اقشار برقرار نمايند.

‏اما متأسفانه از اين بهترين فرصت بدترين استفاده شد. با اعلام نتايجى كه‏ ‏هيچ عقل سليمى آن را نمى پذيرد و بر اساس شواهد موثق تغييرات‏ ‏عمده اى در آراى مردم داده شده است و به دنبال آن در پى اعتراض برخى از‏ ‏اقشار مردم به اين نحو عملكرد، در جلوى چشم همين مردم كه بار سنگين‏ ‏پيروزى انقلاب و هشت سال جنگ تحميلى را بر دوش خود حمل نمودند و‏ ‏با دست خالى در برابر گلوله هاى رژيم شاهنشاهى و توپ و تانك دشمن‏ ‏مقاومت كردند، و در جلوى چشم جهانيان و در حضور دوربين هاى‏ ‏خبرنگاران داخلى و خارجى به جان فرزندان اين مردم و اين مملكت افتاده‏ ‏و با شدت و خشونت كامل با زنان و مردان بى دفاع و دانشجويان عزيز‏ ‏برخورد كرده و آنها را سركوب و مضروب و دستگير نمودند; و اينك به دنبال‏ ‏تسويه حسابهاى سياسى ، با فعالان و انديشمندان و روشنفكران بر آمده و‏ ‏عده كثيرى را كه بعضا از مسئولين بلند مرتبه نظام جمهورى اسلامى بوده اند‏ ‏بى جهت دستگير و بازداشت مى‎كنند.

‏ ‏اينك بر وظيفه دينى و ملى و بر اساس آيه شريفه (و ذكر فان الذكرى تنفع‏ ‏المومنين ) و نيز با هدف خيرخواهى و آرزوى اصلاح امور، چند نكته را تذكر‏ ‏مى‎دهم :

‏۱- ويژگى يك حكومت مقتدر - چه اسلامى و يا غير اسلامى - آن است كه‏ ‏بتواند ديدگاههاى موافق و مخالف را مورد توجه قرار دهد و با شرح صدر كه‏ ‏شرط لازم حاكميت است همه اقشار حق مخالفين فكرى و سليقه اى خود را‏ ‏جذب و در امر حاكميت سهيم نمايد، نه اينكه آنان را به كلى طرد نموده و‏ ‏روز به روز بر تعداد آنان بيفزايد. من به خاطر موسوم شدن حاكميت به‏ ‏حكومت دينى خوف آن دارم كه كارها و اعمال مسئولين در نهايت باعث‏ ‏ضربه به دين و موجب خدشه در اعتقادات مردم گردد.

۲- در رابطه با اوضاع كنونى و مسائلى كه پس از انتخابات اخير به وجود‏ ‏آمده و بسيارى از مردم دچار تحير و بدبينى شده اند و بر اساس آموزه هاى‏ ‏دينى و اخلاقى ، از حاكمان و مسئولين مربوطه توقع دارند در چنين امر‏ ‏مهمى كه حفظ حقوق عامه مردم است و در آن نمى توان به اصالت برائت‏ ‏تمسك كرد بلكه بايستى از طريق معتبر و مرضى الطرفين و بى طرف ،‏ ‏امانتدارى حاكميت و دست اندركاران آن احراز گردد. در چنين شرايطى‏ ‏انتظار آن است كه حاكميت پاسخى مقبول و معقول بدهد و با روشهاى‏ ‏صحيح ، بدبينى و شك و شبهه مردم را برطرف نمايد; كه در غير اين صورت‏ ‏موجب بى اعتمادى بيش از پيش مردم به حاكميت شده و مشروعيت نظام و‏ ‏منتخب آن زير سوال رفته و اعتبار آن مخدوش خواهد شد. بارها تذكر داده ام‏ ‏كه آراء ملت امانتهاى مردمى و الهى هستند و حاكميتى كه بر اساس تصرف‏ ‏در آراء باشد هيچ نحو مشروعيت دينى و سياسى ندارد.

۳- از همه مردم به ويژه جوانان عزيز تقاضا مى‎شود كه حق خواهى خود را‏ ‏همراه با صبر و متانت دنبال كنند و با كياست و هوشيارى درصدد حفظ‏ ‏آرامش و امنيت كشور و پرهيز از هرگونه خشونت و كارهايى باشند كه چهره ‏ ‏آنان و نيز خواسته مشروع و قانونى شان را مخدوش مى‎نمايد و بهانه به‏ ‏دست افراد معلوم الحالى مى‎دهد كه خود را در ميان مردم جا زده و با ايجاد‏ ‏اغتشاش و تخريب و آتش زدن اماكن شخصى و عمومى ، قصد ايجاد فضاى‏ ‏رعب آور و امنيتى كردن كشور را دارند. لازم است ضمن حضور آگاهانه و با‏ ‏هوشيارى كامل اجازه دهند تا كانديداهايى كه حقشان تضييع شده كار‏ ‏قانونى خود را دنبال نمايند.

۴- به همه مسئولان و دست اندركاران و همچنين به مأمورين نظامى و‏ ‏انتظامى توصيه مى‎كنم دين خود را حفظ و آن را به دنياى ديگران نفروشند و‏ ‏توجه كنند كه عبارت "المأمور معذور" در پيشگاه خداوند متعال به هيچ وجه‏ ‏پذيرفته نيست . جوانان معترض را فرزندان خود دانسته و از برخوردهاى‏ ‏خشن و غير انسانى دست برداشته و با عبرت از سرنوشت گذشتگان ، بدانند‏ ‏كه دير يا زود عاملين ظلم به مردم از كيفر و عقوبت دنيوى و اخروى مصون‏ ‏نخواهند بود. در اين زمان نمى توان با سانسور و قطع و محدود نمودن‏ ‏امكانات ارتباطى حقايق را از ديد مردم پنهان نمود.

در خاتمه از خداوند متعال توفيق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمين ،‏ ‏و نيز عزت و سربلندى ملت عزيز ايران را مسألت مى‎نمايم.

‏والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

۲۶ خرداد ۱۳۸۸
‏حسينعلى منتظرى ‏

-- saam ، Jun 16, 2009

با سلام
اقای کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران فقط ششصدوسی وپنجهزاروسیصدوسی و سه/طبق امار رسمی وزارت کشور /رای اورد این امار را بنده و ایت اله خامنه ای قبول داریم ایا این به معنای ان نیست که روحانیت از هر نوع اش در ایران پایگاه و جایگاه مردمی ندارد.و باید بقول امام خمینی.بروند!!

-- mahmoud ، Jun 18, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)