خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «کاری از دست هاشمی برنمیآید» | |||
«کاری از دست هاشمی برنمیآید»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comایران و به ویژه تهران و شهرهای بزرگ آن هنوز در تب و تاب انتخابات روز جمعه هستند. زیرا نامزدهای اصلاحطلب این انتخابات و هوادارانشان، نتیجهی انتخابات را به رسمیت نمیشناسند و مهمتر از آن، برای اولین بار پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، تظاهرات و شورشهای خیابانی، بسیاری از نقاط کشور را فرا گرفته است. از دیروز تا به امروز قریب صد نفر از فعالان و چهرههای شناخته شدهی سیاسی اجتماعی دستگیر شده، تعدادی از از آنان آزاد شده و برخی دیگر هنوز در بازداشت بهسر میبرند. در چنین فضایی، محمود احمدینژاد که از جانب نهادهای مسئوول، به عنوان رییسجمهور دورهی دهم انتخابات اعلام شده است، دیروز در یک مصاحبهی مطبوعاتی با حضور برخی رسانههای داخلی و خارجی، حاضر شد و به سوالات آنان در بارهی انتخابات و مسایل دیگر پاسخ داد. وی سپس در جمع هواداران خود، در میدان ولی عصر تهران، سخنانی را ایراد کرد. این برنامهی «روی خط زمانه» را در ارتباط با مضمون سخنان ایشان در این دو نشست تهیه کردهام و در این زمینه با صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در تهران و علیرضا حقیقی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل ایران در کانادا، گفت و گوهایی انجام دادهام.
آقای زیبا کلام به بخشهایی از صحبتهای آقای احمدینژاد در جمع هواداران خود در میدان ولیعصر تهران، میپردازد: تصور میکنم که ایشان حرف جدیدی را در این سخنرانی مطرح نکرد، باز غیرمستقیم به آقای هاشمی رفسنجانی حمله کرد و همچنین به آقای مهندس موسوی حمله کرد و باز هم مطرح کرد که بنا دارد با مفاسد مبارزه کند. آقای زیباکلام، همانطور که میگویید، آقای احمدینژاد همیشه این حرفها را زده است و حمله به هاشمی و موسوی اگر قبلاً هم کمرنگ بود، این اواخر جزو مبارزهی انتخاباتی آقای احمدینژاد بود. فکر میکنید آقای احمدینژاد با اتکا به چه چشمانداز و دورنمایی، دوباره روی این موارد تاکید میکند؟ ایشان دارد دو هدف را دنبال میکند؛ یک هدفاش این است که بگوید: «من با باند مافیا درافتادهام، با باند قدرت و مافیای اقتصاد درافتادهام، هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش در این سی سال بردهاند و خوردهاند، چپاول کردهاند، من در مقابل اینها ایستادهام» و به این ترتیب برای خیلی از مردم که آگاهی زیادی ندارند و اینها را باور میکنند، یک حالت حماسی بهوجود بیاورد. یعنی یک هدف ایشان، تهییج احساسات و افکار عمومی به نفع خود است. هدف دیگر از حمله به آقای هاشمی این است که بگوید این مخالفتها، ناآرامیها، اغتشاشها و تظاهراتی که از سوی جوانان و دانشجویان صورت میگیرد، زیر سر هاشمی رفسنجانی است و او این حرکتها را سازماندهی میکند.
