خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «منفعل بودن در انتخابات، کار صحیحی نیست» | |||
«منفعل بودن در انتخابات، کار صحیحی نیست»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر مجموعه برنامههای مربوط به انتخابات دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، گزارشهای ما طبعا، بیشتر به انعکاس نظر و دیدگاههای سازمانها، احزاب و شخصیتهای داخل کشور پرداخته است. اما واقعیت این است که جمعیت عظیم ایرانیان خارج از کشور در مقطع برگزاری هر انتخاباتی در ایران، با رویکردهای متفاوت و متنوع خود، همواره فعال بوده و این فعالیت، بعضاً، در داخل کشور نیز انعکاس و تاثیرات معین خود را داشته است. در این برنامهی «روی خط زمانه» با دیدگاههای دو تن از فعالین و چهرههای شناخته شدهی خارج از کشور در بارهی انتخابات پیش رو آشنا میشویم؛ آقای محمد برقعی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در امریکا و آقای حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی در آلمان.
آقای محمد برقعی شرایط کلی این مرحله از انتخابات ریاست جمهوری را اینگونه تفسیر میکند: شرایط خاصی که در این دوره از انتخابات میبینم، این است که انتخابات دارد تقریبا نهادینه میشود. مقصود من از نهادینه شدن، شرکت مردم نیست، چون آن یک مسالهی ثانوی است. بلکه نهادهای انتخاباتی دارد شکل میگیرد. مثلا، الان در هر کمپینی، پنجاه هزار، صدهزار نفر جمع شدهاند و هرکدام حساب میکنند در صورت سرکار آمدن این یا آن کاندیدا چه موقعیتی پیدا میکنند یا چه هزینهای را باید بپردازند. این که این نهادها در همهی روستاها و شهرها کم کم دارند شکل میگیرند، مسالهی انتخابات را پایدار میکند و این حالت که مردم فقط تحت تاثیر هیجاناتی بیایند و رأی بدهند، آنطور که اوایل انقلاب رایج بوده، گذشته است. این ویژگی خاص و مهم انتخابات کنونی است. فکر میکنید، در مقابل این شرایط ویژه، وظیفه یا عملکرد معینی پیش پای مردم قرار دارد یا خیر؟ من معتقد هستم که هرکس به کمپین و مجموعهای که اعتقاد دارد، بپیوندد و در انتخابات به طور فعال شرکت کند. مهم هم نیست به چه کسی رأی میدهد، بلکه این عمل حزبی را نهادینه کند که در جامعه بماند. در این زمینه، این بحث هم که رییس جمهور صاحب قدرت نیست، فرقی نمیکند. اساس کار شرکت در انتخابات، فراگیری شرکت در انتخابات و شکل گرفتن نهادهای انتخاباتی است و نه فقط مسالهی رأی دادن فرد.
این که شما اهمیت اول را به شرکت و حضور مردم در انتخابات و به امر انتخابات میدهید، آیا تغییر دولت را که خیلیها معتقدند در این انتخابات اصل است، از اهمیت نمیاندازد؟ آیا حذف آقای احمدینژاد مهمتر از نحوهی رویکرد مردم به انتخابات نیست؟ برای من نه. من معتقدم آن مساله ورای این است که ما به این یا آن کاندیدا رأی بدهیم. مساله شکل گرفتن نهادهای انتخاباتی است. این برای من اصل و مهمتر است. مهمتر از برکناری آقای احمدینژاد؟ بله، مهمتر از آن است. احمدینژاد میآید و میرود. رفتن او برای من یک مسالهی موضعی است، لازم است و باید هم برود. ولیکن، من در طولانیمدت نگاه میکنم. منافع شرکت در انتخابات مهمتر است. یعنی اگر من شاهد باشم بخش اصلاحات موفق شده باشد این سازمان را شکل بدهد، اما ولی بخش آقای احمدینژاد نشده باشد، متاسف خواهم بود. به این ترتیب، شما در انتخابات شرکت میکنید؟ حتما این کار را میکنم. میتوانم بپرسم، انتخاب شما کدامیک از نامزدها است؟ الان بیشتر به سوی آقای موسوی گرایش دارم. مهمترین مساله هم برای من، وجود خانم زهرا رهنورد در آنجا است. با آقای حسن شریعتمداری در آلمان، گفتگو میکنم: شرایط از این جهت ویژه است که از یک سو، وجود آقای احمدینژاد به عنوان رییس جمهور در طول این چهار سال، علاوه بر دشواریهایی که جمهوری اسلامی داشته و آغازگرش فقط احمدینژاد نیست،
