خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «موسوی، طبقهی متوسط را به حرکت درآورد» | |||
«موسوی، طبقهی متوسط را به حرکت درآورد»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comیکی از عواملی که باعث نگرانی کاندیداها و طرفدارانشان میشود دخالت احتمالی نیروهای نظامی و شبه نظامی از جمله بسیج در انتخابات امروز، ۲۲ خرداد است است. وقتی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ سردار ذوالقدر، قائم مقام فرماندهی سپاه وقت اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری مهندسی شده بود، تحلیلگران آن را نشانهی دخالت بسیج در انتخابات دانستند. پس از تهدیدهای اخیر بخشهایی از سپاه و نهادهای مطبوعاتی مرتبط که هواداران میرحسین موسوی را متهم به تلاش برای براندازی مخملی کردند، بسیاری بر این باورند که ممکن است نیروهای نظامی نزدیک به محمود احمدینژاد تصمیم بگیرند در انتخابات ریاست جمهوری امسال دخالت کنند. در همین رابطه با دو نفر از کارشناسان و تحلیلگران مطبوعاتی گفتوگو کردهام. نخست با شهرام رفیعزاده روزنامهنگار و تحلیلگر در کانادا:
آقای رفیعزاده، بعد از مطرح شدن ماجرای انقلاب سبز و انقلاب مخملی و تلاش برای براندازی از سوی طرفداران موسوی، فکر میکنید سپاه و نهادهای وابسته در انتخابات بخواهند دخالتی بکنند یا نه؟ صد در صد. اگر خاطرتان باشد دفعهی قبل اعلام شد که بسیج بخشی از نظارت بر صندوقها را برعهده دارد. بخش دیگری از نیروهای بسیجی با شورای نگهبان به عنوان ناظران شورای نگهبان همکاری میکنند و سازماندهی شده و حدود ۳۰۰- ۴۰۰ هزار نفر نیروی آموزش دیده هستند و قدرتی هم پشت آنها هست. در انتخابات سال ۸۴ هم این کار را انجام دادند. حضور این نیروهایی که شما میفرمایید چه تاثیری میتواند در نتیجهی انتخابات بگذارد؟ میتواند این تاثیر را بگذارد که تعدادی از صندوقها جابجا یا دستکاری شود. یا در خواندن آرا به نفع نامزد مورد نظر خودشان عمل کنند. یکسری از افراد هستند که سواد ندارند یا خیلی مطلع نیستند. ولی فکر میکنند که باید بیایند رای بدهند وقتی سر صندوق آمدهاند و افراد حاضر در صندوق نامزد مورد نظر خودشان را تبلیغ میکنند. در مجموع این یک فاز یا یک مرحله از فعالیتی هست که برای تاثیرگذاری روی انتخابات انجام میدهند.
یک مرحلهی دیگر آن این است که یکسری تبلیغات میکنند. الان سپاه پاسداران یک شبکهای به نام شبکهی هادیان سیاسی دارد. شبکهی هادیان سیاسی بنا به گفتهی خود فرماندهان سپاه چیزی حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر هستند. اینها در نقش ایدئولوگ برای گروههای مختلف بسیجی عمل میکنند. یعنی دستور یا تحلیلی که از بالا آمده را در یک جمعهای۲۰ - ۳۰ نفره یا ۵۰ نفره در جاهای مختلف سخنرانی میکنند و به آرا جهت میدهند. حساب کنید که ۱۲ هزار نفر بدون این که خیلی مشخص شود به مساجد و در پایگاههای بسیج و سخنرانی میکنند و در مراسمهای مختلفی که تحت عنوان مراسم مذهبی است حرف میزنند و این میتواند آرای بزرگی را در جهت شخص مورد نظری که در ردههای بالای سپاه در مورد او تصمیم گرفته شده به نفع او ختم شود. مرحلهی سوم این است که بتوانند پس از انتخابات فضا را کنترل کنند. وقتی در سال ۸۴ آقای کروبی اعتراض کرد، چون با فاصلهی ۶۰۰ هزار رای از آقای احمدینژاد در چند ساعت عقب افتاد و خیلیها معتقد بودند که در انتخابات تقلب شده است. اما این اعتراض نتوانست تاثیر بگذارد و آنها هم خیلی راحت کنترل کردند. چون آقای کروبی نیروهای میدانی نداشتند و خیلی نتوانسته بود روی مردم اثر بگذارد. به همین دلیل آنها خیلی راحت توانستند آن فضا را کنترل کنند. من فکر میکنم در صورتی که اعتراضی صورت بگیرند در این دوره نمیتوانند این کار را بکنند. چون طرفداران آقای موسوی که رقیب اصلی آقای احمدی نژاد است خیلی بیشتر از است و موج خیلی فراگیری است و به نظر هم نمیرسد که بتوانند پس از انتخابات در صورتی که بحث اعتراض و این حرفها پیش بیاید بتوانند مقابله کنند. بعد از داغ شدن فضای انتخاباتی در کشور و حضور میلیونی مردم در خیابانها و بیان بسیاری شعارها که به مذاق خیلیها خوش نمیآید عدهای نگراننند که پیروزی میرحسین موسوی منجر به واکنش بخشی از سپاه شود. در همین رابطه با مسعود سفیری روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی ساکن آمریکا گفتوگو کردهام. در صورتی که نتیجهی انتخابات به نفع آقای میرحسین موسوی تمام شود فکر میکنید بخش نظامی طرفدار آقای احمدینژاد با طرفداران آقای موسوی برخورد فیزیکی کنند یا خیر؟ من فکر میکنم که هنوز این ظرفیت در جامعهی ما وجود ندارد که سپاه یا نیروهای نظامی بخواهند چنین عملکردی داشته باشند. میدانید که ارتش به آن صورت وجود خارجی ندارد و ما باید از سپاه نام ببریم که فرماندهی نظامی سیستم را برعهده دارد و مغز فرماندهی و نظامی سیستم است. در هر حال من فکر میکنم که بیشتر یک تعداد آدم ماجراجو هستند و بدنه از آنها حمایت نخواهد کرد. ممکن است که این ظرفیت در اتاق فکری که احمدینژاد را حمایت میکنند وجود داشته باشد و اگر آنها ببینند که موسوی در دور اول برد حاضر شوند که دست به ماجراجویی بزنند اما مطمئن هستند که بدنه از آنها حمایت نخواهد کرد. این موضوع بستگی به این دارد که آقای موسوی چند میلیون نفر را به پای صندوقهای رای کشیده باشد.
ما در ایران ۴۶ میلیون نفر واجد شرایط رای داریم. من معتقدم که یک رای بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر اتاق فکری که آقای احمدینژاد را حمایت و خلق کرده سلب صلاحیت و سلب مشروعیت خواهد بود. آیا فکر میکنید با توجه به خبرهایی که از ایران میرسد که برگههای اضافهی رای در حد چند میلیون منتشر شده است. آیا این مساله میتواند امنیت و سلامت انتخابات را تحت تاثیر قرار بدهد؟ من فکر میکنم که تا حد زیادی راه تقلب مسدود شده است. اما این که آقای موسوی با فاصلهی ۱۵ تا ۲۰ میلیون رای آقای احمدینژاد را کنار بزند یعنی تکرار حادثهی دوم خرداد برای آقای احمدی نژاد و جناح احمدینژاد مقداری سنگین خواهد بود. بنابراین بحث تقلب باز خواهد بود. اما نه در آن حد که منجر به رویارویی افکار عمومی با جناح تقلب کننده و برگزار کننده انتخابات باشد. حادثهای که اتفاق افتاد این بود که برخلاف دیدگاه بسیاری از ناظران و حتا ناظران بینالمللی، آقای موسوی موفق شد با یک رفتار منطقی، حتا منطقیتر از آقای کروبی افکار عمومی را سازماندهی و مدیریت کند و طبقهی متوسط را به حرکت دربیاورد. دلم میخواهد که اسم این انتخابات را بگذارم اولین انتخابات ایرانی در دنیای اینترنت. ما مدیون اینترنت و دنیای مجازی اینترنت برای احیای آزادی و دموکراسی در کشورمان هستیم و بیتردید ۲۲ خرداد ۸۸ یک نقطهی عطف خواهد بود. ظاهرا بعد از این که آقای هاشمی رفسنجانی نامهی سرگشادهی خودشان را نوشتند با آیتالله خامنهای دیدار کردند و بعد از آن دیدار هم اظهار رضایت کردند. و آقای خامنهای هم ظاهرا آقای ناطق نوری را به عنوان بازرس ویژهی خودشان در ستاد انتخابات کشور منصوب کردند. آیا می شود چنین برداشت کرد که آقای خامنهای هم می خواهد چنین به نظر بیاید که خواهان جلوگیری از تقلب در انتخابات هستند؟ اگر این دیدار صورت گفته باشد، اگر این حکم صادر شده باشد منظور از همهی این پروسه این است که آقای خامنهای خواسته که جناح سنتی روحانیت را احیا بکند. رابطهی خودش را با آنها ترمیم بکند. هاشمی رفسنجانی در جمهوری اسلامی نقشهای بسیار تاریخی بازی کرده است. دوست خوب، دشمن بسیار خطرناکی است. بیتردید آقای خامنهای این را بهتر از هر کسی میداند. در واقع تیر خلاصی که با نامهی آقای هاشمی رفسنجانی به جناح اصولگرا زده شد شاید بیشتر از آن موج سبز در ساختارهای متصلب تاثیر گذار بود. من در مورد دموکراسی و این که مردم در خیابانها هستند و از آقای موسوی حمایت میکنند حرف نمیزنم. در مورد قدرت چانه زنی آقای هاشمی رفسنجانی حرف میزنم و این که این توانایی این را دارد که در دقیقهی ۹۰ زمین بازی را عوض کند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|