یعنی، هیچ اشارهای نمیکند که مسالهی اصلی این اعتراضات، نتیجهی انتخابات است و مردمی که پای صندوقها رفتهاند و رأی دادهاند، معترض هستند. با توجه به اشراف نسبتاً از نزدیک شما به ساختار نظام و آشناییتان از موقعیت آقای هاشمی رفسنجانی، فکر میکنید، این حملات هر روز شدیدتر به ایشان، به کجا میخواهد منجر شود؟ شاید نهایتاً، به اتکای آیتالله خامنهای و برخی عناصر و افراد دیگر سطح بالای نظام، بخواهند آقای هاشمی رفسنجانی را از صحنه کنار بگذارند. ولی مسالهی اساسی این است که مشکل آقای احمدینژاد و علت ناکامیاش در چهار سال گذشته، آقای هاشمی رفسنجانی نبوده است. البته، آقای هاشمی رفسنجانی ظرف چهار سال گذشته هیچ وقت از ایشان، از دولت نهم و کارهای این دولت حمایت نکرد. باز هم سوال این است که آقای هاشمی رفسنجانی میخواهد سرانجام در مقابل این حملات چه کند؟ یا چه میتواند بکند؟ مردم میپرسند که چرا هاشمی رفسنجانی سکوت کرده و چرا کاری نمیکند. ولی مهمترین دغدغهی آقای هاشمی رفسنجانی این نیست که چرا آقای احمدینژاد شبانهروز به ایشان حمله میکند و…، مهمترین دغدغهی ایشان، مهمترین مسالهای که به آن فکر میکند، حفظ نظام است و این که به نظام خللی وارد نشود. با زیر سوال رفتن نتیجهی همین انتخاباتی که در همین نظام برگزار شده، نظام زیر سوال نمیرود؟ خُب، چرا! من معتقدم این انتخابات و نتیجهای که به بار آورد، شاید در عرض سی سال گذشته، بیشترین صدمه و خدشه را به نظام وارد کرده باشد. یعنی اگر یک ترک وجود داشت، این ترک امروز، بین نظام و حداقل بخش عمدهای از نسل جوان، بدل به شکاف شده است. در عین حال، آقای رفسنجانی دو پست دارد؛ یکی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است که از طرف آیتالله خامنهای به ایشان داده شده است و سمت دیگر ایشان، نمایندگی در مجلس خبرگان است که خیلی ارتباطی با آقای خامنهای پیدا نمیکند. مردم ایشان را انتخاب کردهاند. او چند ماه پیش هم با اکثریت قاطع اعضای مجلس خبرگان، ریاست این مجلس را بر عهده گرفت. بنابراین، اینکه بگوییم آقای رفسنجانی چهکار باید بکند، چهکار میتواند بکند، تصور نمیکنم، با توجه به موقعیتی که ایشان دارد، کار خیلی زیادی از دستاش بربیاید. با آقای علیرضا حقیقی مطرح میکنم که آقای احمدینژاد در مناظرهی مطبوعاتی امروز، در پاسخ به سوال بیبیسی عربی، در مورد روابط ایران و امریکا در آینده، گفت که: «منتظر بررسی موضعگیریهای دولتها، از جمله امریکا، در مقابل این انتخابات است». معنی مشخص این ابراز نظر چیست؟ و چه نگرانی برای ایشان وجود دارد؟ با توجه به گزارشهای خبرنگاران امریکایی از ایران، به ویژه، گزارش بیل کلر، خبرنگار «نیویورک تایمز» از قول یکی از کارمندان وزارت کشور که در آن اعلام شده بود در انتخابات در آرا دستکاری نشده، بلکه افراد را نوشتهاند و جلوی آن عدد گذاشتهاند و گزارشهای دیگری که وزارت خارجهی امریکا دریافت کرده است، خانم کلینتون در کنفرانس خبریای که همراه وزیر خارجهی کانادا داشت، گفت: «ما در ارتباط با دستکاری آرا و تقلب، در حال بررسی هستیم». آقای اوباما هم خاطرنشان کرد که بحثهای طرح شده در مناظرههای انتخاباتی ایران خیلی متفاوت بوده و قابل تامل است.