تنشهای زیادی را برای جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی به بار آورده و از لحاظ اقتصادی هم مملکت را به ورطهی نابودی کشانده است و این خطرات در صورت تجدید انتخاب آقای احمدینژاد، ممکن است بیشتر شود. از طرف دیگر، به علت این که در دو سه انتخابات اخیر، عدهی زیادی رأی ندادند، توجه کاندیداها برای جلب آرای ساکت جامعه، بسیار زیاد شده و این توجه به جامعه که مدیون رأی ندادنها هم هست، باعث شده که خواستهای جامعهی مدنی در برنامههای کاندیداهای اصلاحطلب، تبلور بیشتری پیدا کند. همچنین جامعهی مدنی متوجه شده که روند انتخاباتی که در جمهوری اسلامی جریان داشت، روند گرفتن بیعت بود و جامعهی مدنی خواسته است این روند را به افزایش مطالبات تبدیل کند و اسمش را انتخابات مطالبهمحور گذاشته است. فعالین جامعهی مدنی میخواهند از فضای انتخاباتی استفاده کنند، هم مطالبات خود را در سطح جامعه منعکس کنند و هم بتوانند در این فرصت کوتاه، انسجامی را که در فضای پلیسی دورهی آقای احمدینژاد نتوانسته بودند به نهادهای خود بدهند، بیشتر کنند و انرژی ذخیره کنند برای دورهی دیگری که رییس جمهور جدیدی بر سر کار خواهد آمد. با توجه به ویژگیهایی که برشمردید، به نظر شما، برخورد جامعهی مدنی و شهروندان ایرانی در این مقطع، با این انتخابات چگونه باید باشد؟ فکر میکنم منفعل بودن در انتخابات، کار صحیحی نیست. باید فعالانه در این جامعهی بانشاط مدنی شرکت کرد، افزایش مطالبات را دامن زد و به کاندیداهای اصلاحطلب فشار آورد که تا جایی که میسر است، این خواستهها را بیشتر در برنامههایشان پیگیرانه ادامه بدهند. البته، برای آنهایی هم که رأی نمیدهند، احترام زیادی قایل هستم. چون باعث افزایش این خواستها شده است. ولی در موقعیت ویژه، خطر وجود آقای احمدینژاد باعث شده که ما باید دو بار فکر کنیم. فکر کنیم: آیا بهتر است این بار با رأی ندادن سطح توقعات را پیش ببریم و در دورههای بعد، کاندیداها مجبور شوند خیلی شفافتر این مطالبات را بیان کنند. یا این ویژگی در این دوره به قدری برجسته است که باید جامعهی مدنی تا جایی که ممکن است در انتخابات شرکت کند و نگذارد آقای احمدینژاد انتخاب شود. هر دو سوی این قضیه مهم است. من از کسانی هستم که فکر میکنم باید بالاخره رأی داده شود تا این که آقای احمدینژاد انتخاب نشود. میتوانم از شما بپرسم که در میان دو نامزد اصلاحطلب، ترجیح شما بر اساس شرایط ویژهای که شمردید، کدام یک از دو کاندیدا است؟ من، شخص هیچکدام از آنها را کاندیدای صالحی نمیدانم. آنها از دل نظام آمدهاند. اما تا آنجایی که به برنامهها و تیم مربوط میشود، برنامههای آقای کروبی، تیم او و شجاعتاش در بیان آنها بیشتر قابل توجه است. دلیل آن هم این است که شورای نگهبان اجازه نمیدهد نمایندههای واقعی این بخشها در انتخابات شرکت کنند. ولی در وضع موجود، گویا چارهای هم جز این نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
tahrim enfeal nist
-- hamid ، May 28, 2009تنها يك سوال از تمام راى ندهندگان محترم دارم و آن اينكه با راى ندادن چه چيزى تغيير مى كند؟ ايا جمهورى اسلامى را ضعيف مى كنيد؟با راى خود حتى اگر كور سوى اميدى باشد كه روشنتر هم هست قدم كوچكى به ميراث تمام خيرخواهان ايران بر مى داريم.
-- puria ، May 30, 2009با تشكر
پوريا
وين