اما به هرحال، این نکته هست که تداوم اعتراضات و اینکه رقبای انتخاباتی، ریاست جمهوری آقای احمدینژاد را بهرسمیت نشناختهاند، طبیعی است که کشورهای غربی، فعلاً در شناسایی نتیجهی این انتخابات، تأمل کنند. به همین دلیل، آقای احمدینژاد میخواهد این شرط را بگذارد. چرا که اگر از جانب امریکا و کشورهای غربی شناسایی شود، جوابی هم به مخالفین خود داده است و در عین حال مذاکرات هستهای یا بحثهای دیگر را هم به این شناسایی مرتبط میکند. یعنی شما این پاسخ را حاوی این پیغام میدانید که انتقاداتی که امریکا و دیگران میکنند، متوقف شود؟ آقای احمدینژاد میخواهد از این وسیله استفاده کند که به بخشی از مخالفین و رقبای داخلیاش پاسخ بدهد. چون الان جبههی مشارکت، مجاهدین انقلاب، جامعهی روحانیون مبارز و همچنین رییس ستاد انتخاباتی آقای موسوی، انتخابات را مخدوش اعلام کردهاند. با توجه به این که هنوز هم تظاهرات خیابانی در اعتراض به نتیجهی انتخابات در ایران ادامه دارد، آقای احمدینژاد دو تلاش خواهد کرد؛ یکی این که از جنبهی بینالمللی به رسمیت شناخته شود و یکی از جانب رقبای داخلیاش. در ارتباط با درگیریها و تظاهرات خیابانی، آقای احمدینژاد در سوالی، آن را به مسابقهی فوتبال تشبیه کرد که یک اعلام نظر از موضع قدرت در مقابل تظاهرات و اعتراضات مردم به نظر میرسد. آیا باید این اعلام را نقطهی پایان به اعتراضات مردم و ماندن آقای احمدینژاد و مسوولان نظام بر همین مواضع بدانیم؟ آقای احمدینژاد همیشه از موضع قدرت برخورد میکند، ولی خیلی جاها هم عقب نشسته است. مثلاً در اعتصاب بازاریها عقب نشست، در مورد انتخاب فرد جدیدی به عنوان رییس سازمان حج و زیارت، عقب نشست و با فرمان رهبری مجبور شد، حکمش را پس بگیرد. در مسالهی تبریز هم همینطور. حتا در مهمترین موضوعی که ایشان در سیاست خارجی مطرح کرد که اسراییل باید از روی نقشه محو شود، به فاصلهی سه روز مجبور شد جلوی رهبری بگوید که سرنوشت اسراییل باید با رفراندم تعیین شود. یعنی مجبور شد حرفش را پس بگیرد. به هرحال از این موارد زیاد بوده است. ایشان همیشه سعی میکند با قدرت و اقتدار حرف بزند، چون فکر میکند در میان تودهها خیلی جاذبه دارد. اما به معنای این نیست که ایشان میتواند یا میماند، بر سر این مواضع؟ نه، همیشه تجربهی تاریخی نشان داده که این نوع افراد در برابر قدرت کوتاه میآیند. بستگی دارد که چه قدرتی جلوی آنها بایستد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
هاشمی باید انتخاب کنه: مردم یا نظام حقیقت یا مصلحت .انتخابش هرچی باشه باید بدونه مردم یادشون نمیره
-- بدون نام ، Jun 16, 2009سلام وعرض ادب دارم نگاه کنید بنده کسی بودم که به آقای موسوی رای دادم اما الان سخت از حماقت که کرده ام پشیمانم. دوستانیکه مقاله می نویسد و خیلی براحتی از دور قضاوت میکند دقیقآ مثل آدمهائی اند که به کوتل خیر نشسته باشد و خطای آدمها را بشمارند مرد کسی هست که در میدان می ایستد. وحالا من از شما دوتا تحلیل گر سوال میکنم که! آیا خانم موسوی در مدت سه سال حالا بزرگترین مدرک تحسیلات گرفته مشکیل احمدی نژاد هست؟ آیا آقای هاشمی تمام دارائی عام المنفعه را به حراج برده مشکیل احمدی نژاد هست؟ آیا کدامین رئیس جمهور به اندازه احمدی نژادبه مردم فقیر جامعه رسیدگی کرده ؟ آیا آقای کروبی که آنهمه مبلغ انگفت را از یکی دوزدان بزرک مثل الجزائیری گرفته وبرای خانواده وامور خویش مصرف کرده است مشکیل احمدی نژاد هست؟ آیا تا حالا کدامین یک رئیس جمهوری این اسلامی شما به اندازه احمدی نژاد مفید بوده؟ آقای موسوی در حقیقت از چنین شرایط لاجرم در جستجوی نردبانی است که حتی اگر به خون جوانان تمام بشود حاکم بر مردم شود نمی دانم ما ایرانیها عقل مان در کجا هست دوست داشتم در جواب این تحلیل شما یک مقاله در همین سایت نشر کنم واگر فرصت چنین اجازه را داد مطمعینآ این کار را می کنم . خب اصلآ ما میگوئیم احمدی نژاد تقلب کرده اند آیا برای اینکه ثابت کند تقلب صورت گرفته اند باید جوانان را تشویق کرد که حق شانرا بگرد وجوانان در ودیوار را بهم میزند که حق شانرا بگیرد . من حالا به این فکرم که من خیلی خرم یا واقعآ شما خر هستید جواب این سوال را به دوستانی بگزارید که ناظر بر این نوشته باشد و با عرض پوزیش اگر ادب کلام را رعایت نکرده ام اما بنده در تجمعاتی که بودم این جمله مرا خیلی رنجور کرد که با احساست جوانان میخواهد برای خودش بهینه سازی کند آقای موسوی میگوید حق تان را بگیرید بند دوباره میگوید حق مانرا میگیریم!! حالا شما دو تا تحلیگر بی سواد به من بی سواد پاسخ بدهید که فرق بین این دوتا جمله چیه !! حق تانرا بگیرید ؟؟ وحق تانرا میگرم؟؟ در ابتدا جوانان را وادار میکند که حق تانرا بگیرید یعنی بشکنید وبهم بزنید وبعد برای اینکه آدمها نگوید موسوی عمدآ این کار را میکند میگوید حق تانرا می گرم؟؟؟ ولی هر چه هست چیزیست که نباید باشد. بهر حال اگر احمدی نژاد پر نفوس تر از آقای موسوی نباشد کمتر نیست اگر هواخواهان احمدی نزاد دقیقآ چنین کاری را کند شرایط به کجا می کشد؟ بیائید کمی باهم معقول و واقع گرا باشیم نه تک رو وفرار از واقعیت!!!!!!!!!
-- همایون نجفی ، Jun 16, 2009این مردم واین کشور کی روی مبارک آزادی را می بینند؟
-- بدون نام ، Jun 17, 2009امیدوارم مردم کوتاه نیان و به اعتراض ادامه بدن تا احمدی نژاد و همراهانش که عقده خودبزرگ بینی دارند به خودشان بیان وگرنه تندرویهای این دولت تا قرنها ادامه پیدا میکنه. به امید آزادی و صلح.
-- irani ، Jun 17, 2009من فكر مي كنم آقايان فكر مي كردند انقدر مردم درگير مشكلاتشون هستند كه اعتراضي به نتيجه انتخابات نخواهد كردو يا اينكه مردم انقدر بي تفاوت شده اند كه فرق نمي كند چه كسي رييس جمهور شود. ولي اينگونه نيست. مردم خسته شده اند و مي خواهند وضعيتشون تغيير كنه. من تو راهپيمايي ها حضور دارم و مي بينم كه مردم از جان گذشته شده اند. موضوع مهم اين است كه مردم احمدي نژاد رو نمي خوان چون تو اين 4 سال خيلي ضربه ديده اند.
-- ليلا ، Jun 18, 2009havadar haye ahmadi nejad yani chomagh be dast ha . man chizi be nam e havadare ahmadi nejad nemishenasam.
-- sa'ed ، Jun 19, 2009به همایون خان نجفی میگم ادبیات فارسیشو خوب بخونه و بدون غلط بنویسه بعد از اقدامات امیر کبیر زمان!!! دفاع کنه.
-- ابدال ، Jun 26, 2009